چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اراده خدا و اختیار انسان از دیدگاه روانشناسی


اراده خدا و اختیار انسان از دیدگاه روانشناسی
یکی از دغدغه‌های فکری انسان و یکی از زمینه‌های مطالعه و تفکر انسان اصل نظارت خداوند بر انسان ، دخالت او در امور و تصادفی نبودن رویدادها می‌باشد. اینکه اگر خداوند و خواست و اراده او ، سرچشمه همه امور و پدیده‌هاست، پس نقش انسان و اختیار و عملکرد او در این میان چیست؟ اگر همه کارهای انسان به خواست خدا روی می‌دهد، پس نظام جزا و پاداش دیگر چه صیغه‌ای است؟
● هیچ رویدادی تصادفی نیست.
مکتب اسلام ، مبدا هر حرکت و انرژی را ناشی از خداوند متعال می‌داند و او را به عنوان پرورش دهنده جهانیان و انسان تلقی می‌نماید. بر اساس آموزش‌های این مکتب هیچ رویدادی تصادفی نیست و همگی از جانب خداوند می‌باشند و جنبه آزمایش دارند و بطور کلی هدف از خلقت ، مرگ و زندگی ، آزمایش انسان است تا در عمل افراد خود را نشان دهند.
همچنین در ضمن روابط اجتماعی و طرز برخورد با یکدیگر انسانها آزموده می‌گردند و هیچ کس از آزمایش معاف نخواهد بود و به منظور جلوگیری از سقوط و هدایت بشر به سمت رشد ، خداوند برای آنها اشکالاتی ایجاد می‌نماید تا از طریق گوشمالی دادن آنها مانع طعیان و سقوط آنها گردد.
● اگر خداوند بنده‌اش را دوست دارد، این همه مصیبت برای چه؟
مشکلات و مصیبت‌هایی که برای بشر ایجاد می‌گردند، همگی نوعی امتحان هستند تا در عمل افرادی که مسیر رشد و کمال را شناخته و به این اصل واقف هستند و در راه دستیابی به رشد و قرب الهی ، صبر و استقامت نموده و مشکلات را تحمل می‌نمایند، مشخص گردند و میزان ایمان آنها به منصه ظهور رسد و در نتیجه به پاداش کامل نایل آیند.
● چه باید کرد؟
خداوند در همه حال با انسان و انسانهاست و به او از رگهایش ، نزدیکتر است و بر هرکار انسان نظارت می‌نماید و اعمال او همگی ضبط می‌گردند. انسان نیز موظف است که آن چنان عمل نماید که گویی خدا را می‌بیند. زیرا اگرچه او نمی‌تواند خدا ببیند، خداوند او را می‌بیند. با وجود آنکه انسان در کارهایش مختار و مکلف است، ولی الزاما تنها اراده او در همه موارد پیاده نمی‌گردد، بلکه مشیت الهی در همه موارد ، هدایت بخش رویدادهای جهان است.
● آیا همیشه اراده انسان حاکم بر امور است؟
انسان باید به این واقعیت توجه داشته باشد و در صورت عدم انجام آرزوها ، تمایلات و نقشه‌هایش ، دچار اضطراب و افسردگی نگردد. زیرا در مجموع ، کارها بر اساس نظر خداوند که تقدیر الهی نامیده می‌شود انجام می‌گردند. با توجه به این موضوع ، انسان همواره باید مشیت و تقدیرات الهی را در نظر داشته باشد و اراده خود را قطعی نداند و بداند تصمیمات او در موقعی پیاده می‌شوند که خداوند تصویب نماید و او موظف است که پس از تصمیم‌گیری در هر کار ، به خداوند توکل نماید و بداند که خداوند او را کافی است و از هر کس دیگر بی‌نیاز می‌نماید.
نتایج پذیرش اصل نظارت خداوند بر اعمال انسان و دخالت او در امور
توجه به کنترل و مراقبت ممتد از انسان ، موجب دقت در وضع خود و جلوگیری از اعمال ضد اجتماعی می‌گردد.
تلقی اعمال انسان و کارهای او به عنوان آزمایش ، می‌تواند فرد را ضمن کنترل اعمال خود ، به فعالیت‌های مفید بیشتری وادار نماید.
حوادث ، بلایا و مصیبت‌های مختلف را می‌توان توجیه نمود و فرد را به این واقیعت آگاه کرد که این حوادث تنها با اراده خداوند به وقوع پیوسته‌اند و در صورت صبر و شکیبایی ، پاداش غیر قابل تصور دریافت خواهد نمود و وسیله‌ای برای از بین بردن نتیجه گناهان او خواهد بود.
توجه به اراده خداوند و این واقعیت که نقشه‌های انسان ، صد در صد پیاده نخواهند شد، در صورت مواجه شدن با شکست ، موجب آرامش خاطر و جلوگیری از حالت اضطراب ، و حالات تهاجمی ، خودکشی و... خواهد گردید.
از طریق ایجاد توکل و پذیرش وکالت و سرپرستی خداوند در امور ، می‌توان فرد را نسبت به داشتن حامی و پشتیبانی قوی توجه داد.
آیا صرف پذیرش دخالت خداوند در امور برای رسیدن انسان به هدف کافی است؟
با داشتن چنین برداشتی عدم موفقیت ظاهری می‌تواند وسیله‌ای برای خیر و پیشرفت‌های دیگر او باشد و حتی در صورت کشته شدن در راه انجام وظیفه الهی ، هیچ گاه شکستی نخواهد داشت. البته باید توجه داشت که این برداشت در صورتی صحیح است که فرد در مسیر رشد ، حرکت و به مقتضای آن ، عمل نماید و نباید به صورت سرپوشی برای پوشانیدن اعمال و سهل انگاری او مورد استفاده قرار گیرد.
منبع : شبکه رشد


همچنین مشاهده کنید