پدیده‌های توصیف‌ناپذیر جهان

علم می‌تواند انرژی را مهار کرده، انسان را به پرواز در آورده، بیماران را شفا داده و بسیاری از ریزه‌کاری‌های جهان هستی را توضیح دهد. اما با وجود اطلاع کافی از بسیاری از نیروهای شگفت‌انگیز و سودمند در جهان نمی‌تواند توضیحی برای همه چیز بیابد.
به‌عنوان نمونه شاید دانشمندان هرگز درباره آغاز جهان به پاسخ صحیحی نرسند این ناتوانی در توصیف و توضیح پدیده‌های ماوراءطبیعی نیز صدق می‌کند.
با وجود این‌که علم می‌تواند دلیل بسیاری از پدیده‌های عجیب را بیابد، اما هنوز معماهای بسیاری برای حل شدن وجود دارند. بعضی از این معماها تنها به دلیل نبودن اطلاعات کافی به نتیجه قطعی نرسیده‌اند و ممکن است همان‌طور که بسیاری از مجهولات مانند دلیل بیماری‌ها، روزی کشف و شناخته شد، این موارد نیز روزی به‌طور کامل درک و شناخته شوند.
● اتصال بدن ـ ذهن
به تازگی دانش پزشکی موفق به درک ابتدائی از روش‌های نفوذ ذهن بر بدن شده است. برای مثال می‌توان به تأثیر دارونماها یا داروهای مریض راضی کن و بی‌اثری که اتفاقاً در بسیاری موارد موجب شفای بیمار هم می‌شوند، اشاره کرد.
این پدیده نشان می‌دهد که افرادی وجود دارند که تنها با اعتماد به این که داروئی مؤثر است، احساس سلامتی کرده یا عوارض بیماری آنها برطرف می‌شود. نمونه مشابه این خود درمانگری بدن از طریق تأثیرات ذهنی مثبت مانند دعا، نیز وجود دارد. توانائی بدن در درمان خود با استفاده از روش‌هائی که بسیار دورتر از توانائی دریافت ماست، همواره موضوعی بسیار شگفت‌انگیزتر از دستاوردهای مدرن پزشکی بوده است.
● قدرت‌های روانی و پیش‌بینی
قدرت‌های روانی و پیش‌بینی وقایع به‌خصوص به این علت که اعتقاد به وجود آنها بسیار گسترده است، در میان ۱۰ پدیده برتر توجیه نشده قرار دارند، بسیاری از مردم عقیده دارند که شهود یا درک مستقیم، نوعی قدرت روانی و روش دسترسی به اطلاعات محرمانه یا خاص درباره جهان و آینده است.
محققان افرادی را که مدعی داشتن نیروهای روحی خاص بوده‌اند مورد آزمایش قرار داده‌اند و با این‌که نتیجه آنها تحت شرایط علمی کنترل شده، منفی یا مبهم از کار درآمده است، اما باز هم عده‌ای از همین دانشمندان عقیده دارند که نیروی روانی قابل آزمون نیست و در حضور افراد شکاک یا دانشمندان عمل نمی‌کند. اگر این گفته حقیقت داشته باشد، علم هرگز نخواهد توانست وجود نیروهای روانی و حس ششم را تأیید یا انکار کند.
● اشیای پرنده ناشناخته یا UFO
در این‌که اشیای پرنده ناشناخته وجود دارند، شکی نیست. افراد زیادی اجرام پرنده‌ای شامل انواع هواپیما تا شهاب‌سنگ را در آسمان دیده‌اند که در تشخیص آن ناتوان مانده‌اند. اما این‌که در میان این موارد متعدد، فضاپیماهائی از سیارات بیگانه نیز بوده یا خیر، مطلب دیگری است.
اصولاً با توجه به فاصله توصیف نشدنی و کوششی که برای رسیدن موجوداتی از آن سوی کیهان به کره زمین لازم است، چنین داستانی غیرقابل باور به نظر می رسد. با وجود تحقیقات دقیق هنوز هم وقایع مربوط به اجرام ناشناخته، ناشناخته باقی مانده‌اند.
● تجربیات نزدیک به مرگ و زندگی پس از مرگ
کسانی که یک مرتبه تا مرز مرگ پیش رفته‌اند از تجربیات مشابه و مرموزی سخن می‌گویند. ورود به یک تونل و نوری فراگیر، دیدار با عزیزان در گذشته، حس آرامش و مانند آنها از آن جمله‌اند و می‌توان آن را اشاره یا به حیات پس از مرگ دانست. این تجربیات هر چند بسیار عمیق هستند اما هنوز کسی با یک مدرک یا توضیحی قابل تصدیق از گور خارج نشده است.
افراد شکاک چنین عنوان می‌کنند که این تجربیات نتیجه توهمات طبیعی و قابل پیش‌بینی یک مغز آسیب دیده است. با این حال هیچ راهی برای یافتن پاسخی قاطع به چگونگی تجربه نزدیک به مرگ و یا این‌که آیا این‌ها واقعاً تجسم طرف دیگر زندگی هستند یا خیر، وجود ندارد.
● تداعی یا آشناپنداری
تداعی یا آشناپنداری توصیف حس واضح گیج کننده و اسرارآمیزی است که در زمان وقوع رشته اتفاقاتی ایجاد می‌شود و شخص تصور می‌کند که این وقایع را قبلاً دیده یا تجربه کرده است. برای مثال خانمی برای اولین‌بار به کشوری رفته و وارد ساختمانی می‌شود اما کل دکوراسیون محل و اتفاقات جاری در آن برایش به شکلی ترسناک آشنا هستند.
عده‌ای پدیده تداعی را به تجربیات روانی یا نظری کوتاه و ناخواسته به زندگی‌های گذشته منتسب می دانند. هر چند در این مورد نیز علم روان‌شناسی تا حدودی موفق به ارائه توضیحاتی واقع‌گرایانه شده است، اما دلیل و ماهیت این پدیده هم چنان یک راز باقی مانده است.
● ناپدید شدن اسرارآمیز
افراد به دلایل مختلفی ناپدید می‌شوند. عده‌ای از محل دائمی خود فرار می‌کنند و عده‌ای در تصادفات از بین می‌روند، تعدادی ربوده و یا کشته می‌شوند، اما بیشتر این افراد دیر یا زود پیدا می‌شوند.
اما تعدادی مورد ناپدید شدن اسرارآمیز وجود دارد که از جمله آنها می‌توان به سرنشینان "ماری سلست" marie celeste، کشتی متروکی که در سال ۱۸۷۲ در سواحل پرتغال یافت شد و تاکنون دلیل ترک خدمه و سرنوشت افراد آن مشخص نشده است.
"آملیا ارمارت" متولد ۱۸۹۷ خلبان زن آمریکائی که در طی پرواز دور دنیا در سال ۱۹۳۷ همراه با هواپیمای خود ناپدید شد و "ناتالی هالووی" دانش آموز آمریکائی متولد ۱۹۸۲ که در طی تعطیلاتی در سال ۲۰۰۵ ناپدید شد، اشاره کرد.
افراد دیگری نیز وجود دارند که بدون هیچ نشانه‌ای ناپدید شده‌اند و هر‌گونه تحقیقات پلیسی در مورد آنها کارساز نبوده است.
● ارواح
از روح حاضر در نمایشنامه "هملت" شکسپیر گرفته تا واسطه‌ها و ارواح مردگان در بسیاری از فرهنگ‌ها و معتقدات جهان، ارواح حضوری طولانی داشته‌اند. افراد بسیاری ادعا دارند که تجسم سایه مانندی از افراد بیگانه یا عزیزان درگذشته خود را دیده‌اند هر چند گاه قاطع وجود ارواح نیز مانند شبحی محو و ناپایدار است، اما شاهدانی عینی وجود دارند که صادقانه ادعا می‌کنند ارواح را دیده، از آنها عکس گرفته و حتی با آنها گفت و گو کرده‌اند.
شکارچیان روح امیدوارند که روزی بتوانند دلیلی بر اثبات رابطه مردگان با زندگان و پاسخی نهائی برای این وقایع اسرارآمیز را به‌دست آورند.
● شهود یا درک مستقیم
همه ما در زمان‌هائی شهود را به شکل حسی که آن را در ساده‌ترین حالت دلشوره و در موارد دیگر حس ششم می‌نامیم، تجربه کرده‌ایم، البته دلشوره معمولاً نادرست از آب در می‌آید تا به حال چند مرتبه در طی یک سفر هوائی، دلشوره داشته و از سقوط هواپیما مطمئن بوده‌اید؟
اما در مواردی هم اشتباه نیست. روان‌شناسان چنین توضیح می‌دهند که افراد به‌طور ناخودآگاه اطلاعاتی را درباره جهان اطراف خود کسب می‌کنند و در مواقعی چنین به نظر می رسد که آنها این اطلاعات را خود به خود می‌دانسته یا نمی‌دانند از کجا یا چرا به آن دست یافته اند. اما اثبات و مطالعه موارد شهود یا حس ششم کاری مشکل است و روان‌شناسی می‌تواند تنها بخشی از آن را توضیح دهد.

رزیتا شاهرخ
منبع: science

منبع : مجله موفقیت