پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فقیه نامدار خراسان


فقیه نامدار خراسان
«به مناسبت اولین سالگرد عالم ربانی و فقیه اهل بیت (ع) آیت‌الله حاج میرزا علی فلسفی (ره) »
یک سال از فراق و دوری مردی از تبار نیکان می‌گذرد، مردی که بیش از نیم قرن عمر شریف خود را در راه خدمت به دین و علم و دانش سپری کرد. چشم‌ها غرق در دریای خون و چه مصیبتی بالاتر و غمگینانه تر از، ازدست دادن عالمی که در زمان حیاتش همچون نگینی در میان عالم می‌درخشید، مردی که الگوی تقوا، تواضع، علم و ادب، ساده زیستی و اسوه و نمونه بارز اخلاق و معنویت بود. چه سخت است برای مردم مشهد گذراندن روز‌ها و شبها بدون حضور این یار سفر کرده، مسجد شهر به خود می‌بالید به خاطر وجود این مرد الهی که صبح و شام با حضور درآن و اقامه جماعت، همه را غرق در نعمت و رحمت بی کران الهی می‌کرد (هیهات ان یات الزمان بمثله، ان الزمان بمثله عقیم).
آیت‌الله حاج میرزا علی فلسفی تنکابنی، فرزند حاج شیخ محمدرضا تنکابنی، نمونه و اسوه زهد و تقوا و علم و فقاهت که عمر پر برکت خود را در نشر معارف اهل بیت (ع) و تربیت شاگردان سپری کرد، درسال ۱۲۹۹ هجری شمسی مطابق با ۱۳۹۹ هجری قمری در تهران به دنیا آمد.
ایشان دروس مقدمات و سطح حوزه را در تهران و در محضر پدر دانشمند و برادر بزرگوارشان حاج ابوالقاسم، طی کردند و در سال ۱۳۲۴ شمسی برای تکمیل دروس حوزه به نجف اشرف و آستان مقدس امیرالمومنین مهاجرت کردند و بیش از ۱۶ سال از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله شیخ محمد علی کاظمینی، آیت‌الله حاج شیخ ابوالحسن اصفهانی، آیت‌الله حاج سید محمود شاهرودی و آیت‌الله خوئی کسب علم نموده و به مقام والای اجتهاد نایل آمدند به طوری که ایشان از اولین کسانی بودند که آیت‌الله خوئی اجازه اجتهاد ایشان را نیز با خط خود نوشتند.
آیت‌الله فلسفی در نجف اشرف در کنار کسب فیض از علمای بزرگ خود به تدریس دروس عالی سطح مخصوصا کفایه الاصول مشغول بودند. تبیین مطالب توسط ایشان به قدری دقیق و روان بوده که درس ایشان جزء بهترین دروس کفایه آن وقت محسوب گردیده است.
آیت‌الله فلسفی در سال ۱۳۵۰ شمسی به دعوت مرحوم آیت‌الله حاج سید محمد‌هادی میلانی با هجرت خود به مشهد مقدس جان دوباره‌ای به این حوزه بخشیدند و در جوار حرم حضرت ثامن الحجج (ع) رحل اقامت افکنده و به تدریس خارج فقه و اصول پرداختند که تربیت بیش از صدها عالم و دانشمند ثمره بیش از سی و پنج سال تلاش علمی و عملی ایشان است. وی در کنار برخورداری از کرسی تدریس هرگز ارتباطش را با توده مردم رها نکرد و دعوت جمعی از مومنان شهر را برای حضور در مسجد شهدا پذیرفت و با مردم ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ برقرار نمود و به تدریس معارف و مباحث اخلاقی پرداخت.
آن عالم ربانی آنچه در بحث‌های اخلاقی مطرح می‌فرمود خود بیش از همه بدان عامل بود. هر گاه سخن می‌گفت تنها مرجع آن قرآن، حدیث و معارف اهل بیت (ع) بود.
ساده زیستی و پرهیز از تعلقات دنیوی مرحوم آیت‌الله فلسفی (ره) زبانزد خاص و عام بود، به خصوص که در مقابل تقاضای مصرانه علما برای قبول مرجعیت همیشه خودداری می‌نمود. رفتار ایشان آنچنان متواضعانه بود که گویی توجهی به خود نداشت، تا مطلبی از ایشان خواسته نمی شد حرف نمی زد، در جلسات درس با صبر و حوصله فراوان به اشکالات طلاب پاسخ می‌داد و هر کسی که خدمت ایشان می‌رسید و سوالی داشت با خوشرویی و گشاده رویی آقا مواجه می‌شد. هرگاه لب به سخن می‌گشود براستی که سخنانش قابل استفاده بود و چون سخن او از دل بر می‌آمد تاثیر عمیقی بر مخاطبین داشت.
کارهای شخصی و روزمره زندگی را خودش انجام می‌داد و تواضع و فروتنی از نشانه‌های بارز اخلاقی ایشان بود.
این عالم بزرگوار در کنار فعالیت‌های علمی و درس‌های اعتقادی و اخلاقی از همان ابتدا در کنار سایر علمای وقت تهران جزء حامیان انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل بود، بطوریکه نام و امضای ایشان در اعلامیه‌های سال ۴۲ در کتاب اسناد سیاسی ۴۰ گواه صدق حمایت ایشان است و نمونه دیگر این حضور را می‌توان در ایام شکوفاشدن جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) دید ؛ آنگاه که حوزه درس او نیز همانند دیگر کانون‌های تحصیلی در اعتراض به حکومت ستم شاهی تعطیل شد و خود نیز با مشارکت در امضای اطلاعیه‌هایی که از جانب علمای مشهد صادر می‌شد، مردم را به حضور گسترده در راهپیمایی‌ها فرا می‌خواند و همراه دیگر عالمان آگاه شهر پیشاپیش مردم در همبستگی با شور انقلابی ملت مسلمان ایران شرکت می‌نمود.
با ورود حضرت امام خمینی (ره) به ایران، در روز پانزده بهمن سال ۱۳۵۷ همراه با گروهی از علمای مشهد، از جمله مرحوم آیت‌الله میرزا حسنعلی مروارید و آیت‌الله سید عزالدین حسینی زنجانی، برای خیرمقدم گویی به رهبر انقلاب راهی تهران شد.
در دوازدهم مرداد سال ۱۳۵۸ شمسی در انتخابات نخستین مجلس خبرگان که به منظور تدوین قانون اساسی جمهوری نوپای اسلامی ایران تشکیل شد، در پی پافشاری گروهی از خیر اندیشان و به انتخاب مردم همراه با جمعی از خبرگان شهر از جمله مرحوم آیت‌الله حاج شیخ ابوالحسن شیرازی و مرحوم آیت‌الله حاج میرزا جواد آقا تهرانی به این مجلس راه یافت تا آموخته‌ها و یافته‌های خود را در صحنه عمل به کار گیرد و در تحکیم بنیان‌های نظام دینی کشور سهیم باشد.
ارادتش به خاندان عصمت و طهارت او را به آستان مقدس امام هشتم کشانده بود و سبب شد تا ایشان ۳ دهه در جوار مرقد پاک حضرت ثامن الحجج (ع) زندگی کند. هر سال در ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) محفل عزایی در منزل خویش برپا می‌کرد و در روز شهادت آن بانوی یگانه، پیشاپیش هیأت‌های عزاداری رهسپار حرم مطهر می‌شد و اشک ماتم می‌ریخت. گذراندن این ایام بدون حضور ایشان چه سخت و دردناک است بر مردم شریف مشهد و علما و فضلای حوزه که از تاسوعای حسینی سال گذشته در فقدان این عالم ربانی و عارف، اشک می‌ریزند.
شاید همین ارادت بی پایانش به خاندان امامت بود که درگذشت جانکاهش نیز هنگامی رخ داد که هنوز غبار سوگواری در تاسوعای محرم از سر و روی عزاداران حسینی سترده نشده بود و هنوز سرشک اندوه مصائب حضرت ابوالفضل العباس (ع) در دیده عاشقان مانده بود و خبر جانسوز ارتحالش زمانی در شهر پیچید که هنوز غم سترگ شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در پیش رو بود.
این گونه بود که پس از ۸۵ سال زندگی، مقارن اذان ظهر روز تاسوعای سال ۱۴۲۷ هجری قمری برابر با ۱۹ بهمن ۱۳۸۴ هجری شمسی قلب استاد از تپش ایستاد و قلب شهر نیز دمی به خود لرزید.
پیکر این عالم ربانی یک شبانه روز در منزل آن بزرگوار مورد وداع طلاب، علما و مردم شهر قرار گرفت و در روز جمعه ۲۱ بهمن از مسجد شهدا به سمت حرم مطهر امام رضا (ع) تشییع شد و در جوار بارگاه رضوی در رواق دارالسرور در کنار حضرت آیت‌الله مروارید آرام گرفت و دوست و همراه همیشگی سال‌های اقامتش در مشهد پیوست.
عالمی که هرگز دنیا او را فریفته خود نکرد، با فروتنی زیست و با عزت و سرافرازی از دنیا خداحافظی کرد و جمعی را در سوگ خویش ماتم زده و گریان کرد.
عاش سعیدا و مات سعیدا
علیرضا نوروزی