جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


دولت وآلودگی هوا کلاف سردرگم


دولت وآلودگی هوا کلاف سردرگم
روزگار سختی است این روزها. هوا ناصاف و آسمان ناپاك. كه آسمانی دیگر نمانده.بی ستاره و خورشید. صد دریغ از یك قطره باران. نه نسیمی، نه بادی و نه بارانی. از آن پاییز رنگ ریز چیزی جز برگ و خاشاكش نمانده و درختانی كه دچار تن لرزه و دل مرده اند. آنقدر تیره و تار است احوالمان كه فراموش می كنیم بپرسیم چرا؟ چطور شد كه گرفتار دوده های مسموم كم تدبیری خود شدیم. همین چند روز پیش بود كه گفتند «در اثر آلودگی شدید هوا در چند روز اخیر» مركز اورژانس تهران اعلام كرد: ۹۰۸ تن به دلیل بیماری های قلبی و ۷۱۰ تن به علت بیماری های تنفسی راهی اورژانس شدند.» باز «راهی بیمارستان شدن» شنیدنش قابل تحمل تر از خبری است كه می گوید: «بنا به یك آمار خوشبینانه آلودگی هوا در یك ماه گذشته ۱۰۷ نفر از شهروندان تهرانی را از پا درآورد.» و این خبر را هم داشته باشید كه «مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا نسبت به سال گذشته ۴ برابر افزایش یافته است.»دولت از ناچاری تهران را دو روز تعطیل كرد تا بلكه بادی بوزد و بارانی درگیرد كه به قول معروف «فرجی حاصل شود» كه نشد. كه بدتر شد و دیدیم كه چطور جمعه هم آسمانمان تار بود!شما جای دولت بودید چه می كردید؟ چه كند دولت كه این معضل حل شود؟ بگوید خودروهای ۱۰ سال به بالا باید از خیابان جمع شود، خوب است؟ می تواند؟ می گذارند؟ چند مسافركش را می شناسید كه در میان در و همسایه هستند كه نان شبشان از همان «ابوقراضه» می گذرد؟ شما باشید حاضرید نان هزاران نفر را ببرید؟ چه باید بكند دولت؟ خوب است فرمان صادر كند كه مصرف بنزین حد و اندازه داشته باشد؟ می تواند؟ می شود؟ یا مثلاً بگوید «بنزین فلان قیمت!» آیا علاج واقعه همین است؟ گرچه دولتی كه حالا جریان امور را به دست دارد تازه چند ماه است كه به تصدی رسیده و دارد تاوان اشتباهات گذشتگان را پس می دهد، اما آیا مثلاً نمایندگان مجلس با طرح دولت برای كنترل و كاهش مصرف بنزین موافقت می كنند؟...
این همه را پرسیدم تا به جوابی برسم كه نه در دولت كه در خود ماست. مایی كه «داشتن خودرو» را «پز اجتماعی» می دانیم و هر روز تك به تك سوار می شویم راهی اداره و كار و... درست است اوضاع حمل و نقل عمومی خراب است. قبول، اما وقتی مسأله و بحران تا پشت شیشه ما آمده؟ وقتی مصیبت میانمان پرسه می زند؟
آمارهای باورنكردنی
«قلم سبز» آماری داده است باورنكردنی. می نویسد: در روز شنبه ۱۹ آذر _ كه از فردایش طرح گسترش محدوده اضطراری آلودگی هوا مطرح شد _ ۲۴۰ میلیون و ۸۰۰ هزار لیتر انواع فرآورده های نفتی در سراسر كشور مصرف شد كه شامل ۷۰ میلیون و ۷۰۰ هزار لیتر بنزین، ۳۱ میلیون لیتر نفت سفید و ۹۶ میلیون و ۸۰۰ هزار لیتر و ۴۲ میلیون و ۳۰۰ هزار لیتر نفت كوره بوده است. بر اساس آمارهای رسمی شركت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران، در این روز در شهر تهران ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار لیتر بنزین، یك میلیون و ۷۰۰ هزار لیتر نفت سفید، ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار لیتر نفت گاز و یك میلیون و ۱۰۰ هزار لیتر نفت كوره مصرف شد.
این همه بنزین صرف چه می شود؟ صرف سوزاندن حلق و كشتن خلق. این همه بنزین در حالی در ایران مصرف می شود كه دولت مجبور شد در ماه های گذشته بیش از ۵ میلیارد دلار اعتبار برای تأمین كسری بنزین تولید داخل هزینه كند. آیا این رقم را اگر صرف رفع آلودگی هوای تهران كنند بد است؟ تلخ و دردناك اینجاست كه دولت در حالی مجبور است این اعتبار را صرف پر شدن باك های خالی خودروهای فرسوده و پرمصرف كند كه بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در ایران بیكار قطعی هستند و هنوز بسیاری از استان های بزرگ این كشور پهناور زرخیز، منطقه محروم محسوب می شوند.
دولت در حالی مجبور است ۲۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در روز هزینه كند كه مردم تنها ۲ میلیارد و ۳۶۰ میلیون تومان برای مصرف این حجم فرآورده به دولت می پردازند و این واقعاً خارج از انصاف است كه از دولت بخواهیم علاوه بر سوبسید سنگین و وحشتناكی كه روزانه صرف تأمین سوخت خودروهایی كه كاری جز تولید آلودگی ندارند، می كند وظیفه رفع آلودگی را هم برعهده بگیرد. مگر دولت چقدر توان دارد؟ چقدر قدرت مالی دارد؟ زمانی هم كه دولت لایحه افزایش نرخ بنزین را _ جهت كاهش مصرف سوخت و به دنبال آن مضرات ناشی از این مصرف كه یكی هم همین آلودگی هواست _ مورد بررسی قرار می دهد، واهمه درمی آید كه مگر قرار نبود عدالت را رعایت كنید؟ این میان كسی نیست كه بگوید «رعایت عدالت هزینه دارد كه قبل از همه خودمان باید حاضر به تحملش باشیم و نیستیم.»
فرض محال، محال است
فرض كنید قرار است از فردا مردم برای كاهش آلودگی هوا با خودروی شخصی از منزل خارج نشوند و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده كنند. آیا چنین چیزی امكان پذیر است؟ در حالی كه خیابان های تهران مملو از خودروهای تك سرنشین و دو سرنشین شخصی است و انبوه خودروها سرعت تردد در تهران را به ۱۷ كیلومتر در ساعت رسانده و تهران عملاً به پاركینگی بزرگ تبدیل شده است، هیچ كس حاضر نیست _ حتی خود من! _ كه وسیله نقلیه شخصی اش را كنار بگذارد و سراغ مثلاً اتوبوس برود، چرا؟
چون همین الانش هم كه كسی خودرو شخصی اش را كنار نگذاشته، اتوبوس ها پر از آدم هایی است كه كنار هم فشرده شده اند. اتوبوس ها چنان مملو از آدم است كه اگر قرار باشد فقط چند نفر خودروهای شخصی شان را كنار بگذارند و اتوبوس سوار شوند، آن وقت بحران كمبود اتوبوس نه به شكل فعلی كه به شكل دیگری خود را نشان خواهد داد. خطوط مترو تنها منطقه ای محدود از پایتخت را پوشش می دهد و نارسایی سیستم حمل و نقل سبب شده است مردم چاره ای جز استفاده از خودروهای شخصی نداشته باشند. در چنین شرایطی دولت چه باید بكند؟ شما جای دولت بودید چه می كردید؟ كدام طرف كار را بگیرد كه طرف دیگر لنگ نماند؟
بیش از یك میلیون خودرو فرسوده
این در شرایطی است كه بیش از یك میلیون خودرو از حدود ۴ میلیون خودروی دارای عمر بالاتر از ۲۰ سال در كشور وجود دارد و شاید كمتر از ۶ هزار خودرو در این مدت از رده خارج شده باشند. آیا بهتر نیست دولت به جای پرداخت روزانه ۲۴ میلیارد تومان سوبسید سوخت، این پول را صرف از رده خارج كردن خودروهای فرسوده كند؟ فراموش نكنیم كه ضررهای اقتصادی ناشی از تولید حجم بالای مواد سمی طی سال های اخیر كمتر از این نیست. چنانكه سالانه بیش از ۳۰۷ میلیارد ریال صرف درمان بیماری های ناشی از آلودگی هوا، ۲۱ میلیارد ریال صرف مواد شوینده و ۴۳ میلیارد ریال صرف آب و برق مورد استفاده در نظافت آلودگی های ایجاد شده و... می شود. علاوه بر این همان چند روزی را هم كه دولت تعطیل عمومی اعلام كرد _ به ناچار و از سر اضطرار البته _ بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان ضرر متوجه اقتصاد كشور شد.
گسترش شبكه حمل و نقل عمومی
گسترش شبكه حمل و نقل عمومی البته بیش از هر چیز و قبل از هر كار نیازمند وجود فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی است كه متأسفانه در میان مردم ما این فرهنگ جایی ندارد. هر اتوبوس سوار و متروسوار و تاكسی سواری به محض رسیدن به پولی مناسب در اولین اقدام، خرید خودرویی شخصی را برنامه اصلی خود می كند تا لااقل زن و بچه اش راحت باشند. با این حال نمی توان بر این فرهنگ نیز عذری وارد ساخت كه اتوبوس های ما اتوبوس نیستند و تاكسی های ما هم كه فقط «دربستی»سوارند.
با این همه باید بدانیم كه مدیریت های استفاده و گسترش فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی در نگاهی فراشخصی به مراتب بیش از استفاده از وسایل نقلیه شخصی است و به نظر می رسد اهتمام دولت نیز باید در این سو باشد. در این باره «روح الله كاظمی»، كارشناس ارشد محیط زیست می گوید: «اثرات اقتصادی _ زیست محیطی مترو در مقایسه با دیگر وسایل حمل و نقل و نقش آن در كاهش مصرف سوخت های فسیلی به مراتب بیشتر است و از آنجا كه طبق پیش بینی ها، جمعیت تهران در سال ۱۴۰۰ به ۱۲ میلیون رسیده و این امر سبب افزایش چشمگیر خودروها و سفرهای درون شهری و حومه ای می شود، بهترین سامانه حمل و نقل مسافر در كلان شهر تهران خطوط ریلی با ظرفیت بالای جابه جایی مسافر خواهد بود. مترو قادر است در یك سفر دو هزار نفر را در كمترین زمان جابه جا كند، در حالی كه افزایش خودروها باعث تراكم شدید در شهرها، ایجاد تصادفات، افزوده شدن زمان سفرها، تولید گازهای سمی و افزایش سر و صدا خواهد شد.»استفاده از مترو و وسایل حمل و نقل عمومی در تمام جهات به نفع اجتماع، مردم و محیط زیست است و جمع كل آثار مثبت اقتصادی در سال ۸۴ در اثر راه اندازی مترو تهران ۴۷۷۹ میلیارد ریال خواهد بود. براساس پیش بینی ها در هر سفر با مترو در سال ۸۴ مبلغ ۰‎/۱۶۷ دلار در مصرف سوخت صرفه جویی خواهد شد كه با احتساب هر دلار به مبلغ ۸ هزار ریال، جمعاً مبلغ ۵۸۸ میلیارد ریال در مصرف سوخت صرفه جویی می شود.نكته تلخ اینجاست كه جابه جایی مسافر با خودروهای مسافركش در شهرهای بزرگ جهان ۳ درصد است و با این همه به دلیل كمبود وسایل حمل و نقل عمومی در تهران، سهم خودروهای مسافركش در جابه جایی مسافران این شهر بالغ بر ۲۳ درصد است. در حالی كه به دلیل فرسوده بودن اكثر خودروهای شخصی و توقف های بیش از حد برای سوار یا پیاده كردن مسافر، مصرف سوخت این خودروها از ۱۸ لیتر در ۱۰۰ كیلومتر فراتر می رود.زنگ هشدار اوضاع نابسامان تر آینده در این میان همچنان شنیده می شود و بر ماست كه پیش از انداختن توپ به میدان این و آن، اول از خودمان شروع كنیم. گرچه مطمئناً دولت جدید نیز علی رغم به سر بردن در زیر آواری از مشكلات تدابیر نو و تازه ای اتخاذ خواهد كرد. فراموش نكنیم كه شعار دولت جدید «می شود، ما می توانیم» است. فقط كمی حوصله و فرصت لازم است تا دولت بتواند لااقل از این آوار بیرون بیاید و ما را هم نجات دهد!

معصومه وروانی
منبع : روزنامه ایران