شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
جاده خاموش است
جاده خاموش ست، هر گوشهای شب، هست در جنگل.
تیرگی صبح از پیاش تازان
رخنهای بیهوده میجوید.
یک نفر پوشیده در کنجی
با رفیق اش قصه پوشیده میگوید.
بر در شهر آمد آخر کاروان ما ز راه دور - میگوید-
با لقای کاروان ما، چنان کآرایش پاکیزهای هر لحظه میآراست.
مردمان شهر را فریاد بر میخاست.
آنکه او این قصهاش در گوش، اما
خاسته افسرده وار از جا،
شهر را نام و نشان هر لحظه میجوید.
و به او افسرده میگوید:
«مثل این که سالها بودم در آن شهر نهان مأوا»
مثل این که یک زمان در کوچهای از کوچههای او
داشتم یاری موافق، شاد بودم با لقای او.
جاده خاموش ست، هر گوشهای شب، هست در جنگل.
تیرگی صبح از پیاش تازان
رخنه میجوید.
یک نفر پوشیده بنشسته
با رفیق اش قصه پوشیده میگوید.
نیما یوشیج
منبع : روزنامه اطلاعات
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سیل سلامت قتل کنکور تهران سردار رادان سازمان سنجش آتش سوزی شهرداری تهران پلیس اصفهان زنان
قیمت دلار دلار سایپا خودرو قیمت خودرو تورم قیمت طلا بازار خودرو ارز مسکن بانک مرکزی ایران خودرو
کیومرث پوراحمد خودکشی تلویزیون سینمای ایران فیلم ترانه علیدوستی سریال گردشگری موسیقی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین حماس طالبان اوکراین ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور بارسلونا باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل الماس همراه اول ناسا فیلترینگ
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن آلزایمر زوال عقل