چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نگاه کاریکاتوری به عدالت


نگاه کاریکاتوری به عدالت
بزرگترین بی عدالتی، نگاه کاریکاتوری به عدالت است. در این مجال نه در پی آنیم که عدالتخواهی را که یک آرمان پرمغز بشری است، تخطئه کنیم و نه آنکه همه داعیان میدان عدالت را به یک چوب برانیم. آنچه مقصود است، همان بی عدالتی فاحشی است که طی نگاه کاریکاتوری به عدالت رقم می خورد و البته این بی عدالتی بزرگتر، در پس پرده مطالبه اولیه بروز بیرونی پیدا می کند و دقیقاً هم به همین دلیل است که مغفول می ماند. لذاست که به شرح و بسط این ادعا می پردازیم و ضمیر را وا می نهیم تا خود مرجعش را بیابد.
وقتی در باب تعریف عدالت سخن می گوییم، خواه نا خواه این تعریف رایج به ذهن متبادر می شود که "وضع الشیء فی ما وضع له". عدالت یعنی اینکه هر چیزی سر جای واقعی خودش قرار داشته باشد. اگر بخواهیم مصداقی تر سخن بگوییم، می توانیم نسبتِ با دولت را بازتعریف کنیم. اگر قرار باشد عدالت درخصوص دولت و عملکرد آن جاری شود، می بایست نقاط مثبت و منفی دولت به میزان واقعی آن مورد توجه قرار بگیرد. عدالت واقعی اقتضا می کند اگر نقطه ای منفی وجود داشت و مورد غفلت یا تغافل قرار گرفت، نسبت به آن هشدار دهیم و در این مسیر هم محافظه کار نشویم.
اما در سوی دیگر، همین عدالت اقتضا می کند اگر نقطه مثبتی نیز وجود داشت که در دید عموم منفی جلوه داده شد، نسبت به آن نیز نگران باشیم و برای بازگرداندن حق به جایگاه فراخورش تلاش کنیم. این ۲ وجه عنصری است که با نام عدالت می شناسیم و معنای آن همان قرار گرفتن هر چیز سر جای خودش است.
اگر صرفاً به یک وجه عدالت و عدالت خواهی پرداختیم یا یک وجه آن را کاریکاتوروار برجسته کردیم و وجه دیگر را مغفول گذاشتیم، همان بی عدالتی بزرگ تر که مقصود و منظور نظر این نوشتار است، رقم خواهد خورد. به نظر می رسد متأسفانه برخی جریانات کنونی که عدالتخواهی را مورد توجه قرار داده اند، به همین آفت دچار شده اند.
نتیجه این نگاه کاریکاتوری به عدالت، جبهه یک طرفه ای است که علیه آنچه حقیقت دارد، گشوده می شود و در این مسیر، آن چیزی که مقام معظم رهبری نسبت به آن هشدار دادند، یعنی بی انصافی نسبت به دولت و بی بند و باری علیه دولت، رقم می خورد چراکه جریانات عدالتخواه به ویژگی های مثبت دولت نهم که باید به عنوان یک مطلوب، تداوم آنها را انتظار کشید و در راستای تبدیل آنها به یک فرهنگ مبنایی در بین سیاستمداران و یا فراتر از آن در جامعه گام برداشت، توجهی نمی کنند و نسبت به وارونه نشان داده شدن این نقاط برجسته هم نگران نیستند. در واقع، یک بعد عدالت را به حال خود واگذاشته اند. نتیجه این واگذاشتن آن می شود که به مرور جنبه های مثبت کارکردی دولت نه از آن جهت که منتسب به دولت است بلکه از آن جهت که حقیقت دارد و تداوم آن در آینده فارغ از شخصیت ها ضروری است، تیره جلوه داده می شود و این تیرگی قبل از آنکه به ضرر دولت تمام شود، به شکسته شدن همان الگوها و برجستگی های مثبتی که باید فرهنگ رایج شود، می انجامد.
به بیان کامل تر، وقتی نگاهمان به عدالت و رسالت عدالت خواهی شمولیت نداشته باشد و فراگیر نباشد، خواه ناخواه هیزم آتش کسانی خواهیم شد که علیه عدالت قلم می زنند و گام برمی دارند. عدالت خواهیمان هم زمینه ساز بی عدالتی های بزرگ تر خواهد بود چراکه به شکست همین میزان از عدالت محقق شده در مجموعه مورد بحث خواهد انجامید. لذاست که رهبری انقلاب اسلامی ناگزیر می شوند مکرراً و صرحتاً نسبت به برخی مسائل تذکر بدهند. اگر واقع بین باشیم، باید بپذیریم بخشی از این فضای ایجاد شده که هشدار صریح رهبر انقلاب را هم به همراه داشته است، نتیجه همین غفلت ما نسبت به ابعاد عدالت است. به نظر، این عدالتخواهی کاریکاتوری را باید داد و خروس قندی خرید!
محمد مهدی تهرانی
منبع : رجا نیوز