شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دوران جدید شکوفایی در ایران


دوران جدید شکوفایی در ایران
پرونده هسته ای ایران پس از یک دوره پیچیدگی منحصر بفرد اکنون رو به بساطت و سادگی می رود. آن روز نخست که غربی ها در اوت سال ۲۰۰۲ میلادی (تابستان ۱۳۸۱) این پرونده را گشودند، شاید گمان می بردند که به سادگی خواهند توانست در مدت زمانی کوتاه آن را به یک بحران امنیت ملی عمده برای ایران تبدیل کنند و بعد از خلال آن، آرزوی دیرینه خود یعنی منزوی ساختن ایران در صحنه بین المللی و نهایتا تغییر رژیم در آن را محقق سازند.
امروز اما پس از حدود ۵ سال به وضوح می توان استدلال کرد که گشودن پرونده هسته ای ایران و به مبارزه طلبیده شدن ایران در این عرصه توسط غرب، جزو بزرگترین اشتباه محاسبه های استعمارگران فرامدرن در آغاز هزاره سوم بوده و الگویی که نحوه مدیریت بحران توسط ایران در این پرونده، در صحنه روابط بین الملل به وجود آورده، یکسره به ضرر غرب تمام خواهد شد. اکنون پیداست که غربی ها در آغاز دو هدف اصلی برای خود تعریف کرده بودند. اول، متوقف کردن برنامه ایران یا لااقل نگهداشتن آن در همان سطحی که بود و دوم استفاده از فرصت به وجود آمده در این عرصه و تلاش برای جا انداختن این ایده در جامعه بین المللی که ایران در حال قدرتمند شدن است و یک ایران قدرتمند لزوما خطری عمده برای منافع حیاتی غرب خواهد بود. امید امریکا و صهیونیست ها این بود که نهایتا این خطر به یک باور عمده برای جامعه جهانی تبدیل شود و در نتیجه بتوانند با ایزوله کردن ایران در جامعه بین المللی از تداوم روند قدرت یابی آن جلوگیری کنند و نهایتا زمانی که ایران به اندازه کافی ضعیف شد، ضربه نهایی را به آن وارد آورند.
هوشمندی خارق العاده رهبری، و سپس مردم و نخبگان ایرانی در تبعیت ازایشان، کل این پروژه را ناکام گذاشت و اکنون حجم «نتایج معکوسی» که غربی ها از فرایند تشدید فشار بر ایران گرفته اند حدود و مرزهای تمامی استانداردهای خطا در تصمیم سازی استراتژیک را درنوردیده است. دوره ای از تلاش برای اعتماد سازی با غرب در دولت اصلاحات اگرچه در مجموع تلاشی بی حاصل و به لحاظ استراتژیک عقیم محسوب می شود -والبته منصفانه باید گفت که فرصتی برای رفع برخی نواقص فنی در برنامه ایران به وجود آورد-، لااقل این خاصیت را داشت که زمینه را برای آغاز دور جدیدی از دیپلماسی مقتدرانه توسط دولت جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
دولت اصولگرا با در نظر گرفتن تمامی تجربیات قبلی و تحت اشراف رهبر حکیم انقلاب، مجموعه ای از استراتژی های جدید را مبنای رفتار خود قرار داد که درجه توفیق آنها از خوش بینانه ترین پیش بینی ها هم بیشتر بوده است. نظام جمهوری اسلامی در حدود ۵.۲ سال گذشته،
۱) به غرب ثابت کرد که الگوی رفتارش با تهدید و فشار تغییر نخواهد کرد و غربی ها برای تعامل با آن باید روش هایی غیر از فشار و تهدید بیابند،
۲) این اصل را به عنوان یک واقعیت در صحنه روابط بین الملل پذیرفت که حق غنی سازی به عنوان یک فناوری حساس، استراتژیک و دارای جنبه های امنیتی لزوما از دل بحران بیرون خواهد آمد و مذاکره صرف به امید اعتماد سازی برای دستیابی به آن جوابگو نخواهد بود
۳) این اصل دیپلماتیک را هم به عنوان بخشی از «اصول سیاست خارجی واقع گرا» نصب العین خود قرار داد که پیشرفت در دنیای امروز بدون پرداخت هزینه امکانپذیر نیست و وظیفه دیپلماسی هم حداقل کردن هزینه هاست نه به صفر رساندن آن چرا که چیزی به نام پیشرفت با هزینه صفر اساسا وجود خارجی ندارد،
۴) این اصل استراتژیک را به یک باور در ذهن تصمیم سازان خود تبدیل کرد که ربط مستقیمی وجود دارد میان پیشرفت فنی ایران در عرصه فناوری هسته ای و افزایش قدرت چانه زنی آن پای میز مذاکره و بالاخره ،
۵) با موفقیت تلاش کرد در مقابل هرگام منفی از جانب غرب یک گام متقابل با شدت متناسب طراحی کند و بلافاصله به اجرا در آورد تا دشمنان به وضوح دریابند که ایران برای تحمیل هزینه بر آنها و مواجه کردن آنها با غافلگیری های پی درپی خصوصا در عرصه فنی نه فقط دست بسته نیست بلکه این اقدام جزو برنامه های روتین آن قرار گرفته است (جزئیاتی از برنامه ریزی ایران در ارائه پاسخ های متقابل به اقدامات غرب را در گزارش تیتر اول کیهان امروز بخوانید). آنچه این برنامه ریزی برای مقاومت را در این مدت قوام بخشید و به شدت بر درجه تاثیر آن افزود، رشد بی سابقه قدرت منطقه ای ایران و توان آن برای تاثیر گذاری بر معادلات منطقه ای و جابجا کردن آنها در راستای منافع خود و ملت های مظلوم منطقه بود. این چیزی است که غربی ها فکرش را هم نمی کردند. به تعبیر دقیق تر این برای غرب کاملا غیرمنتظره و شوک آور بود که ببیند تلاش موفق ایران برای دستیابی به فناوری غنی سازی اورانیوم و پیشرفت های خیره کننده آن در دیگر حوزه های مربوط به تکنولوژی های سطح بالا، با افزایش شدید قدرت منطقه ای آن -که عمدتا ناشی از طراحی های ساده لوحانه و اشتباهات پی در پی خود غربی هاست- همزمان شده و سرعت رشد قدرت منطقه ای ایران چیزی از روند شتابان افزایش قدرت داخلی اش کم ندارد. آنچه این مجموعه را کامل کرد و بویژه در ماه های اخیر غربی ها را متقاعد ساخت که چاره ای جز تمرین زندگی درکنار یک ایران قدرتمند و تلاش برای کنار آمدن با آن ندارند این بود که زورگیران بین المللی درشورای امنیت یعنی جایی که آن را ملک طلق خود می پنداشتند هم حتی نتوانستند فشار موثری بر ایران وارد کنند. درست است که توان ایران برای مقاومت بی نهایت نیست ولی دشمنان ایران در شورای امنیت خیلی زود به بن بست خوردند و محصول تلاش آنها برای فشار بر ایران بسیار کم رمق تر از آن بود که حتی خود در آغاز پیش بینی می کردند. قطعنامه هایی که تاکنون شورای امنیت علیه ایران صادر کرده به تعبیر خود غربی ها اذیتی بیش از آنچه وزوز یک پشه بغل گوش فیلی بزرگ می تواند داشته باشد برای ایران نداشته است.
خلاصه این است که در آستانه دومین جشن روز ملی فناوری هسته ای در ایران به آسانی می توان ادعا کرد ایران به رغم همه تلاش های بی دریغی که برای تضعیف آن در این سال ها صورت گرفته، از هر زمان دیگری در طول تاریخ خود قدرتمند تر است و توان آن برای مقابله با توطئه های بدخواهان نیز روز به روز فزونی می گیرد. این پیروزی بزرگ را در سالی که بناست دوران رونق شکوفایی و نوآوری باشد، به همه آنها که عزت ایرانی مسلمان را در مقابل گرگهای گرسنه و شیک پوش غربی پاس داشتند تبریک باید گفت.
مهدی محمدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید