جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

لااقل شمعی روشن کن


لااقل شمعی روشن کن
● به بهانه تحولات اخیر دانشجویی
زیاد دور نیست ذهن ها هنوز به یاد دارند که چگونه سیدمحمدخاتمی رئیس جمهور به صراحت در جمع مردم همدان اعلام کرد که حادثه ۱۸ تیر تاوان پیگیری و کشف عوامل قتل های زنجیره یی بود...
این سخنان در جریان بهت و ناباوری مردمی بیان شد که هنوز داغدار حادثه ۱۸ تیر بودند؛ حادثه یی که به دنبال قتل های زنجیره یی در پاییز ۷۷ مزه شیرینی پیروزی خاتمی را اندکی گس آلود کرد. هدایت این پروژه توسط بخشی از قدرت آن زمانی کلید خورد که دوم خرداد متولد شد و در میان ناباوری همگان نام سیدمحمدخاتمی به عنوان رئیس جمهور منتخب از رسانه ها اعلام شد اما همگان می دانستند که چه کسانی بیشتر برای پیروزی خاتمی زحمت کشیدند؛ کاندیدایی که حتی حامیان وی نیز تصوری از پیروزی او نداشتند و این دانشگاهیان بودند که در فضای سرد و یخ زده دی ماه ۷۵ که اما و اگرهای زیادی بر صحنه سیاسی ایران سایه انداخته بود، بازار انتخابات را اندکی گرم کردند.
کاندیدایی که بیشترین حامیان وی تحصیلکرده ها و دانشگاهیان بودند و خود نیز بارها اعتراف کرده بود که فردی دانشگاهی است و خود را متعلق به جامعه دانشگاهی می داند.
زمان زیادی طول نکشید تا سیدمحمدخاتمی در کسوت رئیس جمهور راهی خیابان پاستور شود اما این حضور تاریخی مبداء زمانی برای شروع فعالیت کانون ضداصلاحات شد؛ کانونی که تا مدت ها در شوک پیروزی خاتمی به سر می برد و پس از آنکه اندکی فرصت تامل یافت، به واکاوی دلایل شکل گیری این حماسه تاریخی پرداخت؛ حماسه یی که در نوع خود بی نظیر بود. واکاوی ریشه و عوامل این حماسه یک نتیجه را برای این کانون به ارمغان آورد و آن این بود که راز این اقبال گسترده مردم به خاتمی، حمایت دانشگاهیان بود، به خصوص آنکه دفتر تحکیم وحدت به صورت رسمی از سیدمحمدخاتمی درخواست کرد که در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شود... درخواست دانشجویان، بسیج مردمی و فعالیت برای پیروزی خاتمی زمینه ساز پیروزی غیرمنتظره او و شکست رقبا شد؛ رقبایی که تصور نمی کردند خاتمی بتواند تمام رویاهای ترسیم شده آنان برای کسب پست ریاست جمهوری را نقش برآب کند و این بار کانون ضد اصلاحات درصدد برآمد که از عاملان شکل گیری این حماسه انتقام بگیرد...دانشجویان که مدت ها برای به ثمر نشستن این روزهای طلایی ثانیه شماری می کردند باز هم نظاره گر زمان شدند تا شکوفه های آرزو و آرمان های شان به گل نشیند... اما این انتظار را پایانی نبود و توقیف روزنامه سلام به عنوان ارگان اصلاح طلبی، این انتظار را به آرشیو تاریخ سپرد. درست زمانی که روزنامه سلام از اقدامات سعید امامی و تلاش وی برای تحدید مطبوعات پرده برداشت، روزنامه سلام توقیف شد.
توقیف سلام در واقع گامی در جهت توقف پروسه اصلاح طلبی ارزیابی شد. دانشجویان معترض به رسم دیرین اعتراض هایی را شکل دادند و خواستار برخورد با عوامل توقیف سلام شدند اما واکنش نیروهای مخالف این بار بسیار متفاوت بود و ضرب و شتم و برخورد فیزیکی و کتک زدن راهکاری بود که توسط بخشی از این نیروها صورت گرفت و اوج این هتک حرمت زمانی صورت گرفت که نیروهای لباس شخصی شبانه به صورت خودسر کوی دانشگاه را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند و علاوه برتخریب خوابگاه به ضرب و شتم دانشجویان پرداختند و حتی تعدادی از دانشجویان را از طبقات بالا به پایین پرتاب کردند.
صحنه های کوی دانشگاه تهران پس از چند ساعت بسیار تاسف بار بود به گونه یی که جزء جزء آن مظلومیت دانشجویانی را به تصویر می کشید که دیگر رمقی نداشتند تا از این همه هتک حرمت به جامعه دانشگاهی و قشر فرهیخته جامعه، فریاد تظلم خواهی را سر بدهند.به هرحال بستر شکل گیری فاجعه ۱۸ تیر به عواملی برمی گردد که هنوز هم محل بحث های کارشناسی است. چنانچه غلامرضا ظریفیان معاونت دانشجویی وزارت علوم در تیر ۷۸ بستر شکل گیری حادثه ۱۸ تیر را دوم خرداد ارزیابی می کند و می گوید که واقعه ۱۸ تیر در بستر دوم خرداد شکل گرفت و دوم خرداد نیز فرآیندی بود که به صورت طبیعی بر زیرساخت های جامعه شناختی ایران استوار شد و مهمترین پایگاه پیروزی دوم خرداد، جریان روشنفکری دینی و نهاد دانشگاه بود به خصوص اینکه بعد از ۷۶ دانشگاه با مجموعه عظیمی از دانشجویانی روبه رو شد که به صحنه سیاسی جامعه آمده بودند، در حالی که قبل از آن مقطع انزوای سیاسی بر دانشگاه حاکم بود.
نمود از بین رفتن انزوای سیاسی در دانشگاه شکل گیری صدها کانون و تشکل و انتشار چندین هزار نشریه دانشجویی بود و وجود این اقدامات باعث شد که نگاه بدبینانه یی متوجه دانشگاه ها شود و اصلاح طلبی را یک پروژه ارزیابی کنند نه یک پروسه، پروژه یی که درصدد است مبانی جامعه را متحول کند و دانشگاه به عنوان نقطه عزیمت این نگاه آماج حمله قرار گرفت و قرار شد با این کانون تحول برخورد جدی صورت بگیرد و برای نیل به این هدف برخورد خشن نیز توجیه شد و حتی لزوم وجود خشونت را با برخی از شعارهای اعتقادی تقویت کردند.
علی تاجرنیا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم نیز اعتراض های دانشجویی که موجب شکل گیری حادثه ۱۸ تیر شد را یک امر عادی اعتراضی تلقی کرد که این اعتراض دانشجویی مانند سایر حرکت های جنبش دانشجویی در جهت تحقق خواسته های جنبش دانشجویی صورت گرفت اما حاکمیت در ۱۸ تیر تاوان دوم خرداد را از دانشجویان گرفت.
● دلایل شکل گیری فاجعه
تاجرنیا ضمن اینکه تاکید می کند اعتراض جنبش دانشجویی در برابر توقیف روزنامه سلام یک اقدام هوشمندانه و طبیعی بود، دلایل شکل گیری فاجعه ۱۸ تیر را عدم تحمل پذیری ذکر و تصریح می کند؛ کسانی که نسبت به توقیف سلام تجمع اعتراضی شکل دادند با کلیت نظام مخالفت نداشتند بلکه منتقد رفتار بخشی از حاکمیت بودند، رفتار کسانی را نقد کردند که می خواستند جنبش اصلاح طلبی و جنبش دانشجویی را به خاطر تامین منافع خودشان محدود کنند و این مساله به هیچ وجه به فاجعه تیان آن من چین شباهت نداشت زیرا در آن واقعه دانشجویان به کل نظام کمونیستی معترض بودند.
اما ظریفیان ضمن ابراز تاسف از فاجعه ۱۸ تیر، آن فاجعه را مولود بی تدبیری بخشی از حاکمیت می خواند و می گوید؛ افرادی که از کارنامه مناسبی برخوردار نبودند از این فضا بهره گرفتند در واقع اعتراضی که نسبت به تعطیلی سلام صورت گرفت یک اقدام طبیعی بود که در زمان های گذشته نیز تکرار شده بود و همواره پلیس با واکنش مناسبی که نشان می داد این اعتراض ها را بدون درگیری به داخل کوی دانشگاه تهران هدایت می کرد اما در ۱۸ تیر افرادی رهبری این نیروها را در مقابله با دانشجویان عهده دار شدند که از تجربه و درایت مناسبی برخوردار نبودند و به گونه یی رفتار کردند که عواطف جامعه به شدت جریحه دار شد.
● نشاط از دست رفته
زمانی که فاجعه ۱۸ تیر به وقوع پیوست تمام مسوولان حکومتی آن را محکوم کردند اما با وجود این فضای یأس و رکودی بر جامعه دانشگاهی بعد از تیر ۷۸ مستولی شد که دیگر هیچ امیدی به بازگشت به آن دوران طلایی مشاهده نشد.علی تاجرنیا عضو کمیسیون دانشجویی مجلس ششم با اشاره به هزینه بالای فعالیت سیاسی دانشجویان گفت؛ دانشجویان پس از ۱۸ تیر دریافتند که هزینه اعتراض های ساده بسیار بالا است و دیگر لازم نیست در جهت تحقق آرمان های جنبش دانشجویی هزینه داد و همین نگاه حاکم انسجام موجود در جنبش دانشجویی را خدشه دار کرد.
ظریفیان با اشاره به نگاه بدبینانه به اصلاحات تصریح کرد؛ نگاه بدبینانه وکژاندیشانه نسبت به دانشگاه به همراه بی تدبیری منجر به شکل گیری واقعه ۱۸ تیر شد و شکل گیری این فاجعه نشاط جنبش دانشجویی را هدف قرار داد زیرا شوک سنگینی را بر جامعه دانشگاهی تحمیل کرد اما مورد مواخذه قرار نگرفتن عوامل این فاجعه حتی به صورت سمبلیک و در نهایت محاکمه یک سرباز برای دزدیدن یک ریش تراش موجب شد که جامعه دانشگاهی بهت زده شود و این مساله منجر به شکل گیری شوک بزرگ تری شد به گونه یی که بسیاری از فعالان سیاسی و دانشجویی عطای فعالیت سیاسی را به لقای آن بخشیدند و دانشجویانی که روزگاری نشاط را به جامعه دانشگاهی تزریق می کردند با دلسردی از فضای سیاسی دانشگاه کنار رفتند و بازتاب این دلسردی ناامید شدن از اصلاحات و عدم امکان انجام تغییرات بنیادین بود و چنین مسائلی زمینه ساز طرح شعار عبور از خاتمی و طرح عدم حضور در حاکمیت شد و بسترساز شکل گیری افراطی گری و رادیکالیسم در جامعه دانشگاهی شد.
● هزینه بالا
فشارهای اجتماعی بر فعالان سیاسی و دانشگاهی شدت یافت و بسیاری از فعالان دانشجویی برای بیان عقاید خود هزینه سنگینی پرداخت کرده یا با ستاره دار شدن از ادامه تحصیل و استخدام محروم شدند و این مسائل موجب شد که دانشجویان وارد فضای ارزیابی کنش ها از منظر هزینه و فایده شوند و دریابند که هزینه کارسیاسی بسیار بالا است و به دلیل ضعف برنامه های حمایتی از جنبش دانشجویی ضرورتی ندارد که جنبش دانشجویی کارهای پرخطر را پیشه کند به خصوص اینکه اکثریت بدنه جنبش دانشجویی زمینه پذیرش شعارهای تند و افراطی را ندارند.
چنین مساله یی موجب شد که یک تغییر رویکرد در جنبش دانشجویی مشاهده شود و فعالیت جنبش دانشجویی از فعالیت سیاسی به سمت فعالیت اجتماعی تغییر شیفت یابد. هر چند با وجود این تغییر رویکرد هنوز نیز یک سرگردانی در جنبش دانشجویی وجود دارد زیرا هنوز توده دانشجویی به یک راه حل قابل قبول و مورد پذیرش همه دانشجویان دست نیافته است.ظریفیان با اشاره به تغییرات ملایم جنبش دانشجویی تصریح کرد؛ در حال حاضر جنبش دانشجویی در حال تغییر و تحول است و جنبش دانشجویی در یک اقدام مشارکت جویانه از جنبش سیاسی به سمت جنبش اجتماعی تحول یافته است.
جایگزین شدن جنبش دانشجویی در مقام یک جنبش سیاسی در کشورهایی دیده می شود که به لحاظ عدم نهادینه شدن احزاب با جنبش دانشجویی ناچار است بار فعالیت احزاب را به دوش بکشد.علی تاجرنیا عضو سابق شورای مرکزی جبهه مشارکت با اشاره به نقش جنبش دانشجویی در مقام یک فعال سیاسی اظهار کرد؛ نباید از یک دانشجو خواست تا به صورت حرفه یی وارد فعالیت سیاسی شود بلکه این وظیفه احزاب است که این نقش را ایفا کنند و برای تحقق چنین مساله یی باید رفتارهای دولت دگرگون شود.
در عین حال جنبش دانشجویی نیز باید در مورد اصول خود باز تعریف جدیدی ارائه دهد زیرا اینکه جنبش دانشجویی از چه جایگاهی برخوردار است می تواند منجر به اتخاذ رویکردهای مناسب شود، هرچند اتخاذ این تصمیم مهم نیازمند یک خانه تکانی گسترده و افزایش میزان تحمل پذیری جنبش دانشجویی است.
● آینده جنبش دانشجویی
شناخت ویژگی های جنبش دانشجویی به خصوص پس از ۱۸ تیر می تواند جنبش دانشجویی را در مسیر پردالان فعالیت سیاسی به سرمنزل مقصود برساند و این مهم در پرتو واقع بینی نسبت به اجتماع صورت می گیرد؛ واقع بینی که نیاز ملموس جامعه دانشگاهی امروز است.جنبش دانشجویی می تواند بین بقا به عنوان یک تشکل ساده یا بقا به عنوان یک نهاد تاثیرگذار خود تصمیم گیرنده باشد، می تواند خود را به یک تشکل ساده تنزل دهد یا اینکه با گرفتن پوزیشن عدالت طلبی نقش آفرین باشد.تاجرنیا عضو کمیسیون دانشجویی مجلس ششم بهره گیری از نیروهای جدید را رمز ارتقای جایگاه جنبش دانشجویی می داند و تاکید می کند؛ «جنبش دانشجویی باید از برخوردهای درون جناحی خود بکاهد و با اصرار بر آزادی خواهی و عدالت طلبی طی مسیر کند اما در غیر این صورت تبدیل به یک تشکل ساده می شود به خصوص اینکه عده یی از افراد که در جنبش دانشجویی حضور دارند چون جایگاهی برای فعالیت سیاسی در درون جامعه ندارند در مجموعه جنبش دانشجویی رسوب کردند و با محور قرار دادن رویکرد منزلت طلبانه جنبش دانشجویی را از ایفای نقش اساسی خود باز می دارند.»
● سخن آخر
هشت سال زمان کمی نیست تا جنبش دانشجویی نتواند پرونده عملکرد خود را بررسی کند؛ پرونده یی که در آن جنبش دانشجویی به عنوان مهمترین اهرم قدرت جامعه معرفی شد تا اینکه جنبش دانشجویی ترجیح داد تا در پیله آرمان های خود اندکی راحت باشد. اما و اگرهای زیادی در مورد طی این طریق توسط دانشجویان وجود دارد به گونه یی که بسیاری بر این باور هستند که در ۱۸ تیر تکلیف دانشجویان روشن شد و به دانشجویان گفتند که دیگر دوران رهبری فرماندهی دانشجویان گذشته است و آنان باید بیش از آنکه در فکر تعیین معادلات سیاسی باشند در اندیشه علم آموزی به دور از سیاست باشند.
بالا بردن هزینه فعالیت سیاسی برای دانشجویانی که جز نامه نگاری مأمنی ندارند موجب شد که دانشجویان دیروز که با آرزوهای بسیار برای رئیس جمهور شدن خاتمی تلاش می کردند در این هنگام شعار عبور از خاتمی را مطرح کنند و استراتژی تحریم انتخابات را پیشه کنند؛ استراتژی که دانشجویان را کاملاً از نهادهای قدرت کنار زد...هر چند لازم بود که جنبش دانشجویی در این مورد اندکی بیندیشد که برای تحقق آرمان های خود در بستر جامعه امروز که بسیاری اصلاحات را برنمی تابند، چگونه باید رفتار کنند که در عین آوانگاردی بتوانند به مدینه فاضله خود نیز دست یابند اما ظاهراً جنبش دانشجویی قصد ندارد اندکی در شرایط جامعه خود تامل کند؛ شرایطی که مشخص کرد جنبش دانشجویی در حالی که هزینه های سنگینی را پرداخت می کند و بازداشت شورای مرکزی تحکیم وحدت از این موارد است، هنوز نتوانسته است دستاورد در خوری داشته باشد.
به عبارت بهتر تا زمانی که جنبش دانشجویی نمی تواند در سالگرد ۱۸ تیر به یاد یاران دبستانی خود شمعی روشن کند و تجمعی را برگزار کند، چگونه می خواهد ساختار سیاسی کشور را تغییر دهد.
معصومه ستوده
منبع : روزنامه اعتماد