چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جنگ با اسرائیل، دومین بحران امنیتی پیش روی حماس


جنگ با اسرائیل، دومین بحران امنیتی پیش روی حماس
این روزها زمزمه هجوم ارتش اشغالگر قدس به کرانه باختری و بالاخص نوار غزه بیش از گذشته به گوش می‌رسد.جنبش مقاومت اسلامی تاکنون بحرانهای متعددی را در عرصه های داخلی و بین المللی از سر گذرانده است .بحرانهایی که گاه جنبه های امنیتی داشته،گاه سیاسی و گاه اقتصادی.
اما مهمترین بحرانی که تاکنون حماس با آن دست و پنجه نرم کرده و توانسته آن را با موفقیت پشت سر بگذارد مسئله جنگ داخلی بین دو جریان عمده در عرصه داخلی فلسطین بود .زمانی رسیده بود که رویارویی ها بسیار جدی گردیده بود و همه چیز حاکی از تقابل جدی این دوجریان بزرگ در فلسطین داشت.رویارویی نهایتا پس از ۹ مرتبه آتش بس به انجام توافق نامه مکه منتهی شدکه طیآن حماس متعهد گردید از نو به تشکیل کابینه بپردازد.
این درحالی بود که حماس همزمان در مقابل فشارهای سیاسی بین المللی برای به رسمیت شناختن اسرائیل و نیز تحریم اقتصادی که غرب بر ملت فلسطین تحمیل کرده بود ،ایستادگی می کرد.
پس از امضای توافق نامه مکه بین خالد مشعل و ابومازن تا حدودی مسئله جنگ داخلی در فلسطین به حاشیه کشیده شد و امروزه مسئله جنگ با اسرائیل و چگونگی مقابله با آن در دستور کار جنبش مقاومت اسلامی قرار دارد .
اسرائیل برای حمله به نوار غزه دلایل بسیاری دارد که از جمله مهمترین آنها می توان به اعاده حیثیت از دست رفته این رژیم غاصب در جریان جنگ ۳۳روزه با لبنان اشاره داشت و اگر تاکنون این امر معطل مانده تنها یک علت برای آن می شود متصور گردید و آن ترس اسرائیل از مواجه با حزب ا.. دوم و شکست دوم در منطقه است و لذا آنها تاکنون با حملات مرزی که به نوار غزه انجام داده اند در حال تست کردن وضعیت فعلی مقاومت در فلسطین هستند و اگر مطمئن بودند که با یورش به نوار غزه می توانند این خار را از چشمشان بیرون بیاورند قطعا تا کنون حمله سراسری به نوار غزه را انجام داده بودند.
در این مقاله، نگارنده معتقد است که بزودی شاهد رویارویی گسترده میان حماس و اسرائیل خواهیم بود و شواهد و قرائن حاکی ازآن است که اسرائیل خود را برای آغاز یک حمله سراسری به نوار غزه آماده می سازد تا از خلال آن به بسیاری از نیازهایی که هم اکنون جامعه اسرائیل در طلب آن است پاسخی داده شود.
● دلایل حمله اسرائیل:
به طور اجمالی می توانم دلایل حمله اسرائیل به نوار غزه را این‌چنین بر شمارم:
▪ خلاصی از سرخوردگی دولت و ملت اسرائیل با فتح نوار غزه
▪ ریشه کن کردن مقاومت اسلامی در نوار غزه و تحقق صلح با فلسطینیان
▪ تامین امنیت برای شهرک های همجوار نوار غزه که هم اکنون در تیر رس نیروهای جهاد اسلامی و دیگر گروههای مقاومت قرار دارند
▪ استفاده از حمله به مثابه یک امر برون رفت از فشارهای داخلی که کابینه را تا مرز فروپاشی پیش برده
▪ بهره برداری انتخاباتی که در آینده مورد استفاده قرار خواهد گرفت
▪ بازسازی چهره حزب کادیما به عنوان سکاندار دولت و بالا بردن محبوبیت اولمرت در نزد مردم
برهم زدن توازن قوایی که پس از پیروزی حزب ا.. به نفع مقاومت اسلامی اعم از حزب ا..، حماس ،ایران و سوریه به وجودآمد
▪ جلوگیری از شکل گیری حزب ا.. دوم در کنار مرزهای اسرائیل
▪ تفوق و برتری اسرائیل در میز مذاکره برای صلح با اعراب
▪ شکست حماس و انجام کودتا در خلال جنگ و روی کار آوردن دولتی دست نشانده به سرکردگی دحلان
▪ تغییر محتوا در شروط مندرجه برای صلح که به وسیله اعراب در ۲۰۰۲در بیروت به تصویب رسد و حذف حق بازگشت آوارگان و ...
● پیشینه حملات به غزه:
غزه یا بهتر بگویم شهر مقاومت شهری است که در جنوب غربی اسرائیل واقع گشته و ارتباط اسرائیل با مصر از طریق دروازه های این شهر برقرار می گردد مساحت این شهر ۳۶۴۰۰۰ هکتار می باشد و هم اکنون جمعیتی در حدود ۵/۱ میلیون نفر در آن سکونت دارند که این شهر را به یکی از پر تراکم ترین شهرهای دنیا تبدیل کرده.
این شهر در سال ۱۹۶۷ در جنگ سوم اعراب و اسرائیل از فلسطین جدا گردید اما به دلیل مقاومت سرسختانه مردم غیور آن و بالا بردن هزینه حضور اسرائیلی ها در آنجا ،آریل شارون تصمیم گرفت به صورت یکجانبه و بدون اخذ هیچ گونه امتیازی آنجارا ترک گوید و در نهایت شهرک نشینان شهرکهای ساخته شده درآنجا را رها کنند.
برای درک بهتر اهمیت غزه برای مقاومت به این سخن اسحاق رابین بسنده می کنم که وی در زمانی که نخست وزیری اسرائیل را برعهده داشت ،گفت : آیا می شود روزی از خواب بیدار شوم و ببینم که غزه دیگر وجود ندارد؟!
با این تفاسیر می توان ادعا کرد که هم اکنون نوار غزه به خاری در چشمان اسرائیل تبدیل شده و از غزه می توان به عنوان مرکز مقاومت فلسطینی ها در مقابل اسرائیلی ها یاد کرد و کرانه باختری به دلیل تسلط نیروهای اسرائیلی بر آنجا و ساخت دیوار حائل با اینکه از نظر مساحت و جمعیت چندین برابر غزه می باشد اما در درجه دوم قرار می گیرد.
در تابسان سال ۲۰۰۶ اسرائیل تصمیم گرفت تا ریشه مقاومت در غزه را برای همیشه بخشکاند و در عملیاتی تحت عنوان بارانهای تابستانی اقدام به حمله سراسری به غره نمود.
مثل همه حملات دیگر اسرائیل این بار هم تاسیسات اساسی نوار غزه توسط هلیکوپترها و هواپیماهای اسرائیلی مورد هدف قرار گرفت و حتی اماکن دولتی و ساختمانهای وزارتخانه هایی که در نوار غزه مستقر شده بودند هم در امان نماندند.
دولت که در تحریم کامل به سر می برد حتی از تهیه داروهای مورد نیاز برای مجروحان ناتوان مانده بود و غزه در آستانه یک فاجعه انسانی قرار گرفته بود.
سنگرها در دل شهر ساخته شدند و تاکتیک مقاومت نبرد نامتقارن با نیروهای کلاسیک اسرائیل انتخاب گردیده بود .همه چیزنشان از این داشت که شهر در صورت ادامه حملات وحشیانه اسرائیل در آستانه سقوط قرار می گیرد که ناگهان با عمل به موقع حزب ا.. لبنان مبنی بر به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی و به هلاکت رسانیدن دو تیم گشتزنی در مرزهای لبنان ،توجه اسرائیل از غزه به جنوب لبنان معطوف گردید.تحلیلگران در آن زمان این حرکت حزب ا.. را به حرکت گاوبازی تشبیه کردند که سعی دارد تا با استفاده از پارچه قرمز ،گاو وحشی را دچار سردرگمی بکند.
دلایل حزب ا.. از حمله به نظامیان و گروگان گرفتن آنها را می توان اقدامی از قبل اعلام شده تفسیر کرد که دبیر کل این حزب بارهادر سخنرانی های خود اعلام کرده بود قصد دارد با به اسارت گرفتن سربازهای اسرائیلی ، اسرای لبنانی دربند زندانهای اسرائیل منجمله سمیر قنطار را از چنگال اسرائیل آزاد سازد.
همچنین باید به این هوشیاری رهبران حزب بالید که با این عمل پایه های حماس در فلسطین را محکم کردند و اگر این تاکتیک از سوی حزب در آن مقطع اتخاذ نمی گردید دیگر الان نه اثری از حماس مقتدر باقی مانده بود و نه اثری از حزب ا.. مقاوم و کارآمد.طرح صهیونیستها در آن مقطع این بود که ابتدا حماس و سپس حزب ا.. و نهایتا تحدید مرزها.آنها برای از پای درآوردن حماس نهایتا ۴ ماه درنظر گرفته بودند و قصد داشتند تا پس از حماس به سراغ حزب ا.. بروند و کار مقاومت شیعی در مرزهای شمالی خود را یکسره کنند که با حمله پیشگیرانه و مقتدرانه حزب این طرح شیطانی با شکستی مواجه شد که هر روزه پس از گذشت زمان شاهد آثار عمیق آن بر اسرائیل و منطقه می باشیم.
این شکست هم اکنون اسرائیل را تا آستانه فروپاشی پیش برده و همان طور که بن گوریون یکی از بنیانگذاران اسرائیل و اولین نخست وزیر این رژیم گفته بود:برای اعراب اهمیتی ندارد که جند مرتبه از اسرائیل شکست بخورند اما برای اسرائیل خیلی مهم است که هیچ گاه از اعراب شکست نخورد چراکه اولین شکست آن به منزله فروپاشی تلقی می گردد. و امروز می توانیم بر درستی سخن بن گوریون شهادت بدهیم.تنها پس از گذشت دوماه از جنگ ۳۳روزه بود که شاهد افزایش تنش بین مسئولان اسرائیلی بودیم و فضای سیاسی به گونه ای رقم خورده بود که هر نهاد و مسئولی از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کرده و نهایتا همه بر روی دان حالوتس رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح به توافق رسیده و وی اولین قربانی جنگ به شمار آمد.این تازه آغاز کار بود و در پی آن پرونده های گوناگون مفاسد اخلاقی،سیاسی و اقتصادی باعث سلب اعتماد مردم از مسئولانشان گردید و هم اکنون می توان از استعفای عمیر پرتس وزیر دفاع کنونی به عنوان یکی دیگر از قربانیان این شکست یاد کرد.
اما چهره دیگری که پس از حالوتس بر سر کار آمد فردی است با تجربه کافی و مورد توافق اکثریت گروهها.گابی اشکنازی که هم اکنون این مسئولیت خطیر بر دوش وی نهاده شده بسیار عاقلتر از آن است تا با افتادن در دام بازی سیاسی که آن را اعضای کابینه ترتیب داده اند تن به جنگ بدهد هرچند که هم اکنون فشار بر روی وی برای آغاز جنگ بیش از پیش گردیده.وی در یکی از سخنان خود اذعان داشته بود: دوام حضور در غزه امری محال است.
زیرا در نهایت به ربوده شدن یک یا دو سرباز دیگر می انجامد و طبق معمول مسئولیت به گردن ارتش می‌افتد.و وی هوشیار تر از آن است تا به وسیله اسیر دادن به نیروهای فلسطینی خود را به بی کفایتی و در نهایت به استعا رهنمون سازد بلایی که بر سر اودی آدام و گال هرش فرماندهان منطقه شمال آمد که به دنبال ربوده شدن دو نظامی صهیونیستی به دست حزب الله از کار بر کنار شدند.
حال اگر تمامی این شواهد را در کنار یکدیگر بگذاریم و به ‌آنها حملات وحشیانه و بی سابقه اخیر به غزه که منجر به نقض آتش بس با فلسطینیان و پاسخ حماس و دیگر گروههای جهادی به آن شد را بیفزاییم می توانیم نتیجه بگیریم که علی رغم تمام ملاحظات موجود وخطراتی که متوجه سربازان اسرائیلی است اما به نظر می رسد همه چیز درحال فدا شدن برای تامین منافع عده ای خاص در اسرائیل است که از هر ابزاری برای حضور در قدرت استفاده می کنند حتی اگر این امر به کشته و زخمی شدن هزاران فلسطینی و حتی سربازان خود گردد.
● واکنش حماس:
به نظر می رسد در این اوضاع حماس بهترین گزینه را برگزیده و خود را از اما و اگرهای موجود رهانیده و در حال آماده سازی نیروهای خود برای یک جنگ تمام عیار می باشد.
در بیانیه ای که از سوی سخنگوی این جنبش صادر گشت آمده است:رژیم صهیونیستی به جنایت های تروریستی خود علیه ملت مظلوم فلسطین همچنان ادامه می دهد و در جنایت اخیر این رژیم هشت فلسطینی به شهادت رسیدند. رژیم صهیونیستی در واقع با حمایت مستقیم آمریکا مرتکب یک چنین جنایت هایی می شود. آمریکا لحظه ای از حمایت مالی و سیاسی و نظامی خود به دولت عبری دست بر نمی دارد و اخیرا نیز هزاران بمب تخریبی را به قیمت ۶۵ میلیون دلار برای قتل عام فلسطینیان در اختیار اشغالگران قرار داده است.
رژیم صهیونیستی در سایه سکوت کشورهای عربی و بین المللی و درخواست برخی از این کشورها برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و در سایه برگزاری دیدارهای امنیتی آن ها با سران این رژیم، دست به این گونه جنایت های وحشیانه زده است. رژیم اشغالگر قدس به خیال واهی می پندارد که با حمایت دولت آمریکا می تواند ملت فلسطین را تحت تسلیم خود در آورد و آن را مجبور به چشم پوشی از اصول و آرمان هایش کند.
وی در ادامه از همه طرفها درخواست می کند تا با‌قرار‌گرفتن در زیر چتر مقاومت به مقابله با دشمن عبری بپردازند که این مقاومت هم شامل مقاومت سیاسی می گردد و محمود عباس را ملزم به قطع کلیه روابط خود با اسرائیل نموده همچنین اعراب را به حمایت از فلسطینیان فرا می خواند واز سوی دیگر از دیگر گروههای جهاد ی منجمله گردانهای عز الدین قسام می خواهد تا خود را برای دفاع همه جانبه و پاسخگویی به حملات صهیونیستها آماده کنند.
● تاکتیکهای حماس:
به نظر می رسد حماس این بار ابزارهای بیشتری برای مواجه با اسرائیل در دست داشته باشد هرچند که مشکل بتوان این چنین پیش بینی کرد که نتیجه یک جنگ احتمالی شکست اسرائیل را آن طوری که حزب الله به اسرائیل تحمیل نموده در بر داشته باشد .
به لحاظ ژئوپلتیکی موقعیت حماس نسبت به حزب ا.. اصلا مناسب نیست چراکه نیروهای حزب می توانستند در اعماق جنگلهای بلوط و یا مناطقی که دارای پستی و بلندی هایی بود پناه گرفته و عملیات انجام دهند اما این امر برای حماس مقدور نخواهد بود و علت آن هم موقعیت دشت مانند نوار غزه است که تقریباً منطقه ای یک دست بوده و دارای ناهمواری خاصی نیست مضاف بر اینکه نوار غزه از جانب دریا هم بسیار آسیب پذیر است و تنها یک چیز می تواند تفوق حماس بر اسرائیل را در صورت بروز جنگ در پی داشته باشد و آن استفاده از سلاحها و تاکتیکهایی است که حزب ا.. در مواجه با ناوهای اسرائیل به کار برد و همچنین استفاده از موشکهای کوتاه برد به مراتب برای حماس راهبردی تر خواهد بود و آنها باید به اسرائیل یاداور بشوند که نیروگاه هسته ای دیمونا در تیر رس موشکهای آنها قرار دارد و لذا در صورت لزوم از دکترین انتقام گسترده می توانند بهره برند .
از سویی دیگر طبق اظهارات دکتر خلیل ابو لیله ، تصمیم جنبش برای به اسارت گرفتن سربازان صهیونیست تنها یک تهدید نیست‌؛ ‌ بلکه استراتژی ما برای آزادی اسرای فلسطینی است. بر این اسا س حماس می تواند از طریق این راهبرد راهگشا به آزادی اسرا و همچنین جنگ روانی گسترده با نیروهای اسرائیلی مبادرت ورزد.
از دیگر امتیازاتی که حماس می تواند در خلال این درگیری به دست آورد شکست طرح صلح عربی است که این امر می تواند تمام در های امید برای ماندگاری این غده سرطانی در پیکره اسلامی را از بین ببرد و دیگر باوجود درگیری گسترده بین این دوگروه کسی جرات نمی کند تا حرفی از صلح پایدار بزند.
منزوی شدن فتح در پوشش این تقابل از دیگر نقطه های روشن در این سناریو به شمار می رود و بر این اساس دیگر فتح نقش دلالی خود میان جهادگران و اسرائیلی ها را از دست می دهد و حتی با ورود گردانهای الاقصی به درگیری می توان در آینده شاهد یک انشعاب گسترده در بین اعضای این جنبش را شاهد بود که به تضعیف هرچه بیشتر جریان مصالحه گر در فلسطین می انجامد.
در نهایت اگر حماس بتواند در خلال این جنگ تمامیت ارضی خود را حفظ کند می توان این بار شاهد مستحکمتر شدن هرچه بیشتر پایه های حماس در فلسطین باشیم و همچنین از این موضوع به عنوان شکست دوم اسرائیل در این دوره یاد کنیم که فروپاشی این رژیم غاصب را تسریع و تسهیل می بخشد.
اتحاد میان فلسطینیان در یک جبهه گسترده می تواند از دیگر فرصتهایی باشد که برای مقاومت اسلامی فراهم می شود.با این تفاسیر ملاحظه می کنید که اسرائیل واقعا در یک بن بست به سر می رود و نه راه پیش دارد و نه راه پس . این بحران در صورت تحقق می تواند به یک فرصت برای ملت فلسطین تبدیل گردد به شرطی که آن را درست مدیریت کنندو نگارنده معتقد است که حماس می تواند با بهینه سازی موشکهای قسام که دستاورد مقاومت در این چند سال است و همچنین تهیه موشکهای کوتاه برد و میان برد در حدود ۱۰۰۰ فروند و ایجاد پایگاههای متحرک موشکی می تواند از خلال این درگیری سرافراز بیرون آید.
کسری صادقی زاده
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید