جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایران و بوسنی


در نقطه مهمی از اروپا كشور مسلمانی وجود دارد كه صدای اذان از مأذنه‌های آن بلند می‌شود و در زمره پیشرویهای ماندگار اسلام در غرب محسوب می‌گردد. اما در نگاهی ژرفتر درمی‌یابیم كه این ماندگاری بیش از آن كه از روشهای متعارف تبدیل و تحكیم یك عقیده در سرزمینی جدید حكایت كند، مدیون تاثیرات عمیق و خالصانه فرهنگی خود اسلام در این سرزمین است. این حقیقت، نشانگر آن است كه اسلاف مسلمان باید زحمات زیادی كشیده و خلوص و دقت زیادی به خرج داده باشند كه این‌چنین ایمان پایداری را در آن سرزمین كاشته و پرورده شده باشد.
نوشته‌ای كه پیش روی شماست گزارشی است جامع از كشور بوسنی كه می‌توانید با مطالعه آن با ما همسفر شوید.
پیروزی انقلاب اسلامی و ضرورت تحقق اهداف جهانی آن، باعث شد كه حضور گسترده فرهنگی و انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف جهان امری ضروری در نظر گرفته شود.
از جمله مصادیق حضور موفق جمهوری اسلامی در نقاط مختلف جهان می‌توان به كشور بوسنی و هرزگوین اشاره كرد كه حمایتهای مادی و معنوی ایران از آنان در مقابل تهاجم صربها، نقطه اوج این حضور بود و باعث شد بین مردم دو كشور دوستی و صمیمیت فوق‌العاده‌ای ایجاد گردد.
اینك برای مردم ایران، نام بوسنی چنان آشنا شده كه دیگر فراموش‌شدنی نخواهد بود؛ درحالیكه تا قبل از تهاجم وحشیانه صربهای افراطی به این كشور ـ كه بیشتر یك نسل‌كشی بود تا جنگ به معنای متعارف آن ـ جز اندكی از مردم ایران، نام بوسنی را نشنیده بودند. این تهاجم بی‌رحمانه علیه مردم مسلمان و مظلوم بوسنی ـ با رضایت پنهان امریكا و غرب ـ سبب گردید كه بوسنی نیز همچون فلسطین، لبنان و . . . به مثابه پاره تن جهان اسلام ، در قلب بسیاری از مردم ایران جای گیرد. اعتراضات، راهپیماییها ، كمكهای انسان‌دوستانه ، پوشش وسیع خبری وقایع تكان‌دهنده جنگ و همچنین فعالیتهای گسترده دیپلماتیك دولت برای پایان‌بخشیدن به این نسل‌كشی و احقاق حقوق مردم بوسنی، به‌حدی بود كه حقیقتا مردم ایران را به اولین حامی مردم بوسنی بدل ساخت. بسیاری از جوانان ما در حالی‌كه هنوز گرد هشت‌سال جنگ تحمیلی در جسم و روحشان نمایان بود، فداكارانه اعلام آمادگی كردند تا برای نجات بوسنی به آنجا اعزام شوند. با در نظرگرفتن چنین سابقه دوستی و محبت میان دو دولت و ملت، نوشته حاضر با انگیزه ایجاد زمینه تعاملات علمی و فرهنگی با نخبگان بوسنیایی صورت گرفته است.
●نگاهی به جغرافیای سرزمین بوسنی و هرزگوین
كشور بوسنی و هرزگوین كه در‌واقع یكی از ایالتهای كشور سابق و كمونیستی یوگسلاوی بود، در جنوب شرقی اروپا و در همسایگی كشورهای كرواسی، صربستان و مونته‌نگرو قرار‌گرفته است.
اتریش كه زمانی بوسنی را در اشغال خود داشت، نزدیك‌ترین كشور اروپای غربی و تركیه و شهر استانبول نزدیكترین كشور و شهر اسلامی به بوسنی محسوب می‌شوند .
سرزمین بوسنی از جنوب با سواحلی بسیار‌كوتاه‌، به آبهای دریای آدریاتیك راه دارد و یك نقطه مهم و استراتژیك در قلب بالكان قلمداد می‌شود. بوسنی كشوری عمدتا كوهستانی و دارای تابستانهای سرسبز و خنك و زمستانهای سرد و طولانی می‌باشد.
پایتخت بوسنی، شهر تاریخی سارایوو است كه یكی از شهرهای جذاب و توریستی منطقه به‌حساب می‌آید. بازار و مسجد زیبای غازی خسروبیگ‌، مسجد شاه‌علی‌پاشا و نیز تونل بوتمبر كه خاطره جنگ معاصر و رنجها و فداكاریهای مردم را تداعی می‌كند، از جمله مكانهای دیدنی این شهر می‌باشند. همچنین از دیگر شهرهای مهم بوسنی، می‌توان به توزلا، موستار، بیهاج، بانیالوكا و برچكو اشاره كرد كه از این میان، شهر موستار به جهت سوابق تاریخی طولانی، از اهمیت فرهنگی خاصی برخوردار است .
●تاریخ بوسنی
ایلیرها از نخستین نژادهای انسانی در بوسنی به شمار می‌روند و از‌این‌جهت بوسنی نیز مانند ایران ، از تاریخی چندین‌هزار‌ساله برخوردار است. بنابراین باید گفت كه نژاد اصلی مردم این كشور ایلیر و یا اسلاو می‌باشد.
این منطقه از جمله فتوحات اسلامی به‌حساب می‌آید كه شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از یك سو و اخلاق، رأفت و منطق اسلام از دیگرسو، موجب شد مردم این سرزمین مشتاقانه به دین اسلام گرایش پیدا كرده و اسلامگرایی به‌ویژه در دوره صدوپنجاه‌ساله تسلط عثمانی بر این منطقه نهادینه شود. لذا مشاهده می‌شود به‌رغم فعالیتهای تبلیغی و درازمدت مسیحی و حتی یك دوره سخت و پرخفقان كمونیستی (حدود پنجاه‌سال)، اسلام همچنان در بوسنی زنده است و در حال حاضر بیش از شصت‌درصد جمعیت بوسنی را مسلمانان تشكیل می‌دهند . ازاین‌جهت‌، بسیاری از اقوام و دولتهای غیرمسلمان بالكان همواره از حضور پررنگ اسلام در این منطقه احساس خطر كرده‌اند و به احتمال بسیار، به راه‌انداختن جنگ اخیر در بوسنی نیز با این نگرانی بی‌ارتباط نبود.
●ویژگیهای شخصیتی مردم بوسنی
شاید تصویری كه در زیر از مردم بوسنی ارائه می‌دهیم چندان دقیق نباشد، اما آگاهی از برداشتهای متفاوت می‌تواند برای بسیاری از علاقمندان جذابیت خاصی داشته باشد. بوسنیاییها عمدتا افرادی خونسرد، كم‌‌حرف، متعهد، قانونگرا، اهل قناعت، ساده‌زیست، شاد، شیك‌پوش و خوش‌خوراك هستند به‌گونه‌ای كه اكثرا اوقات فراغت خود را به قدم‌زدن طولانی در خیابانهای زیبا و صرف قهوه و شام در رستورانها می‌گذرانند، از رشته‌های ورزشی به شنا و بسكتبال علاقه خاصی دارند و شناكردن در استخر و یا رفتن به كنار دریا در تابستان از برنامه‌های غیرقابل‌چشم‌پوشی زندگی‌ آنها محسوب می‌شود. با این همه، در بوسنی تعداد ورزشگاهها بسیار كم و زمینه تفریح سالم چندان وجود ندارد. متاسفانه مصرف مشروبات الكلی و مواد مخدر و فساد جنسی پس از جنگ در میان برخی اقشار مردم بوسنی رو به افزایش نهاده، چنان‌كه در شهرها كاملا مشهود است. اولویتهای آرمانیِ بخش قابل‌توجهی از جوانان بوسنی كه تحت تاثیر فضای غرب زندگی می‌كنند، به‌ترتیب زن زیبا، شغل خوب و خوش‌گذرانی می‌باشد و از این میان، به خوشگذرانی به‌حدی اهمیت می‌دهند كه حتی اقشار ضعیف جامعه برای تامین این هدف‌ صرفه‌جویی‌های خاصی می‌كنند. با این وجود، دین، اخلاق و سنت در فكر و عمل بسیاری از مردم و به‌ویژه جوانان ـ البته به مراتب مختلف ـ نمایان است؛ چنان‌كه این ویژگی به وجهه تمایز مردم بوسنی از سایر مردم این منطقه تبدیل شده است.
●جایگاه زن و خانواده در بوسنی
در میان خانواده‌های سنتی و مذهبی، اغلب نوعی مردسالاری مشاهده می‌شود و جایگاه خانواده نیز مستحكم‌ است. زنان در آنجا اغلب منفعل و كم‌تحرك هستند؛ حجاب در خوش‌بینانه‌ترین فرض، تنها در میان بیست‌درصد از زنان مسلمان آنجا رواج دارد اما البته تمایل به داشتن حجاب، پس از جنگ، روبه‌رشد بوده است. در میان خانواده‌های غیرسنتیِ غربگرا، جایگاه خانواده ضعیف و تا حدی زن‌سالاری و فرزندسالاری مشاهده می‌شود ولی در‌كل، جایگاه خانواده و زن نسبت به غرب به‌مراتب وضع بهتری دارد. شایان ذكر است كه زنان محجـبه در جامعه بوسنی اغلب با تبعیض حقوقی مواجه می‌شوند و این تبعیض عمدتا به‌هنگام كاریابی و در نحوه اشتغال آنها در ادارات دولتی و موسسات خصوصی مشاهده می‌شود ولذا باید گفت كه انتخاب حجاب در آنجا بدون وجود تفكر و واقع بینی متصور نیست و این خود، ارزش حجاب زنان بوسنیایی را دوچندان كرده است.
●ادبیات و فرهنگ در بوسنی
زبان و ادبیات بوسنیایی: زبان بوسنیایی كه جزو هویت مردم بوسنی قلمداد می‌شود، در گروه زبانهای اسلاوی قرار دارد و جز تفاوت در گویش، با زبان سایر اقوام منطقه چندان تفاوتی ندارد. الفبای آن نیز به دو صورت سرلیك و لاتین می‌باشد. شاید یكی از پیامدهای جهانی‌شدن در بوسنی این باشد كه امروزه مردم دیگر تعصب خاصی نسبت به زبان ملی خود ندارند اما عامه مردم به زبان بوسنیایی و كمی نیز روسی و تركی تكلم می‌كنند و برخی از نخبگان آنها با زبان انگلیسی و طبعا برخی نیز كه در رشته‌های اسلامی تحصیل كرده‌اند در سطحی متوسط با زبان عربی آشنایی دارند. یادگیری زبان دوم در بوسنی بستگی به منافع شخصی افراد و كاربری آن زبان در شغل آنها دارد و لذا علاقه به یادگیری زبان انگلیسی در میان جوانان فوق‌العاده رو‌به‌رشد است و این امر طبعا زمینه نفوذ عمیق فرهنگ غرب در بوسنی را مهیاتر خواهد كرد.
▪كتاب و كتابخوانی: میل به مطالعه در میان بوسنیایی‌ها مانند بسیاری از كشورهای توسعه‌نیافته ، به‌شدت پایین است و كتابخوانی رونق چندانی ندارد. میانگین تیراژ كتاب در بوسنی هزار نسخه و میانگین طول فروش هركتاب بین یك‌ونیم تا دو سال می‌باشد. در این میان، كتابهای رمان در موضوعات عاطفی پرفروش‌تر است. با این‌وجود، با توجه به جمعیت كشور بوسنی و كمیت عناصر نخبه، این میزان تیراژ و طول مدت فروش، قابل‌توجه است.
▪ مطبوعات: وضع مطبوعات علمی ـ تخصصی در بوسنی، با وضعیت كتاب و كتابخوانی شباهت زیادی دارد؛ البته طبعا با میانگین تیراژ كمتر از پنجاه‌درصد تیراژ كتاب ؛ همچنین تعداد مجلات تخصصی ـ علمی در رشته‌های مختلف به‌ویژه علوم انسانی باید گفت تعداد آنها كم و سطح كیفی آنها نیز پایین است. در میان چهار روزنامه اصلی بوسنی، روزنامه «صدای روز»، پرتیراژترین می‌باشد و به لحاظ جهت‌گیری سیاسی، به حزب «اقدام دموكراتیك» (حزب علی‌عزت ‌بگوویچ رئیس‌جمهور فقید بوسنی) وابسته است. مردم بوسنی علت گرایش خود به مطالب آن را، رعایت میانه‌روی در مسائل سیاسی از سوی گردانندگان این روزنامه ذكر می‌كنند. «صدای روز» با نماینده عالی سازمان ملل در بوسنی درگیری دارد كه به‌نظر می‌رسد این مساله در افزایش محبوبیت آن در میان مردم بی‌تاثیر نبوده است.
مجلات عمومی عمدتا به فرهنگ غربی گرایش دارند و ابتذال تصویری و محتوایی در آنها مشهود است. از جمله مجلات پرطرفدار، مجله «زن ۲۱» است كه كاملا از معیارهای غربی پیروی می‌كند و از سوی موسسات اروپایی ـ احتمالا بنیاد صهیونیستی سْرش ـ پشتیبانی می‌شود. همچنین مجله‌ای به‌نام «صف» منتشر می‌شود كه از جهت فكری به طیف وهابیت وابسته می‌باشد و جزء مجلات نسبتا پرتیراژ در حوزه موضوعات مذهبی به شمار می‌رود.▪موسیقی، تئاتر و سینما: در زمینه موسیقی، علاوه بر وجود موسیقی سنتی، موسیقی پاپ با مضامین عاطفی ، فوق‌العاده طرفدار دارد. تئاتر در بوسنی نسبت به سینما از سابقه و قوت بیشتری برخوردار است ولی اصولا نه تئاتر و نه سینمای ملی بوسنی حرفی برای گفتن ندارند و عمدتا همان فرهنگ غرب را منعكس می‌كنند. در دوران جنگ تئاترهایی با مضامین جنگی رونق بیشتری داشت و درحال‌حاضر نیز ساخت فیلم درباره حقایق پنهان جنگ، سوژه جذابی برای تهیه‌كننده‌ها و كارگردانان محسوب می‌شود. همچنین در سارایوو فقط هشت سینما و در مقابل پنج سالن تئاتر وجود دارد، به‌طور‌طبیعی سینماها شلوغ‌تر و پرطرفدارترند.
به دلیل ضعف بوسنی در صنعت و محتوای سینما، فیلمهای روز غربی بدون دوبله و تنها با زیرنویس بوسنیایی در سینماها و در شبكه‌های تلویزیونی پخش می‌شود. متاسفانه سكس و توجه به تصاویر مستهجن و ضداخلاقی نقش مهمی در تبلیغ فیلمها و جذب بیننده دارد. در بعضی موارد مسلمانان به تبلیغات مبتذل فیلمها اعتراض می‌كنند و بر روی تصاویر مستهجنِ تراكتها و بیلبردهای تبلیغی، رنگ می‌پاشند كه این اقدام حساسیت مردم برای حفظ ارزشهای یك جامعه اسلامی را نشان می‌دهد.
▪ رادیو و تلویزیون: در حال حاضر چند شبكه مهم تلویزیونی در بوسنی و منطقه فعالیت دارند كه عبارتند از: TVIN، OTN، FTN، OBN، TV۹۹، TVSA و OTNو نیز شبكه «حیات». در این میان غیر از حیات، بقیه شبكه‌ها همگی گرایش‌های غربی دارند و پخش برنامه‌های مستهجن برای آنها عادی است. تاسیس شبكه خصوصی در بوسنی آزاد می‌باشد ولی هزینه راه‌اندازی آن بسیار زیاد است كه به همین علت رقابت با شبكه‌های معروف كه اكثرا از پشتیبانی مالی غرب برخوردارند، بودجه زیادی می‌طلبد. در زمینه برنامه‌های رادیویی نیز وضع مشابهی حاكم است اما واقعیت این است كه رادیو در مقایسه با گستره مخاطب و نفوذ تلویزیون، از قدرت رقابت چندانی برخوردار نیست. اُناسا یكی از مهمترین خبرگزاریهای بوسنی به شمار می‌رود كه در سطح كشوری فعالیت دارد.
●وضعیت سیاسی اقتصادی
سیاست در بوسنی: بوسنی فاقد یك دولت مستقل است و این امر بر روحیه و مشاركت سیاسی مردم تاثیر مخـربی گذاشته است. مردم بوسنی اسلام را تنها عامل هویت و وحدت خود می‌دانند و لذا به شدت سعی دارند مظاهر اسلامی چون مسجد، نماز جمعه و . . . را حفظ و نگهداری كنند. اغلب آنان به سیاستمداران اعتماد ندارند و آنها را افرادی نالایق و از جهت اقتصادی سوءاستفاده‌گر می‌دانند.
البته فضای سیاسی بوسنی برای مردم آزاد است و مردم به‌راحتی و بدون محدودیت می‌توانند از اقدامات دولت انتقاد كنند و به لحاظ شخصیتی نیز در اظهار‌نظرهای خود چندان اهل ملاحظه نیستند. مرحوم علی‌عزت بگوویچ، به عنوان رهبر فقید و یك قهرمان، از محبوبیت خاصی برخوردار است. مردم بوسنی به جهت تجربه دوران كمونیستی بعضا حتی داشتن یك حكومت دیكتاتور را بر بی‌دولتی ترجیح می‌دهند. به‌دست‌گیری نقش رهبری در بوسنی كار ساده‌ای نیست و تنها كسانی از این موفقیت برخوردار می‌شوند كه از شخصیت كاریزماتیك و مردمی برخوردار باشند.
اكثر مردم بوسنی، به ویژه نخبگان ـ اعم از مسیحی و مسلمان ـ عامل اصلی جنگ خونین در بوسنی را معاملات پشت پرده امریكا و غرب می‌دانند و علاقمند هستند كه با اقوام و مذاهب مختلف منطقه یك زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند. احتمال بروز جنگ مجدد در بوسنی بسیار ضعیف است و درگیریهای مذهبی و قومی بسیار ضعیف‌تر از آن است كه خطرساز شود. به‌طور‌عجیبی، مردم در حال فراموش‌كردن خاطره تلخ جنگ هستند و خود را به‌سرعت با وضع جدید تطبیق می‌دهند. البته خاطره جنگ با زندگی مردم فقیر و متدین بوسنی پیوند عمیق‌تری خورده و نوعی افسردگی را در میان آنها شایع كرده است.
بوسنی از یك مجلس قومی با تعداد پانزده كرسی برخوردار است كه سه قوم اصلی مسلمان، كروات و صرب‌ هركدام در این مجلس دارای پنج كرسی می‌باشند و این افراد از طریق برگزاری انتخابات عمومی برگزیده می‌شوند. همچنین بوسنی دارای یك پارلمان مبتنی بر رقابت میان احزاب و انتخابات عمومی می‌باشد و حزبی كه اكثریت را به دست می‌آورد، نخست‌وزیر و تركیب دولت را تعیین می‌كند. ریاست‌جمهوری بوسنی و هرزگوین را یك شورای سه‌نفره (از هر قوم مسلمان، صرب و كروات یك نفر) برعهده دارد كه مستقیما از سوی مردم انتخاب می‌شوند و مسئولیت سیاستگذاریهای كلان بوسنی بر عهده آنان می‌با‌شد. ریاست شورا هر نه‌ماه یك‌بار، در میان این سه نفر به چرخش درمی‌آید و البته این امر مانع از اتخاذ تصمیمات مشترك نمی‌شود.
متاسفانه به‌رغم‌آنكه هم‌اكنون یك نظام جمهوری در بوسنی حكومت می‌كند، در‌حال‌حاضر ریاست اصلی و نیز تمام تصمیم‌گیریهای نهایی را نماینده جامعه جهانی انجام می‌دهد كه از سوی شورای امنیت سازمان ملل انتخاب می‌شود و طبق قرارداد صلح دیتون ـ كه عملا قانون ‌اساسی فعلی بوسنی به‌حساب می‌آید ـ وی مفسر نهایی قانون اساسی شناخته می‌شود. فرد دارنده این سمت، هم‌اكنون یك انگلیسی می‌باشد كه از محبوبیت بسیار كمی در میان توده مردم برخوردار است.
درحال‌حاضر رئیس حزب «برای بوسنی و هرزگوین» از محبوبیت و جایگاه خوبی در میان مردم برخوردار است اما هنوز كسی نتوانسته جای خالی عزت بگوویچ را پر كند. به غیر از حزب منسوب به مرحوم بگوویچ (اقدام دموكراتیك)، دو حزب دیگر نیز در بوسنی فعال می‌باشند كه به ترتیب جایگاه عبارتند از:«حزب برای بوسنی و هزرگوین [مسلمان]» و «حزب سوسیال دموكراتیك» (وابسته به كمونیستهای سابق) علاوه بر این احزاب، حزب «دموكراتیك» صرب‌ها و نیز «اتحادیه دموكراتیك» كرواتها تنها احزاب قدرتمند در مناطق صرب و كروات‌نشین به حساب می‌آیند. درحال‌حاضر، زاد‌وولد به جهت رویكرد مذهبی مسلمانان به نفع مسلمانان است و می‌تواند یك امتیاز استراتژیك محسوب شود.
تمام احزاب بوسنی، چهار اصل را در سرلوحه اهداف خود قرار داده‌اند:
۱ـ حفظ تمامیت ارضی بوسنی
۲ـ تساوی قومی و مذهبی [حقوقی]
۳ـ حق بازگشت همه اقوام به خانه‌های قبل از جنگ خود
۴ـ رسیدگی به شكایت رسمی بوسنی علیه صربستان و مونته‌نگرو و پرداخت خسارت جنگی از سوی صربستان با توجه به متجاوز شناخته‌شدن این كشور از سوی سازمان ملل.
در حال حاضر وضع بازسازی در شهرهای كوچك و دورافتاده كُند پیش می‌رود و آثار جنگ كاملا‌ در مناطق محروم مشهود است.
● اقتصاد بوسنی: در بوسنی وضع اقتصادی بحرانی است و بیكاری جوانان یك معضل جدی قلمداد می‌شود. اكثر كارخانه‌های بزرگ را صربها به هنگام جنگ غارت كردند و اكنون آنها به حالت تعطیل یا نیمه‌تعطیل درآمده‌اند. مسلمانان از جهت اقتصادی از حمایت جدی هیچ كشوری برخوردار نیستند؛ و در عین حال خود نیز توانایی ایجاد تحول در زیر‌ساخت‌های اقتصادی كشورشان را ندارند. البته در حالی كه سبد اقتصادی مصرف یك خانواده چهار‌نفره طبق آمارهای رسمی حداقل ۴۵۰ مارك تعیین شده، میانگین حقوق یك كارمند بوسنیایی پانصد مارك (معادل ۲۵۰ یورو) و یك كارگر بوسنیایی سیصد مارك (معادل ۱۵۰ یورو) می‌باشد كه میانگین تفكیك مصرفی آن به این صورت می‌باشد: ۴۵% خوراك، ۲۰% پوشاك، ۲۰% مسكن، ۵% حمل‌و‌نقل و ۵% تفریح، باید گفت این ارقام در كل از یك رفاه حداقلی در جامعه حكایت دارد. همچنین قیمت هر لیتر بنزین یك‌و‌نیم مارك (معادل ۱ یورو) است و هزینه اجاره یك منزل چهل‌‌متری در سارایوو حداقل ماهیانه سیصد مارك می‌باشد. قیمت هر متر زمین در سارایوو حداقل یكصد مارك و در حومه شانزده مارك می‌باشد. همچنین هر هزار‌متر زمین كشاورزی را با پرداخت سیصد مارك می‌توان خریداری كرد. هزینه ساخت‌و‌ساز با كیفیت عالی و بدون عوارض و مالیات، هر متر ۲۵۰ یورو و با احتساب هزینه عوارض و مجـوز، هر متر ۴۰۰ یورو می‌باشد (البته كیفیت ساخت به‌مراتب از ایران بهتر است). حمل‌و‌نقل نیز در بوسنی گران است. نرخ تاكسی در سارایوو برای مسافتی حدود ۱۵ كیلومتر، ۲۵ مارك و نیز بلیط قطار و اتوبوس درون‌شهری تا ۲۰/۱ مارك می‌باشد كه طبعا اكثر مردم ترجیح می‌دهند با اتوبوس و قطار تردد نمایند. عمده درآمد دولت از طریق اخذ مالیات از شهروندان به اشكال مختلف به ویژه مالیات بر درآمد تامین می‌شود و این امر موجب گرانی نسبی كالاهای مختلف در بوسنی شده است.
پس از جنگ و با رشد نظام اقتصاد ‌‌سرمایه‌داری در بوسنی، به‌تدریج فاصله طبقاتی در حال شكل‌گیری است و از هم‌اكنون می‌توان دو طیف ثروتمند و متوسط را در این كشور مشاهده كرد. در سارایوو فروشگاههای بزرگ و مدرن اروپایی ساخته شده‌اند كه مشتریان آنها عمدتا از طیف پولدار می‌باشند و اجناس آنها بسیار گران‌تر از سایر فروشگاهها عرضه می‌شود. باید توجه داشت كه مسائل اقتصادی بوسنی در حادشدن وضع فرهنگی آن كشور بسیار موثر بوده است. در حال حاضر بوسنی از بزرگی دستگاه دولت در رنج است و حدود سیزده درصد شاغلان در نهادهای دولتی كار می‌كنند. شایان ذكر است: معادن غنی و سابقه كشاورزی و دامداری از فرصتهای اقتصادی برتر در بوسنی محسوب می‌شود .●حضور كشورهای اسلامی و غربی در بوسنی
به جز عربستان سعودی كه به رغم سرمایه‌گذاری كلان در این كشور، در حوزه ترویج وهابیت، موفقیت چندانی نداشته و كشور مصر كه تا درجه‌ای در ترویج فرهنگ عربیت فعال است، از دیگر كشورهای اسلامی می‌توان از جمهوری اسلامی ایران نام برد كه در امور فرهنگی و بازسازی فعالیت می‌كنند و همچنین مالزی در زمینه فعالیتهای اقتصادی حضوری كم‌رنگ دارد. مركز فرهنگی سعودی در سارایوو و سایر فعالیتهای آنها نیز به رغم سرمایه‌گذاری مالی كلان تاثیر چندانی نداشته و به‌ویژه پس از حادثه یازدهم سپتامبر رو به افول گذاشته، به‌حدی كه امكان دارد این سرمایه‌گذاریها به‌طور كامل تعطیل شود. البته یكی از دلایل عدم كامیابی سعودیها در بوسنی، مقتضیات فرهنگی خود مردم بوسنی می‌باشد اما عامل مهم‌تر آن است كه یك جریان قوی و رو‌به‌رشد حضور غرب و به‌تبع آن غربگرایی و ترویج فرهنگ مبتذل غرب پس از جنگ در بوسنی در حال شكل‌گیری است كه به‌صورت‌گسترده‌ای از سوی كشورهای غربی، از جمله توسط بنیاد صهیونیستی سْرش و با همكاری دولت بوسنی دنبال می‌شود؛ گذشته از آن، جاذبه‌ها و عوامل طبیعی (غرایز، محدودیتهای سخت دوره كمونیستی، مشكلات اقتصادی و . . .) نیز پیشبرد این امر را تسریع كرده است؛ چنان‌كه استفاده گسترده از سكس، موسیقی، فیلم، رقص، مواد مخدر، مشروبات الكلی و . . .، با پشتیبانی جدی رسانه‌های تصویری و شركتهای تجاری داخلی و خارجی و . . . كاملا رایج شده است. البته این وضعیت در عین حال كه تهدید بسیار جدی برای فرهنگ اسلامی بوسنی قلمداد می‌شود، می‌تواند برای اسلام پیشرو یك فرصت نیز قلمداد شود؛ چراكه پیامدهای اغلب شوم ناشی از گرایش جوانان به فرهنگ غرب و نگرانیهای خانواده‌های بوسنیایی، زمینه جدیدی را برای گرایش گسترده جوانان بوسنی به اسلام ایجاد كرده است.
●طیفهای قابل‌توجه در بوسنی
دانشكده و جامعه اسلامی: این دانشكده‌ به «جامعه اسلامی» ـ سازمان دولتی روحانیت ـ وابسته است و از كرسیهایی در رشته‌های فلسفه اسلامی، شرق‌شناسی، ادبیات عرب، فقه‌، علوم قرآن و . . . برخوردار است. این دانشكده اخیرا تمایل خود برای تاسیس كرسی زبان و ادبیات فارسی را نیز به نمایندگی ایران در بوسنی اعلام كرده است.
با‌این‌وجود، جامعهٔ اسلامی بوسنی ـ سازمان دولتی روحانیت ـ و توابع آن‌، در میان توده مردم از محبوبیت كافی برخوردار نیست.
روحانیان موسوم به افندی در بوسنی، همگی فارغ‌التحصیلان دبیرستانهای اسلامی یا دانشكده مزبور هستند اما سطح علمی دانشگاهیان و روحانیان بوسنی در رشته‌های اسلامی با دانش‌آموختگان سایر كشورهای اسلامی ـ به‌ویژه با روحانیون ایران ـ فاصله بسیار زیادی دارد به‌گونه‌ای كه به‌سختی می‌توان در میان آنها افراد صاحب‌نظر جستجو كرد. همچنین برداشت این طیف از اسلام و شرع بسیار ضعیف و سطحی بوده و با برداشت مسلمانان پیشرو تفاوتهای اساسی دارد. آنها از اسلام بیش از پوسته ظاهری هویت‌بخش و معنویت و اخلاقِ حداقلی، انتظارندارند و فهم اسلام حداكثری نه تنها برای اغلب آنان دشوار است، بلكه پذیرش آن نیز از سوی آنها سخت می‌باشد.
از موضوعات مورد علاقه این طیف، به ترتیب اولویت می‌توان از قرآن‌پژوهی، فلسفه، عرفان، اخلاق و تربیت اسلامی و تاریخ اسلام نام برد. آنان چندان به حوزه فقه علاقه ندارند و دانشگاهیان اسلامی آنجا بیشتر با آثار افرادی چون سیدحسین نصر، هانری كربن و آنه ماری شیمل دمساز هستند.
●دانشگاه‌های غیردینی: دانشگاه سارایوو مجموعا از هجده دانشكده در رشته‌های انسانی‌، فنی‌، پزشكی‌، عمرانی و ... تشكیل شده است. دانشكده فلسفه این دا‌نشگاه از كرسیهای فلسفه‌، جامعه‌شناسی‌، روان‌شناسی‌، تربیت‌، تاریخ‌، زبان و ادب بوسنیایی و نیز زبان و ادبیات روسی‌، انگلیسی‌، عربی‌، آلمانی‌، فرانسوی و تركی استانبولی برخوردار است .
این دانشگاه به‌لحاظ محتوا و روش كاملا از الگوی طراحی و مدیریت غربی پیروی می‌كند و فارغ‌التحصیلان آن با معارف اسلامی و سنتهای شرقی ـ كه فرهنگ بوسنی به آن وابسته است ـ كاملا بیگانه‌اند.
●دراویش: این گروه از جهات متعدد به ‌ویژه از جهت فكری به شیعیان نزدیك‌اند و آشكارا دوستی خود به اهل بیت(ع) را اظهار می‌كنند. همچنین ابراز علاقه و دوستی آنها به ایران و امام راحل(ره) قابل‌توجه است. با‌این‌وجود، آنان از جهت فكری و رفتاری كاملا با دراویش سایر كشورهای اسلامی تفاوت دارند. این عده، افرادی خوش‌فكر، اجتماعی و متشـرع هستند و با سایر مردم صرفا به لحاظ سبك عبادت در«تكیه» تفاوت دارند. تشكیلات آنها بدون هیچ‌گونه وابستگی به دولت و به‌طور‌مستقل عمل می‌كند و در میان طیف‌های مختلف مردم بوسنی ـ حتی در میان افراد غربگرا ـ از محبوبیت خوبی برخوردار است. همچنین علی‌رغم فرقه‌فرقه‌بودن دراویش، هماهنگی و دوستی خوبی میان اغلب شیوخ آنها برقرار است و بالقوه زمینه‌های وحدت در میان آنان ممكن می‌باشد.
●شیعیان: در بوسنی در خوشبینانه‌ترین نگاه و تخمینها حداكثر بتوان صد شیعه را در سطوح و مشاغل مختلف سراغ گرفت. حضور ایرانیان در این اواخر ـ كه البته هیچگاه قصد تبلیغ تشیع را در بوسنی نداشته‌اند ـ باعث ایجاد فشارهای زیادی بر روی شیعیان شده‌ است. آنچه قابل توجه می باشد و همچنین تعامل فرهنگی میان ایران و بوسنی را سهل‌تر ساخته، ارتباطی است كه میان روح حاكم بر فضای تفكر كلی مردم مسلمان بوسنی با تفكر شیعی، به‌ویژه از جهت خردورزی، وجود دارد.
●انعكاس حضور ایرانیان در بوسنی
هفتاد‌درصد نسلی كه جنگ را كاملا درك كرده، كمكهای انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران به بوسنی را همچنان به‌خاطر دارند و از این جهت نسبت به ایرانیان احساس دِین و احترام می‌كنند. اما در میان نسل جدید این موضوع، رو به فراموشی است و متاسفانه نشانه‌هایی دال بر این‌كه كسی یا گروهی در بوسنی درصدد یادآوری این خاطره برای آنان باشد وجود ندارد و باید گفت كه حتی دریغ از یك جلد كتاب یا یك بنای یادبود.
البته به‌دلایلی نمی‌توان به محبوبیت فوق‌العاده ایرانیها در بوسنی چندان به‌طور‌جدی امیدوار بود؛ چون اولا: بیشتر مردم بوسنی قادر نیستند كه میان مسلمانان، به ویژه میان اعراب‌ و ایرانیها تفكیك قائل شوند و لذا نارضایتی خود از زیاده‌روی در ساخت مساجد از سوی كشورهای اسلامی را به همه گسترش می‌دهند. آنان انتظار دارند كه كشورهای اسلامی و به‌ویژه ایران، به جای مسجد، در امر ساخت ورزشگاه، باشگاههای هنری و تفریحی و فعالیتهای اقتصادی برای رفع بیكاری و كم‌شدن مشكلات اقتصادی مردم بوسنی اهتمام داشته باشند. به نظر می‌رسد اگر از سوی ایران با هوشیاری به این تقاضا توجه شود، ازجهت فرهنگی این جهت‌گیری در بوسنی موثر و كارسازتر خواهد بود؛ با این وجود باید صادقانه یادآور شد كه بعضاً در جامعه بوسنی نسبت به اقدامات فرهنگی ایران یك نوع بدبینی وجود دارد و صداقت ایران در این فعالیتها برای بسیاری محل تردید است. این امر تا حد زیادی به اشتباهاتی بازمی‌گردد كه در اوائل حضور فعال ایران در بوسنی رخ داد و به نظر می‌رسد هنوز هم آثار آن بر جای مانده باشد. با این‌وجود، كماكان بهره‌گیری از علایق فرهنگی، سابقه تاریخی مشترك و تفاوت‌محسوس ایرانیها با اعراب‌ و سایر كشورهای اسلامی، می‌تواند بر استقبال مردم بوسنی از استمرار حضور كشور ما در آنجا بیفزاید. بی‌تردید نیل به این موفقیت تاحدزیادی به نوع رفتار آینده ما در جامعه بوسنی ارتباط خواهد داشت.
ثانیا دلبستگی به غرب برای ساماندهی اقتصادی بوسنی ، موضوعی است كه می‌تواند ارتباط با ایران را، به‌ویژه در مسیر منافع غرب، به‌شدت به زیان ما تحت‌الشعاع قرار دهد.
●اهمیت تعاملات فكری و فرهنگی ایران و بوسنی
به رغم حضور نسبتا فعال ایرانیان در بوسنی ، نمی‌توان كارنامه ده‌ساله اخیر موسسات علمی ـ فرهنگی درگیر در این مساله را قابل قبول دانست. با‌این‌حال، هنوز هم فرصتهای زیادی برای جبران و ایجاد یك باشگاه فرهنگی بزرگ ایرانی ـ بوسنیایی در دو كشور وجود دارد كه با برنامه‌ریزی صحیح‌، می‌توان زمینه را برای تعاملات پررونق در حوزه‌های فكری، هنری، فرهنگی و ورزشی میان دو ملت از نو مهیا كرد. درحال حاضر، علاوه بر تداوم رایزنیهای فرهنگی میان دو كشور، سه موسسه ایرانی در بوسنی حضور دارند: موسسه علمی ـ پژوهشی ابن‌سینا ، كالج فارسی ـ بوسنیایی و بنیاد ملاصدرا كه هر یك در زمینه‌های متفاوتی فعالیت می‌نمایند .
معمولا در زمینه شروع و تداوم تعاملات فرهنگی زنده میان دو ملت، عوامل متعددی دخیل هستند با این وجود دو عامل اساسی وجود دارد كه تعامل فرهنگی میان ایران و بوسنی را برای هر دو طرف موجد منافع خاصی جلوه می‌دهد:
۱ـ بی‌بدیل‌بودن موقعیت جغرافیایی و استراتژیك بوسنی در اروپا برای جهان اسلام
۲ـ وجود اشتراكات فراوان دینی و قومی (اسلامی، ایرانی، شرقی) كه برحسب قرائن حتی به مقاطع قبل از ظهور اسلام باز‌می‌گردد و نشانه‌های آن در آثار تاریخی این كشور نیز كاملا نمایان است. با این وجود در یك فعالیت فرهنگی مداوم نباید از تاثیر فرهنگی مراودات اقتصادی فعال میان دو ملت نیز غافل بود.
رضا غلامی
منبع : ماهنامه زمانه