دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

در پوست خود و در پوستین دیگران


در پوست خود و در پوستین دیگران
مردمان كره شمالی وفادارترین‌ها به توصیه ذوالفقار علی‌بوتو رئیس‌ جمهور و نخست‌وزیر اسبق پاكستان بودند كه زمانی گفته بود: <حاضریم سال‌ها علف بخوریم اما بمب اتمی داشته باشیم.> پاكستانی‌ها زیر بار تحریم به بمب اتمی رسیدند، چنانكه هراس بمب‌بازی پسرعموهای هندی‌شان، هر ریاضتی را در ریاضیات ملی، به حاصل جمع رضایت از اتمیزه شدن می‌رساند.
لیبیایی‌ها كه پا در راه هسته‌ای شدن گذاشتند، دل‌آرام از این بودند كه محنت بادیه‌نشینی را بیمه زحمت انزواگزینی تحمل‌پذیر می‌كنند، ولی در نهایت سرهنگ قطعات سانتریفوژ بار كشتی كرد و در انتظار هویج ماند. سال قبل در همین ایام بود كه نام لیبی پس از ۲۷ سال از فهرست حامیان تروریسم خط خورد و هفته پیش بود كه جورج بوش به معمر قذافی نامه نوشت و جای خالی ۳۵ ساله سفیر واشنگتن در طرابلس را با اعلا‌م اعزام جن كرتز پر كرد.
با پهلو گرفتن اولین محموله نفتی وعده داده‌شده، كره شمالی تنها رآكتور فعال هسته‌ای‌اش- یانگ‌بیون- را تعطیل كرد. بوی نفت بر اتم، برنج بر بمب و نان گندم بر ناز مردم چربید. این خصلت رهبران كره شمالی است كه سرآخر می‌دهند آنچه را باید، دلخوش به گرفتن آنچه می‌خواهند. وقتی كیم سونگ ایل چند سرباز نیروی دریایی آمریكا را به اتهام جاسوسی بازداشت كرد، حتی حاضر شد شدیدترین فشارهای اقتصادی و نظامی را تحمل كند اما تن به خواست آمریكا نداد تا ۱۱ ماه بعد كه لیندون جانسون رئیس‌جمهور وقت آمریكا تمامی خواسته‌های پیونگ‌یانگ را اجابت كرد و آن وقت كاركنان كشتی آزاد شدند. كیم جونگ ایل رهبر كره شمالی هم راه پدر را پی گرفت. در یك نمونه بقایای اجساد سه سرباز آمریكایی را ۴۷ سال در كره نگه‌ داشت تا در موقعی مناسب در سال ۲۰۰۰ در ازای دریافت امتیازات حجیم پس بدهد. برای كره‌ای‌ها رنج فقر كشیدن روایت آشنایی بود تا بر گنج هسته‌ای شدن بنشینند.
مردمانی كه سه دهه برنج، كلم، سس سویا و تربچه اصلی‌ترین غذایشان بود، سهل است عادت تره خرد نكردن به اطوار امپریالیسم؛ در سرزمینی كه هیچ بانگ مخالفی سر برنمی‌آورد و رهبرش زندگی رازگونه‌ای دارد چه آسان می‌نماید مقدرات را به دست حاكم سپردن كه یك بار بمب اتمی را آزمایش كند و دیگر‌سال بر در رآكتورش قفل بزند. رهبری كه در كره شمالی افسانه ساخته‌اند در روز تولدش دو رنگین‌كمان بر آسمان ظاهر شده‌اند و شخصا جنگنده‌های جت را هدایت می‌كند. رهبری كه بیدار ماندن تا پاسی از شب یك عادت برای وی به حساب می‌آید و روزنامه‌ها داستان‌سرایی كنند با زنگ زدن در ساعت چهار صبح به یك كارگر ناشناس در مورد ارائه دستور‌العمل، تعجب این كارگر را بر‌انگیخته است.
كره شمالی هم كه راه لیبی را رفت، در میانه راه ما ماندیم و نگاه‌هایی خیره به كشوری كه نه سودای بمب داشتن در سر دارد و نه بیسوادی هسته‌ای شدن. از یك‌سو بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به اندرونی تاسیسات هسته‌ای‌اش راه می‌دهد و حتی به گفته لا‌ریجانی مجوز بازدید از پادگان‌هایش را می‌دهد، ولی از سوی دیگر سر هر پیچی سر از قطار هسته‌ای بیرون می‌آورد و به منتظرانش نهیب می‌زند كه ترمز كنده‌ایم و دنده عقب نداریم، تا غرب حساب خود بداند و داخلی‌ها قوی‌دل شوند كه <از آنان فقط یك قیافه باقی مانده كه آن هم به‌زودی خواهد ریخت.‌> ایران نه خود را چون لیبی می‌نمایاند كه به هویجی دل ببندد و نه چون كره كه چماق هم‌وزن از گرده بیرون كشد، نه چون عراق برایش اجماع جهانی برای حمله هست و نه چون پاكستان اغماضی از سر محاسبه موازنه اما هم همچون لیبی حاضر است بازرسان را به مطبخ شخصی‌اش راه دهد، هم مانند عراق تهدید به سنگ‌اندازی در برابر كلوخ‌های آمریكایی می‌كند و هم مثل كره شمالی بسته پیشنهادی را بررسی می‌كند و همچون پاكستان كمر زیر تحریم می‌برد كه كمرمان بارهایی از این دست زیاد كشیده و خرد نمی‌شود. در این تردید چند‌راهی و بی‌راهی تدبیری در حال حصول است كه نه تحریم‌های فزون‌تر را بجا می‌داند و كم‌خطر و نه ادامه مسیر بدین طریق را راحت‌تر می‌بیند و كم‌خبر.
آنچه از این گوی هسته‌ای نمایان است، همانی است كه پیش‌تر، بیشتر گفته می‌شد و كمتر دیده. سطح فعالیت‌ها به جایی رسیده كه تهران را با اعتراف البرادعی به آرزویش نزدیك‌تر كرده است؛ پایان عصر تعلیق و پذیرش فعالیت‌های هسته‌ای اما به غلظت شفافیت بیشتر و پرده‌دری فزون‌تر و اطمینان به توسعه حساب‌شده‌تر‌. گویی حاصل‌ضرب ایران هسته‌ای و ایران منزوی، جز در این راه نیست كه پرده اسرار مگو را كنار بزنیم و بر گفت‌و‌گو اصرار كنیم.دوگانگی قول و عمل در بازی هسته‌ای تدبیر می‌خواهد كه در پوست خودیم و در پوستین دیگران. تیغ نداریم اما به تیر می‌رانیم؛ مدارا می‌كنیم اما به مجازات هم بی‌اعتناییم؛ واهمه از راه خود رفتن و آه دیگران خریدن است.
سرگه بارسقیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی