یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

احزاب و سیاست ورزی مدرن


احزاب و سیاست ورزی مدرن
در جوامع غربی، «احزاب سیاسی»، مولود سیاست ورزی مدرن و روش حکومتی آن «دموکراسی» است; این احزاب علاوه بر افزایش مشارکت سیاسی آحاد مردم در تصمیم گیری های سیاسی و تحقق بخشیدن به آمالی همچون تمکین به آرای مردم در تصمیم گیری ها وقائل بودن به حاکمیت نظر اکثریت، خود موجد نوع جدیدی از دیکتاتوری نامرئی و ناملموس در جامعه شده است، زیرا نخبگان سیاسی در تلاشند تا تحت لوای احزاب و با استفاده از علوم اجتماعی و روان شناختی و شاخه های آنها و روش های پیچیده تبلیغاتی، قدرت ضریب نفوذ خود را در جامعه بسط دهند. در این نبرد قدرت، کسی پیروز است که از امکانات، و قدرت تبلیغاتی و رسانه ای بیشتری برخوردار باشد. البته در این میان نباید این نبردها و تلاش احزاب برای رسیدن به قدرت را با گروه های اقتدارگرا مقایسه کرد. چنان که: ماکس وبر ضمن تفاوت گذاری میان گروه های «اقتدار گرا» و «احزاب سیاسی»، معتقد بودکه احزاب سیاسی باز هستند، یعنی در احزاب سیاسی به روی همه کسانی که می خواهند عضو آن بشوند باز است، اما در مورد گروه های اقتدارگرا پذیرش وجود ندارد. رابرت میشلز یاد آور می شود: «هر سازمان سیاسی نمایانگر قدرتی الیگارشی بربنیادی دموکراتیک است. همه جا انتخاب کنندگان و انتخاب شدگان را می بینیم. همچنین همه جا می بینیم که قدرت رهبران منتخب بر توده های انتخاب گر تقریبا نامحدود است.»(شایان ذکر است که اینگونه به نظر می رسد که الیگارشی مورد نظر میشلز از جهت تکنیکی یعنی ماهیت وجودی خود سازمان، و از نظر روانشناختی یعنی احساساتی همچون تعلق و همبستگی.)
در جهان معاصر، رهبران سیاسی و طرفداران گرایشات مشخص سیاسی و فکری به یاری احزاب و گروه های سیاسی با یکدیگر پیکار می کنند تا بتوانند به بالاترین مدارج قدرت سیاسی; یعنی بدست گرفتن قوای سه گانه و نیروهای مسلح و رسانه های گروهی نایل شوند. این نبرد، برخلاف جنگ های بین طوایف که همواره با خونریزی و کشتار و خشونت همراه بوده، مسالمت آمیز و در چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه کشورهای متبوع است. که از آن می توان به جنگی مدنی یاد کرد. که همین امر بزرگترین تفاوت میان احزاب و گروه های اقتدارگرا در تصاحب قدرت است. انتقاد از دولت و هیات حاکمه، اعتراض و راهپیمایی های قانونی و اعتصابات صنفی در جهت به شکست کشاندن دولت مرکزی و سرانجام انتخابات و همه پرسی ها، نبردی آشکار برای کسب قدرت است که در سراسر دنیای دموکراتیک رواج دارد که بهترین مرجع برای چنین اموری احزاب و فعالیت های حزبی است.
در کنار این نبرد آشکار، خواه یا ناخواه، همواره نبردی پنهان با دسیسه و نیرنگ و بازی های پنهانی پشت پرده رواج دارد که بطور معمول در تمامی کنش های سیاسی تعریف شده هستند و یکی دیگر از عوامل مهم جابه جایی قدرت در نظام های دموکراتیک است.
اما سوال این است که; تا چه حد این عوامل در ایران معاصر و عرصه سیاست ورزی آن دخیل بوده است؟ و احزاب سیاسی تا چه حد در برآیند سیاسی این کشور موثر بوده اند؟ ...

نویسنده : علی رحمانی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید