چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شهر فرشتگان - CITY OF ANGELS


سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : آلمان و آمریکا
محصول : چارلز روون و دان استیل
کارگردان : براد سیلبرلینگ
فیلمنامه‌نویس : دانا استیونز، بر مبنای فیلم‌نامه‌ای نوشتهٔ ویم وندرس، پتر هانتکه و ریشارت رایتینگر
فیلمبردار : جان سیل
آهنگساز(موسیقی متن) : گابریل یارد
هنرپیشگان : نیکلاس کیج، مگ رایان، آندره برافر، دنیس فرانتس، کولم فیور، رابین بارتلت، جوآنا مرلین و روندا داتسن
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه


جراحی به نام ̎مگی رایس̎ (رایان) از مرگ یکی از بیمارانش زیر عمل، سخت متأثر می‌شود. فرشته‌ای نادیدنی به نام ̎ست̎ (کیج) که برای آرامش روح مرد محتضر آمده، شاهد بی‌تابی او است. ̎ست̎ نظاره‌گر شهر لس‌آنجلس و ساکنان آن است بی‌آن‌که اجازهٔ دخالت در زندگی آنان را داشته باشد. او که احساسی نسبت به ̎مگی̎ پیدا کرده، با زیر پا گذاشتن قوانین، او را دنبال می‌کند و خود را نشانش می‌دهد. ̎مگی̎ هم به طرف او جلب می‌شود اما نمی‌داند که کیست و از کجا آمده است. ̎ست̎ بالاخره تصمیم می‌گیرد از آسمان هبوط کند. با این کار او مثل انسان‌ها به درد و مرگ دچار می‌شود اما در عین حال حواس جسمانی را نیز تجربه می‌کند. او و ̎مگی̎ با هم رابطه برقرار می‌کنند اما خیلی زود ̎مگی̎ در یک تصادف کشته می‌شود. ̎ست̎ عزادار می‌شود اما، آرام آرام، می‌فهمد که باید سرنوشت را بپذیرد.
● این هم یکی از توفیق‌های اخیر کسل کنندهٔ هالیوود در بازسازی فیلم‌های اروپائی است. فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان، مضمون و شکل کار را از آسمان برلین (ویم وندرس، ۱۹۸۷) گرفته‌اند اما هر دو چندان به آن وفادار نمانده‌اند. از همان ابتدا یکی از تهیه‌کنندگان فیلم، استیل (که بلافاصله بعد از تولید در گذشت)، تعادل قصهٔ وندرس را با دیدار زودهنگام رایان و کیج در پردهٔ اول به هم می‌زند. در نتیجه فیلم خیلی سرراست می‌شود و وجه متافیزیک خود را به کل از دست می‌دهد. تنها نکتهٔ درخشان، فیلم‌برداری سیل است که نورپردازی غریبش از لس‌آنجلس، با برلین سیاه و سفید هانری آلکان سر به سر می‌زند. سیلبرلینگ با قرار دادن فرشته‌ها در شمایل‌های آمریکائی (مثل تابلوی یک رستوران، تابلوی بزرگ‌راه و علامت هالیوود) هوشمندانه عمل می‌کند. اما طراح لباس (شی کانلیف) با پوشاندن لباس‌های سیاه نامرئی در تن فرشته‌ها (درست مثل فرشته‌های وندرس) این لحن را می‌شکند. بازی اثیری و خلسه‌گونهٔ کیج فیلم را کمی غیرعادی می‌کند اما این همان نکته‌ای است که باعث می‌شود فیلم در بین مشابه‌سازی‌های ابلهانه این روزها چیزی قابل توجه باشد.