چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

چهره های نه چندان مرتبط


چهره های نه چندان مرتبط
جای تعجب ندارد که داستان نی نامه مولای رومی اینجا نیز دقیقا حکایت می شود که می فرماید:
هر کسی از ظن خود شد یار من
و از درون من نجست اسرار من (۱)
عموم معتقدان به مصلح جهانی، منجی را نه آن طور که هست؛ بلکه آن گونه تصور می کنند که دوست دارند. لذا بعید نیست که اگر از مردم بخواهیم تا هر کدام تمثال جامعی از منجی را بر اساس باور خود به تصویر بکشند، با مجموعه ای از چهره ها مواجه شویم که موارد نادری از این میلیون ها چهره بر هم تطبیق می کنند.
متفکران حوزه فلسفه دین، همین نظر را درباره حق تعالی(جل جلاله ) دارند. ایشان معتقدند که پیروان همه ادیان،خداوند را از منظر خود می بینند و چنین مثال می زنند:
برای گروهی از مردان کور که هرگز با فیل مواجه نشده بودند، فیلی آوردند.یکی از ایشان پای فیل را لمس کرد و گفت که فیل، یک ستون بزرگ و زنده است. دیگری خرطوم حیوان را لمس کرد و اظهار داشت که فیل، ماری عظیم الجثه است. سومی عاج فیل را لمس کرد و گفت که فیل شبیه به تیغه گاو آهن است و الی آخر... . البته همه آنها درست می گفتند، اما هر کدام صرفا به یک جنبه از کل واقعیت اشاره می کردند و مقصود خود را در قالب تمثیل های بسیار ناقص بیان می داشتند.(۲)
فلاسفه بعد از طرح چنین بحثی دو نتیجه متفاوت می گیرند:
الف)گروهی می گویند تمامی افراد بشر، بهره ای از حقیقت را برده اند و همین اندازه برای هدایت آنها و نجاتشان کافی است(۳).
ب) گروهی می
” اگر از مردم بخواهیم تا هر کدام تمثال جامعی از منجی را بر اساس باور خود به تصویر بکشند؛ با مجموعه ای از چهره ها مواجه خواهیم شد که موارد نادری از این میلیون ها چهره برهم تطبیق می کنند. ... “
گویند از صرف چنین داستان و ادعایی نمی توان به بحث حقانیت داشتن یا حقانیت نداشتن یافته های بشری پلی زد. بلکه یک چیز از محتوای این وقایع بیرون می آید؛ بی تردید حقیقت انکار ناپذیری با عنوان خداوند وجود دارد که در تفاهم اذهان انعکاس های متفاوتی را از خود نشان داده است.
به بیانی دیگر، بر اساس این نکته بسیار مهم استنتاج می شود که" خدا هست".
درباره مصلح آخرین همین جریان را شاهد هستیم. اما آیا نتیجه اول را باید بپذیریم یا دومی را ؟
در نقد دست آورد اول داستان همین اندازه کافی است که بگوییم، حقایقی چون خداوند، منجی و... از سنخ باورهای ایمانی اند که جنبه حکایت گری از وقایع عینی و خارجی؛ جزء لاینفک آنهاست. حقایق بسیط و منسجمی که اشتباه در اجزای مفاهیم؛ قطعا تصور اصلی را با خلل مواجه می کند (۴).
نمی خواهیم دقیقا چون مباحث سخت و انعطاف ناپذیر ریاضی با این وقایع شریف برخورد کنیم. اما یک معادله را تصور کنید که مجهول آن عدد ۵ باشد. حال شما اگر تعریفی ارایه دهید که به جای عدد فوق ۹/۴ یا ۱/۵ را نمایش دهد. یعنی مفهوم واقع نمایی خود را از دست داده باشد، معادله حل نخواهد شد و به سر منزل مقصود نخواهید رسید. ولی ارایه چنین تفکری از مصادیق باورهای ایمانی که با هدایت و نظام زندگی انسان، ارتباط تنگاتنگی دارد؛بسیار انحصار گرایانه (۵) و آفت بار خواهد بود (۶).
شاید بزرگ ترین آفت این نوع تفکر، محروم کردن دیگران از نزدیکی به خوان (۷)کریمانه الهی و آشنایی با معارف علوی باشد.
تفاوت ماهوی مفاهیم ریاضی و مباحث اعتقادی این است که مفاهیم و الگوهای ریاضی مجموعه های بسته ای هستند که فقط منشا انتزاع دارند و چون مابإزایی درخارج برای آنها وجودندارد؛ مواجهه
” هر کسی به گونه ای منجی را می شناسد؛ گروهی این شناخت را کافی و گروهی ناکافی می دانند. اما سوال اصلی این است که آیا همه مردم منجی را آنگونه که می خواهند، می شناسند یا آنگونه که هست. ... “
ای برای ما پیش نمی آید تا در اثر این مواجهه مسئله یا صورت طرح آن اصلاح شود. بر خلاف حقایقی چون خداوند یا منجی.
زیرا همیشه ورای مفهومیت این حقایق، یک مصداق عینی، زنده، خارجی، شاعر (۸) و غیر محض وجود دارد و مفاهیم خود صرفا ابزاری برای آشنایی ما با حقیقت نهفته در ورای آنها هستند.
لذا اگر ما شناختی ولو غلط از منجی داشته باشیم اما این شناخت پویا و فعال باشد و نه خفته و فراموش شده به گونه ای که دائما ما را به حرکت وا دارد و ما نیز با اصلاح درون و باز آفرینی مدام اندیشه های خود در پی اصلاح همه جانبه خویش باشیم، بی تردید دست نیازمان به دامان محبت بار ایشان خواهد رسید.
خلاصه این که هر کسی به گونه ای منجی را می شناسد؛ گروهی این شناخت را کافی و گروهی ناکافی می دانند. اما سوال اصلی این است که آیا همه مردم منجی را آن گونه که می خواهند، می شناسند یا آن گونه که هست.
این دقیقا همان سوالی است که در ضمن بحث از "علل گرایش به منجی" به پاسخ آن خواهیم رسید.
پی نوشت ها:
(۱) مثنوی معنوی،دفتر اول،نی نامه(قصیده آغازین).
(۲) John hick, god and the universe of faiths,(London: macmilan ,۱۹۹۷ ) p. ۱۴۰.
(۳) عقل و اعتقاد دینی،مایکل پترسون و دیگران،ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی،طرح نو،تهران،۱۳۸۳.
(۴) یعنی به جای اینکه بگوییم هر جزئی از واقعیت را یافته اند؛ بهتر است بگوییم هیچ یک موفق به شناخت واقعیت، آن گونه که هست، نشده اند.
(۵) انحصار گرایانه:Exclusivism
(۶) توجه به این نکته را ضروری می دانیم که جایگاه بحث مورد نظر حیطه عملی آن است و الا در بُعد نظری جای هیچ گونه تسامح و سهل گیری وجود ندارد. همانگونه که از متن پیدا است؛ در ارائه چنین تفکری باید سنجیده تر و با سعه صدر بیشتری بر خورد کرد. و بی تردید مصلح جهانی یک شخصیت منحصر به فرد الهی بیشتر نیست که همان صاحب العصر، مهدی( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) است.
(۷) سفره فراخ و گسترده.لغتنامه دهخدا،دانشگاه تهران ،ویراست دوم.
(۸) فهیم، مدرک.
محمد رضا برته
منبع : خبرگزاری آینده روشن