شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عصر ظهور یا مدینه فاضله موعود در اسلام


عصر ظهور یا مدینه فاضله موعود در اسلام
در این مقاله نخست‏به آینده جهان از دیدگاه اسلام اشاره می‏شود; سپس ویژگی‏های عصر ظهور و مدینه فاضله اسلام بیان می‏گردد.
●مقدمه
انسان در طول تاریخ، هیچ گاه از اندیشه و رؤیای «به زیستن‏» فارغ نبوده و نگاه او همواره برای یافتن آینده‏ای بهتر و سامان یافته‏تر، دوخته شده است.
با آن كه زورمداران و استضعاف گران، همیشه مخالفان رژیم خود را در هم می‏كوبند، در بند می‏كنند، به زندان می‏اندازند، به خاك و خون می‏كشند و می‏خواهند از هر طریق ممكن موقعیت‏خویش را حفظ كنند; اما مستضعفان به امید رسیدن به روزی خوش - روزی كه به خواسته‏های مشروع خود برسند - زندگی را بر حاكمان ستمگر، سخت و تلخ ساخته و مسیر تاریخ را عوض كرده‏اند. سیاه پوست آمریكایی و آفریقایی قیام كرده حقوق خود را می‏طلبند. مردم اندونزی، الجزایر و ایران بپا خواسته استعمار و استعمارگران را طرد می‏كنند و به حیات آنها خاتمه می‏دهند و فلسطینی‏ها به انتفاضه خود ادامه می‏دهند.
آرزوی به زیستن و داشتن زندگی آرام، با زندگی بشر عجین بوده و در طول تاریخ، از آن جدا نشده است. او همواره، به فكر چنان روزی بوده و آنی از این اندیشه، جدا نشده است; گرچه هنوز در ایجاد چنان زندگی مطلوب و ایده آل خود، موفقیتی نداشته است.
رؤیای مزبور در زندگی انسان، به گونه‏های مختلفی تبلور یافته و اندیشمندان هر عصری، برای تعبیر شدن آن، چاره‏ها اندیشیده و آن را در قالب «مدینه فاضله‏» مطرح كرده‏اند كه در آن از نابسامانی و دغدغه‏های جوامع موجود، اثر و نشانی نباشد. از مدینه فاضله افلاطونی گرفته تا مدینه فاضله فارابی، و از مدینه فاضله كمونیست‏ها و سوسیالیست‏های تخیلی و بهشت موعود آنان، گرفته تا مدینه فاضله عصر روشنگری و انسان‏مداری ... آنها به خیال خود بشر را از قید و بند دین و آداب و تكالیف دینی آزاد نموده و انسان را محور همه چیز قرار داده‏اند و دین و مذهب انسانیت را پایه گذاری كرده‏اند.
اما «مدینه فاضله موعود» اسلام - كه در قرآن و روایات وعده تحقق آن داده شده - غیر از این مدینه‏های فاضله‏ای است كه دیگران مطرح كرده‏اند; زیرا ویژگی‏های مدینه فاضله اسلامی - كه در عصر حكومت‏حضرت مهدی (عج) تحقق پیدا خواهد كرد - به گونه‏ای است كه آن را از سایر مدینه‏های فاضله پیشنهادی دیگران، ممتاز می‏سازد. در این مقاله نخست‏به آینده جهان از دیدگاه اسلام اشاره می‏شود; سپس ویژگی‏های عصر ظهور و مدینه فاضله اسلام بیان می‏گردد.
الف) آینده جهان در دیدگاه اسلام
اوضاع آشفته و اسفناك جهان، مردم را به وحشت انداخته و جنگ‏های سرد و گرم، مسابقه تسلیحاتی، صف آرایی قدرتمندان و... جهانیان را خسته و فرسوده كرده است. تولید و تكثیر سلاح‏های جنگی، نسل بشر را تهدید به نابودی می‏كند، و خودسری و طغیان غارت‏گران بین المللی، ملل عقب نگاه داشته شده را از تمام شؤون زندگی ساقط ساخته است.
محرومیت روز افزون طبقه ضعیف، استمداد گرسنگان جهان و گسترش فقر و بی‏كاری، وجدان‏های زنده و دل‏های حساس را پریشان نموده است. تنزل اخلاق انسان‏ها، بی‏رغبتی نسبت‏به امور دینی، روی گردانی از قوانین الهی، افراط در مادی‏گری و رونق یافتن مظاهر فساد و شهوت پرستی، روشن‏بینان و آگاهان جهان را مضطرب كرده است.
این اوضاع خیرخواهان، عاقبت اندیشان و اصلاح طلبان را سرگردان نموده و زنگ سقوط انسانیت در گوش آنان طنین انداخته است و آنان را نسبت‏به اوضاع آینده جهان بدبین كرده است. آنان از عواقب وخیم و سرنوشت‏خطرناك آن به خود می‏لرزند و از حل مشكل جهان اظهار عجز می‏كنند.
میان مسلمانان آگاه - به ویژه شیعیان - از یاس و نومیدی دوری گزیده و به عاقبت و سرنوشت‏بشر خوشبین‏اند. آنان در انتظار روز موعود اسلام و مدینه فاضله آن، روز شماری می‏كنند و عاقبت كار را از آن مردم نیك كردار می‏دانند. ایشان معتقداند كه از قوانین موضوعه و سازمان‏های پر زرق و برق بین المللی، كاری ساخته نیست. آن مدینه فاضله و عصر درخشانی كه در آن بشر به سعادت و كمال لایق خویش می‏رسد. حاكمیت در آن زمان، از آن امام معصوم است كه از خطا، اشتباه و غرض ورزی منزه و پاك است. این همان روزی است كه قرآن كریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، بشریت را مامور به انتظار چنان روزی نموده و دستور ایجاد زمینه و آمادگی از هر جهت را به بشریت داده‏اند. این عقیده نشات گرفته از آیات قرآن و روایات متواتر قطعی از طریق اهل بیت علیهم السلام است.
انتظار در آیات و روایات: (۱)
●آیات:
۱. «قال موسی لقومه استعینوا بالله، واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبهٔ للمتقین; (۲) موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری بخواهید و شكیبایی كنید، به تحقیق كه زمین از آن خدا است; به هر كس از بندگانش بخواهد منتقل می‏فرماید و حسن عاقبت از آن پرهیزكاران است‏» .
۲. «واورثنا القوم الذین كانوا یستضعفون مشارق الارض ومغاربها التی باركنا فیها وتمت كلمهٔ ربك الحسنی علی بنی اسرائیل بما صبروا ودمرنا ما كان یصنع فرعون وقومه وما كانوا یعرشون; (۳) و میراث دادیم به قومی كه ضعیف شمرده شده بودند خاورهای زمین و باخترهای آن را كه مبارك گردانیده بودیم، و تمام گردید كلمه و وعده نیكوی پروردگار تو بر بنی اسرائیل به سبب آن كه صبر كردند، و ویران ساختیم آنچه را فرعون و قومش می‏ساختند و آنچه را كه افراشته بودند» .
۳. «بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق; (۴) بلكه حق را به شدت بر باطل افكنیم، پس حق باطل را در هم می‏شكند، آن گاه از میان می‏رود.»
۴. «یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم والله متم نوره ولو كره الكافرون (۵) ; می‏خواهند نور خدا را با دهانشان خاموش سازند و خداوند تمام كننده نور خویش است هر چند كافران را خوش نیاید» .
۵. «ولقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون; (۶) همانا در زبور پس از ذكر (تورات)، نگاشتیم كه زمین را بندگان شایسته به ارث می‏برند» .
۶. «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمهٔ ونجعلهم الوارثین; (۷) ما اراده كردیم كه بر آنان كه در زمین استضعاف شدند، منت گذاریم و آنان را پیشوای مردم و وارث زمین و ملك و جاه گردانیم‏» .
۷. «ولقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلین انهم لهم المنصورون وان جندنا لهم الغالبون; (۸) همانا عهد ما درباره بندگانی كه به رسالت فرستادیم، سبقت گرفته است كه البته آنها بر كافران فتح و پیروزی یابند و قطعا سپاهیان ما غالب‏اند» .
۸. «ویرید الله ان یحق الحق بكلماته ویقطع دابر الكافرین; (۹) و خداوند می‏خواست كه صدق سخنان حق را ثابت گردانیده و ریشه كافران را از بیخ بن بركند» .
۹. «وعد الله الذین آمنوا منكم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض; (۱۰) خداوند وعده فرموده به كسانی از شما كه ایمان آورده و نیكوكار گردد [به این كه] در زمین خلافت دهد» .
۱۰. «فان حزب الله هم الغالبون; (۱۱) همانا حزب خدا پیروز است.»
۱۱. «هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین كله; (۱۲) او است‏خدا كه رسول خود را با دین حق به هدایت‏خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم او را تسلط و برتری دهد.»
●روایات:
۱. حضرت علی علیه السلام فرمود: لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها وتلی عقیب ذالك ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض; (۱۳) دنیا پس از چموشی - همچون شتری كه از دادن شیر به دوشنده‏اش خودداری می‏كند و برای بچه‏اش نگه می‏دارد - به ما روی می‏آورد...
[سپس حضرت آیه شریفه را قرائت كرد]» .
۲. «قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم لو لم یبق من الدهر الا یوم، لبعث الله رجلا من اهل بیتی یملاها عدلا كما ملئت جورا; (۱۴) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اگر باقی نماند از روزگار مگر یك روز، البته خداوند بر می‏انگیزد مردی از اهل بیت مرا كه زمین را از عدل پر كند، همچنان كه از ستم پر شده باشد» .
۳. «قال الصادق علیه السلام: ان لنا دولهٔ یجی‏ء الله بها اذا شاء، ثم قال: من سر ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر; (۱۵) امام صادق علیه السلام فرمود: البته برای ما دولتی است كه وقتی خداوند خواست، آن را می‏آورد. هر كس شاد می‏شود كه از اصحاب قائم باشد باید منتظر باشد و باید كار به پارسایی و اخلاق نیك كند و چنین كسی منتظر است‏» .
روایات در این رابطه بسیار است كه نیاز به نقل همه آنها نیست.
طبق این آیات و روایات خداوند، وعده تشكیل حكومت واحد جهانی، بسط و غلبه دین اسلام بر كلیه ادیان، زمامداری صالحان و شایستگان پیروزی حزب الله و غلبه لشكریان خدا بر جنود شیطان را داده است. البته این وعده تا كنون محقق نشده است و در روایات نیز، گفته شده كه این موضوع در عصر ظهور مهدی علیه السلام واقع خواهد شد. از این رو شیعه و آگاهان از اهل سنت، به چنان روزی معتقد شده و انتظار آن را می‏كشند و كلام رسول خدا (افضل العبادهٔ انتظار الفرج) (۱۶) را مربوط به آن عصر و انتظار آن مدینه فاضله می‏دانند.
بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت، آینده جهان، روشن و امید بخش است; هرچند كه امروزه تیره و تاریك می‏باشد. از این رو ما به امید روزی نشسته‏ایم كه حاكمیت در آن، مخصوص ولی معصوم خدا و قوانین جاری در آن، مبتنی بر احكام الهی باشد، عدل و علم گسترش یافته و برادری و برابری در جامعه حاكم گردد. ظلم، ستم، جهل، تیرگی، كینه توزی و خون‏ریزی در آن ریشه كن گردد و از اختلافات و وجود طبقات برتر و فروتر و استكبار و استضعاف در آن، خبری نباشد.
ب) ویژگی‏های عصر ظهور (مدینه فاضله اسلامی)
مدینه فاضله اسلامی - كه در عصر ظهور به دست مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم بنا می‏شود - ویژگی‏ها و خصایصی دارد كه آن را از سایر مدینه‏های بیان شده، ممتاز و جدا می‏سازد; كه در ذیل به بعضی از آنها اشاره می‏شود:
۱. حاكم در عصر ظهور
پیشرفت‏ها در عصر ظهور، معلول عواملی است كه یكی از آنها وجود رهبری معصوم، پاك و منزه از هر نوع عیب و نقص (از قبیل احساسات حیوانی، خشم، غضب بی‏جا، شهوت، كبر و غرور و خودخواهی) است. او فقط وابسته به خدا است و به همه ملت‏ها، جمعیت‏ها و نژادها، با چشم مهربانی و برابری نگاه می‏كند و فرقی بین اقوام و قبایل قائل نیست. بین سیاه و سفید، آسیایی و آمریكایی و اروپایی و آفریقایی فرقی نمی‏گذارد و به همه با دید یكسان می‏نگرد; در حالی كه رهبران دیگر دنیا چنین نیستند، و عالی‏ترین همت آنان، استثمار دیگران و هضم یك جامعه در جامعه قوی‏تر و كوشش برای یك ملت است. آنها می‏خواهند ملتی را فدای ملت دیگر كنند و ذخایر طبیعی ملت ضعیف را به نفع ملت‏خود تصاحب نمایند.
اما رهبران الهی چون وابسته به جمعیت‏خاصی نبوده و خود را وابسته به خدایی می‏دانند كه خالق و رازق همه است، هدفشان آسایش عمومی، آزادی گسترده و تشكیل یك سازمان عالی الهی است كه در سایه آن، بشر مانند افراد یك خانواده زندگی كنند و سفید و سیاه باهم برادر و برابر باشند.
آری سرانجام اداره امور جهان، در كف با كفایت صالح‏ترین افراد بشر قرار خواهد گرفت و به بركت وجود آن حاكم معصوم الهی، بشریت از آسیب ظلم و ستم نجات یافته، از ترس فقر، پریشانی، ناامنی‏های گوناگون و بی عدالتی‏ها آزاد خواهد شد. اینك كه عالم به سوی یك آینده درخشان، تكامل روحانی و عقلانی، نظام مستحكم دینی و الهی، عصر صلح و صفا و برادری و همكاری، پیش می‏رود. ما نیز به امید آن عصر نورانی، با نشاط فراوان و دلی زنده پا برجا ایستاده و انجام وظیفه می‏كنیم و تنها آرزوی ما، زندگی در پناه حكومت آن راد مرد عالم بشریت‏حضرت مهدی (عج) است.
۲. حكومت در عصر ظهور
حكومتی كه در مدینه فاضله اسلامی و در عصر حاكمیت امام مهدی (عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حكومت‏های موجود در عالم فرق دارد. حاكم، نوع حكومت، قوانین و نظامات جاری در آن، هیچ شباهتی با حكومت‏های موجود در عالم ندارد: نوع حكومتش، الهی و بر مبنای ایمان به خدای یگانه و توحید خالص است و هدفش متحد كردن جماعت‏ها و ملت‏ها، برداشتن دیوارهای امتیازات و اعتبارات بیهوده، برقرار كردن توحید كلمه، ایجاد همكاری و ارتباط بین مردم است. حاكم آن نیز امام معصوم، احیا كننده شریعت نبوی و مجری قوانین اسلامی و دستورات الهی است. اسلام می‏خواهد تمام اختلافات و جدایی‏ها را كه به نام‏های گوناگون پدید آمده، به وسیله عقیده توحیدی، از میان بردارد. تمامی اختلافات نژادی، طبقاتی، ملی، وطنی، جغرافیایی، مسلكی، حزبی و زبانی باید از میان برود و سبب امتیاز، افتخار و اعتبار نباشد و حتی در آن حكومت، اختلاف دینی هم باید كنار گذاشته شود و همه، در زیر پرچم اسلام تسلیم فرمان خدا باشند. این همان حكومت واحد جهانی است كه كره زمین با یك حاكم، یك نوع حكومت و با یك شیوه و روش عادلانه اداره می‏شود. اسلام برای بشر چنین حكومتی را پیش بینی كرده و در حدودی كه وظیفه تشریع است، مقدمات آن را فراهم ساخته و عملی شدن آن را موكول به آماده شدن زمینه كامل آن كرده است. اساسا حفظ یك انسان كامل به عنوان ولی الله الاعظم و نگه‏داری آن در پشت پرده غیبت، برای تشكیل چنان حكومت واحد جهانی است; زیرا تشكیل چنان حكومتی، از عهده انسان‏های عادی خارج است.۳. عدل در عصر ظهور
در اسلام، مساله عدل، از روز نخست در تمام زمینه‏ها مورد توجه و عنایت‏بوده است; از بعد عقیدتی و دینی گرفته تا بعد فقهی و اجتماعی، از قرآن و سنت‏بر می‏آید كه عدل و مظاهر آن، پسندیده و موجب خشنودی حضرت حق است; اما قدر و منزلت آن، به علت گستردگی و اقامه آن در سطح وسیع اجتماعی است; یعنی، مردم آن قدر به رشد معنوی و كمال روحی نایل گردند كه تمام افراد یا حداقل اكثر آنان، خواهان عدل باشند و خود عملا آن را به اجرا گذارند.
پیامبران الهی، در ماموریت آسمانی خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بین همه انسان‏ها بوده‏اند و می‏خواستند مردم را طوری تربیت كنند كه آنان خود قسط و عدل را به پا دارند; نه آن كه به زور و قدرت حاكم به عدالت تن دهند. قرآن كریم می‏فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الكتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط‏» . (۱۷)
از این آیه استفاده می‏شود كه پیامبران می‏خواستند، مردم را طوری تربیت كنند تا خود، قیام به قسط نمایند و عدل را بر پا دارند; لذا فرمود: «لیقوم الناس بالقسط‏» و نفرمود: «لیقیموا الناس بالقسط‏» تا معنایش این باشد كه پیامبران به عنوان حاكم عادل، مانند سایر زمامداران عادل، مردم را با نیروی نظامی و انتظامی و قدرت‏های اجرایی، به رعایت عدل وا دارند; زیرا فرق است‏بین این كه حاكمی خود عادل باشد و بخواهد در حكومت او عدل اجرا شود و به كسی ستم نگردد و بین آن كه مردم در جامعه، از نظر كمالات و درك عقلانی به جایی برسند كه خود اقامه عدل نمایند و بفهمند كه عدل برتر از ظلم است و در آنان كششی نسبت‏به ظلم نباشد.
به هر حال در اسلام و تعالیم الهی، عدل از جایگاه رفیعی برخوردار است تا جایی كه همه انسان‏ها مامور شده‏اند در تمام زمینه‏های زندگی خود - در اصول و فروع، در نظام اجتماعی و اقتصادی، سیاسی و نظامی، در گفتار و كردار و... عدالت را مراعات كنند:
«اعدلوا هو اقرب للتقوی; (۱۸) عدالت ورزید كه عدالت‏به تقوا نزدیك‏تر است‏» .
و «اذا قلتم فاعدلوا; (۱۹) وقتی سخن گفتید به عدالت‏سخن گویید» .
و «ان الله یامر بالعدل و الاحسان; (۲۰) خدای متعال به عدل و احسان امر می‏كند» .
و «و لا یجرمنكم شنان قوم علی ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی; (۲۱) ...» .
●رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرموده است:
«من لم یحمد عدلا و لم یذم جورا فقد بارز الله تعالی بالمحاربهٔ; (۲۲) هر كس عدل را تمجید نكند و از جور و بیداد مذمت ننماید، به جنگ با خدای تعالی برخاسته است‏» .
آیات و روایات درباره شرافت، عظمت و اهمیت «عدالت‏» به قدری زیاد است كه از گنجایش این نوشتار خارج است.
بنابراین كلمه عدل، واژه غریبی نیست; اما حقیقتی قریب هم نیست. بشر در طول تاریخ زندگی خود، همواره منتظر بوده كه روزی، این خواب تعبیر شود و عدل در جوامع بشری حاكم گردد. انسان‏های بسیاری نیز با اندیشه عدل و عدالت‏خواهی، به فكر تعبیر این رؤیای شیرین بشری بر آمده و تلاش بسیار كرده‏اند; اما تلاش آنان در بیشتر موارد كم ثمر یا بی‏ثمر مانده و عدالت در معنای حقیقی آن، همچنان در عالم رؤیا باقی مانده است. وه چقدر سخت است تعبیر نشدن این رؤیای شیرین و دلپذیر! رؤیایی كه تمامی اجزای وجود انسان، در طول تاریخ، با آن عجین بوده و نگاه پر انتظار او، در تعبیر آن خسته و كم سو گشته است.
با همه این احوال، هیچ گاه آرزوی تعبیر شدن این رؤیا، در اعماق دل و جان انسان‏ها به یاس و ناامیدی تبدیل نشده است; اما هر چه بر شماره اوراق تاریخ افزون می‏گردد، از شماره انتظار ما كاسته می‏شود و این همان چراغ امیدی است كه قرن‏ها در دل انسان‏ها، به عشق آمدن آن منجی، روشن و فروزان است. به عشق او كه نامش «عدل‏» است:
علی العدل المشتهر» و «اللهم صل علی ولی امرك القائم المؤمل و العدل المنتظر» . (۲۳)
●دو چیز از شاخصه‏های اصلی حكومت او است:
۱. حكومت واحد جهانی كه تنها او است كه چنین حكومتی را ایجاد می‏كند.
۲. عدل جهانی كه تنها در جامعه‏ای كه او تشكیل می‏دهد و خود در راس آن قرار می‏گیرد، عدل با تمام ابعادش گسترده می‏شود. همان گونه كه حكومت او جهانی است، عدل او نیز گسترده و جهانی است و در روایات، این شاخصه از سایر شاخصه‏های دیگر كومت‏حضرت مهدی (عج)، بارزتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
«یملا الله الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا» .
رسول خدا در حدیثی فرمود: «ابشركم بالمهدی یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس و زلازل فیملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما، یرضی عنه ساكن السماء و ساكن الارض...; (۲۴)
مژده می‏دهم شما را به مهدی كه او در امت من، به هنگام اختلاف و سختی‏ها بر انگیخته می‏شود. پس زمین را پر از قسط و عدل می‏سازد; همان طوری كه از جور و ستم پر شده باشد. ساكنان آسمان و زمین از او راضی می‏شوند و...» .
بنابراین در مدینه فاضله اسلامی و در عصر ظهور آن منجی عالم، عمدتا از عدل و قسط سخن به میان می‏آید. دامنه عدالت او تا اقصی نقاط منازل و زوایای ناپیدای جامعه، گسترده می‏شود. عدالت همانند گرما و سرما در درون خانه‏های مردمان نفوذ می‏كند و مامن و مسكن وجود آنان را سامان می‏بخشد. (۲۵)
در حكومت آن حضرت هیچ ویژگی به اندازه «عدل و قسط‏» ، برجستگی و روشنی ندارد و مردم آن حضرت را عمدتا از عدل او می‏شناسند و الآن نیز آنچه در اولین لحظه از نام مبارك او در ذهن خطور می‏كند، عدل او است.
۴. علم در عصر ظهور
عصر ظهور، زمان گسترش و شكوفایی علم و دانایی است، و مدینه فاضله اسلامی، شهر علم و دانش است. با آمدن منجی عالم، همان گونه كه ظلم و بیداد جای خود را به عدل و دادگری می‏سپارد، و نابسامانی‏های اجتماعی به سامان می‏گراید; جهل و نادانی نیز جای خود را به علم و دانایی می‏دهد و جهان از نور عقل و دانش آكنده می‏شود. علوم و دانش‏هایی كه در طول اعصار و قرون در پشت پرده‏ها مكنون مانده بود، ابراز می‏گردد و مرز دانایی و یادگیری تا سراپرده منازل و اعماق وجود تك تك انسان‏ها، گسترش می‏یابد.
●امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است:
«العلم سبعهٔ وعشرون حرفا فجمیع ما جائت‏به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسهٔ و العشرین حرفا فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعهٔ و عشرین حرفا; (۲۶)
علم و دانش ۲۷ حرف است و ۲۷ شعبه و شاخه دارد. تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا كنون جز آن دو حرف را نشناخته‏اند. اما هنگامی كه قائم ما قیام كند. ۲۵ حرف و شاخه و شعبه دیگر را آشكار و در میان مردم منتشر می‏سازد و دو حرف دیگر را با آن ضمیمه می‏كند تا ۲۷ حرف كامل و منتشر گردد» .
این حدیث‏به روشنی، جهش فوق العاده علمی عصر انقلاب مهدی (عج) را مشخص می‏سازد; یعنی، تحول و پیشرفتی به میزان بیش از دوازده برابر، نسبت‏به تمامی علوم و دانش‏هایی كه در عصر همه پیامبران راستین به بشریت اعطا شده است، پیش می‏آید و درهای تمامی رشته‏ها و شاخه‏های علوم مفید و سازنده، به روی انسان‏ها گشوده می‏شود و راهی را كه بشر طی هزاران سال پیموده، به میزان بیش از دوازده برابر آن در اندك زمانی پیموده می‏شود.
●حضرت امام باقر علیه السلام نیز فرموده است:
«اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و كملت‏بها احلامهم; (۲۷)
هنگامی كه قائم ما قیام كند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان می‏گذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده تكمیل می‏كند» .
بدین ترتیب، در پرتو ارشاد و هدایت‏حضرت مهدی (عج) و در زیر دست عنایت او، مغزها در مسیر كمال به حركت در می‏آید و اندیشه‏ها شكوفا می‏شوند. كوته بینی‏ها، تنگ‏نظری‏ها و افكار پست و پلید - كه سرچشمه بسیاری از تضادها و برخوردهای خشونت‏آمیز اجتماعی است - ، برطرف می‏گردد. مردمی بلند نظر، با افكاری باز و سینه‏هایی گشاده و همتی والا و بینشی وسیع، پرورش می‏یابند، لذا هر ۲۷ حرف علم پیاده می‏شود.
۵. ارتباطات در عصر ظهور
در عصر ظهور، به جهت جهش علمی و پیشرفت فن آوری و صنعت، وسایل ارتباطات و اطلاعات آن قدر پیشرفته خواهد بود كه دنیا را همچون كف دست نشان می‏دهد و برای آگاهی به اقصی نقاط كشور، نیازی به وسایل و ابزار ارتباطی امروزی نیست. از این رو حكومت مركزی، نسبت‏به كل عالم - كه تحت‏حكومت واحد او هستند - تسلط كامل دارد و به موقع و بدون فوت وقت، وارد عمل شده، مشكل را حل می‏كند و هرگونه توطئه و فساد را در نطفه خفه می‏سازد. بین امام مهدی (عج) و مردم، نامه رسانی وجود ندارد و مردم در هر نقطه‏ای از كره زمین، امام را مشاهده می‏كنند و امام با آنان سخن می‏گوید. این مساله، اختصاص به امام و رعیت ندارد; بلكه مردم عادی نیز با همدیگر سخن می‏گویند و همدیگر را مشاهده می‏كنند، در حالی كه یكی در مشرق عالم و دیگری در مغرب آن است.
●امام صادق علیه السلام می‏فرماید:
«ان قائمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فی اسماعهم و ابصارهم حتی لا یكون بینهم و بین القائم علیه السلام برید، یكلمهم فیسمعون، و ینظرون الیه و هو فی مكانه; (۲۸)
هنگامی كه قائم ما قیام كند، خداوند آن چنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت می‏كند كه میان آنان و آن حضرت (رهبر و پیشوایان) نامه رسان نخواهد بود، با آنها سخن می‏گوید و آنان سخنش را می‏شنوند و او را می‏بینند; در حالی كه او در مكان خویش است [و مردم در نقاط دیگر جهان]» .
وسایل انتقال صدا و تصویر، به طور همگانی، ساده و آسان در اختیار همه پیروان او قرار می‏گیرد; آن چنان كه چیزی به نام اداره پست در آن عصر، چیز زایدی به حساب می‏آید و مسائل جاری آن حكومت، بدون نیاز به كاغذ بازی، حل و فصل می‏شود; زیرا همه دستورها و برنامه‏ها با سیستم «شهود و حضور» ابلاغ و اجرا می‏شود.
●امام صادق علیه السلام، در گفتار دیگری این حقیقت را به طور بارزی تكمیل فرموده است:
«ان المؤمن فی زمان القائم و هو بالمشرق لیری اخاه الذی فی المغرب وكذا الذی فی المغرب یری اخاه الذی بالمشرق; (۲۹)
مؤمن در زمان حضرت مهدی (عج) در حالی كه در مشرق است‏برادر خود را در مغرب می‏بیند و همچنین كسی كه در مغرب است، برادرش را در مشرق مشاهده می‏كند» .
بنابراین ارتباط مستقیم نه تنها در سطح حكومت; بلكه در میان عموم نیز عملی می‏شود. در این زمان پیوندهای ظاهری، جسمانی و معنوی دل‏ها را استحكام می‏بخشد، به گونه‏ای كه جهان به راستی به شكل یك خانه و مردمش همچون اهل یك خانواده در می‏آیند.
●امام صادق علیه السلام می‏فرماید:
«اذا تناهت الامور الی صاحب هذا الامر رفع الله تبارك وتعالی له كل منخفض من الارض وخفض له كل مرتفع حتی تكون الدنیا عنده بمنزلهٔ راحته فایكم لو كانت فی راحته شعرهٔ لم یبصرها; (۳۰)
وقتی كارها به صاحب اصلی ولایت [حضرت مهدی علیه السلام] برسد، خداوند هر نقطه فرورفته‏ای از زمین را برای او مرتفع و هر نقطه مرتفعی را پایین می‏برد. آن چنان كه تمام دنیا نزد او به منزله كف دستش خواهد بود. كدام یك از شماها اگر در كف دستش مویی باشد، آن را نمی‏بیند؟»
طبق این حدیث در عصر ظهور، یك سیستم نیرومند و مجهز، برای انتقال تصویرها به وجود خواهد آمد كه شاید تصور آن امروزه برای ما مشكل باشد. تمام جهان به منزله كف دست‏خواهد شد و پستی و بلندی‏های زمین، مانع از رؤیت موجودات روی زمین نخواهد بود. البته بدون یك چنین سلطه اطلاعاتی و ارتباطی بر تمام كره زمین، حكومت واحد جهانی و صلح، امنیت و عدالت‏به طور همه جانبه، امكان‏پذیر نخواهد بود. برای اداره چنان حكومتی، امكانات زیادی لازم است كه خداوند آنها را در اختیار او و تشكیلاتش قرار می‏دهد.●امام باقر علیه السلام نیز فرموده است:
«انما سمی المهدی لانه یهدی الی امر خفی حتی انه یبعث الی رجل لا یعلم الناس له ذنب فیقتله حتی ان احدكم یتكلم فی بیته فیخاف ان یشهد علیه الجدار; (۳۱)
مهدی (عج) از این جهت مهدی نامیده شده است كه به امور مخفی و پنهان هدایت می‏شود، تا آن جا كه گاه او به سراغ كسی می‏فرستد كه مردم او را بی‏گناه دانسته و به قتل می‏رساند [زیرا از گناه نهانی او همانند قتل نفس كه موجب قصاص است آگاه است] و تا آن جا كه برخی از مردم هنگامی كه درون خانه خود سخن می‏گویند، می‏ترسند دیوار بر ضد آنها شهادت دهد» .
این حدیث نیز گواه آن است كه در آن عصر، نیكان و پاكان در نهایت آزادی به سر می‏برند; خلافكاران چنان تحت كنترل‏اند كه ممكن است امواج صوتی آنان، با وسایل پیشرفته‏ای از دیوار خانه‏هایشان باز گرفته شود و به هنگام لزوم، می‏توان فهمید كه آنها در درون خانه چه گفته‏اند؟ !
گفتنی است كه این پیشرفت‏های عظیم، محصول تكامل علمی عصر بعد از ظهور است، نه اعجاز; زیرا زندگی بشر در این عالم، باید مطابق سنت‏های طبیعی باشد; نه اعجازی كه امری استثنایی و برای موارد ضروری و فوق العاده است، آن هم در مسیر اثبات حقانیت دعوت نبوت یا امامت.
۶. رفاه و آسایش در عصر ظهور
مدینه فاضله اسلامی، در حقیقت آرمان شهر آسایش و رفاه همگانی است. رفاه و تنعم به گونه‏ای خواهد بود كه دیگر نیازمندی در سطح جامعه یافت نمی‏شود; چون توزیع عادلانه منابع و ثروت جایی برای فقر و طبقه ضعیف باقی نمی‏گذارد. در آن جامعه، مانند جوامع كنونی عمل نمی‏شود كه بیش از هشتاد درصد ثروت، در دست كمتر از بیست درصد و بیست درصد آن در دست هشتاد درصد مردم باشد و در نتیجه طبقه مرفه و فقیر پیدا شود.
به علاوه در آن عصر، به جهت اجرای عدالت، نه آسمان از ریزش بركات خود بر مردم دریغ می‏ورزد و نه زمین امساك می‏كند; بلكه هرچه دارند در اختیار بشر قرار می‏دهند. از این رو در شهر عدالت كه حقوق انسان‏ها محور توجه و برنامه ریزی است، بالطبع بذر این توجه، محصولی چون رفاه و برخورداری همگانی از موهبت‏های الهی را در پی خواهد داشت. این موضوع در روایات اهل بیت علیهم السلام به خوبی تبیین شده است:
«انه یبلغ سلطانه المشرق والمغرب وتظهر له الكنوز ولایبقی فی الارض خراب الا یعمره; (۳۲)
حكومت او شرق و غرب جهان را فرا می‏گیرد و گنج‏های زمین برای او ظاهر می‏شود و در سرتاسر جهان جای ویرانی باقی نخواهد ماند; مگر این كه آن را آباد خواهد ساخت‏» .
امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا قام القائم حكم بالعدل وارتفع فی ایامه الجور وآمنت‏به السبل واخرجت الارض بركاتها ورد كل حق الی اهله... و حكم بین الناس بحكم داود وحكم محمد صلی الله علیه و آله وسلم فحینئذ تظهر الارض كنوزها وتبدی بركاتها ولایجد الرجل منكم یومئذ موضعا لصدقته ولا لبره لشمول الغنی جمیع المؤمنین...; (۳۳)
وقتی كه قائم قیام كند، حكومت را براساس عدالت قرار می‏دهد و ظلم و جور در دوران او برچیده می‏شود و جاده‏ها در پرتو وجودش، امن و امان می‏گردد، و زمین بركاتش را خارج می‏سازد و هر حقی به صاحبش می‏رسد، و در میان مردم، همانند داود و محمد صلی الله علیه و آله حكم و داوری می‏كند. در این هنگام زمین گنج‏هایش را آشكار می‏سازد و بركات خود را ظاهر می‏كند و كسی موردی را برای انفاق و صدقه و كمك مالی نمی‏یابد; زیرا همه مؤمنان بی نیاز و غنی خواهند شد...» .
بیان ظاهر شدن بركات زمین و خارج شدن گنج‏ها، نشان می‏دهد كه هم مساله زراعت و كشاورزی به اوج ترقی خود می‏رسد و هم تمام منابع زیر زمینی، كشف و مورد استفاده قرار می‏گیرد. در آمد سرانه افراد، آن قدر بالا می‏رود كه در هیچ جامعه‏ای، فقیری پیدا نمی‏شود و همه به سر حد بی نیازی و خود كفایی می‏رسند.
امام علی علیه السلام فرمود: «یزرع الانسان مدا، یخرج له سبعماهٔ مد كما قال الله تعالی كمثل حبهٔ انبتت‏سبع سنابل فی كل سنبلهٔ ماهٔ حبهٔ والله یضاعف لمن یشاء; (۳۴) [در عصر حضرت مهدی] انسان یك مد می‏كارد و هفتصد مد برداشت می‏كند، چنان كه مضمون آیه شریفه قرآن است‏» .
●رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
و یخرج له الارض افلاذ كبدها ویحثوالمال حثوا ولایعده عدا; (۳۵)
زمین در آن عصر قطعات كبد خود را برای او بیرون می‏فرستد و او ثروت بدون شماره و محاسبه در میان مردم پخش می‏كند.»
●رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
«ابشركم بالمهدی یملا الارض قسطا كما ملئت جورا وظلما، یرضی عنه سكان السماء والارض یقسم المال صحاحا فقال رجل ما معنی صحاحا؟ قال: بالتسویهٔ بین الناس، ویملا قلوب امهٔ محمد غنی ویسعهم عدله حتی یامر منادیا ینادی یقول: من له بالمال حاجهٔ فلایقوم من الناس الا رجل واحد ثم یامر له بالمال فیاخذ ثم یندم ویرد; (۳۶)
شما را به ظهور حضرت مهدی علیه السلام بشارت می‏دهم كه زمین را پر از عدالت می‏كند، همان گونه كه پر از جور و ستم شده است. ساكنان آسمانها و زمین از او راضی می‏شوند و اموال و ثروت‏ها را به طور صحیح تقسیم می‏كند. شخصی پرسید تقسیم صحیح ثروت چیست؟ فرمود: به طور مساوی در میان مردم تقسیم شود و دل‏های پیروان محمد را پر از بی نیازی كند و عدالتش همه را فراگیرد، تا آن جا كه دستور دهد كسی با صدای بلند صدا زند كه هر كس نیاز مالی دارد، برخیزد. هیچ كس جز یك نفر بر نمی‏خیرد، سپس امام دستور می‏دهد مال قابل ملاحظه‏ای به او بدهند; اما او به زودی پشیمان می‏شود كه چرا آزمند و حریص بوده است و مال را بر می‏گرداند» .
۷. سفر به فضا در عصر ظهور
در عصر ظهور، به جهت وسایل فوق مدرنی كه در اختیار مردم قرار می‏گیرد، سفر به فضا و كرات بالا، همانند سفرهای زمینی امری عادی خواهد شد. البته روایات این باب، سفر به آسمان‏ها را برای خود آن حضرت می‏دانند; لكن ظاهرا وضع آن زمان، به گونه‏ای خواهد بود كه سفر به آسمان‏ها همانند سفر از قاره‏ای به قاره دیگر در عصر ما بوده و امكانات سفر به فضا، در اختیار همه قرار خواهد گرفت; یعنی، زندگی بر روی زمین در آن مدینه فاضله، وارد مرحله جدیدی خواهد شد كه به طور كلی با وضعیت گذشته فرق دارد. همان گونه كه امروزه بشر به پیشرفت‏هایی در صنایع و نرم‏افزار ست‏یافته كه اگر در گذشته گفته می‏شد، پذیرش آن تنها از طریق اعجاز مورد قبول واقع می‏شد. از این رو پیشرفت‏های آن عصر برای مردم امروز ما، به آسانی قابل قبول نیست و عده‏ای هم آن را از باب اعجاز حضرت مهدی (عج) قبول می‏كنند.
●امام باقر علیه السلام در همین رابطه می‏فرماید:
«ذخر لصاحبكم الصعب، قلت: وما الصعب؟ قال ما كان من سحاب فیه رعد وصاعقهٔ او برق، فصاحبكم یركبه، اما انه سیركب السحاب ویرقی فی الاسباب اسباب السماوات السبع و الارضین السبع; (۳۷)
برای صاحب و سرور شما حضرت مهدی علیه السلام آن وسیله سركش ذخیره شده است. راوی می‏گوید: گفتم: منظور از وسیله سركش چیست؟ امام فرمود: ابری است كه در آن غرش رعد و شدت صاعقه یا برق است. او بر این وسیله سوار می‏شود، آگاه باشید او به زودی بر ابرها سوار می‏شود و به آسمان‏ها و زمین‏های هفتگانه صعود می‏كند» .
مسلما منظور از ابر، این ابر معمولی نیست; چون ابرهای معمولی وسیله‏ای نیستند كه بتوان با آنها سفر فضایی كرد; زیرا آنها در جو زمین در حركت‏اند و با زمین فاصله چندانی ندارند و نمی‏توانند از آن بالاتر روند. پس منظور وسیله فوق العاده سریعی است كه در آسمان، به صورت توده‏ای فشرده از ابر به نظر می‏رسد و غرشی همانند رعد و قدرت و شدتی همچون صاعقه دارد. به هنگام حركت، دل آسمان را با نیروی فوق العاده خود، می‏شكافد و به پیش می‏رود و می‏تواند تا هر نقطه‏ای از آسمان حركت كند.
بدین ترتیب، آن وسیله‏ای فوق مدرن بوده و شبیه آن در وسایل كنونی وجود ندارد و از تصور ما بیرون است.
۸. امنیت و سلامت در عصر ظهور
از جمله نیازهای اساسی بشر - كه در هرم نیازهای وی جایگاه ویژه‏ای دارد - امنیت است. این نیاز در ابعاد مختلف تجلی می‏یابد: امنیت اخلاقی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، خانوادگی و... از روایات ظهور استفاده می‏شود، كه مدینه فاضله اسلامی، شهر امن و سلام است; آن هم در معنای واقعی و در تمامی ابعاد آن.
قرآن كریم به انسان‏ها و مؤمنان مستضعف، وعده چنین شهر امن و سلامت را داده و فرموده است: «زندگی شما پس از خوف تبدیل به امن می‏گردد» ; ولی تا كنون چنین امنیتی برای بشر در عالم تحقق پیدا نكرده است. و ائمه اطهار علیهم السلام در تفسیر این آیه فرموده‏اند: منظور، عصر ظهور حضرت مهدی آل محمد است.
●قرآن می‏فرماید:
«وعد الله الذین آمنوا منكم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض كما استخلف الذین من قبلهم و یمكنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم، و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا... » . (۳۸)
در این آیه، سه وعده صریح به مؤمنان وارسته داده شده است:
استخلاف در زمین; یعنی، حكومت در زمین به عنوان نمایندگی از خدا، (حكومت‏حق و عدل) ;
تمكین دین; یعنی، نفوذ معنوی و حكومت قوانین الهی بر تمامی عرصه‏های زندگی;
تبدیل خوف به امنیت; یعنی، بر طرف شدن تمامی عوامل ترس و ناامنی و جایگزین شدن امنیت كامل و آرامش در همه روی زمین.
●امام زین العابدین علیه السلام فرموده است:
«هم و الله شیعتنا اهل البیت‏یفعل الله ذلك بهم علی یدی رجل منا و هو مهدی هذه الامهٔ; (۳۹) این گروه به خدا قسم همان پیروان ما هستند كه خداوند به وسیله مردی از خاندان ما، این موضوع را تحقق می‏بخشد و او مهدی این امت است‏» .
●امام صادق علیه السلام نیز فرمود:
«نزلت فی القائم و اصحابه...» ; (۴۰) این آیه در شان قائم آل محمد و اصحاب او نازل شده است‏» .
از این رو، می‏گوییم مدینه فاضله عصر ظهور، همان مدینه امن و سلامت مورد وعده آیه یاد شده است.
۹. تربیت در عصر ظهور
بشر در چندین قرن اخیر، برای آسایش تن، هر چه فرمول اقتصادی و سیاسی و هر چه امكانات علمی و تكنیكی در اختیار داشته، به استخدام در آورده است تا شاید بتواند آسایش این جهانی انسان را بدو باز گرداند. حال آن كه او، پس از این همه تلاش، هیچ گونه آرامشی در خود نمی‏یابد. جهان را تنگ و تاریك و سرد می‏بیند و در آن احساس حقارت و پوچی می‏كند و این حالت‏به اعتقاد منتقدان درون این نظام (انسان محوری و انسان‏مداری)، جز به نابودی انسان نمی‏انجامد.
اما در مدینه فاضله اسلامی، تنها سخن از آسایش تن و وفور ثروت و رفاه مادی نیست; بلكه در تصویر مهندسان این مدینه فاضله، انسان موجودی است دارای ابعاد مختلف كه تكامل و رشد او در گرو رشد متوازن تمامی آن ابعاد است. مدینه فاضله و بهشت زمینی موعود، تحقق نمی‏یابد; مگر آن كه بارقه‏ای از آسمان در آن حلول كند. تربیت و پرورش روح انسان‏ها و توجه به اخلاق و فضایل معنوی - كه از اساسی‏ترین برنامه‏های ظهور است - در همین راستا معنا می‏یابد. مدینه فاضله در عین این كه شهر عدالت است، شهر رفاه، امنیت، تربیت، سجایا و فضایل انسانی نیز هست. در آن محیط، انسان‏های صالح تربیت می‏یابند تا جامعه‏ای آرمانی و صالح بنا نهند. انسان‏ها علاوه بر دستیابی به غنای مالی، از غنای قلبی و روحی نیز بهره‏مند خواهند شد و در كنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اكمال اخلاق و فضیلت‏های انسانی نیز راه خواهند یافت. كینه‏های اخلاقی از قلب‏ها ریشه كن می‏گردد. دروغ، تزویر و نامردمی، در روابط اجتماعی، جای خود را به یك رویی و یك رنگی می‏بخشد. در واقع، در چنین بستری رفاه و عدالت و امنیت نیز معنا پیدا می‏كند و حقیقت‏خویش را باز می‏یابد. جز با این نگرش همه جانبه به انسان و در كنار هم چیدن اجزای حقیقی او نمی‏توان به تعبیر رؤیای همیشگی انسان در تاسیس مدینه فاضله انسانی دست‏یافت. (۴۱)
به هر حال ویژگی‏های آن مدینه فاضله، بیش از آن است كه در یك مقال بگنجد; ولی به جهت پرهیز از اطاله كلام، بیان سایر ویژگی‏های آن به وقت دیگری موكول می‏شود.
حبیب الله طاهری
۱) تذكر: گرچه بعضی از آیات مربوط به امم گذشته مثل قوم موسی علیه السلام است ولی اهل فن می‏دانند كه مورد مخصص نیست و آیه عام است و مربوط به امت اسلام نیز هست.
۲) اعراف، آیه ۱۲۸.
۳) همان، آیه ۱۳۷.
۴) انبیاء، آیه ۲۱.
۵) صف، آیه ۸.
۶) نساء، آیه ۱۰۵.
۷) قصص، آیه ۵.
۸) صافات، آیات ۱۷۱- ۱۷۳.
۹) انفال، آیه ۷.
۱۰) نور، آیه ۵۵.
۱۱) مجادله، آیه ۲۱.
۱۲) توبه، آیه ۳۳ و فتح، آیه ۲۸.
۱۳) نهج البلاغه، حكمت ۲۰۹، صبحی صالح.
۱۴) منتخب‏الاثر، فصل‏۲، باب‏۱، ح‏۴، ص ۱۴۲.
۱۵) همان، فصل ۱۰، باب ۲، ح ۹، ص ۴۹۱.
۱۶) همان، ح ۱۶.
۱۷) سوره حدید، ۲۵.
۱۸) مائده، آیه ۸.
۱۹) انعام، آیه ۱۵۲.
۲۰) نحل، آیه ۹۰.
۲۱) مائده، آیه ۸.
۲۲) اسدالغابهٔ، ج ۴، ص ۴۰۸.
۲۳) مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
۲۴) معجم‏الاحادیث الامام‏المهدی، جلد ۱، ص ۹۲.
۲۵) بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.
۲۶) همان، ص ۳۳۶.
۲۷) همان، ص ۳۲۸.
۲۸) منتخب الاثر، ص ۴۸۳.
۲۹) بحارالانوار، ح ۵۲، ص ۳۹۱.
۳۰) همان، ص ۳۲۸.
۳۱) همان، ص ۳۹۰.
۳۲) منتخب الاثر، ص ۴۸۲.
۳۳) بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
۳۴) عقد الدرر، فصل ۷، ص ۲۱۱.
۳۵) منتخب الاثر، ص ۱۶۸.
۳۶) معجم‏الاحادیث الامام‏المهدی، ج ۱، ص ۹۵.
۳۷) بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱.
۳۸) نور، آیه ۵۵.
۳۹) مجمع البیان، ذیل آیه شریفه.
۴۰) تفسیر برهان ذیل آیه ۵۵; نور و كتاب الغیبهٔ، ص ۲۴۰.
۴۱) مجله حوزه شماره ۷۰ و ۷۱، ص ۷- ۱۷۶، مقاله مهدویت و مدینه فاضله.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید