جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اهمیت موضوع حضانت و نگهداری طفل


اهمیت موضوع حضانت و نگهداری طفل
موضوع حضانت و نگهداری اطفال یکی از مهم ترین موضوعاتی است که در روابط خانوادگی، به دلیل آسیب پذیری کودک و نقش وی در ایجاد جامعه یی سالم باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. اینکه در آینده، جامعه یی سالم با فرزندان پرورش یافته سالم داشته باشیم هدفی است که هر کشوری در سیاست های اجتماعی خود اتخاذ می کند، به همین دلیل در وهله اول والدین طفل باید قبل از هر چیز صلاح و مصلحت طفل را مدنظر قرار داده و موقعیتی را برای طفل ایجاد کنند که آینده طفل مورد خدشه و تحولات زیستی منفی قرار نگرفته و آنان به بیراهه نروند. ایجاد دغدغه، تنش، نگرانی برای آینده، احساس ضعف و حقارت از جمله مواردی است که به ذهن طفل به راحتی خطور کرده و زمینه ارتکاب اعمالی که در جامعه ناهنجار هستند را فراهم می کند بنابراین برای زوجینی که دارای فرزند مشترک هستند ایجاد آرامش برای کودک، برای داشتن آینده یی بهتر، مهم ترین وظیفه است تا طفل در آینده بتواند برای جامعه خود فردی مفید باشد نه اینکه مخل نظم و امنیت جامعه بوده و وجود وی باعث ناهنجاری و ناامنی در جامعه شود. حضانت طفل در زمانی مطرح می شود که والدین با یکدیگر با اختلاف شدید مواجه می شوند. همان طور که مرقوم شد در وهله اول باید مصلحت طفل مورد توجه و لحاظ قرار گیرد. به عبارت دیگر در زمان بروز اختلاف اینکه طفل نزد پدر یا مادر خود باشد تفاوتی نمی کند. مهم این است که تدبیری اتخاذ کنیم که طفل در آینده به انحراف کشیده نشود.
عقیده دارم حتی الامکان اختلافات به طرز منطقی و معقولانه یی حل و فصل و موضوع طلاق منتفی شود چرا که با کمی تامل و تفکر در اعمال مان بر مشکلات خانوادگی غلبه کرده و با مذاکره حل و فصل کنیم. به هر حال گاهی اوقات مشکلات و اختلاف های خانوادگی به گونه یی بروز می کند که تنها راه رسیدن زوجین به آرامش جدایی از یکدیگر است در چنین صورتی، والدین باید غرور کاذب خود را کنار گذاشته و به اندیشه فردای بهتر فرزندشان، وی را نزد کسی قرار دهند که بتواند زمینه مناسب و محیطی سالم و توام با آرامش را برای فرزند شان فراهم کند. به عنوان مثال پدری که از صبح تا شب برای اشتغال به کار در خارج از منزل به سر می برد و شب خسته به منزل باز می گردد نمی تواند فرزند خود را به خوبی تربیت کرده و خلاء لطف و محبت والدین را پر کند.
به همین جهت تربیت فرزند باید بر عهده مادر قرار گیرد. به هر ترتیب والدین می توانند برنامه روزانه خود را به گونه یی در کنار فرزند خود تنظیم کنند که فرزند از لحاظ مادی و معنوی دچار مشکل نشود چرا که خوشبختی و پیشرفت جامعه در گرو نگهداری صحیح و آموزش و پرورش خوب کودکان است. از لحاظ حقوقی، قانونگذار حضانت طفل را تا هفت سالگی بر عهده مادر و پس از آن تا زمان بلوغ بر عهده پدر قرار داده است. پس از بلوغ (دختر ۹ سال تمام قمری و پسر ۱۵ سال تمام قمری) طفل می تواند بودن نزد پدر یا مادر خود را شخصاً انتخاب کند. قانون مدنی و قانون حمایت خانواده و آیین نامه آن و همچنین در دیگر قوانین مربوط به موضوع خانواده، اهمیت خاصی برای حضانت فرزندان قائل شده اند به عنوان مثال تبصره یک ماده ۱۴۰ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ مقرر می دارد؛ پدر یا مادر کسانی که حضانت طفل به آنها واگذار شده، نمی توانند طفل را به شهرستانی غیر از محل اقامت مقرر بین طرفین یا غیر از محل اقامت قبل از وقوع طلاق یا به خارج از کشور بدون رضایت والدین بفرستند مگر در صورت ضرورت با کسب اجازه از دادگاه. این ماده قانونی از این جهت به تصویب قانونگذار رسید که اولاً مصلحت طفل به دلیل اینکه از خویشان و دوستان وی دور نشود رعایت شود. ثانیاً رعایت حال کسانی را در نظر گرفته که می خواهند طفل را ملاقات کنند. قانون مدنی حضانت طفل را هم حق و هم تکلیف ابوین دانسته و مقرر کرده؛ هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل بر عهده آنهاست، از نگهداری او امتناع کنند. در صورت امتناع یکی از ابوین حاکم باید به تقاضای دیگری یا به تقاضای قیم یا یکی از اقربا یا به تقاضای مدعی العموم نگهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت بر عهده اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تامین کند.
شک و شبهه یی در این وجود ندارد که طفل به مراقبت های ویژه یی به خصوص از طرف مادر نیازمند است و همین دلیل کافی است تا حضانت را به کسی سپرد که آمادگی لازم را برای نگهداری و تربیت طفل داشته باشد. قانون حضانت طفل را تا هفت سالگی - چه پسر و چه دختر - به مادر واگذار کرده است. این واگذاری امری مطلوب و قابل پسند است چرا که مهربانی، عطوفت و از خود گذشتگی مادر برای مراقبت از فرزندش از هر کسی بیشتر است و طفل در سنین اولیه زندگی بیش از هر کس به مادرش نیازمند است اما این طور نیست که پدر نقشی در تربیت فرزند ندارد. پدر باید در این سنین با مادر طفل همکاری کند و فضایی آرام و بدون دغدغه برای خانواده خود فراهم کند. اینکه نیاز فرزند به هر دو والدین است، امری است طبیعی. ولی گاهی اوقات در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار می گیرد. در این صورت طبق ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی دادگاه می تواند با تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم یا مدعی العموم هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند. در این مورد ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده مقرر داشته است در کلیه مواردی که گواهی عدم امکان سازش صادر می شود دادگاه تربیت و نگهداری اطفال و میزان نفقه ایام عده را با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین و مصلحت اطفال معین می کند و اگر قرار شود فرزندان نزد مادر یا شخص دیگری بمانند تربیت، نگهداری و میزان هزینه آنان را مشخص می کند. از سوی دیگر اگر تشخیص داده شود که تغییر در وضع حضانت طفل ضرورت دارد یا در هر حال به هر طریق اطمینان از تربیت، نگهداری و حضانت طفل داده نشده باشد دادگاه با اعلام یکی از والدین یا اقربای طفل یا دادستان یا اشخاص دیگر پس از رسیدگی، حضانت طفل را به هر کسی که مقتضی بداند محول می کند و هزینه حضانت بر عهده کسی است که به موجب تصمیم دادگاه مکلف به پرداخت آن شود. آنچه در قانون خانواده پیش بینی شده است هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش است.
در حالی که مصلحت طفل ایجاب می کند به طور کلی اختیار تعیین شخص مناسب، برای نگهداری و حضانت طفل در صورت بروز هرگونه اختلافی به دادگاه واگذار شود اعم از اینکه موضوع طلاق و صدور گواهی عدم امکان سازش در دادگاه مطرح باشد یا نباشد. گاهی اوقات یکی از والدین فوت می کند در این صورت برخلاف آنچه شایع شده است و می گویند در صورت فوت پدر، پدربزرگ حضانت طفل را بر عهده دارد قانونگذار مقرر کرده که در چنین مواقعی حضانت طفل با والدینی که زنده است، خواهد بود، هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد. درخصوص حضانت طفل به مادر هنگامی که زوجین از یکدیگر جدا باشند، ممکن است موضوع اختیار کردن شوهر توسط مادر هنگام حضانت به میان آید. در این صورت قانونگذار نگهداری طفل را به پدر واگذار کرده است با این توضیح که در این گونه مواقع تجربه ثابت کرده که در بسیاری از موارد مادر نمی تواند وظیفه نگهداری طفل را آن طور که باید و شاید به درستی انجام دهد و جمع این دو دشوار است. لیکن اگر دادگاه تشخیص دهد که مادر با اینکه شوهر دیگری اختیار کرده برای نگهداری طفل مناسب تر است، حضانت را به مادر خواهد داد. و اما حضانت طفل بعد از فوت پدر و مادر؛ قانون مدنی ایران در این خصوص به درستی و به وضوح تکلیف را مشخص نکرده است ولی با توجه به اصول کلی مندرج در قانون مدنی و امور حسبی می توان نتیجه گرفت که اولاً پس از پدر و مادر حضانت با جد پدری طفل است چون جد پدری ولی قهری طفل محسوب می شود. از همه مهم تر اینکه قانونگذار اداره امور کودک را به جد پدری واگذار کرده است. ثانیاً ماده ۱۱۸۸ مقرر می دارد هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری می تواند برای اولاد خود که تحت ولایت او است ولی معین کند تا بعد از فوت خود در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره کند. به هر حال چون حضانت طفل از اهمیت بالایی در حقوق خانواده به دلایل گفته شده، برخوردار است به جهت رعایت مصلحت طفل دادگاه می تواند حضانت را به شخصی واگذار کند که توانایی و صلاحیت نگهداری طفل را از هر لحاظ به خصوص از لحاظ شایستگی عقلی و عملی و اخلاقی داشته باشد.
محمد مصطفایی
منبع : روزنامه اعتماد