سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

پدیده‌ای به نام دانشگاه قم !


پدیده‌ای به نام دانشگاه قم !
نخستین بار که دانشگاه قم را زیارت کردم روز انتخاب واحد برای ترم اول کارشناسی ارشد ادبیات فارسی بود.در همان روز نخست و لحظه اول صحنه ای را دیدم که مرا متعجب کرد چون فاصله میان در ورودی دانشگاه و ساختمانهای اداری و آموزشی بسیار طولانی بود ما(من و همسرم)باید صبر می کردیم تا سرویس های رفت و امد بیایند.اما پس از صبر بسیار فقط یک مینی بوس آمد که روی آن نوشته شده بود "مخصوص خواهران".باری، دختر خانمی به همراه پدرش کنار ما ایستاده بودند. پیدا بود که مثل ما نابلد وغریبه هستند.با این تفاوت که او برای شروع کارشناسی آمده بود، و از اهالی شهرستان های جنوبی به نظر می رسید.
راننده سرویس از ما خانمها خواست که سوار شویم، و وقتی که از سوار شدن همسرم و پدر آن دختر جلوگیری کرد اولین مراحل آشنایی با دانشگاه کاملا اسلامی قم را مشاهده کردیم.از آن پدر اصرار که ما نا آشنا هستیم ودخترم نمی تواند از من جدا شود و از راننده تکرار که سرویس بعدی"مخصوص برادران" در راه است و کمتر از نیم ساعت دیگر (!) می رسد. بالاخره مساله با پیشنهاد بخردانه راننده حل شد و آن پدر و دختر نیم ساعت پیاده روی تا ساختمان های اداری را برچنین جدایی ترجیح دادند !
در طول مسیرفکر می کردم که چرا باید به نام اسلام دل آن دختر خانم را که اتفاقا محجبه نیز بود بشکنند.مطمئنم که اوهم مثل من اولین بار بود که نام طرح تفکیک زن و مرد در دانشگاه ها را می شنید.
از آن روز تا کنون نزدیک به سه سال می گذرد و من در این مدت تجربه های زیادی از مفهوم اسلامی کردن دانشگاهها به دست آورده ام.در دانشگاه قم همه چیز تفکیکی است.از ساختمانهای آموزشی گرفته تا غذاخوری ، کتابخانه و سمعی- بصری وبخشهای اداری و...!
بیچاره استادان که باید مدام این مسافت بین کلاسهای برادران و خواهران را که فاصله کمی هم نیست، طی کنند و گاه باید در کلاسی حاضر شوند که تعداد دانشجویانش دو نفر است و تازه اگر همه برادران هم اجازه حضور می داشتند تازه جمعیت آن کلاس می شد شش یا هفت نفر!
می توانید تصور کنید که چه سرمایه کلانی صرف این نوع نگرش به ظاهر اسلامی می شود.از حق التدریس استادان گرفته تا خرید کتاب برای کتابخانه ها وسرویس ها و غیره.
در واقع ریاست محترم این دانشگاه نیز که از روحانیان سالخورده ولی پرکار است در عین واحد ، دو دانشگاه را اداره می کند.
نکته جالب تر این که بسیاری ازکارمندان واحد خواهران, پست تعریف شده سازمانی ندارند و نمی توانند داشته باشند چرا که وزارت علوم برای نمونه فقط یک معاونت دانشجویی ویا یک مسوول امتحانات برای این دانشگاه تعریف کرده ولی عملا هر پست بین دو مسوول تقسیم می شود!
ما خواهران که همه این زحمت ها مثلا برای ماست، برای ملاقات با یکی از مسوولان واحد برادران می با یست برگه ورود به ساختمان برادران می گرفتیم. حتی برای دیدار با استاد یا مدیر گروه همین مراحل را باید سپری می کردیم!
من که خود زنی مسلمان و پای بند به احکام شریعت هستم از این گونه برخوردها احساس شرم و حقارت می کنم تا چه رسد به جوانان نا آشنا با موازین حقیقی اسلام.آیا این سخن اسلام است؟!آیا عالمان واقعی دین این برخوردها را تایید می کنند؟
▪ حتما این خاطره را از امام راحل شنیده اید که:
"در سال تحصیلی ۶۱ ، روزی استاد حجت‌الاسلام دکتر شیخ‌الاسلامی ‌که ریاست وقت دانشگاه الهیات را برعهده داشت ، وارد کلاس می‌شود و می‌بیند در وسط کلاس پرده کشیده و دانشجویان دختر وپسر را از هم جدا کرده اند.او به این کار اعتراض می کند.ولی جوانان تندرو انجمن اسلامی براین شیوه اصرار می ورزند.آقای دکتر شیخ الاسلامی هم می گوید اگر این کار ادامه یابد، من کلاس را ترک می کنم. سرانجام همین طور هم می شود و ایشان کلاس را ترک می کنند. پس از آن ازطریق یکی از آشنایان شان به دفتر امام(ره) زنگ می زند و ماجرا را باز گو می کنند.آنگونه که ایشان نقل کرده اند ودر منابع به ثبت رسیده ، حضرت امام از این کار خودسرانه بشدت ناراحت می شوند وقریب به این مضمون را می گویند که :به این بازیها پایان دهید و به کسانی که مقدس تر از حضرت امیر ظاهر می شوند به دیده شک وتردید بنگرید.مگر قرار است این پسرها و دخترها در کلاس درس استاد چه کنند که باید از هم جدا شوند؟ این جوانان کسانی هستند که تا دو- سه سال آینده مدیران جامعه خواهند بود.کسانی که چنین اندیشه هایی در سر دارند خود مریض و ضعیف النفس هستند و...."
وقتی امام این حرکات را نابخردانه می نامد.باید گفت ما قرنها است که از ارزش های مورد نظر امام دور افتاده ایم.
آرزو میکنم که کاش بزرگواری مثل او(کسی همچون مقام عظمای ولایت ) با سخنان حکیمانه خود مساله را فیصله دهند.
سخنان آن بزرگ کجا و سخن برخی استادان دانشگاه قم کجا!
یکی از استادان روحانی به ما می فرمود که جدایی کلاس ها و اماکن آموزشی از نخستین گام ها است و ما با تحقیقاتی که کرده ایم به این نتیجه رسیدیم که همه متون درسی دانشجویان حتی مثلا کتاب های رشته فیزیک می تواند به شکل تفکیکی نوشته شود.یعنی کتاب درسی فیزیک خواهران مستقل از فیزیک برادران باشد!
براستی اگر اجازه داده شود که یک دکتر روانکاو گروهی از دانشجویان این دانشگاه را روانکاوی کند می توان روحیه عمومی بسیاری ازدانشجویان افسرده و تحقیر شده را براحتی مشاهده کند.دانشجویان از خود می پرسند که وقتی در مکانی پر جمعیت والبته مقدس مثل دانشگاه به ما اعتماد نمی کنند و به گفته آقای مصباح یزدی مستعد فساد هستیم در جاهای دیگر چگونه خواهد بود؟
بعضی از استادان ما که درسایر دانشگاههای تهران نیز تدریس کرده و می کنند(همچون دکتر پورنامداریان)گاه از این چندگانگی فرهنگی به حیرت دچار می شدند.
راستی اگر شیوه اتخاذ شده در این دانشگاه که نزدیک به یک دهه اعمال شده خوب جواب داده چرا در سایر دانشگاه های کشور اجرا نمی شود؟البته امیدوارم که منظور دکتر زاهدی وزیر علوم که خطاب به جناب مصباح یزدی فرموده تا پنج سال آینده همه دانشگاههای کشور اسلامی خواهد شد چنین شیوه ای نباشد.
مطمئنم دوستان دانشجویی که هم اکنون در این دانشگاه تحصیل می کنند هر یک خاطرات و تجربه های زیادی از این سبک اسلامی کردن دانشگاه ها دارند، که بیان آن می تواند نشانگرهوشیاری نسل کنونی باشد و نیز مسوولان فهیم و دلسوز را به کار آید.
لیلا صالح نسب
منبع : انتخاب


همچنین مشاهده کنید