یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


درآمدی بر پیشینه پیشگیری از مصرف مواد مخدر


درآمدی بر پیشینه پیشگیری از مصرف مواد مخدر
جامعه انسانی در طول دو سده اخیر تغییرات متنوع و فراوانی داشته است. در حالی که اگر بتوان به تاریخ ، انسان و پیشرفت ، نگاهی بیرونی انداخت ، شاهد سیر حرکت و پیشرفت انسان با شیب بسیار ملایمی به سوی جلو خواهیم بود. در طول این مدت بر خلاف سده های پیشین ، در مسیر حرکت انسان جهش های بسیاری رخ داده است ، چندان که می توان با تساهل گفت بعد از هر جنبش ، در دنیایی به کلی نو شده زندگی می کنیم.
در این حال و هوا ، نحوه زیست انسانی در وجوه مختلف آن از جمله اقتصادی ، سیاسی ، عقیدتی و .... به کلی دستخوش تحولات بنیادین شده است. بعضی از متفکران به واسطه دگرگونی های لایه های زیرین جامعه و تاثیرات آن بر لایه های زبرین که به ویژه در قرن بیستم شاهدش بوده ایم. نام های مختلفی بر این قرن نهاده اند که از جمله مهم ترین آنها می توان به عصر اضطراب ، عصر عصیان و طغیان اشاره نمود.
مواد مخدر آن چنان که امروزه به عنوان ماده ممنوعه مطرح می باشند در گذشته نبوده است و طیف وسیع و متنوع افراد استقبال کننده از این مواد هرگز جز در دوره کنونی وجود نداشته است.
شاید بتوان امروزه دلایل بسیاری از زبان مبتلایان به این مواد بیان نمود که توجیه عمل ناصواب آنها باشد که به نظر می رسد مهم ترین این دلایل حجم گسترده فشارهای عصبی و روانی ناشی از زندگی فردی و اجتماعی در روزگار کنونی است.
امروزه پدیده مواد مخدر از جمله بزرگ ترین بحران های فراگیر جهانی محسوب می شود که توان آسیب زائی فراوانی در عرصه های مختلف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی دارد.
این بلیه شوم که از زمان بحرانی شدن آن ، در ایران بیش از ربع قرن می گذرد در دو دهه اخیر امکانات فراوانی از نظام جمهوری اسلامی ایران مستهلک نموده است.
در تمام دوران مبارزه با این پدیده ویرانگر ، مقابله فیزیکی و سخت افزارانه از جایگاه برتری برخوردار بوده و تاکنون فارغ از هرگونه آسیب شناسی ، این روند همچنان تداوم یافته است.
بر اساس آسیب شناسی های مختلف صورت گرفته توسط اداره کل فرهنگی و پیشگیری دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر ، در طول سه سال گذشته به تدریج تغییر آرامی در جهت گیری های کلان ستاد مبارزه با مواد مخدر از مبارزه ای صرفاً فیزیکی و سخت افزارانه با مواد مخدر به مبارزه ای فرهنگی و پیشگیرانه صورت گرفته است.
( بر اساس اطلاعات موجود این اقدام یعنی تغییر نگرش از مبارزه فیزیکی و سخت افزاری به مبارزه فرهنگ و نرم افزاری در کشورهای توسعه یافته از ۳۵ سال قبل آغاز شده که نتایج بسیار مطلوبی برای مصون سازی گروه های مختلف هدف در بر داشته است.)
مهم ترین دلایل این تغییر رویکرد در جهت گیری کلان کشور را می توان به شرح ذیل برشمرد :
۱) مصون سازی و حفظ سلامت شهروندان از وظایف اصلی حاکمیت محسوب می شود:
مفهوم محوری در برنامه پیشگیری اولیه از مصرف مواد مخدر ، حفظ افراد مختلف جامعه و مصون ماندن آنان در مقابل تهدیدات و آسیب های ناشی از مواد مخدر با اصلاح روشها و مهندسی مجدد اجتماعی و فرهنگی و ایجاد تحول وسیع و پردامنه در راستای فرهنگ سازی عمومی است. در این بعد مهم ، ارتقای سلامت و تلاش در جهت توسعه شبکه سلامت جامعه از مهم ترین مولفه ها محسوب می گردد.
۲) اقدامات مقابله ی صرف چندان نتیجه بخش نبوده است:
سیستم قاچاق مواد مخدر همچون هشت پائی است که در صورت قطع هر یک از پاهای آن ، خود به بازتولید وبازسازی عضو قطع شده می پردازد. در طول سالیان درازی که اصلی ترین شیوه مبارزه با این مواد ، مقابله ای سخت افزارانه و فیزیکی بوده است ؛ هیچ نمونه ای را نمی توان سراغ جست که این شیوه به تنهایی موفق عمل نموده باشد.
۳) متنوع بودن سیستم قاچاق:
به واسطه این که سیستم قاچاق مواد مخدر یک سیستم شدیداً منضبط غیر دولتی است و متحمل هیچ نوع بروکراسی دست و پاگیری نیست ، لذا از قابلیت انطباق بسیار بالائی بهره می برد و توانائی آن را دارد تا خود را با شرایط مکانی زمانی مختلف سازگار کند. همین امر زمینه را فراهم می کند که برخوردهای انتظامی امنیتی و مقابله ای به تنهایی برای مهار و کنترل اعتیاد و مواد مخدر در جامعه کافی نباشد.
۴) اثر بخشی اقدامات پیشگیرانه:
با توجه به مشکلات فراروی مبارزه فیزیکی و سخت افزارانه با مواد مخدر ، به نظر می رسد فراهم آوری زمینه هایی جهت عدم دسترسی مطلق شهروندان به مواد مخدر ، امکان وقوع خارجی ندارد و در هر صورت روزنه هایی جهت ورود و عرضه مواد مخدر همواره یافت می شود و از دیگر سو ، آنکه نتایج مثبتی که از اقدامات و فعالیت های پیشگیرانه به ویژه در کشورهای دیگر به دست آمده ، ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که اقدامات پیشگیرانه تنها راهکاری است که حتی در صورت وجود مواد و دسترسی آزادنه به آن ، فرد را از درغلتیدن به این ورطه می تواند برحذر دارد. به عبارتی می توان در فضائی که باران می بارد از خیس شدن افراد جلوگیری کرد.
۵) علمی شدن مبارزه:
با توجه به پیشرفت روزافزون جهان و افزودن شدن نقش علم در زندگی آدمیان هیچ عرصه ای نیست که خالی از تاثیرگذاری های علم بوده باشد. موضوع مبارزه با مواد مخدر نیز فارغ از این تاثیر پذیری نیست. بر اساس پژوهش های فراوانی که در رابطه با مقوله مهم مبارزه با مواد مخدر صورت پذیرفته - و چه اندک است تحقیقات بنیادی و راهبردی در ایران – نتایج به دست آمده نشان دهنده تاثیر فراوان فعالیت های پیشگیرانه ( البته از نوع علمی – تخصصی و نه سنتی) بر عدم اقبال و گرایش افراد به مصرف مواد مخدر است.
۶ ) استفاده از کلیه امکانات و ظرفیت ها:
عمده فعالیت های صورت گرفته حول موضوع مواد مخدر ، تا قبل از این بر عهده نهادهای امنیتی انتظامی و قضائی بوده و سهم ناچیز و بسیار اندکی از اقدامات به سایر دستگاهها به ویژه فرهنگی به فعالیت های مبارزه با مواد مخدر اختصاص می یافت . بدین ترتیب از توانائی و امکانات نهادهای فرهنگی استفاده مناسب و بهینه ای در این امر سرنوشت ساز صورت نمی گرفت . با تاکید بر مقوله پیشگیری از مصرف مواد مخدر ، دستگاههای فرهنگی نیز نقش شایان توجهی ایفا خواهند نمود و بر جایگاه شایسته خویش مستقر خواهند شد.
۷) فراگیر شدن و گستره وسیع تغییر الگوی مصرف:
مصرف مواد مخدر هرگز به غیر از دوره کنونی ، فراگیر و توده وار نبوده است و تنها در دوره کنونی است که همگان امکان تهیه و مصرف این مواد را دارند. بر این اساس باید شیوه هایی در مبارزه مورد توجه قرار گیرد که توان مقابله با گستردگی و فراگیری و تغییر الگوی مصرف راداشته باشد.
۸) نگاه ناظر به آینده:
با توجه به اینکه ، نمی توان همواره افراد را در مراقبت کامل دیگران قرار داد تا در جهت آلودگی گام برندارند ، شایسته است آنها را آنچنان توانمند نمود تا در صورت نبود هیچ گونه مراقبی و در عین حال وجود مواد مخدر ، افراد بتوانند از این امر جلوگیری کنند.
با توجه به دلایل فوق و دلایل متعدد دیگر باید افزود استراتژی پیشگیری اولیه از مصرف مواد مخدر به عنوان استراتژی برتر و موثرترین روش کاهش اعتیاد در جامعه کنونی ایران برگزیده شده است. فعالیتهای پیشگیرانه که تقریباً از سه سال پیش بصورت منسجم و با برنامه محوری به عنوان محوری ترین اقدام مبارزه با مواد مخدر برگزیده شده در چهار محور ذیل تداوم یافته است:
۱) خانواده
با توجه به اینکه خانواده دیرپاترین و خردترین نهاد اجتماعی است ظرف ۲۵ سال گذشته به تدریج از کارکرد اصلی خود دور مانده است. یکی از این کارکردهای اصلی آموزش کودکان و نوجوانان و تلاش در جهت اجتماع پذیر نمودن هرچه بیشتر آنهاست. برنامه های پیشگیرانه بر آن است با یادآوری و آشنائی خانواده ها با نقش خود در رابطه با اقدامات پیشگیرانه ، گام های بنیادین در این زمینه بردارد.
۲) محیط های آموزشی ( از پیش دبستانی تا آموزش عالی )
آموزش در افزایش دانش و تغییر نگرش منتهی به تغییررفتار نقش فراوانی دارد. آموزش رسمی در این میان از جایگاه ارزشمند و پراهمیتی برخوردار است. برنامه ریزان پیشگیری برآن هستند با برنامه های مدون و تعریف شده برای کودکان ، نوجوانان و جوانان از مرحله پیش دبستانی تا پایان دوره آموزش عالی از پتانسیل آموزش رسمی در جهت اهداف پیشگیرانه نهایت استفاده صورت گیرد.
۳) محیط های کار
محیط های کار ( اداری ، تولیدی و نظامی ) از جمله نقاط آسیب زائی هستند که درصورت ورود مواد مخدر به این محیط ها ، به آسانی شاهد شیوع مصرف این مواد در این نقاط خواهیم بود.اجرای برنامه های پیشگیرانه در محیط های کار از جمله اقداماتی است که می تواند منافع بسیاری را از حیث فردی ، اجتماعی و ملی نصیب نظام مقدس جمهوری اسلامی نماید. بر این اساس اداره کل فرهنگی و پیشگیری دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر با همکاری سازمان بهزیستی ، نسبت به تدوین طرح جامع پیشگیری از مصرف مواد مخدر ، منطبق بر قوانین و مقررات اداری و استخدامی و نیز نظامی کشور اقدام نموده است. این طرح که مشتمل بر تعریف مساله و ضرورت طرح ، اهداف کلی و اختصاصی طرح ، بررسی سابقه و ادبیات موضوع از لحاظ نظری و تجربی ، روشها ، موضوع و محتوای آموزش ، شیوه اجرای طرح و تطبیق آن با مقررات اداری و استخدامی و نظامی کشور ، موارد مشمول و مدت اجرای این طرح ، هزینه طرح ، سازمانهای دخیل در اجرای طرح و شرح وظایف آنها ، نتایج مورد انتظار و ارزشیابی طرح می باشد، در صدد است با پیش بینی همه گیر نمودن کارگاههای پیشگیری از مصرف مواد مخدر در محیط های اداری ، تولیدی و نظامی کشور نسبت به افزایش آگاهی منجر به تغییر رفتار کارکنان دولت اقدام نماید.(قابل ذکر است این طرح از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برای اجرابه تمامی مراکز دولتی ابلاغ خواهد شد.)
۴) محله ها
از جمله اقدامات تاثیر گذار در رابطه با برنامه های پیشگیرانه ، زنجیروار بودن این اقدامات و مداومت آن است. با توجه به پوشش محیط خانواده ، محیط های آموزشی و محیط های کاری ، از طریق برنامه های پیشگیرانه ، محله های ازجمله نقاطی است که با تحت پوشش قرار دادن آن ، سراسر سپهر زندگی یک انسان تحت پوشش برنامه های پیشگیرانه قرار خواهد گرفت.
جملگی فعالیت های در محیط های فوق الذکر از طریق پنج فرآیند آموزش ، آگاه سازی ، اطلاع رسانی ، توسعه و تقویت فعالیت های جایگزین و مشاوره صورت می پذیرد.این فرآیندهای پنج گانه در هر برنامه متناسب با ویژگی های جمعیت گروه هدف و منطقه ای که برنامه می خواهد در آنجا اجرا شود ، متفاوت است.
- در طول سه سال گذشته (۱۳۸۱ الی ۱۳۸۳) اقدامت فراوانی در رابطه با تحقق برنامه های پیشگیرانه از طریق سیاست گذاری ، برنامه ریزی ، هماهنگی ، توزیع منابع مالی ، نظارت –کنترل و ارزیابی توسط اداره کل فرهنگی و پیشگیری دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر با بهره گیری از کلیه منابع ، امکانات و کمک و مشارکت دستگاههای فرهنگی عضو و مرتبط با ستاد شامل : سازمان بهزیستی ، سازمان صدا و سیما ، سازمان تربیت بدنی ، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ، سازمان تبلیغات اسلامی ، وزارت آموزش و پرورش ، نیروی مقاومت بسیج ، وزارت علوم و تحقیقات و فنآوری ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، کمیته امداد امام خمینی ، سازمان زندانها و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بصورت نظام مند و منسجم صورت گرفته است که انشاء ا... شاهد نتایج ثمربخش آن در آینده نه چندان دور خواهیم بود. فرصت را مغتنم شمرده ضمن تقدیر و تشکر از کلیه مسوولین دستگاههای فرهنگی و پیشگیری عضو ومرتبط با ستاد ، امید می رود اینگونه اقدمات مرضی خداوند متعال واقع و در سالم نگه داشتن جامعه موثر واقع افتد.
- آنچه را که در این اثر می خوانید آسیب شناسی امر مبارزه ، خلاصه اهم فعالیتها و اقدمات پیشگیری صورت پذیرفته طی سه ساله اخیر و ... می باشد.
● آسیب‌شناسی امر مبارزه فرهنگی و پیشگیری طی دودهه گذشته
با نگاهی واقع نگرانه و تاریخی به مسأله اعتیاد و مصرف آن درخواهیم یافت، مصرف و خرید و فروش این مواد افیونی از قرن ها پیش وجود داشته و تا دوران کنونی نیز امتداد یافته است.
امروزه کمتر کشوری را میتوان یافت که این اهریمن به انحاء گوناگون گریبانش را نگرفته باشد. هر کشوری به طریقی با این معضل فراگیر و جهانی دست در دست و درحال زور آزمایی است. بطوریکه هم اکنون بحران اعتیاد، مصرف مواد مخدر و خرید و فروش آن در ردیف چهار معضل برجسته همه عالمیان در تمام نقاط، بر شمرده می‌شود.
ایران نیز کم و بیش در طول یک قرن گذشته با این بحران خانمانسوز رویارو بوده است. بطوریکه در طی سالیان دراز گذشته این مشکل بطور نسبتاً آشکاری در تمام اجزاء زندگی ایرانی هویدا بوده و رخ نمایانده است. بر همین اساس با توجه به شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دوران معاصر ایران، نحوه مواجه با این معضل را پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ۳ دوره زمانی متفاوت تقسیم می‌کنیم:
۱ ) سالهای ۶۷ ـ ۵۷
۲ ) سالهای ۷۶ ـ ۶۷
۳ ) سالهای ۸۰ ـ ۷۶
این دوره‌های سه گانه هر کدام برای خود، شاخص ‌ها و شرایط متفاوتی دارند که از همدیگر متمایز می شوند. در این بررسی و کنکاش برآنیم نخست به کالبد شکافی هر کدام از دوره‌های سه گانه پرداخته و سپس بر اساس آسیب‌شناسی بدست آمده، به تشریح فعالیتها در سال‌های ۱۳۸۱، ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ بعنوان سالهای پایلوت برنامه‌ها پرداخته و در پایان به ارائه افق ده ساله ۱۳۹۴ ـ ۱۳۸۴ خواهیم پرداخت.
سالهای ۱۳۶۷ ـ ۱۳۵۷
این دهه که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز می شود ، فرصت بسیار مغتنمی برای مقابله با این پدیده برای مسئولین ارشد نظام فراهم نموده تا بتوانند بصورت ریشه‌ای با این پدیده مواجه کنند و بطور قابل توجهی به مهار آن بپردازند. اما رخدادهای سالهای آغازین انقلاب و ۸ سال جنگ تحمیلی این فرصت مناسب را از مسئولین نظام گرفت.
در سالهای آغازین این دوره بواسطه حال و هوای انقلابی و شدیداً مذهبی مردم، نگاه جامعه به مواد مخدر منفی و بدبینانه بود. اما در سالهای پایانی این دوره به تدریج به جایی رسیدیم که دیگر فاقد شرایط اولیه بوده و بایستی نگاه جدی به این مقوله داشته باشیم.
▪ ساختار:
در طول این سالها، هیچ گونه ساختار مدونی در دستگاهها و سازمانهای دولتی برای این کار تعریف نشده بود و امر پیشگیری درنهادهای دولتی چنان مغفول ماند که در صورت بروز مشکلی در این زمینه در دستگاههای دولتی، با نگرشهای متفاوتی نسبت به آن مشکل برخورد صورت می‌گرفت.
▪ نهاد متولی:
در این دهه نهادی مشخص و ویژه، بصورت نظام‌مند متولی امر کاهش تقاضای مواد مخدر (پیشگیری اولیه) نبود و دستگاههای مختلف هر کدام تابعی از اندیشه و نگره مدیران خویش به امر مبارزه (در هر دو جهت آن) اهتمام می‌ورزیدند و گرنه دستگاهی که به نحو تخصصی به سیاستگزاری پرداخته و نقش ‌هادی و هماهنگ کننده داشته باشد، وجود نداشت.
▪ قوانین :
با توجه به پیروزی انقلاب و مشکلات تبعی آن، فرصت اندکی برای بازنگری قوانین به نحو کلی فراهم شد چنان که قوانین بسیاری، بسان زمان پیشین باقی ماند. از جمله قوانینی که تغییر اندکی یافت قوانین مبارزه با مواد مخدر بود ـ البته قسمتی از آن نیز به علل گوناگون از حیز انتفاع ساقط شد ـ و همین امر خلاء بزرگی بوجود آورد که اخلال فراوانی در کارها در پی داشت. نکته قابل بیان و شایان اهمیت در این قوانین ، رویکرد مقابله‌ای آنهاست و عملاً هیچ گونه رفتار پیشگیرانه فرهنگی برای توانمندسازی افراد در این قوانین پیش بینی نشده بود.
▪ ارزیابی:
نوع عملکرد و نقاط ضعف موجود در این دوران (ساختار ـ نهاد متولی و قوانین مورد نیاز) اثرات سوئی به شرح ذیل در پی داشت:
۱ ) سیستم اعتیاد قویتر شد:
با توجه به اینکه سیستم و نظام اعتیاد، سیستم پویا، فعال و زنده می‌باشد، هر لحظه غفلت از آن خسارات جبران ناپذیری در پی‌داشت. این سیستم هوشمند همواره درحال باز تولید خویش و نو شدن است. اگر زمانی به هر علتی عقب ماندگی‌ای در مبارزه با آن شکل بگیرد این عقب ماندگی بصورت تصاعد هندسی بالا رفته و هر روز فاصله ما به عنوان مبارزه کننده با آن افزون خواهد شد.
۲ ) عزم ملی خاموش شد:
با سکوتی که در سه عرصه ساختار، نهاد متولی و قوانین بر صحنه مبارزه با مواد مخدر حاکم شد، عزم ملی در این زمینه به آرامی جای خالی کرده و موارد فراوان دیگر بر جای آن نشسته است . بطوریکه مبارزه با مواد مخدر نه تنها دیگر از دغدغه‌های اصلی نبود، بلکه همچنان به روز جهانی مبارزه با مواد مخدر منحصر گردید. از دست رفتن عزم ملی همچنان که خود معلول فقدان ساختار، نهاد متولی و قوانین است، عاملی در جهت بازتولید و بازپرورش آنها نیز محسوب می‌شود.
۳ ) ملت تبدیل به تماشاچیان صحنه بازی مواد مخدر می شوند:
در این دوران مردم جامعه بیش از هر چیز احساس نمودند که :
الف )امر مبارزه با مواد مخدر امری مقابله‌ای و انتظامی ـ امنیتی است پس بدین جهت از دسترس آنها دور است.
ب ) مردم احساس کردند که این کار فقط مخصوص دولت است و نهادهای مدنی از گردونه مسئولیت و فعالیت مبرا هستند و یا به عبارت دیگر مردمان جامعه را در این عرصه توان ورود نیست.
جملگی این عوامل زمینه آن را فراهم نمود که مبارزه با مواد مخدر فقط به دولت منحصر شده و هزینه (مادی و معنوی) اصلی آن را نیز دولت متقبل شود.
۴ )سرازیر شدن بودجه به سمت اقدامات مقابله ای :
در این دوره با توجه به روشن نبودن سیاستهای مبارزه بویژه سیاستهای پیشگیرانه و فاقد متولی بودن اقدامات پیشگیرانه، کلیت بودجه به سمت اقدامات مقابله‌ای رانش می‌کرد، چرا که نهادهای متولی اقدامات مقابله‌ای، از نظم و سامان بیشتری برخوردار بوده، ضمن آنکه اقدامات مقابله‌ای، از اثربخشی سریعتری بهره می‌بردند. در این زمان مظلومیت اقدامات پیشگیرانه و نهادهای متولی آن بیشتر شده و یکسره مبارزه در مقابله با عرضه خلاصه می‌شد. در نتیجه‌ی موارد فوق، به نحو نسبتاً بارزی می‌توان افزود در این دوره شاهد غفلت همه جانبه‌ای در امور پیشگیرانه و نهادهای متولی آن بوده‌ایم.
ـ سالهای ۷۶ ـ ۶۷
تمامی اتفاقات روی داده در دوره پیشین، در این دوره نیز تکرار شد. با این تفاوت که از ابعاد وسیع‌تری برخوردار گشته بود. در این دوره تشدید قانون مقابله‌ای، فقدان قوانین مرتبط با کاهش تقاضا و غفلت از ابعاد پیشگیرانه، به نحو پررنگ‌تری نمایان شد. و مبارزه تقریباً تمامی بسوی مبارزه سخت‌افزاری پیش‌رفت.
این دوران، دورانی است که شاهد افزایش سرعت اقدامات سیستم اعتیاد هستیم. مسائل اجتماعی نظیر مهاجرتها، عوارض ناشی از جنگ، افزایش تقاضای اشتغال و کسب درآمد، کمبود مواد غذایی، تبعیض و ... مردم را به شگفت زدگی وا داشت. همان طور که در بخش پیشین بیان شد مردم دیگر علاوه بر تماشاچی بودن، حالت شگفت زدگی و بهت و حیرت داشتند و چنین می‌پنداشتند که دیگر کاری نمی‌توان کرد.
ـ سالهای ۸۰ ـ ۷۶
در این سالها کلیت نظام به این نتیجه رسید که در رابطه با امور پیشگیرانه باید چاره‌ای اندیشید و اقدامی انجام داد. در همین راستا اقدامات زیر سامان یافت:
▪ تصویب آیین نامه پیشگیری:
این آیین نامه که ناظر به مصوبات جلسات ۶۲ ـ ۶۰ ستاد می‌باشد در جلسه ۶۳ ستاد به تصویب رسیده است.
این آئین‌نامه مشتمل بر یک مقدمه و ۱۴ ماده می‌باشد که به تعیین خط مشی‌ها و وظایف دستگاههای مرتبط با ستاد می پردازد.
در طول دو دوره ذکر شده گذشته تا کنون سابقه نداشته است که آیین‌نامه‌ای صرفاً با موضوع پیشگیری به تصویب برسد و شأنیت کاربردی و عملیاتی پیدا نماید.
این اقدام، قدم مثبتی در مسیر آینده برنامه‌های پیشگیرانه محسوب شده و از این پس اقدامات پیشگیرانه از جایگاه نسبتاً قانونی برخوردار گردید.
دیگر آنکه تصویب این آئین نامه نخستین و مهمترین قدم بسوی تشکیل ساختار محسوب می‌شود. از این زمان به بعد است که می‌توان انتظار داشت دستگاهها و سازمانها بر اساس وظایف تعیین شده برای آنها در این آئین نامه، به تغییر و تأسیس ساختار مناسب برای پاسخگویی به انتظارات رشد یافته در آئین نامه بپردازند.
نکته شایان توجه در این آئین نامه، جامع نبودن آن بود که سبب گردید فعالیتهای غیر‌هدفمند، بخشی و موازی شکل گرفته و عدم پیوستگی و انتظام را در پی‌داشته باشد.
▪ ارزیابی:
۱ ) درست است که در این دوره شاهد تشکیل با نظم و ترتیب جلسات ستاد عالی مبارزه با مواد مخدر بوده‌ایم ولی عمده فعالیتهای کاهش تقاضا (با رویکرد پیشگیری اولیه از مصرف موادمخدر) دراین دوره محدود به تعیین موضوعات مرتبط با امر کاهش تقاضا در دستور کار جلسات بوده و میتوان گفت خواسته متولیان نیز تحقق نیافت.. (بطوریکه از ۱۰۵ جلسه ستاد با ۶۳۳ مصوبه کمتر از ۱۰% مصوبات به امر پیشگیری اولیه از مصرف موادمخدر اختصاص یافته است).
۲ ) در این دوران اقدامات خاصی در راستای اهداف پیشگیرانه، توسط دستگاههای متولی اگر چه ناچیز صورت گرفته ولی از اثربخشی مطلوبی برخوردار نبوده و نتوانسته‌ایم نتایج مؤثر آن را در جامعه شاهد باشیم .
۳ ) در طی این سالها اقدامی از سوی دستگاههای مربوطه که ناظر بر نیاز سنجی خرده گروههای هدف باشد صورت نگرفته است و همان گونه که قبلاً ذکر شد، اگر اقدام خاصی هم صورت گرفته است بر اساس حدس و گمان، اثربخشی و ارزیابی آن سنجیده شده است.
۴ ) هیچ گونه ساختار مصوبی در دستگاهها شکل نگرفت تا بتوان بر اساس آن ساختار منضبط، به برنامه‌ریزی و تدوین خط مشی‌های دستگاهها همت گمارد.
۵ ) در طی این سالها با توجه به عدم ساختار مناسب، نخست آن که بودجه وارده در راه مبارزه پیشگیرانه با مواد مخدر در دستگاهها با توجه به حجم گسترده‌ای که این امر می‌طلبد ناچیز بوده و دیگر آنکه این بودجه ناچیز هم بعضاً نتوانسته است در جای مناسب و شایسته دراستانها و ... هزینه شود. و اکثراً صرف کارهایی با اثردهی نامطلوب شده است، و سوم، این که بودجه مزبور، در برخی از موارد از شفافیت لازم و کافی برخوردار نبوده و معلوم نشده است که در چه ردیف‌هایی از برنامه‌های پیشگیرانه بایستی هزینه شود و آیا اصولاً در ردیف‌های مورد نظر هزینه شده است یا خیر؟
سالهای ۱۳۸۱ ـ ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ (بعنوان سالهای پایلوت برنامه)
در طول سال‌های فوق، آن چه بیش از هر چیز در برنامه‌ها و اقدامات مبارزه با مواد مخدر شایان توجه و امعان نظر قرار گرفت، آسیب شناسی امر مبارزه بویژه فعالیتهای پیشگیرانه در طول سه دوره گذشته بوده که توسط اداره کل فرهنگی و پیشگیری دبیرخانه ستاد تحقق یافته است.
بر این اساس موارد بدست آمده به شرح ذیل به اجمال بیان می شود:
۱ ) طراحی ساختار مصوب:
بر اساس مصوبه مورخ ۱۶/۳/۱۳۸۰ جلسه ۳۰۸ شورای عالی امنیت ملی در هر دستگاه باید ساختاری مناسب با آن دستگاه (واحد ویژه اداری) جهت امور مبارزه طراحی شده و مقدمات اجرایی آن فراهم شود.
بر این اساس باید حداقل یک اداره کل در هر دستگاه درنظر گرفته شود تا بتواند نسبت به تحقق اهداف مورد نظر اقدام نماید. در همین راستا در کلیه دستگاههای فرهنگی و پیشگیری واحد ویژه با نام دفتر پیشگیری از مصرف موادمخدر تشکیل گردیده است.
۲ ) تفکیک شرح وظایف دستگاهها:
با توجه به آسیب‌شناسی صورت‌گرفته، آشکار شد که از سنوات گذشته شرح وظایف کامل، روشن و شفافی برای دستگاهها موجود نبوده و بودجه اندک اختصاص یافته گاه صرف کارهای موازی ‌شده است. بدین ترتیب به نظر رسید که تفکیک شرح وظایف دستگاهها و حرکت بر اساس این شرح وظیفه می تواند گام مثبتی در جهت نهادینه کردن وظایف دستگاهها باشد.
۳) تدوین برنامه ملی پیشنهادی راجع به پیشگیری:
یکی از نقاط ضعفی که همواره احساس می‌شد کمبود برنامه جامع ملی مبارزه با مواد مخدر (شامل فقدان سیاستهای کلان، راهبردهای ملی. فصل مدون در قانون مبارزه با موادمخدر و توجه در برنامه چهارم توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) در عرصه پیشگیری بود. بر این اساس استراتژی اصلی ستاد، پرداختن به مراتب چهارگانه موصوف در امر پیشگیری از مصرف موادمخدر گردید بطوریکه حجم مهمی از برنامه‌ها به موارد مزبور اختصاص یافت. بعبارتی برنامه جامع ملی، بسان ریسمانی گردید که دانه‌های تسبیح را به یکدیگر پیوند می دهد.
۴ ) فرهنگ سازی برای برنامه‌های آینده:
نوع تعامل با دستگاهها باید به گونه‌ای باشد که نگاه ناظر به آینده در آن از جایگاه شایسته‌ای برخوردار گردیده و در این جهت حرکت نماید که فرهنگ پیشگیرانه در موقعیت شایسته خویش نشسته و در آینده برنامه کانونی مبارزه با مواد مخدر محسوب شود.
۵ ) ترسیم فضای عمل پیشگیرانه:
تا قبل از این پنداشته می‌شد که ما بر اساس چه الگوی رفتاری باید رفتارهای پیشگیرانه خود را سامان بخشیم اما هم اکنون با احصاء عمل پیشگیرانه در قالبهای پنج‌گانه آموزش، اطلاع‌رسانی، آگاه‌سازی، تقویت فعالیتهای جایگزین و توسعه مراکز مشاوره جایگزین، این مشکل مرتفع شده است.
۶ ) افزایش بودجه کاهش تقاضا:
طی موارد بر شمرده فوق، اکثر بودجه مربوط به مبارزه با مواد مخدر طی دو دهه گذشته، صرف برنامه‌های مقابله‌ای و بعضاً درمانی شده و بودجه بسیار اندکی به بخش پیشگیری اولیه از مصرف موادمخدر اختصاص ‌یافته است.
با تلاشهای صورت پذیرفته و تغییر نگاه سخت‌افزاری به نرم‌افزاری چنین نتیجه گرفته شد که بایستی در جهت اثربخشی مطلوب برنامه‌ها، بودجه بخش مربوط به کاهش تقاضا افزون شود که در همین راستا
حدود ۴۰% بودجه مبارزه به امر کاهش تقاضا با رویکرد پیشگیری اولیه اختصاص ‌یافت.
۷ ) تأکید بر امر پیشگیری اولیه در بحث کاهش تقاضا:
در بند پیش افزایش بودجه بخش کاهش تقاضا بیان شد، اما در اینجا باید افزود که بخش کاهش تقاضا خود به دو قسمت کلی تقسیم می‌شود.
۱ ) بخش پیشگیری اولیه
۲) بخش پیشگیری ثانویه و ثالثیه
در بررسی‌های به عمل آمده همانگونه که ذکر شد بودجه اندک مربوط به کاهش تقاضا تا سال ۱۳۸۱ بیش از هر چیز به امر پیشگیری ثانویه و ثالثیه (امور درمان و بازتوانی) اختصاص می‌یافت که بر اساس اعلام دستگاههای مسئول نیز نتیجه چندان مطلوب و رضایت بخش هم در پی نداشته است. با این وصف بر اساس تصمیم شایسته‌ای مقرر گردید بخش عمده‌ای از بودجه‌ای که به کاهش تقاضا اختصاص می‌یابد به بخش پیشگیری اولیه تخصیص داده شود.
۸ ) طراحی مدل پیشگیری بر اساس ۴ محور :
۱ ) خانواده
۲ ) محیط های آموزشی (از مقطع پیش‌دبستانی تا آموزش عالی)
۳ ) محله‌ها
۴ ) محیط‌های کاری
با توجه به عرصة بسیار فراخ و گشاده فعالیتهای پیشگیرانه وبودجه نسبتاً اندک اختصاص یافته به این امر، شایسته به نظر می‌رسد که با اولویت‌بندی و محدود نمودن و تفکیک امور بتوانیم با توجه به مدل مطلوب از منابع محدود، کمال استفاده را ببریم.
۹ ) پشتوانه ادبیات نظری:
در طی سالهای قبل (سه دوره گذشته) اقدام سازمان یافته‌ای جهت غنا بخشیدن به ادبیات نظری مبارزه فرهنگی و پیشگیری با مواد مخدر صورت نگرفته است که این امر مانع عمده‌ای برای تصمیم سازی و نهایتاً عملیاتی کردن برنامه‌ها محسوب می شود. البته باید یادآور شد در دوران فوق‌الذکر، تحقیقات و پژوهشهای محدودی که بیش از هر چیز شاید نشأت گرفته از تعلق خاطر مجریان طرح بوده میتوان یافت.
۱۰ ) کنترل، بازرسی، ارزشیابی و بازبینی برنامه‌ها:
در طول سالیان گذشته، بصورت روشمند و اصولی برنامه‌های پیشگیری از مصرف موادمخدر، مورد نظارت، کنترل و ارزشیابی قرار نگرفته بود و بدین جهت بعضاً بسیاری از امور و برنامه‌های ناموفق دوباره مورد اجرا قرار گرفته و نتیجه نامطلوب پیشین را باز تولید کرده است. در برنامه جدید اقدامات پیشگیرانه بنا بر آن است با کنترل و ارزشیابی، نقاط ضعف و قوت برنامه‌ها عیان و آشکار شده تا در برنامه‌ریزی های آینده به مدد آید.
▪ سالهای ۱۳۹۴ ـ ۱۳۸۴ (شروع برنامه چهارم و افق ده ساله)
ـ چشم انداز آینده
با توجه به کالبد شکافی ۳ دوره گذشته و آسیب‌شناسی صورت گرفته و نگاه واقع‌بینانه به وضعیت بودجه‌ای کشور، جمعیت و ... و با عنایت به پایلوت برنامه‌ها طی سه سال گذشته (۱۳۸۱ـ ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳) به نظر می‌رسد در راستای هدف کلی که استمرار با سرعت هر چه افزون تر فعالیتهای پیشگیرانه (اولیه) است، بایستی موارد ذیل به نحو کاملاً مطلوبی به مورد اجرا گذاشته شود
۱ ) ساختار مصوب دستگاههای مرتبط (عضو) و غیر مرتبط:
با توجه به مصوبه ۳۰۸ شورای عالی امنیت ملی باید تمام دستگاهها و سازمانها، ساختار مرتبط با مبارزه، برای خویش ایجاد کنند. بر همین اساس به نظر می رسد نخستین و مهمترین مورد قابل دقت ، تلاش در جهت شکل‌گیری ساختارهای مصوب در دستگاهها می‌باشد تا از مزایای شکل گیری این ساختار مصوب (بودجه، نیروی انسانی و ... ) در جهت مبارزه بتوان استفاده نمود. به حمدا.. در این راستا اقدامات مؤثری آغاز گردیده که بعضاً منتج به نتیجه مطلوب شده است که در آتی به تشریح آن خواهیم پرداخت.
۲ ) تربیت کادر متخصص و تأسیس یک دانشکده :
یکی از عمده‌ترین مشکلات رویاروی، در امر کاهش تقاضا، (با رویکرد پیشگیری اولیه) مشکل فقدان کادر متخصص و حرفه‌ای است. در دنیای امروز که تغییرات از سرعت بالایی برخوردار است مبارزه با مواد مخدر نیز از وضع تجربی به وضع علمی تغییر وضعیت داده است. بطوریکه در نبود شاخص‌ ‌های علمی، مبارزه با مواد مخدر در جهات گوناگون آن، ابتر و نارس تلقی می‌شود. در چند سال اخیر همزمان با گسترش سریع مصرف مواد مخدر، کمبود کادر متخصص بیش از هر چیز احساس می‌شود، به همین منظور تأسیس مرکز علمی که تأمین کننده نیازهای آنی و پاسخگوی نیازهای روزافزون آتی به کادر متخصص در امر مبارزه باشد، بیش از هر امر دیگری احساس می‌شود.
۳ ) افزایش بودجه در حد مطلوب‌:
طی سالیان گذشته (تا سال ۱۳۸۰) همواره این گونه بوده است که هزینه‌های مبارزه با مواد مخدر از جانب مکشوفات بدست آمده از قاچاقچیان و جریمه‌های آنان تأمین می‌شد و این امر بیرون از تارهای درهم تنیده بروکراسی جریان داشت. (هر چند تأمین هزینه‌های مبارزه با مواد مخدر از درآمدهای آن خود نوعی تناقض بوده است).
از سال۱۳۸۱ چنین مقرر گشت که موارد فوق‌الذکر به حساب خزانه کشور واریز شده و بودجه مبارزه در ردیف بودجه جاری کشور گنجانده شود. به این ترتیب بودجه مبارزه دیگر از حالت تبعی نسبت به مکشوفات و جریمه‌ها ، بیرون آمده و نسبت به آنها متغیر محسوب نمی‌شود.
نیت اصلی طراحان این طرح جدایی وابستگی بودجه مبارزه از درآمدهای حاصله بوده است . که در اوایل کار به نظر می‌رسید به نفع بودجه مبارزه باشد که متأسفانه عملاً چنین نشد.
الف ) با کاهش بودجه مبارزه، درگیران در مسأله با مشکل مضاعفی روبرو شدند که تاکنون کمتر از آن در رنج بودند و بودجه کنونی از پس هزینه‌های موجود برنخواهد آمد.
ب ) بروکراسی دست و پاگیر اداری، از عوامل بسیار ناسازگار با امر مبارزه می باشد بطوریکه وصول دیر هنگام بودجه در دنیایی که با سیستم هوشمند مواد مخدر روبرو هستیم ضایعات اسفناکی در پی خواهد داشت.
ج ) حرکت شتابان اعتیاد، کاهش نرخ سنی اعتیاد و تغییر الگوی مصرف از مواد سنتی و طبیعی به مواد صناعی و شیمیایی.
با توجه به موارد سه گانه فوق، سیستم مبارزه کننده باید این امکان را داشته باشد که خود را با تغییرات لحظه‌ای سیستم اعتیاد تطبیق داده و تصمیمات لازم را اخذ کند که این امر احتیاج به بودجه مناسب و همواره در اختیار، دارد.
۴ ) تعامل با کشورهای منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای و سازمانهای بین‌المللی:
در روزگاری سیستم اعتیاد، سیستم جهانی نبود، بلکه به منطقه‌ای کوچک و یا نهایتاً یک کشور محدود بود. در حالیکه هم اکنون اعتیاد وجهی فرا ملی و بی مرز یافته است، بدین جهت است که در عرصه پیشگیری از مصرف مواد مخدر تعامل با سایر کشورها و سازمانهای بین‌المللی برای انتقال دانش و تجربه از اهمیت درخور توجهی برخوردار است.
۵ ) اقدامات فرابخشی:
اعتیاد سپهری فراگیرنده دارد و هر دستگاه فرهنگی و پیشگیری متناسب با رویکرد کاری ذاتی خویش میتواند نقشی فعال یا ایستا در امر مبارزه داشته باشد. دستگاههای مختلف باید بر اساس وظایف ذاتی خویش بتوانند با نگاهی فرابخشی نسبت به سیستم اعتیاد که در تمام سطوح جامعه رسوخ یافته است در راستای فعالیتهای شایسته، اقدام نمایند.
۶) فعالیتهای NGO ها:
سازمانهای غیر دولتی امروزه در دنیا از جایگاه رفیعی برخوردارند. در دنیای کنونی تقریباً تمام فعل و انفعالات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ذیل سازمانهای غیردولتی سامان می یابد و دولتها به این نتیجه رسیده‌اند که امور مردم را باید به دست خودشان به انجام رسانند. در بحث مواد مخدر نیز ضرورت دارد امر مبارزه به مردم واگذار شود تا ضمن ایجاد جنبش فراگیر اجتماعی پیشگیری از مصرف موادمخدر، شاهد عزم ملی واقعی در این عرصه باشیم. بدون شک وظیفه دستگاههای دولتی سیاستگذاری، کنترل و نظارت اقدامات است تا از این طریق با پیوند مناسب دولت و مردم، شاهد مهار و کنترل این پدیده شوم ملی باشیم. «ان شاءا..»
حمید صرامی
مدیرکل امور فرهنگی و پیشگیری دبیرخانه ستاد
منبع : سایت بهجو


همچنین مشاهده کنید