دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
به یاد بیاورید که میزان رأی ملت است
اندیشه انقلاب در تاریخ حیات انسان قدمتی دیرینه دارد. میتوان روایات متعددی را از زمانهای دورودراز برشمرد که در آن جمعی در برابر ظلم و ستم حاکمان زمان به پاخاستند و حماسهای را رقم زدند. با این وجود شاید بتوان میان انقلابهای امروزی با آن انقلابها تمایزی قائل شد؛ هر چه باشد انقلابهای امروزی با ایجاد تغییرات گسترده در نظام سیاسی و اجتماعی بر همه شئون زندگی شهروندان آن جامعه تاثیر میگذارند و هیچ نقطهای از کشور مصون از این تحولات نمیماند. آغازگر این انقلابها، انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ میلادی بود و پس از آن میتوان از انقلاب اکتبر شوروی بهعنوان یکی از مهمترین انقلابها نام برد. بهواقع، تب انقلاب در قرن ۲۰ میلادی بسیار تند بود. پس از انقلاب چین، الجزایر، ویتنام و... مردم کشورهای جهان سوم گمان میکردند انقلاب تنها اکسیری است که میتواند دردهای آنها را درمان کند.
حال به اندیشه انقلاب در ایران میرسیم؛ از یکصد سال قبل اندیشه انقلاب در ایران پاگرفت و البته، تحت تاثیر غربیها. روشنفکران و تحصیلکردگان ایرانی که شاهد تحولات جهان غرب بودند رفتهرفته به صرافت ایجاد تغییراتی بنیادین در ایران افتادند تا جبران عقبماندگیهای ایران شود. در این راه روحانیون و توده مردم نیز آنان را همراهی کردند که نتیجه آن انقلاب مشروطه شد. در اینجا نمیخواهم که به عوامل شکست مشروطه اشاره کنم و بهسرعت به ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد میروم؛ زمانی که استعمارگران دوباره بر ایران سیطره یافته بودند. در آن زمان دوگونه تفکر انقلابی در ایران نفوذ فراوانی داشت؛ نخست تفکر مارکسیستی که نمایندگان خاص خود را داشت و دیگری، تفکر مذهبی. هر دوگونه این تفکرها به دگرگونی بنیادین و انقلاب حکم میدادند، بلکه به واسطه آن نابسامانیها سامان گیرد. در بعد مذهبی، ما مرحوم دکتر علی شریعتی را داشتیم که در سخنرانیهای خود با محور قرار دادن مفهوم شهادت یک انقلاب اجتماعی - سیاسی را طراحی میکرد، اما اگر دکتر شریعتی این بحثها را در دهه ۱۳۵۰پی میگرفت، پیش از آن در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز جنبشی به رهبری امام خمینی آغاز شده بود که برآمده از تعالیم اسلامیبود.
به هر طریق اندیشه انقلاب به بطن جامعه راه یافت، چرا که فاصلهای عمیق میان حکومت و مردم ایجاد شده بود و دیگر هیچ راهی بهجز انقلاب برای سروسامان دادن به اوضاع وجود نداشت و این فکر در سال ۱۳۵۶ همه گیر شد تا تبریز و قم و دیگر شهرهای ایران شاهد حوادثی چند باشند. نیروهای نظامی و ارتش شاهنشاهی نیز رفتهرفته دچار بحران شدند؛ هر تصمیمی که آنها اتخاذ میکردند باعث وخیمتر شدن اوضاع میشد، مثل کودتای نظامیو... عاقبت نیز با کشتار مردم در میدان شهدا انقلاب به اوج خودش رسید.
این شرح بسیار کوتاهی بود از انقلاب اسلامیایران، اما آنچه میتوان اضافه کرد این است که هیچ انقلابی بهخودی خود هدف نیست. مردم انقلاب میکنند به امید آن روزی که اصلاحات در کشور حاکم شود. انقلاب میکنند برای اعاده حقوق شهروندی خود، آزادی، انتخاب دولتمردان، رسیدن به سطحی از رفاه و آسایش و... با این وجود گاهی اهداف انقلاب دگرگون میشود، حوادثی غیرقابل پیشبینی رخ میدهد که انقلاب را از مسیر خود خارج میکند. یکی از این حوادث تقابل گروههای انقلابی است که موجب خسارتهای جبرانناپذیری میشود، مانند ترور شخصیتها و... از سویی گروهی نیز به طور انحصاری حکومت را در دست میگیرند که این نیز با اهداف انقلاب همخوانی ندارد، بهخصوص انقلاب ما که انقلابی ارزشمدار و دموکراتیک بود. ما باید با تکیه بر انقلاب اسلامی بهسمت دموکراسی و تحقق حکومت مردم بر مردم پیش برویم، آنچنان که امام میفرمودند، میزان رای ملت است.
نکتهای که اینجا قابل طرح است، تاکید امام بر جمهوریت نظام است. امام همان اندازه که بر اسلامیت تاکید داشتند از جمهوریت نیز سخن میگفتند، چه پیش از پیروزی انقلاب که در فرانسه بودند و چه پس از پیروزی انقلاب. بارها گفتند که میزان رای ملت است، اما از همان زمان نیز کسانی بودند که رای خود را بالاتر از آرای مردم میدانستند. به هر دری میزدند تا از بار جمهوریت نظام کاسته شود، مثل تحدید مطبوعات و تهدید آزادیهای مصرح در قانون اساسی. اینها نشانه تحریف انقلاب است و اگر حل نشوند، اس و اساس انقلاب دچار خدشه میشود.
جمهوریت، یعنی مراجعه به آرای مردم، یعنی نظارت مردم بر حکومت. نمیتوان تنها بر اسلامیت نظام تاکید و جمهوریت را نادیده گرفت. این دو در کنار هم قرار دارند و به یک اندازه مهم هستند. ما به واسطه آنکه مسلمان هستیم، ارزشهایی داریم که میخواهیم رعایت شود، اما از سویی خواهان حقوق شهروندی خود در یک نظام جمهوری نیز هستیم. باید اوضاع به گونهای شود که هم مردم احساس کنند میتوانند بر سرنوشت خود تاثیر بگذارند و هم بیگانگان این را دریابند تا مبادا به بهانه عدم آزادی سعی در نفوذ در کشور کنند. امروز اگرچه ما کشور مستقلی هستیم، تمام تصمیمات مربوط به میهنمان را خودمان میگیریم و نه بیگانگان، اما باید از این استقلال مراقبت کرد که یکی از روشهای آن راضی نگاه داشتن مردم است.
اگر پس از ۳۰ سال که از انقلاب عظیم مردمی میگذرد، اهداف سیاسی (دموکراسی) و اقتصادی (عدالت) تحقق نیابد، بهقدر مسلم مسوولان امر نیز طرفی نخواهند بست و کشور در معرض خطرات جبرانناپذیری قرار میگیرد. ما باید حقوق مردم را به تمامی رعایت کنیم و از انقلاب در جهت رشد همهجانبه جامعه استفاده نماییم و بدانیم که این انقلاب به هیچ جناح خاصی تعلق ندارد و همه مردم باید از مزایای مشارکت اجتماعی و آزادیهای مصرح در قانون اساسی بهرهمند شوند
گفتاری از غلامعباس توسلی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران صادق زیباکلام مجلس شورای اسلامی مجلس مجلس دوازدهم انتخابات انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور دولت سیزدهم
قتل شیراز سیل تهران هواشناسی فضای مجازی شهرداری تهران زلزله سازمان هواشناسی پلیس وزارت بهداشت سلامت
سایپا خودرو حقوق سربازان قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا گاز بازار خودرو حقوق بازنشستگان نمایشگاه نفت ایران خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران کتابخانه کتاب جشنواره فیلم فجر دفاع مقدس سینمای ایران تلویزیون رضا عطاران سینما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تئاتر
فناوری کره زمین
اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه روسیه آمریکا حماس افغانستان سازمان ملل اوکراین رفح نوار غزه
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر بازی هوادار باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران سپاهان باشگاه استقلال
هوش مصنوعی شفق قطبی خورشید مریم میرزاخانی ایلان ماسک تبلیغات ناسا اپل نوآوری گوگل
رژیم غذایی درمان و آموزش پزشکی دیابت فشار خون قهوه بارداری افسردگی