شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


شفیعی کدکنی


شفیعی کدکنی
زندگی نامه
دكتر محمد رضا كدكنی در سال ۱۳۱۸ در كدكن از روستاهای قدیمی بین نیشابور و تربت حیدریه به دنیا آمد . او تحصیلات ابتدایی و دوره متوسطه را در مشهد گذراند و از آن پس وارد دانشكده ادبیات دانشگاه مشهد شد و به تحصیل پرداخت و لیسانس خود را در این رشته دریافت كرد . دكتر شفیعی هم زمان با تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در حوزه علمیه مشهد به تحصیل علوم ادبی و عربی پرداخت و ادبیات عرب را نزد اساتید معظم این حوزه فراگرفت . او در زمانی كه در مشهد به تحصیل اشتغال داشت از اعضای موثر و فعال انجمن های ادبی به شمار می رفت و از همان آغاز نوجوانی آثارش در مطبوعات خراسان با نام مستعار A م سرشك@ به چاپ می رسید . در سال های بعد از ۱۳۳۲ &#۶۵۲۵۹;. ش با همكاری تنی چند از جوانان شاعر و اهل ادب انجمن ادبی تشكیل دادند كه بیشتر طرفداران شعر نو و ادبیات داستانی و ترجمه ادبیات فرنگی بودند كه دكتر علی شریعتی نیز از جمله اعضای آن انجمن بودند . استاد شفیعی پس از عزیمت به تهران در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران دوره فوق لیسانس خود را گذراند و سپس دوره دكترای زبان و ادبیات عرب را نیز پشت سر گذاشت . او مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و كتابخانه مجلس سنا به كار اشتغال ورزید و سپس به عنوان استاد دانشكده ادبیات تهران در رشته سبك شناسی و نقد ادبی به كار مشغول شد . دكتر شفیعی همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاه های آكسفورد انگلستان و پرینستون آمریكا به عنوان استاد به تدریس و تحقیق اشتغال داشت . از دكتر شفیعی تا كنون دهها نوشته و مقاله و تالیفات بسیاری به چاپ رسیده است .
ویژگی سخن
دكتر شفیعی از استادان مبرز و متبحر ادبیات معاصر ایران و از محققین بزرگ به شمار می رود كه در نقد شعر و ادب فارسی صاحب نظر است و در شعر و شاعری نیز مقام والایی دارد و صاحب سبك و شیوه خاصی است كه او را به عنوان شاعری پیش رو می شناسند و یكی از ویژگی های شخصیتی دكتر شفیعی این است كه وی در محافل ادبی به ندرت ظاهر می شود و بیشتر در انزوای اهل ادب به سر می برد .
معرفی آثار
آنچه كه از آثار و تالیفات دكتر شفیعی به چاپ رسیده است عبارتند از : زمزمه ها ، شب خوانی ، از زبان برگ ، در كوچه باغ های نیشابور ، از بودن و سرودن ، مثل درخت در شب باران ، بوی جوی مولیان ، صور خیال در شعر فارسی ، موسیقی شعر ، ادوار شعر فارسی ، شعر معاصر عرب ، گزیده غزلیات شمس ، حزین لاهیجی زندگی و زیباترین غزل های او ، شاعر آینه ها ، بیدل و سبك هندی ، اسرار التوحید از محمد بن منور ، حالات و سخنان ابو سعید ، ابو روح میهنی ، مختار نامه ، مجموعه رباعیات عطار ، مرموزات اسدی در مرموزات داودی نجم الدین رازی ، ترجمه تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا از نیكلسون و بسیاری دیگر كه نامی از آنها نبردیم .

گزیده ای از اشعار
حتی به روزگاران
این مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره ، در چشم جویباران
آیینه نگاهت ، پیوند صبح و ساحل لبخند گاهگاهت ، صبح ستاره باران

بازآكه در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ كوهساران

ای جویبار جاری ! زین سایه برگ مگریز كاین گونه فرصت از دست دادند بی شماران

گفتی : به روزگاری مهری نشسته گفتم بیرون نمی توان كرد حتی به روزگاران

بیگانگی زحد رفت ، ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سر خیل شرمساران

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند دیوار زندگی را زین گونه یادگاران

وین نغمه محبت ، بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقی است آواز باد و باران
* * *
خونریزی خزان

چه گونه دوست ندارم من این دیاران را كه هر شقایقش آیینه ای است یاران را
تمام هستی من در شط سحر جاری است چو یار آورم آن روشنی تباران را

سپیده آینه گردان روحشان بادا كه روشنایی دگر داد روزگاران را

بهار زخمی این باغ ، دلكش است هنوز اگر چه نغمه به لب خشك شد هزاران را

قبای میر غضب سبز و خنجرش سرخ است مخور فریب دروغ این سیاهكاران را

به هوش باش كه خونریزی خزان كو شد كه روح باغ فراموش كند بهاران راهزاره دوم آهوی كوهی
تا كجای می برد این نقش به دیوار مرا ؟
تا بدانجا كه فرو می ماند

چشم از دیدن و لب نیز ز گفتار مرا
* *
لاجورد افق صبح نیشابور و هری است

كه در این كاشی كوچك متراكم شده است

می برد جانب فرغانه و فرخار مرا
* * *
این چه حزنی است كه در همهمه كاشیهاست

جامه سوگ سیاووش به تن پوشیده است

این طنینی كه سرایند خموشیها ، در عمق فراموشیها

و به گوش آید از این گونه به تكرار مرا
* * *
گرد خاكستری حلاج و دعای مانی

شعله آتش كركوی و سرود زرتشت

پوریای ولی آن شاعر رزم و خوارزمی

می نمایند در این آینه رخسار مرا
* * *
تا كجا می برد این نقش به دیوار مرا ؟

تا درودی به سمرقند چو قند

و به رود سخن رودكی آن دم كه سرود

كس فرستاد به سر اندر عیار مرا
* * *
شاخ نیلوفر مرواست گه زادن مهر

كز دل شط روان شنها

می كند جلوه از این گونه به دیدار مرا

* * *
سبزی سرو قد افراشته كاشمر است

كز نهان سوی قرون

می شود در نظر این لحظه پدیدار مرا

* * *
چشم آن آهوی سر گشته كوهی است هنوز

كه نگاه می كند از آن سوی اعصار مرا

* * *
بوته گندم روییده بر آن بام سفال

باد آورده آن خرمن آتش زده است

كه به یاد آورد از فتنه تاتار مرا

* * *
كیمیا كاری و دستان كدامین دستان

گسترانیده شكوهی به موازات ابد

روی آن پنجره با زیور عریانیهاش

كه گذر می دهد از روزن اسرار مرا

* * *
نقش اسلیمی آن طاق نماهای بلند

و آجر صیقلی سر در ایوان بزرگ

می شود یر سر ، چو صاعقه ، آوار مرا

و آن كتیبه كه بر آن نام كس از سلسله ای

نیست پیدا و خبر می دهد از سلسله كار مرا

* * *
عجبا كز گذر كاشی این مزدك پیر

هوس كوی مغان است دگر بار مرا

گر چه بس ناژوی واژونه در آن حاشیه هاش

می نماید به نظر

پیكر مزدك و آن باغ نگونسار مرا

* * *
منابع و ماخذ

تذكره الشعراء ، امیر دولتشاه سمرقندی
تاریخ ادبیات در ایران ، دكتر ذبح ا… صفا
شكوه شمس ، آن ماری شیمل ، ترجمه حسن لاهوتی
نفحات الانس ، عبدالرحمن جامی
ادبیات نوین ایران ، دكتر یعقوب آژند
شعر نو از آغاز تا امروز ، محمد حقوقی
سخنوران نامی معاصر ایران ، سید محمد باقر برقعی
تاریخ ادبیات ایران ، هرمان اته ، ترجمه دكتر شفق
تحقیقی درباره سعدی ، هانری ماسه ، ترجمه دكتر یوسفی و دكتر مهدوی اردبیلی
حافظ نامه ، بهاءالدین خرمشاهی
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید