شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


آسمان ایران پر از فرشته است


آسمان ایران پر از فرشته است
«آسمان ایران پر از فرشته (فروهرها) است» هرودت تاریخ‌نگار یونانی سده ۵ پیش از میلاد مسیح(ع) تلویحاً با بیان این جمله به یکی از اصلی‌ترین و راهگشاترین ابزار شناخت جامعه ایرانی، از دیرباز تاکنون، اذعان داشته است یعنی جشن‌های ایرانی به بیان و بهانه‌های گوناگون اعم از تاجگذاری پادشاهان (سیاسی)، برداشت محصول (اقتصادی)، تولد و مرگ پیشوایان دینی (مذهبی) و... برگزار می‌شده است و بعضاً می‌شود.
اساس و پایه برگزاری جشن در همه جوامع خرق عادت و شکستن محدودیت‌هاست
از زیاده‌روی در خوردن، آشامیدن و پایکوبی و هیجان گرفته تا به بازی گرفتن و مسخره کردن قدرت و حکومت. در ایران نمونه‌هایی از انتخاب پادشاه و امیر مسخره و خنده‌آور که دستورات غیرمنطقی و شوخی‌آمیز می‌داد، سراغ داریم.
شاید آرایش حاجی فیروز با آن چهره شاخص که در روزهای آغازین سال در کوچه و کناره می‌بینیم بازمانده همان حاکم مضحک چند روزه در ایران باستان باشد.
در روم باستان رسم بود خرده‌فروشان به مدت چند روز حکومت می‌کردند و دستورهای خنده‌دار می‌دادند. در اروپا تا پایان سده‌های میانه جشن دیوانگان برگزار می‌شد که نمایشی طنزآمیز از وضع حکومت بود. در یونان باستان برای چند روز مردگان فرمانروایی می‌کردند. در جنوب آفریقا در بعضی از جشن‌ها به دروغ خبر مرگ امیر و سلطان را می‌دهند و امیر چند روزه ـ که بی‌نظمی و اغتشاش را تشویق می‌کنند ـ انتخاب می‌کنند.
دلیل برگزاری جشن هرچه باشد چه سیاسی، اجتماعی، مذهبی و... آنچه مشترک است آنکه این روز یا روزهای جشن، عادات و اخلاق معهود به کنار رفته و هر جامعه با توجه به زیرساخت‌های فرهنگی خود منش ویژه‌ای در پیش می‌گیرد. واژه جشن از واژه یَسْنْ/ یَسْنه/ یَسْنه اوستایی و «یزشن» پهلوی به معنای ستایش و پرستش گرفته شده است. جشن‌های ایرانی پیوندی پایا با اسطوره‌های باستانی و آیین‌های دینی دارد. چه پیش از اسلام و چه بعد.
در ایران باستان تقسیم‌بندی براساس هفته وجود نداشته است بلکه هر یک از ۳۰ روز ماه نامی معین دارد و روزهای ماه مانند روزهای هفته در گاهشماری کهن اروپایی نام ستارگان و ایزدان را دارد. روز نخست هر ماه اورمزد، دوم بهمن، سوم اردیبهشت، چهارم شهریور، پنجم سپندارمذ، ششم خورداد، هفتم اَمرداد، هشتم دی‌بآذر، نهم آذر، دهم آبان، یازدهم خور، دوازدهم ماه، سیزدهم تیر، چهاردهم گوش یا گئوش، پانزدهم دی به مهر، شانزدهم مهر، هفدهم سروش، هجدهم رشن، نوزدهم فروردین، بیستم ورهرام، بیست و یکم رام، بیست و دوم باد، بیست و سوم دی بدین، بیست و پنجم اِرد، بیست و ششم اشتاد، بیست و هفتم آسمان، بیست و هشتم زامیاد، بیست و نهم مانتره سپند، سی‌ام انارام. و نام ۱۲ ماه نیز در میان سی نام روزهاست و در هر ماه که نام روز با نام ماه یکی شود، آن روز را جشن می‌گرفتند بدین ترتیب جشن‌های دوازده‌گانه سال عبارت بودند از؛ فروردینگان، اردی‌بهشتگان، خوردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، دیگان، بهمنگان یا بهمنجنه و سپندارمذگان. نام روزهای ماه و جشن‌های دوازده‌گانه سال که مناسبت‌های فصلی و بهره‌وری کشاورزی هم داشتند تا چندین سده پس از اسلام نیز رواج عام داشت. در شاهنامه فردوسی همه‌جا از نام روزهای ماه یاد شده و در زمان مسعود سعد سلمان (سده ۵) و زمان ابوحامد افضل کرمانی (آغاز سده هفتم) نیز به کار رفته است.
گاهشماری دینی زرتشتیان که در هر ماه چهار روزش نابر است ـ یعنی روزهای بهمن، ماه، گوش و رام ـ و نباید گوسفند کشت و نه گوشت خورد بر پایه محاسبه‌ نام‌های سی روز ماه است و هنوز زرتشتیان به ویژه در یزد به آن عمل می‌کنند.
برخی از این جشن‌ها که به گواهی کتب تاریخی تا زمان صفویه برگزار می‌شده است امروز به عنوان جشن و آیین همگانی و عمومی به دست فراموشی سپرده شده است. از کهن‌ترین دوران، سال ایرانی به دو فصل یا دو بخش تابستان دو ماهه و زمستان ده ماهه تقسیم می‌شد و هنگامی سال شش فصل داشت هر فصل را گاه (در پهلوی گاس) می‌نامند و در پایان هرگاه جشنی پنج روزه می‌گرفتند به نام گاهان بار. این شش جشن بزرگ ایرانیان تا به امروز کم و بیش نزد زرتشتیان ایران و پارسیان هند به رسم پارینه خود باقی است. جشن هر یک از این گاهان بارها پنج روز است و آخرین روز جشن مهم‌ترین روز آن و در واقع چهار روز دیگر، روزهای مقدماتی جشن است.
نظر به معنی لفظی نام گاهان بارها اینان جشن‌هایی بوده‌اند برای زمان‌های مختلف سال. گاهان‌بار اول میدیوزرم یعنی میان بهار هنگامی که زمین سبز است. گاهان‌بار دوم میدیوشم یعنی میان تابستان هنگامی که علوفه درو می‌شود، گاهان بار سوم پئته شهیم یعنی دانه‌آور و از آن وقتی اراده شده که گندم رسیده و خرمن به دست می‌آید.
گاهان بار چهارم ایاسرم یعنی برگشت و از آن هنگامی اراده شده که چوپان با گله خود از برای پیش‌آمد زمستان از چراگاه تابستانی به خانه بازمی‌گردد.
گاهان بار پنجم میدیاریم یعنی میان سال که با صفت سرد آمده است و گاهان بار ششم همسپتمدیم که آخر سال است با صفتی که حاکی از اجرای تکالیف دینی است اختصاص یافته. در مزدیسنا آفرینش اهورامزدا در شش گهنبار سال پایان یافت: در میدیوزرم آسمان آفریده شد، در میدیوشم آب، در پئته شهیم زمین، در ایاسرم گیاه، در میدیاریم جانوران و در همسپتمدیم مردمان آفریده شدند.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید