چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


گامهای اول توسعه


گامهای اول توسعه
بزرگی گفته است پیشرفت در حقیقت خداحافظی با گذشته است و دیگری گفته : گذشته چراغ راه آینده است . کشورهایی که برنامه توسعه پایدارو همه جانبه را طراحی می‌کنند ، چه رویکردی دارند ؟
واقعیت این است که گذشته در آینده حضور دارد و نمی‌توان آینده را از ترکیبات و عناصر گذشته به طور مطلق پاک کرد . چنین تفکری حتی منطقی و صحیح هم نیست . ولی در هر حال بین آینده ، امروز و گذشته تفاوت آشکاری باید وجود داشته باشد و آن عبارت است از تغییراتی مثبت در عناصر و ساختارهایی که ملت آن را می‌جوید . بدیهی است توسعه بر محور زمان استوار است ، ولی معنای این سخن ، آن نیست که برنامه‌ها ، فقط باید از لحاظ زمانی متفاوت باشد ، بلکه تهدیدهایی باید از بین برود و مزیت‌های جدیدی در آینده نسبت به حل یا گذشته باید خلق شود . هرچند که هر مزیتی به هر حال تهدیدات خود را دارد .
واقعیت این است که تغییر دائمی و سرعت ، قانون امروز عالم است . پس الزاماً هر حرکتی نمی‌تواند منجر به رشد و توسعه مطلوب شود ، بلکه این رشد باید با در نظر گرفتن نرخ تغییرات محیطی ، رقبا ، جمعیت ، خلاقیت ، نوآوری و . . . محاسبه شود و یا حداقل با رشد شتابان جوامع همسو باشد ، بنابراین دگروگونی جوامع را همیشه باید با میانگین سرعت تغییرات جهانی سنجید . داشتن سرعتی کمتر از میانگین جهانی خود نوعی عقب‌ماندگی است و نمی‌توان از آن به عنوان توسعه مطلوب یاد کرد .
اراده عمومی و عزم جزم ملتها منشا تغییرات است و همین می‌تواند فرد ، گروه ، شرکت ، کشور و یا کشورها را دگرگون کند . ولی قبل از آن که عزمی برای تغییر و رشد به وجود آید ، باید "نوع نگاه" به جهان را مشخص کرد . باید دگرگونه دیدن را آموخت و همه اعضای سهیم در توسعه را با دگراندیشی و دگرگونه دیدن آشنا کرد .
به قول شاعر ؛ "چشم را باید شست" و به گونه‌ای دگر باید دید و یا به قول اقبال لاهوری؛ "دیدن دگر آموز ، شنیدن دیگر آموز" تغییر در نگاه ، اولین رکن و پایه دگرگونی و تغییر است . بگذریم که دانشمندان برای تغییر ، فرایند چند مرحله‌ای ترسیم کرده‌اند . که حسب موضوع و مساله فرق می‌کند . تغییر در فرد ، تغییر در گروه، تغییر در سازمان و تغییر در کشور ، هر کدام فرایند خاص خود را دارد ، ولی در این شکی نیست که آغاز فرایند تغییر ، دگرگونه دیدن است . پس از آن می‌توان به ترسیم چشم‌انداز و استراتژی پرداخت و تیم و اعضای مدیریت تغییر را انتخاب کرد و آمگاه تغییر را مدیریت کرد . اگر همه مراحل ترقی با موفقیت انجام گیرد ، گام بعدی ، برقراری ارتباطات شفاف میان رهبران و کارکنان خواهد بود . فلسفه فکری، چشم انداز و استراتژی‌ها باید به نحوی شفاف و روشن برای همه عناصر دخیل در تغییر و پیوسته به زبانب روشن بیان شود تا همه با اصول و مفاهیم آشنا شوند . به نحوی که این آشنایی منجر به برانگیختن احساسات و عواطف مثبت آنان برای تغییر شود و بتواند روح حرکت و پویایی ، همفکری ، خلاقیت ، همکاری و مشارکت را در آنان برانگیزد ، در گام بعدی ، رهبران تغییر ، باید موانع را از پیش پای مردم بردارند و آنان را برای حرکت برانگیزند و شوقی و ایمانی در آنان به وجود آورند . برای این کار ، باید موفقیت‌های تاکتیکی ، برجسته شده ، مورد تاکید قرار گیرد و با جشن و شادمانی این توفیقات بیان شود تا در ذهن افراد تثبیت شود ، پس از آن است که می‌توانیم به یک فرهنگ تغییر در سطح سازمان و یا جامعه نائل آییم .
خصوصی‌سازی سالهاست مطرح است . چشم‌انداز ۲۰ ساله بر آن تاکید دارد . اخیرا اصل ۴۴ به طرز بارزی مطرح شده است دولت به عنوان متولی و مسوول این تغییر ساختاری باید چشم‌انداز روشنی ارائه نماید ،‌ برنامه ، سمینار ، گردهمایی و یا برنامه‌ایی آموزشی حضوری در رسانه‌های گروهی برگزار نماید تا استراتژی و چشم‌انداز را تشریح کند گاهی افکار عمومی با نگرانی پیگیر قضیه است که نکند ، استراتژی خصوصی‌سازی جدی تلقی نشده است . توفیقاتی اگر هست به اطلاع مردم نمی‌رسد، از موفقیت شرکت‌هایی که خصوصی شده‌اند ، سخنی به میان نمی‌آید ، مسایل و مشکلات شرکت‌های خصوصی شده و خصوصی نشده کالبد شکافی نمی‌شود تا راه‌ حلی برای آن پیدا شود ، این در حالی است که اگر به فرض محال ما به آستانه اقتصاد خصوصی وارد شویم ، باز از رقیبان در سطح جهانی دهه‌ها سال عقب هستیم . ترسیم چشم‌انداز توسعه ملی ضرورتی است اجتناب‌ناپذیر و بیان و ترویج شفاف آن ضروری‌تر ، چند درصد اخبار رسانه‌ها به ویژه تلویزیون به برندهای ملی و توفیقات آنها می‌پردازد ، چند میزگرد تخصصی خصوصی‌سازی با هدف آموزش مردم و مدیران برگزار شود رسانه‌هایی که در خلق افکار عمومی اثری گسترده دارند ، مسوول‌ترند . فضاسازی بعد از تدوین چشم‌انداز بسیار مهم و خطیر است .
منبع : روزنامه تفاهم