چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دست‌های پنهان کودتای ۲۸ مرداد


دست‌های پنهان کودتای ۲۸ مرداد
دست‌های انگلیس و آمریكا، چه در دوران اتلی تـرومـن و چـه در دوران چـرچـیـل آیـزنـهـاور و دیـگـر سیاست سازان این دو قدرت توان ایران و پهنای جهان را از كار می اندازد. با تكیه بر قانون و با احترام به حقوق ملت‌ها، حكومت ملی می‌تواند خطر از این سو را رفع كـنـد. هـمـه آسـیـب‌هـایی را كه از سوی سرمایه داری غــرب، كــارتـلـهــای نـفـتــی و حـتـی شـوروی تـدارك می‌بینند، بر طرف می‌كند، اما دسیسه‌های بومی‌های جـنـایـتـكـار، سرانجام، كارگر می‌افتند و خیانتشان به سود بیگانگان موفق می‌شود. یازدهم مرداد، ژنرال شوراتسكف به ایران میآید. او كـه، سـابـق بـر آن، مـسـتـشار آمریكایی ژاندارمری بود، به بهانه پوچ جهانگردی و با جامه دانی پر از دلار، به ایران می‌آید. با شاه و زاهدی، در پنهانگاه، دیدار می‌كند. آنچه تـاریـخ بـه درسـتـی بـیـان مـی‌كـنـد اینست كه در پایان سال ۱۳۳۱، در آمریكا، آیزنهاور ریاست جمهوری می یابد و دالس وزیر خارجه و برادر او، آلن دالس، رییس سیا می شــونــد.
ایـنــان مــی‌تــوانـنـد دو چـیـز را بـه سـیـاسـت سـازان انگلیس بقبولانند:
۱) پذیرفتن فضل الله زاهدی كه بعنوان نخست وزیر جانشین مصدق شود و
۲) در پی واژگون شدن حكومت ملی، از نفت ایران، ۴۵ درصد سهم هر یك از آمـریـكـا و انـگـلـیـس و ۱۰ درصـد سـهـم فـرانـسـه و هلند بگردد.
انگلستان می‌پذیرد و از پرونده زاهدی در دستگاه جـاسـوسـی خـود، (طرفداری از آلمان هیتلری و احتكار گندم و...) چشم می‌پوشد همانطور كه از ۵۵ درصد نفت ایران در می گذرد تا بتواند آمریكا را در براندازی حكومت ملی مردمی مصدق، همراه خود كند. صد البته آمریكا بر گردن می‌گیرد مخارج كودتا و كـمـكـهـای بـایسته به دولت كودتا و دست نشانده را، در صـورتـی كـه رهـبـری كـودتـا را سـیـا داشـتـه و از همكاری انـتـلـیـجـنـت سرویس برخوردار باشد، بپردازد. بنا بر این قرار و مدار است كه در ۲۸ تیر، كرمیت روزولت، مأمور سیا، را از مرز عراق وارد ایران می‌كنند. آیا نوشته روزولت در این باره كه چگونه زاهدی را به پنهانگاه می‌برد و چسان او، خوابیده بر كف اتوموبیل، دیرگاه شب، به كاخ شاه برده می‌شود و گرفتن دو كاغذ سـفـیـد امـضـاء از شـاه، یكی برای نوشتن فرمان بركناری مصدق و دیگری برای نصب زاهدی به نخست وزیری و...، نادرست است؟ آیا نوشته‌های اینگونه نخست وزیر سـازان دروغ هـسـتـنـد؟ آیا دروغ می‌نویسد كه شاه بزدل بـاور نـمـی‌كـنـد و پـس از رمز كلیدی كه از زبان آیزنهاور مـی‌شنود، مطمئن می‌شود آمریكا با كودتا همراه است، تـرسـش مـی ریـزد و تن به شركت در كودتا می دهد این امری نادرست است؟ آیا نظرات وزارتخارجه انگلستان، پیرامون آینده این قدرت استعماری با شاه و ترس از بی اعتبار شدن او نزد مردم كه در تلگرامی از لندن به سفیر این كشور در واشنگتن، ابراز می شود، نادرست است؟ آیا در آن ابراز نظر نمی آید كه شاه بدون كمترین توجه به شأن و مـقـامـش فـرار كرد ؟ و ناباورانه پرسیده نمی‌شود كه، در چنین حالتی، پیام او به مردم چگونه می‌تواند تأثیر مثبت داشته باشد؟ آیا، با نا امیدی، از آینده او زیر پرسش نمی رود و درخواست راهنمایی در باره اینكه شاه پس از ترك ایران چه باید بكند راست نیست؟ ترك ایران، با آن حالتی كه مصور رحمانی در كتاب خود توصیف كرده است، در فرودگاه بغداد، با جورابهای تابتا برپا، نادرست است؟ آیا خـاطـرات اشـرف پهلوی كه، در آن، اقرار می‌كند حامل پـیـامـی بـرای شـاه در بـاره كـودتـا بـوده و اینكه برادرش از سـرنـوشت پدرش كه به دست انگلیسها از ایران اخراج شد میترسد لذا به آمریكا روی میآورد و... دروغ است؟ آیا سـخـنـان آیـه‌ الله كاشانی و فداییان اسلام، در نبرد ملت، ارگـان فـدایـیـان، راسـت نـیست و آتش به سردبیری سید مـهـدی میر اشرافی و یا روزنامه‌های عربی، اخبار الیوم، المصور و دیگر روزنامه‌ها و هفته نامه‌ها و... كـودتـایـی كـه بـا دسـت آمـریـكـا و انـگلیس و بومیان وابسته به آنها، برخاسته از لایه‌ها و جایگاه‌های گوناگون اجـتـمـاعـی و مـذهبی و سیاسی انجام گرفت؟ این بخش كوچك از آن واقعیت‌ها بیانگر آن نیست كه، سرانجام، از درون جـامـعه و با همكاری آنها كه به نهضت ملی ایران پشت كردند، خواست بیگانگان برآورده می‌شود یا بهتر گفته شود، این خائنان كار را به نتیجه می‌رسانند چرا كه نقشه سیا انتلیجنت سرویس، با دستیاری شاه و زاهدی و... روز ۲۵ مـرداد، بـا شـكـسـت روبـرو مـی‌شـود و امثال بقایی، و صد البته با همكاری برادران رشیدیان و با پخش دلارهـا مـیـان كـسانی چون طیب، رمضان یخی، محمود مـسـگـر، كـوچـك ابـدالـهـای شعبان جعفری و... كودتای شـكـســت خــورده، در روز ۲۸ مــرداد، مــوفـق مـی‌شـود و آمریكا و انگلیس و شاه و زاهدی از ناامیدی واضطراب بدر می آیند؟ آندره تالی جریان كودتا را از زبان آیزنهاور و... می نویسد. او، در جایی، به روشنی یادآور می‌شود كه بــرخــی ایــرانـیــان، بـهـكـبــاره، خــود را ثــروتـمـنــد یـافـتـنـد... شوراتسكف، ظرف چند روز، ۱۰ میلیون دلار از كیسه سیا خرج كرد... قابل ذكر است كه این دلا‌رها كه پخش می‌كردند، تنها معركه گیران و كباده كشان و زاغه نشینان جنوب شهر و... نمی برند. بخش كلان آن را جاسوسان و بومیان این دو قدرت، به ترتیب، شاه و زاهدی، خواهران و برادران مـحـمـد رضـا شـاه و... مـیـبـرند. در بسیاری از گزارشهای خبری آن زمان، سهم فضل الله زاهدی را حداقل ۱ میلیون دلار ذكر می‌شود. و نیز، بنا بر نوشتهآیزنهاور، بخاطر نامه ای كـه، در اوت، از ژنـرال زاهـدی دریـافت كردم، در آن سال، حداقل كمك آمریكا به ایران را به ۸۵ میلیون دلار رساندم. این دلارها علاوه بر دلارهایی (۱۰ میلیون ) است كه شوراتسكف خرج می‌كند. بـنـا بـر نـوشـتـه خـود آمـریـكـایی‌ها و آیزنهاور، مرد بـرگـزیـده او زاهدی است. زاهدی برگزیده آیزنهاور و شوراتسكف، پس از آنكه وظیفه اش را انجام می‌دهد، بـنـا بـر خـواسـت شـاه، دور انداخته می‌شود. آمریكا هم چـون او را، در بـرابـر شـاه، مـهره ای می‌داند كه می‌باید سوزاند، لب به اعتراض نمی‌گشاید.
پیش از آنكه خود به دور انداخته شود، به خواست شاه، با آیت الله كاشانی و بـقـایـی و... بـدرفـتـاری در پـیـش می‌گیرد. بدستور او، سـرتـیپ فرزانگان، وزیر پست و تلگراف و سخنگوی حكومتش، آیت الله كاشانی را شخص مجهول الهویه ای بنام سید كاشی كه قصد تحریك و ایجاد بلوا دارد، خطاب می‌كند! نه تنها افراد سبك سری چون اردشیر زاهدی هنوز نیاموخته اند كه زمانه زرشناس و نقادی هوشیار است. حسین مكی، پس از انجام خیانت و همچون كهنه بــاطـلـهــای بــدور انــداخـتـه شـدن زاهـدی را خـاطـر نـشـان می‌كند و عاقبت او را... مانند اشرف افغان می‌خواند و، در پـی سـروده عـبـرت آمـوزی، مـی نـویـسـد: از اشـخاص مـوثـق شـنـیـدم كـه زاهـدی، در سـالهای آخر عمر، موازنه عقلی خود را از دست می‌دهد. هم او یادآور می‌شود كه چگونه شاه با او رفتاری توهین آمیز می‌كند. و در جایی دیـگـر مـی‌نـویـسـد:... زاهـدی كه خود از عوامل استعمار بـوده اسـت و در تـجـدیـد رابـطه با انگلستان، بزرگ ترین خیانت‌ها را به ملت ایران نموده است... اگر حسین مكی از شاه و زاهدی و حتی بقایی، در خاطرات سیاسی خود، خرده می‌گیرد و كم و بیش به آنها می‌تازد و به هریك به اندازه ای كه میزانش بدست خود او اسـت، بـا سـرودی، انـدرز مـی‌دهـد، نـقـش زمـانه را باز مـی‌گـویـد.
اما آیا زشت كاری خود را در پشت كردن به نهضت ملی و مصدق از یاد میبرد و نمی داند كه به دست زمـانـه سـپـرده اسـت و زمـانـه از او بـه زشـتـی یـاد مـی‌كند؟ گذشته ای كه همسو شدن است با كودتاگران، در سپردن دوباره نفت به چپاول بیگانگان كه انگلستان یكی از آنها است، با دادن اندك پول به زاغه نشینان جنوب شهر كه در بـیـغـولـه‌هـای تـو در تـو و عـفـونـت بـار، در هـم مـیـلـولـنـد و بـدبختی و بیماری و آلودگی به مواد مخدر برآنها حكم می‌راند محو شدنی نیست. گــذشـتــه ای كــه او و آیــه‌الـلــه‌هــا بــه دسـتـیــاری بـزن بهادرهایی چون شعبان جعفری و پااندازانی چون محمد مسگر ساختند همان است كه روزنامه تایمز (۲۲ مارس) تـرازنـامه آن روزهای شوم او، كسی را كه شعبان بی مخ شهرت یافته است، اینگونه آورده است:... در پایان روز سراسر عملیات، شعبان در كافه ای روی یك مبل لمید و دستور بستنی داد. ترازنامه عملیات دو روزه وی، پنجاه بـسـتـری، اغـلـب كـمـونـیـسـت بود. وی می‌گفت: اگر هم ارتش و شهربانی را رویهم بگذاری، تازه ما از هر دو شان بهتر كار كرده ایم.
اردشیر زاهدی، فرزند نخست وزیر، می‌گفت: من می دانم كه شعبان كمی خشن است اما او... مخالف كمونیستها است! این گذشته آنها را رها نمی‌كند.
بنا بر آنچه آمد و با تكیه بر سخن پروین اعصامی، گیرم كه خلق را به دروغی فریفتی، روی سخنم با چهار نفر از دو رده دو و سوم است:‌
‌۱) اگـر خـطـر تـهـدیـد از سـوی كـارتـلـهای نفتی چه هـفـت خـواهـرانـی كـه پـرویـز مینا از آن یاد می‌كند و چه عبدالمجید مجیدی كه شماره هشت را بكار می‌گیرد، از مـیـان نـرفـتـه بـود و آنـهـا تـهـدیـد مـی‌كردند، با قوانین بین الـمـلـلـی، ایـران را از پـای درآورنـد و یا تهدیدهایی چون تهدید انگلستان به پیاده كردن نیروی نظامی بر جا بود، چـه نـیـاز به كودتا بود؟ اگر این تهدیدها، بنا بر داده‌های تـاریـخـی كـه بـخـش نـاچـیـزی از آنـهـا از نـظـرخـوانندگان گـذشـت، بی وجه شده بودند، پس دروغ گفتن و مردم فریفتن چرا؟ پس از چاپ و پخش بیشمار كارها كه در آنها، حتی كار بدستان آمریكا و انگلیس به این واقعیتها اعـتراف می‌كنند، دروغ گفته به چه كار می آید؟ نیز، از پرویز مینا كه می گوید: ملی شدن صنعت نفت، بصورت واقـعـی، درست به مدت ۲۰ سال به تعویق می‌افتد، این پرسشها جا دارد.
آیا به یاد نمی‌آورد كه به رغم كودتا و... هر آنجه بدست آمد، دست آورد ملی شدن صنعت نفت بــود ؟ مـصــدق، در پــاســخ شــاه كــه آن را بــه ضــرر ایــران می‌خواند، در حاطرات و تألمات، ننوشت : به ضرر من صحیح است چونكه هرچه داشتم بغارت رفت و... ولی بـه ضـرر ایـران صـحـیـح نیست چونكه قبل از ملی شدن صنعت نفت، دولت از این امتیاز حدود ۱۶ میلیون لیره در سـال اسـتـفـاده مـی نـمـود و اكـنـون درآمد دولت به پنجاه مـیـلـیـون لـیره بالغ شده است و رفتار شركت هم با اتباع ایران مثل رفتاری بود كهك انسان با حیوان می كند و... و در جایی دیگر، پاسخ نمی دهد كه... اگر در آن روز این كار صورت نمی‌گرفت و صنعت نفت در سراسر كشور ملی نمی‌شد، ملت ایران نمی‌توانست با دو دولت قوی كه نفع مشترك داشتند مبارزه كند... ؟ افزون بر این، كودتا را شاه و زاهدی و... كردند چرا باید زیان خیانت آنها را به جـسـاب مـلـی كـردن صنعت نفت گذاشت؟ و بالاخره، سلطنت هر دو پهلوی دست ساخت انگلیس بود. اولی را انگلیسها با آن خواری از ایران بیرون راندند و مصدق انـگـلـیـسـهـا را از ایـران بـیـرون رانـد و پهلوی دوم پای آن استعمارگر را دوباره به ایران گشود.
‌۲) ملی شدن بگونه واقعی چگونه صورت گرفت وقـتـی درآمـدهـای هـنگفت آن جز به چپاول و ریخت و پاشهایی با ارقام سرسام آور، راه نبرد و زاغه نشینان و... از آن فلاكت رهایی نیافتند ؟ در سایه نبوغ اعلیحضرت و ریـاسـت سـازمـان برنامه، وزارت كار،...، معاون نخست وزیر و... بمانندانی چون عبدالمجید مجیدی، برآیند آن نبوغ و كار اینگونه پیروان و كاربدستان، از زبان صاحب نبوغ، در آذر ما ۱۳۵۵، این شد:... اما اگر پولی اضافه بیاید، دیگر آتش نخواهیم زد. كسر بودجه مان ۳ میلیارد دلار است كه باید جبران شود.... در همان سال، كه بنا بود این نبوغ كه ایران را به دروازه تمدن بزرگ برساند و در زمره ۵ قدرت صنعتی جهان بشود، تخفیف می‌دهد و رسیدن آن را ۱۰ سال به عقب می اندازد! آیا اندك وجدان ملی و یا مردمی نزد اینگونه پاسخ دهـنـدگـان و كـاربـدسـتـان سـامـانـه واژگـون شده، استبداد سـلـطنتی وابسته به بیگانه، وجود دارد تا هم سنجی كند كارنامه ۲۷ ماهه حكومت ملی مردمی مصدق را با پس از كودتای ۲۸ مرداد، در همه پهنه‌ها ی اجتماعی سیاسی تا بـیـابـد مـعـنـای مـلـی بـودن و داشـتـن دلـیـری و خـرد در امر رهبری كشوری و بدر بردنش از تنگناهای گوناگون را. تا درك كـنـد مـعـنـی سـیاست اقتصادی و گرفتن تدبیرهای سـیـاسـی مـردمـی را ؟ بـرآیـنـد ۲۵ سال سلطنت استبدادی وابسته خیزشهای پیش از قیام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، و این قیام و واژگـون شـدن تـخت و تاج آن نبوغ و سرگردانی او و پیروان او است. اگر در میان اینگونه كسان چنین وجدانی می‌بود، در مـی یـافـتـنـد چـگـونـه حـكـومـت ملی، با تكیه بر ارزشهای مردمی و بهمن روش كارش، از سال ۱۳۳۰، با وجود نبود دریافتهای ارزی نفت، تا آنجا موفقیت دارد كه در آغاز و نـیـمـــــه اول ســـــال ۱۳۳۲، مـــیــــزان صــــادرات بــــر واردات، به‌گونه‌ای چشم گیر، فزونی می‌گیرد و مردم از تنگناهای روزانه رهایند. اگر وجدانی می‌بود، در میافت كه از صادر شـــدن گــنـــدم و دیــگـــر فـــرآورده‌هـــای مـــورد نــیـــاز مـــردم خـودداری شـد و كالاهایی چون سم و روده گوسفند و پوست خشخاش و... صادر گشت. بر واردات كالاهایی كه مورد نیاز مردم بودند، حقوق و عوارض گمركی اندك و بــر كــالاهــای غـیــر ضــرور بــرای هـمـه مـردم، حـقـوق و عوارض بیشتر وضع شد و بدین گونه، تدابیر و با تكیه به مـــردم و قـــرضـــه‌هـــایـــی كـــه مــلـــت بـــه دولــت مـلــی خــود مـی‌پـرداخت، توانست نبردی تاریخی را پی بگیرد كه با استعمار آغاز شده بود. بــوده‌هــایــی چـنـیــن را زنــدهـاد داریـوش فـروهـر در دادگاه نظامی بر پا شده در سال ۱۳۴۴، دلیرانه بر می شمرد و تفاوت حكومت ملی ایران را با دولتهایی نشان می‌دهد كه پس از كودتا بر سر كار آمدند و با فروش نفت به مقادیر بـزرگ، درآمدهای آن و كمكهای آمریكا را صرف چند بــــرابـــر كـــردن واردات كـــردنـــد و فـــزونـــی واردات را بـــر صـادرات چند برابر كردند. او در پیش چشم دادگاه می آورد آنچه را بر میهن ستم زده، بدست رژیم كودتا میرفت. ولی كجا بود گوش شنوا و دارنده وجدان ملی! شاه در پاسخ به روزنامه المصور كه درخواندنی‌ها (۴ مـهـر مـاه ۳۲) آمـده اسـت، مـی‌گـویـد: نـقـشه ای كشیده بودیم كه كاملاً مطالعه شده بود و احتمالات مختلف را پیش بینی كرده بودیم و می‌دانستیم در مقابل نقشه‌های مـعـكـوس چـه كنیم... سپس، او از من سخن می‌گوید و پرواز از كشور را كه سفیر انگلیس فرار كسی می‌خواند كه از مقام خود آگاه نیست و خواستار راهنمایی و توصیه كه حال كه كشور را ترك گفته، چه باید بكند، دم از نقشه كـامـلاً مـطـالـعـه شـده مـیـزنـد! حال پرسیدنی است كه چه كـسـانـی نقشه را كشیده بودند و پیش بینی فرار او را هم كرده بودند!؟
احمد رناسی
منبع : روزنامه همبستگی