یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حکومت اسلامی در عصر انتظار


حکومت اسلامی در عصر انتظار
از مباحث مهم و اساسی در دوره غیبت بحث حکومت اسلامی و انتظار فرج و ارتباط آن دو با یکدیگر است . بیشتر فقهای شیعه تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت ضروری می دانند و براین باورند که فقهای عادل باید به این مهم اقدام کنند و اگر یکی از آنان تشکیل حکومت داد بر دیگران واجب است که از او پیروی کنند.
درمقابل شماری اندک بر آنند که اقامه حکومت از شوون امام معصوم است بنابراین در عصر غیبت تشکیل حکومت جایز نیست . این تفکر که نخست به صورت یک اختلاف نظر فقهی کلامی مطرح بود در این اواخر رنگ سیاسی به خود گرفت . شماری براساس همین بینش به مخالفت با مشروطه پرداختند۱ و بزرگانی چون : آخوند خراسانی آیت الله مازندرانی علامه نائینی و ... را تخطئه کردند . زیرا این گونه کارهارا درعصر انتظار مشروع نمی دانستند. این تفکر چون تضادی با خودکامگی حکام نداشت بلکه غیرمستقیم توجیه گر اعمال آنان نیز بود از سوی آنان حمایت و ترویج شد تا جایی که پیش از انقلاب اسلامی هواداران این اندیشه به صورت تشکیلاتی منسجم درآمدند.
این گروه با تبلیغ این که وظیفه ما در این عصر انتظار است و بس و ما نباید در کارهای سیاسی دخالت کنیم با مبارزان و طرفداران راه امام خمینی مخالفت می کردند. این بینش با القای گفتاری از قبیل این که : از ما کاری ساخته نیست آقا امام زمان (عج ) خود باید بیاید و کارها را اصلاح کند ما موظف به چنین اموری نیستیم و ... روحیه بی تفاوتی سکوت و سکون و ظلم پذیری راتقویت می کردند.۲
هرچند با تلاش عالمان آگاه و پیروزی انقلاب اسلامی این باور غلط از صحنه بیرون شد و بسیاری از هواداران آن به صف انقلاب و مبارزان پیوستند ولی این بدان معنی نیست که این تفکر به کلی ریشه کن شده و دیگر هیچ هواخواهی نداشته باشد زیرا هنوز در گوشه و کنار حتی از سوی برخی از خواص به آن دامن زده می شود. از این روی بسیاری از دانشوران و صاحب نظران پس ازانقلاب اسلامی برخی به اجمال و برخی به تفصیل به نقد و بررسی این اندیشه و مبانی آن پرداخته اند.۳
با نگاهی به گفته ها و نوشته های طرفداران این نظریه و دلائلی که بدان استناد کرده اند می توان گفت که این باور انحرافی از سه راه زیر سرچشمه گرفته است :
۱) برداشت نادرست از روایاتی که گسترش ستم و فساد را از نشانه های ظهور امام زمان (عج ) معرفی می کند .
۲) استناد به روایاتی که از هرگونه قیامی در عصر غیبت نهی و به سکوت و سکون و صبر بر بلاها دعوت کرده است .
۳) تفسیر نادرست از امامت و رهبری و تصور این که تشکیل حکومت در عصر غیبت دخالت در قلمرو کار امام معصوم (ع ) است .
در این مقال با بهره گیری از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روایی سیره معصومین (ع ) و... به نقد و بررسی دلائل فوق خواهیم پرداخت :
● فراگیری ستم و فساد از نشانه های ظهور
در روایات ماثوره از معصومین (ع ) آمده است که پیش از ظهور مهدی (ع ) ظلم و فساد جهان را فرامی گیرد انحراف و کجروی به اوج خود می رسد. بسیاری از گناهان بزرگ رواج می یابد.
پیامبر اسلام می فرماید :
« المنتظر الذی یملاالله به الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا و ظلما . » ۴
« زمین را خداوند به وسیله مهدی منتظر(عج ) پر از عدل و داد می کند همان گونه که پر از ستم و جور شده است . »
مضمون جمله فوق از ائمه معصومین (ع ) نیز نقل شده است ۵. در برخی از روایات همین باب بعضی از گناهانی که پیش از ظهور رواج پیدا می کند آمده است ۶.
برخی از این گونه روایات نتیجه گرفته اند که وجود ستم و فساد و حکومتهای خودکامه در جهان پیش ازظهور مهدی (ع ) طبیعی است بلکه مقدمه ظهور وفرج آن حضرت است و ما نباید با مقدمه ظهور آن حضرت مبارزه کنیم .
اینان با این برداشت تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت ممنوع اعلام کرده اند; زیرا به پندار اینان هر اندازه دولت اسلامی موفقیت کسب کند از ظلم و فساد کاسته می شود و ظهور امام (ع ) که مشروط به پر شدن زمین از فساد و ستم است به تاخیر می افتد!
▪ نقد وبررسی
پیامدهای زیانبار این برداشت از روایات تا حدودی روشن است . زیرا براساس این تفکر امر به معروف و نهی از منکر و دخالت در امور سیاسی نه تنها جایز نیست که باید با کسانی که به این مسائل می پردازند مخالفت کرد :
« آنان اجازه هیچ گونه فعالیت سیاسی خلاف رژیم طاغوتی را به اعضای خویش نمی دادند و تمام فعالیتهای گروههای مبارزاتی مسلمان را بدون پشتوانه فرهنگی و مردمی مردود می دانستند و متقابلا رژیم طاغوت هم هیچ برخوردی جدی با تشکیلات آنان نداشت . » ۷
صاحبان این تفکر راه و حرکت امام خمینی را تخطئه می کردند . و ارتباط با امام و یاران او را گناهی نابخشودنی می دانستند۸.
این برداشت از روایات به دلایل زیر باطل است :
به نتیجه این برداشت هیچ فقیهی نمی تواند ملتزم باشد زیرا لازمه این تفکر تنها عدم مشروعیت حکومت نیست بلکه هر عمل مصلحانه ای باید از دیدگاه آنان جایز نباشد. از امر به معروف و نهی ازمنکر در امور جزئی گرفته تا مبارزه با ستم و حکومتهای ستمگر. حال آن که امر به معروف و نهی از منکر از ضروریات اسلام و بر هر فرد مسلمان انجام آن واجب است .
افزون بر این پیامبر گرامی اسلام (ص ) در خصوص وظایف منتظران مهدی (ع ) می فرماید :
« طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هومقتد به قبل قیامه یتولی ولیه ویتبرا من عدوه ویتولی الائمه الهادیه من قبله اولئک رفقایی و ذوو ودی و مودتی واکرم امتی علی ... » ۹
« خوشا به حال کسی که به حضور « قائم » برسد و حال آن که پیش از قیام او نیز پیرو او باشد. آن که با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست است .
اینان همنشین و دوستان من و گرامی ترین امت در نزد من هستند. »
بزرگترین مبارز علیه ظلم و جور و حکومتهای باطل خود مهدی (ع ) است پس چگونه ممکن است که جامعه منتظر در این بعد به او اقتدا نکند و به او مانند نشود.
بنابراین انسان منتظر نمی تواند در برابر فساد و ستم و حکومتهای جور بی تفاوت باشد تا چه رسد به این که موید آنان باشد.
لازمه این تفکر این است که قیام و اقدام پیامبر(ص ) و ائمه معصومین (ع ) نیز برای تشکیل حکومت درست نبوده است ; زیرا این حدیث هم از پیامبر(ص ) و هم از دیگر ائمه نقل شده است و مضمون آن نیز مقید به زمان خاصی نیست . بنابراین باید تلاشهای ائمه (ع ) و حتی پیامبر(ص ) را در راه تشکیل حکومت اسلامی منکر شویم و یا « نعوذ بالله » آنها را نیز محکوم کنیم ; زیرا همه اینها حرکتهای اصلاحی قبل از ظهور بوده است . پس برداشت فوق با سیره قطعیه معصومین (ع ) ناسازگار است زیرا آنان با این که در انتظار حکومت جهانی مهدی (ع ) بودند لحظه ای از تلاش و کوشش در راه مبارزه با حکومتهای جور بازنمی ایستادند. احادیثی که از علی (ع ) درباره ظهور مهدی (ع ) نقل شده بیانگر آن است که آن حضرت با این که در انتظار حکومت جهانی مهدی (ع ) بوده ولی این انتظار او را از تلاش و مبارزه بازنمی داشته است . برای کسی که اندک آشنایی با تاریخ اسلام داشته باشد می داند که علی (ع ) تا آخرین لحظات زندگی در تلاش و مبارزه برای تحقق حکومت حق بود و هنوز از جنگ با خوارج نیاسوده بود که در نهروان ایستاد و مردم را به جنگ با معاویه دعوت کرد۱۰.
در کوفه نیز آماده می شد تا جنگ دیگری را با معاویه ساز کند که به شهادت رسید۱۱.
پس از شهادت آن حضرت جریان تشکیل حکومت اسلامی و کوتاه کردن دست جباران از حاکمیت مردم به عهده امام حسین (ع ) قرار گرفت و امام (ع ) پس از به وجود آوردن تشکل نوین در لشگر به معاویه می نویسد :
« فالیوم فلیتعجب المتعجب من توثبک یا معاویه علی امر لست من اهله لابفضل فی الدین معروف ولااثر فی الاسلام محمود... فدع التمادی فی الباطل وادخل فیما دخل فیه الناس من بیعتی فانک تعلم انی احق یهذاالامر منک عندالله و عند کل امواب حفیظ . » ۱۲
« امروز جای آن است که از دست اندازی تو بدین مسند در شگفت فرو روند چرا که تو به هیچ روی شایسته این منصب نیستی نه به داشتن فضیلتی اسلامی و نه به گذاشتن اثری نیک و پسندیده ... پس پی گیری باطل را فروگذار و چونان دیگر مردم به بیعت من درآی ; چه تو خود می دانی که من به خلافت از تو شایسته ترم در نزد خداوند و در نزد هر مسلمان توبه کار و شایسته . »
اما پس از آن که عده ای از فرماندهان وی به معاویه پیوستند و خلل در صف لشکریان پدید آمد و یاران وفادار اندک شدند و جنگ را با آن وضعیت بی سرانجام دید صلح و مراقبت بر اعمال معاویه را اصلح دانست و در برابر اعتراض برخی از یارانش فرمود :
« والله ما سلمت الامر الیه الا انی لم اجد انصارا ولو وجدت انصارا لقاتلته لیلی و نهاری . » ۱۳
« به هدا سوگند! کار را به معاویه وانگذاشتم مگر به خاطر این که یاوری نداشتم . اگر یاورانی داشته باشم شب و روز با معاویه خواهم جنگید. »
امام حسین (ع ) نیز برای برچیدن بساط ننگین و فسادگستر یزیدبن معاویه به پا می خیزد و حماسه بزرگ کربلا را به وجود می آورد. آن حضرت در تبیین گوشه ای از هدفهای خود از امر به معروف و نهی از منکرو مبارزه با سلطنت ناحق یزید سخن می گوید و رهبری را حق خود می شمرد و با استناد به سخنان پیامبر گرامی اسلام (ص ) از مبارزه با سلطان جائر به عنوان وظیفه همه مسلمانان یاد می کند۱۴.
دیگر ائمه نیز با توجه به شرایط زمانی و مکانی نه تنها با دستگاههای ظالم مبارزه کردند که مسلمانان را نیز به جهاد بر ضد آنان فراخواندند. بیش از پنجاه روایت در « وسائل الشیعه » و « مستدرک الوسائل » و دیگر کتابهای روایی است که ائمه به شیعیان امر می فرمایند : از پادشاهان و ستمگران کناره گیری کنید به دهان مداحان خاک بریزید هرکس مدادی برای آنان بتراشد و یا دواتشان را آماده کند چنین و چنان می شود و۱۵...
آری ائمه (ع ) منتظر حکومت جهانی مهدی (ع ) بودند. ولی انتظار آنان مسئولیت ساز بود نه مسئولیت بردار. انتظاری که آنان را لحظه ای از تلاش و کوشش برای نابودی دشمن و استقرار حکومت اسلامی بازنمی داشت.
این برداشت (مخالفت با تشکیل حکومت در عصر غیبت ) معارض است با آن دسته از روایاتی که از وجود قیامها و حکومتهای حق که پیش از ظهور مهدی (ع ) پدیدار می گردند خبر می دهند :
پیامبر اکرم (ص ) می فرماید :
« یخرج اناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه . » ۱۶
« مردمی از مشرق قیام می کنند و زمینه حکومت مهدی (ع ) را فراهم می سازند. »
حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی محدث معروف اهل سنت در کتابی که درباره مناقب علی (ع ) نوشته بابی را با عنوان : « ذکر نصره اهل المشرق للمهدی (ع ) » آورده است . وی در این باب حدیث فوق را نقل کرده و در ذیل آن نوشته است :
« هذا حدیث حسن صحیح روته الثقات والاثبات اخرجه الحافظ ابوعبدالله بن ماجه القزوینی فی سننه . » ۱۷
« این حدیث حدیثی است حسن و صحیح که آن را راویان موثق و عالمان حجت روایت کرده اند و حافظ ابن ماجه قزوینی این حدیث را در کناب سنن خود آورده است . »
در برخی دیگر از روایات فریقین به شکل گرفتن دولت حقی پیش از ظهور مهدی (ع ) که تا قیام آن حضرت ادامه پیدا می کند تصریح شده است :
امام باقر(ع ) می فرماید :
کانی بقوم قدخرجوابالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه فاذا راواذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ماسالوا فلایقبلونه حتی یقوموا ولایدفعونها الا الی صاحبکم قتلا هم شهدا اما انی لو ادرکت ذلک لابقیت نفسی لهذا الامر . » (۱۸ )
به آنان پاسخی نمی دهند. پس از مدتی دوباره قیام )حاکمان (گویا می بینم مردمی را از مشرق که در طلب حق قیام کرده اند ولی می کنند. این بار نیز به آنان پاسخی داده نمی شود. ولی این مرتبه که وضع را چنین می بینند شمشیرهای خود را بر شانه هایشان می نهند. و رژیم حاکم را ساقط و حکومتی براساس (در این هنگام آنچه را می خواهند به آنان می دهند. اما نمی پذیرند و دست به قیام می زنند تسلیم نمی کنند. کشتگان این قیام همه )حضرت مهدی (عج )( اینان این حکومت را جز به صاحب شما )مبانی اسلام تشکیل می دهند شهید به شمار می آیند. اگر من آن زمان را درک کنم خود را برای خدمت مهدی (ع ) نگه می دارم . »
در سنن ابن ماجه ۱۹ کنزالعمال ۲۰ الملاحم و الفتن ۲۱ روایتی نزدیک به مضمون این روایت آمده است با این تفاوت که این حدیث از پیامبراکرم (ص )و از طریق اهل سنت و آن روایت از طریق شیعه از امام محمدباقر(ع ) نقل شده است . هر دو به این معنی اتفاق دارند که پیش از انقلاب جهانی مهدی (ع ) انقلابی در شرق رخ می دهد که به انقلاب جهانی مهدی متصل می شود. سیدبن طاووس این حدیث را به صورتی دقیق تر از کتاب « الفتن » تالیف نعیم بن حماد خزاعی ۲۲ که از محدثین بزرگ اهل سنت است و در قرن دوم و سوم هجری می زیسته نقل کرده است :
نعیم بن عبدالله به سند خود از ابراهیم بن علقمه از عبدالله نقل می کند که ما روزی نزد پیامبراسلام (ص ) نشسته بودیم که گروهی از بنی هاشم نزد ما آمدند. تا چشم پیامبر(ص ) به آنان افتاد رنگش دگرگون و آثار ناراحتی در چهره اش نمایان شد. اصحاب علت ناراحتی را پرسیدند حضرت چنین توضیح داد :
« انا اهل بیت اختارالله لنا الاخره علی الدنیا و ان اهل بیتی هولا یلقون بعدی بلا و تطریدا و تشریدا حتی یاتی قوم من ههنا نحوالمشرق اصحاب رایات سود یسالون فلا یعطونه مرتین او ثلاثا فیقاتلون فینصرون فیعطون ما سالوا فلا یقبلونها حتی یدفعونها الی رجل من اهل بیتی فیملا الارض عدلاکما ملوهاظلما فمن ادرک ذلک منکم فلیاتهم ولوحبوا علی الثلج فانه المهدی . » ۲۳
« ما خاندانی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا برگزیده و اینان که خاندان من هستند پس از من دچار بلا و آوارگی و دوری و تبعید از وطن می گردند و این سختیها ادامه می یابد تا زمانی که مردمی از مشرق زمین قیام می کنند. آنان که اصحاب پرچمهای سیاه هستند. در آغاز قیام خواسته مردم از حکومت حق است ولی سردمداران حکومت زیربار نمی روند دو یا سه بار قیام با این انگیزه صورت می گیرد تا این که مردم به مبارزه خود ادامه داده و حکومت تسلیم خواسته های آنان می گردد ولی این بار مردم نمی پذیرند.
و حکومت جدیدی براساس حق تشکیل می دهند و این حکومت تداوم می یابد. تا این که مردم آن را به مردی از خاندان من تحویل می دهند و او زمین را پر از عدل می کند همان گونه که پر از ظلم کرده اند. پس اگر کسی از شما آن زمان را درک کند باید به آن مردم بپیوندد هر چند سینه خیز روی برف برود چون او مهدی (ع ) است . »
گروهی احادیث فوق را بر قیام و نهضت امام خمینی حمل کرده اند و جمهوری اسلامی را زمینه ساز حکومت مهدی (ع )شمرده اند۲۴.
در روایتی دیگر قیام یمانی از نشانه های قیام قائم خوانده شده و پرچم او پرچم هدایت و مردم نیز به یاری او دعوت شده اند.
امام باقر می فرماید :
« ... ولیس فی رایات رایه اهدی من الیمانی هی رایه هدی لانه یدعو الی صاحبکم فاذا خرج الیمانی حرم بیع السلاح علی الناس و کل مسلم و اذا خرج الیمانی فانهض الیه فان رایته رایه هدی و لایحل لمسلم ان یتلوی علیه فمن فعل ذلک فهو من اهل النار لانه یدعوالی الحق و الی طریق مستقیم . » ۲۵
هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست . پرچم او پرچم هدایت )پیش از ظهور امام زمان (ع )( « هیچ یک از پرچمهای برافراشته شده است . زیرا او مردم را به حکومت امام زمان (ع ) فرا می خواند. به هنگام خروج یمانی فروش سلاح بر مردم و هر مسلمان حرام است . هنگامی که یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب زیرا پرچم او پرچم هدایت است . برای هیچ مسلمان روا نیست که با او مخالفت کند. مخالف او در آتش است زیرا یمانی مردم را به حق و صراط مستقیم دعوت می کند. »
از روایات فوق استفاده می شود که پیش از قیام قائم قیامهایی صورت می گیرد و مردم باید در آن قیامها شرکت کنند.
روایاتی که دلالت بر فراگیر شدن ظلم در هنگام ظهور مهدی (ع ) می کنند به این معنی نیستند که همه مردم در آن زمان فاسد و ستمگرند و هیچ فرد و یا گروه صالحی در آن هنگام یافت نمی شود که از حق طرفداری کند که در نتیجه فراگیر شدن ظلم و فساد جبری باشد و مبارزه با آن غلط و مبارزه با مقدمه ظهور فرج ! زیرا به تعبیر قرآن به هنگام ظهور مهدی (ع ) افراد صالح و مستضعف وجود دارند که آنها وارث حکومت زمین به رهبری آن حضرت می شوند۲۶. روایات زیادی نیز بر این معنی دلالت دارند۲۷. بنابراین این برداشت با این دسته از آیات و روایات تعارض دارد.
در احادیث یاد شده تکیه بر فراگیر شدن ظلم است نه فراگیر شدن کفر و بی دینی . یعنی چنان نیست که در هیچ جا اهل اعتقاد و دین یافت نشوند. پس همان گونه که از ظاهر این روایات استفاده می شود مراد از جمله : « ملئت ظلما و جورا. » ظلم طبقه حاکمه است زیرا لازمه ظلم وجود مظلوم است بنابراین به هنگام ظهور مهدی (ع ) ظلم طبقه حاکم در ابعاد گوناگون شدت می یابد و فراگیر می شود و قیام مهدی (ع ) برای حمایت از مظلومان است :
« مسلمانان در آخرالزمان به وسیله مهدی (ع ) از فتنه ها و آشوبها خلاصی می یابند همان گونه که در آغاز اسلام از شرکت و گمراهی رهایی یافتند . » ۲۸
با توجه به این معنی این احادیث به هیچ روی مسئولیت مبارزه با فساد و ستم و جانبداری از حق و عدالت و همچنین تشکیل حکومت اسلامی را نفی نمی کنند. (منبع : چشم به راه مهدی موعود(عج ) دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم مقاله حکومت اسلامی در عصر غیبت محمدصادق مزینانی )
محمد صادق مزینانی
پاورقی :
۱ ـ اندیشه سیاسی در اسلام معاصر حمید عنایت ترجمه بهاالدین خرمشاهی ۲۹۰ خوارزمی
۲ ـ امام خمینی بارها و بارها تفکر این گروه را مطرح کرده و به نقد آن پرداخته است . از جمله ر . ک : « صحیفه نور » مجموعه رهنمودهای امام خمینی ج ۲۰ ۱۹۶ ۹۶ ۲۱ وزارت ارشاد .
۳ ـ « فقه سیاسی » عمید زنجانی ج ۱۸۹ ۲ ـ۱۹۶ امیرکبیر « دادگستر جهان » ابراهیم امینی ۲۷۱ ـ ۳۰۰ شفق قم
۴ ـ « بحارالانوار » علامه محمدباقر مجلسی ج ۷۱ ۵۱ ـ ۷۳ موسسه الوفا بیروت
۵ ـ « همان مدرک » ج ۳۲۲ ۵۲ و ۳۸ « دلائل الامامه » ابن جعفر محمدبن جریر رستم الطبری ۲۵۸ منشورات الرضی قم .
۶ ـ « همان مدرک » ج ۲۵۶ ۵۲
۷ ـ « در جستجوی قائم » سید مجید پورطباطبایی ۳۹۰
۸ ـ « در شناخت حزب قاعدین زمان » ۳۱۹ ـ ۳۲۰
۹ ـ بحار ج ۱۳۰ ۵۲
۱۰ ـ « شرح نهج البلاغه » ابن ابی الحدید ج ۱۹۴ ۲ ـ ۱۹۷ داراحیا التراث العربی بیروت
۱۱ ـ « همان مدرک » ج ۱۰۰ ۱۰
۱۲ ـ « صلح الحسن » شیخ راضی آل یاسین ـ۸۰ ـ۸۱ دارالکتب العراقیه فی الکاظمیه
۱۳ ـ الاحتجاج طبرسی با تعلیقات سیدمحمدباقر خرسان ج ۲۹۱ ۲ موسسه اعلمی بیروت
۱۴ ـ « تاریخ الامم و الملوک » محمدبن جریر الطبری ج ۴۸ ۴ دارصادر بیروت
۱۵ ـ « وسائل الشیعه » شیخ حر عاملی ج ۱۲۷ ۱۲ ـ ۱۳۵ داراحیا التراث العربی بیروت ; « مستدرک الوسائل » حاج میرزا حسین نوری ج ۱۳۰ ۱۳ ـ۱۲۲ موسسه آل الست قم
پیامبر اکرم (ص ) :
خوشا به حال کسی که به حضور « قائم » برسد و حال آن که پیش از قیام او نیز پیرو او باشد. چنین کسی با دوست قائم دوست و با دشمنش دشمن و مخالف است
انسان منتظر نمی تواند در برابر فساد و ستم حکومت های جور بی تفاوت باشد تا چه رسد به این که موید آنان باشد!
صاحبان تفکر ضرورت تداوم ظلم و فساد در عصر غیبت برای فراهم آمدن مقدمات ظهور با تشکیل حکومت اسلامی در عصر انتظار مخالفت می ورزیدند زیرا موفقیت حکومت و دولت اسلامی در دوره غیبت در مبارزه با جور و تباهی را موجب کاسته شدن مفاسد و مظالم و در نتیجه به تاخیر افتادن ظهور قائم می دانستند! و هم اینان بودند که راه و حرکت امام خمینی را تخطئه می کردند و ارتباط با امام و یاران او را گناهی نابخشودنی می دانستند!
هیچ فقیهی نمی تواند به تفکر ممنوعیت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت ملتزم باشد زیرا لازمه این تفکر تنها عدم مشروعیت حکومت نیست بلکه هر عمل مصلحانه ای باید از دیدگاه آنان جایز نباشد از امر به معروف و نهی از منکر در امور جزئی گرفته تا مخالفت و مبارزه با ظلم و ستم و حال آن که این ها از ضروریات اسلام می باشد.
۱۶ ـ « بحارالانوار » ج ۸۷ ۵۱ « سنن » ابن ماجه ج ۲ حدیث ۴۰۸۸ احیا الثراث العربی . در سنن این روایت چنین آمده است :
« یخرج ناس المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه » .
۱۷ ـ « بحارالانوار » ج .۸۷ ۵۱ علامه مجلسی خلاصه بخشی از کتاب وی را به نام : « مناقب علی » که روایات مهدی را در آن جمع آورده آورده است .
.۱۸ « همان مدرک » ج ۲۴۳ ۵۲ « کتاب الغیبه » نعمانی تحقیق علی اکبر غفاری ۲۷۳ مکتبه الصدوق تهران
.۱۹ « سنن » ابن ماجه ج ۲ حدیث ۴۰۸۲
۲۰ ـ « کنزالعمال » حسام الدین هندی ج ۲۶۷ ۱۴ حدیث ۳۸۶۷۷ موسسه الرساله بیروت
۲۱ ـ « الملاحم و الفتن » سیدبن طاووس ۵۲
۲۲ ـ نعیم بن حماد از محدثین مورد وثوق اهل سنت است . وی در زمان خلافت ابی اسحاق بن هارون به خاطر این که پاسخ دلخواه دستگاه خلافت را در رابطه با قرآن نداد بازداشت شد و در سال ۲۲۸ هـ . ق . در زندان درگذشت . ر . ک : « الملاحم و الفتن » . سیدبن طاووس ۱۸ ـ ۱۹
۲۳ ـ « تداوم انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی مهدی » محمدی ری شهری ۵۶ وی حدیث یاد شده را با نقلهای مختلف و شرح و تفسیر آن آورده است .
۲۴ ـ « همان مدرک »
۲۵ ـ « کتاب الغیبه » نعمانی ۲۵۶
۲۶ ـ سوره « نور » آیه ۵۵ « قصص » آیه ۵ « انبیا » آیه ۱۰۵
۲۷ ـ تفسیر « صافی » فیض کاشانی ج ۴۴۴ ۳ ۳۸۲ و ۳۵۷ موسسه اعلمی بیروت « نورالثقلین » حویزی ج ۶۱۶ ۳ ـ ۶۲۰ حکمت قم
۲۸ ـ « بحارالانوار » ج ۹۳ ۵۱
هم از طریق شیعه و هم از طریق اهل سنت احادیثی نقل شده است که برمبنای آنها انقلابی در شرق رخ می دهد که به انقلاب جهانی مهدی (عج ) متصل می شود
از پیامبر اکرم (ص ) نقل است : « مردمی از مشرق زمین قیام می کنند که در آغاز قیام خواسته آنان از حکومت حق است ولی سردمداران حکومت زیربار نمی روند چند بار قیام با این انگیزه صورت می گیرد تا این که حکومت تسلیم خواسته های آنان می گردد ولی این بار مردم نمی پذیرند و با ادامه قیام حکومت جدیدی براساس حق تشکیل می دهند و این حکومت تداوم می یابد تا این که مردم آن را به مردی از خاندان من تحویل می دهند و او زمین را پر از عدل می کند. »
برخی از علما محققین اسلامی این حدیث و احادیث دیگری که از ائمه اطهار(ع ) با همین محتوا نقل شده است را بر قیام و نهضت امام خمینی حمل کرده اند و جمهوری اسلامی را زمینه ساز حکومت مهدی (عج ) دانسته اند
احادیثی که به فراگیر شدن ظلم در عصر غیبت دلالت دارند هرگز مسئولیت مبارزه با فساد و ستم و جانبداری از حق و عدالت و تشکیل حکومت اسلامی را در دوره انتظار نفی نمی کنند ضمن آن که احادیث فراوانی با صراحت و روشنی تمام منتظران را به امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با دشمنان و دوستی با دوستان قائم (ع ) و دشمنی با دشمنان حضرت فرمان می دهند و تاکید دارند که وظایف منتظران در عصر غیبت همانند وظایف آنان در عصر ظهور است
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید