سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


اعتراضات عمو تم


اعتراضات عمو تم
بهروز غریب‌پور را کمتر کسی است که نشناسد. حضور او حوزه‌های گسترده‌ای را در بر می‌گیرد. تاسیس و تشکیل فرهنگسرای بهمن ، پروژه فرهنگی ۱۳ آبان و چندین پروژه عمرانی دیگر از جمله فعالیت‌های او در حیطه مدیریت است.
جدا از آن در نگارش و کارگردانی آثار متعدد از برگ‌های معلوم کارنامه او است. کلمه عمو تم بعد از اپرای مکبث آخرین اثر بهروز غریب‌پور است. او در بازخوانی خود از این رمان مشهور به زوایای اخلاقیات انسانی و روح معترض یک تردید متکثر می‌پردازد.
چیزی که قبل‌تر نیز در بینوایان به سنگ تجربه آموخته بود. کلبه عمو تم نوشته هریت بیچراستو نویسنده آمریکایی به جریانات برده‌داری در آمریکای قرن قبل از جنگ می‌پردازد و آپارتاید غیرانسانی که در آن دوره مروج زشتی بوده است. به این بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم و از دلیل انتخاب و نحوه برخورد غریب‌پور با رمان پرس‌وجو کردیم.
▪ اولین توفیق این دوره از جشنواره؟
ـ تعداد عناوین و گستردگی آثاری که برای این جشنواره انتخاب شده تا یک تصویر مثبت و خوب از همه رخدادها را در بر بگیرد. بخش‌هایی مثل بین‌الملل،‌ چشم‌انداز و فعالیت‌های جانبی مثل ۲۵ سال پوستر تئاتر ایران یا سمینارها وسخنرانی‌هایی که در نظر گرفته شده. همه اینها نشان از آن دارد که مسوولین تمام تلاش‌شان این است که یک پانورامای مطلوب را ارائه دهند.
اصولا بازخوانی از یک اثر ادبی و بیشتر در حوزه ادبیات داستانی برای صحنه نسبت به آن اثر نمی‌تواند توفیق سرتر یا حتی برابری کسب کند. این ترجیح شما به برگردان رمان‌های شهیر به کجا برمی‌گردد؟
من درباره آثار دیگر نمی‌توانم صحبت کنم اما در مورد کارهای خودم باید بگویم که مثلا بینوایان تجربه موفقی بود. به نحوی که سالیان سال پس از اجرای این نمایش هنوز خاطرات، صحنه‌ها و آنچه که در بینوایان دیده شد و تماشاگر شاهد آن بود مرور می‌شود و مخاطبان به تکرار راجعش حرف می‌زنند. به نظرم اگر شما به‌طور کامل بر اثر مسلط شده باشید و با ذهنیت نویسنده آشنایی تام و تمام پیدا کنید و برای خلق یک نمایشنامه ناب وقت بگذارید به قطع آن اثر می‌تواند موفق باشد.
بینوایان حاصل تلاش هشت سال کار بود کما اینکه کلبه عموتم هم حاصل هشت سال تلاش است. من چهار سال پیوسته و چهار سال گه‌گاه روی متن کار کردم. کلبه عمو تم بیشتر به عنوان یک رمان مستند مطرح است و کار سختی بود برای اینکه به یک اثر دراماتیک عرضه بشود. من همین تجربه را نیز روی «قلعه حیوانات» جورج اورول داشته‌ام که چاپ هم شده.
▪ گرایش شما بیشتر در حوزه رمان است. خب این علیرغم فضای متنوعی که به عنوان دستمایه در اختیار دراماتورژ یا نویسنده قرار می‌دهد،‌در دراماتیزه کردن اثر سنگ می‌اندازد،‌نمایشنامه که از قابلیت بهتر یا سهل‌تری برخوردار است، چیست؟
ـ من اصولا بازخوانی‌های دقیق و خلاقه را بسیار بجا می‌دانم. چون باعث جلب مخاطبان به تئاتر می‌شود. حتی موجب رونق کتابخوانی هم هست. ما فهرستی داریم اعم از شکسپیر، مولیر، آرتور میلر، چخوف و... وقتی در این حوزه این دایره بسته وجود دارد در واقع فقط محفل تئاتری‌ها را از نظر فکری و اغنای دراماتیک تحت پوشش قرار می‌دهد در حالی که اگر ما این دایره را وسیع کنیم تماشاگر و جذب او به تئاتر چندچندان می‌شود. این مصداق دارد. در نمایش بینوایان حدود ۷۰ درصد تماشاگران آن نمایش یا تئاتری نبودند یا تئاتربین حرفه‌ای نبودند یا اصلا با تئاتر قهر بودند. یک، وسیع کردن میدان مضامین برای مخاطبان و دو، گرایش شخصی خودم و سه، آزمودن زبان تئاتر در دنیای ادبیات داستانی از انگیزه‌های من برای کار در این حوزه است.
▪ برای بازخوانی فقط خود رمان را مد منظور داشتید یا آثاری مثل مستنداتی که خانم بیچراستو چند سال پس از رمان چاپ کرد هم کمک کرده؟
ـ من رمان را به کرات خوانده‌ام. نمایشنامه‌ای هم که جورج ایکن ملهم از این نمایشنامه نوشته که آن هم اثر قابل تاملی است را مطالعه کرده‌ام. در مجموع بیشتر آثاری که مرتبط با خود این اثر بوده را خوانده‌ام. برخی می‌گویند خانم بیچر به معنی تام القای بردگی را رد کرده است و ایشان با تماس مستقیمی که با این برآیندهای نژادپرستانه و جورکشی هولناک داشته اسنادی را منتشر می‌کند که نشان دهنده عدم احساساتی عمل کردن است.
ایشان کلبه عمو تم را براساس مستندات نوشته. یعنی در واقع نتوانسته رمان را در حد یک اثر داستانی مطرح کند. یک مستندسازی رمان‌گونه که مثل اندیشه‌های عمیق ویکتورهوگو در بینوایان نگاهش تکان‌دهنده و جذاب است.
رمان‌هایی که شما به سراغشان رفتید همه یک لباس عصیان دوخت تن کرده‌اند. شورشی هستند. فضاهای ملتهبی را نمایش می‌دهند مثلا همین کلبه عمو تم می‌دانید که آبراهام لینکلن به خانم بیچر گفت: کتاب شما باعث شروع جنگ داخلی شد.
در بینوایان مساله اصلی طغیان نیست. اتفاقا آنچه مهم است شورش‌ها و طغیان‌های اجتماعی و رویکردهای نوین برای بسط عدالت است. عدالتی که مدنظر شکل‌دهندگان آن بود. این نگاه در این حوزه‌ها از وسعت بیشتری برخوردار است. این سوال مطرح می‌شود که این قوانینی که سردمداران انقلابی به دنبال آن هستند نجات‌دهنده خواهد بود یا احکام و قوانین الهی. شما در خواندن رمان‌ها،‌ جابه‌جا تردید می‌کنید که واقعا حق با کدام است. امپراطور راست می‌گوید یا نیهیلیست‌ها.
واقعا کدامیک؟ سر آخر می‌بینید که اسقف وین‌ونو به عنوان یک انسان الهی در این کشاکش پیروز می‌شود و با رفتارش یک دزد را به راه راست رهنمون می‌شود. در مورد کلبه عمو تم هم بحث بر سر این است که چگونه انسان به خود اجازه می‌دهد که با تاویل از کتاب مقدس ظلم و تبعیض را جایز بشمارد. کاری که من کردم بیان این نکته بود که منافع طبقاتی مضامین مقدس را به نفع خودش تغییر می‌دهد. این یک شورش نیست.
▪ آیا ممکن است پیامبری آیه‌هایی را بر زبان آورد که در تباین با کرامت انسانی باشد؟
ـ نه به قطع نه. ما جایی در نمایش داریم که «تُم» می‌گوید: ما نباید دست‌مان به خون ارباب آلوده شود. یا در جایی دیگر «کیسی» می‌گوید: چشم در برابر چشم. این هم حرف کتاب مقدس است و یا باز هم در یک جای دیگر بیان می‌شود اگر نرخ پنبه پایین بیاید زبان کتاب مقدس تغییر نخواهد کرد. من می‌گویم این طغیان‌ها به راهی می‌روند که عدالت را به کرسی بنشانند. شکل ظاهری قضیه اعتراض است. اعتراض به آنچه مغایر با کتب مقدس است.
▪ خیلی از منتقدان آمریکایی یا حتی فراتر معتقدند، داستان در شخصیت‌پردازی‌ دچار اشکال عدیده است. داستانش بوی تند تصنع می‌دهد گاهی. این مشکلات را در بازخوانی تصحیح کردید و یا اصلا در این تبادل مساله حادی نبود؟
ـ میان سیاهپوستان یک اصطلاحی است که وقتی سیاهپوستی به ذلت‌ها تن می‌دهد و نسبت به حقوقش بی‌توجه است، به او می‌گویند برو عمو تم. خانم بیچراتسو عمو تم را در نهایت پذیرش، تمکین و خشوع و مظلومیت ترسیم کرده. جوری که به نظر می‌رسد اگر قلاده و بندهای عمو تم را باز کنند، باز سر سپرده است. این ضعف رمان است. متاسفانه عمو تم با خدای خود هم درددل نمی‌کند. من بدون اینکه در واقع از متن خیلی فاصله گرفته باشم، در جاهایی تناقض‌ها را از بین بردم و در این نمایش عمو تم تبدیل می‌شود به یک اعتراض.
▪ اصولا رمان و به خصوص این رمان جغرافیای وسیعی را در بر می‌گیرد. انتخاب سالن شهید آوینی به خاطر ترسیم این تعدد در مکان بود یا دلیل دیگری داشت؟
ـ من فکر می‌کنم اضافه بر مساله تعدد و زیادی مکان‌ها که حتی می‌شود آنها را در سالن‌های کوچک هم اجرا کرد مساله دیگری وجود دارد. در اجرا نقاطی داریم که باید انبوه جمعیت معترض را به عنوان میتینگ پر شور ببینیم. بنابراین به یک فضای وسیع محتاج بودیم. در جهت دیگر فرهنگسرای بهمن یک جور فرزند فرهنگی من است و این فرزند خیلی سال است از دایره اجراهای خوب پرت افتاده. خواستم دوباره به آنجا برگردم و مثل بینوایان که در آنجا تجربه خوبی را داشتم، دوباره به آن رونق بدهم. خلاصه داستان عمو تم برده شلبی است که به علت بدهی او فروخته می‌شود.
همزمان با او برده دیگر از دست اربابش فرار کرده و به سمت کانادا می‌گریزد چرا که ارباب می‌خواهد فرزند او را همراه عمو تم به بستانکارش بفروشد. عمو تم در دریا با شخص ثروتمندی به نام اگاستین آشنا می‌شود و پس از نجات دادن جان دخترش، توسط او خریداری می‌شود. اگاستین مردی مخالف برده‌داری است.
در این بین ایوا می‌میرد و قبل از مرگ از پدر قول می‌گیرد تا تم را آزاد کند، اما پدر به علت اینکه تم همیشه دخترش را به یادش می‌آورده از این کار شانه خالی می‌کند تا آنجا که در یک درگیری سهوا کشته می‌شود. سرانجام تم به دست اربابی سختگیر به نام لگری افتاده و اوضاع جسمانی‌اش وخیم می‌شود و سر آخر جان به جان آفرین تسلیم کرده و می‌میرد.
▪ عوامل بازخوان و کارگردان: بهروز غریب‌پور،
▪ دستیار اول: غزل اسکندرنژاد،
▪ دستیار طراحی صحنه: هنگامه سازش،
▪ دستیار طراحی لباس: مونا کیانی‌فر،
▪ بازآفرینی موسیقی: ابراهیم اثباتی،
▪ بازیگران: نعمت‌ اسداللهی، شهین علیزاده، نسیم ادبی، محمد ساربان، منوچهر علیپور، سیامک حلمی، نقی جمالی، سیاوش چراغی‌پور، صنم نکواقبال، محمدعلی نوروش، جواد زیتونی، مینو زاهدی، نادیا فرجی، سامان دارابی، محمدرضا خسرویان، مهدی مهدی‌قلی، انسیه رمضانی، حسین بابایی، مازیار فیروزمند، کامیار محبی، طاها محمدی، مهدی صفار، محسن آفتاب‌سوار، ناصر شیرمحمدی، حمید یعقوبیان، حمیدرضا نوری، منا خاصه‌باف، باران چراغی‌پور، سپیده غفوری ، خورشید چراغی‌پور و بنیامین آخوندی.
علی شمس
منبع : روزنامه تهران امروز