دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

توافقات قاهره و زمینه های تردید


توافقات قاهره و زمینه های تردید
کنفرانس بین المللی بازسازی غزه با حضور نمایندگان بیش از ۸۰ کشور جهان و در غیبت معنی دار « دولت حماس » در « شرم الشیخ » به میزبانی رژیم کمپ دیویدی قاهره برپا شده است .
برپائی این اجلاس به فاصله چند روز پس از توافقات گروههای حماس و فتح با میانجی گری رژیم قاهره نشانگر آنست که قاهره سعی دارد و بلکه ماموریت دارد در آن واحد ضمن تلاش برای مطرح ساختن محمود عباس و تشکیلات خودگردان بعنوان نماینده فلسطینی ها دولت حماس را تعمدا به حاشیه براند بدین ترتیب مراتب حسن نیت صداقت و حتی صلاحیت رژیم قاهره به عنوان « میانجی » در مناقشه گروههای فلسطینی به زیر سئوال رفته و این احتمال را به طور جدی تقویت می کند که حتی انعطاف و نرمش نسبی گروه فتح در کسب توافق با گروه حماس نیز نوعی زرنگی و فرصت طلبی سیاسی برای ترمیم موقعیت فتح و غافلگیر ساختن « حماس » و به حاشیه راندن آن در حرکتهای آینده بوده که مشخصا با هدف احیای موقعیت محمودعباس و تشکیلات خودگردان صورت گرفته است .
این درحالی است که طی روزهای گذشته نمایندگان ۱۶ گروه فلسطینی در قاهره پیرامون راهکارهای دستیابی به تفاهم و تشکیل دولت وحدت ملی به توافقات نسبتا روشنی رسیده اند. آزادی بازداشتی ها توسط گروههای فتح و حماس در کرانه باختری و غزه و همچنین ترتیبات امنیتی بمنظور پیشبرد همکاریهای فیمابین به نقاط دلگرم کننده ای رسیده است . با بررسی موضوع از یک دیدگاه خوشبینانه بایستی از این توافقات استقبال کرد و امیدوار بود که سایر موانع نیز به تدریج از میان برداشته شود تا آنکه توافقات قاهره باعث تعمیق و استمرار دوستی ها و همکاریها گردد. ولی با در نظر گرفتن حوادث روزهای اخیر در شرم الشیخ و با توجه به عوامل بازدارنده و تردیدانگیز « خوشبینی بی اساس » در این زمینه ممکن است به عواقب بدفرجامی منجر شود و حتی احیانا دستاوردهای مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی را نیز یکسره برباد دهد و اشغالگران را که پس از شکست در جنگ ۲۲ روزه در غزه در موضع انفعالی قرار گرفته اند به « طرف پیروز » مبدل سازد.
مروری بر ملاحظات مطرح نشانگر حساسیتی است که این توافقات ایجاد می کند وتحولات شرم الشیخ به آن دامن می زند :
۱ ) مذاکره و توافق با حماس « انتخاب اول » فتح نبوده و نیست . فتح برای بیش از ۲ سال هرگونه مذاکره و تفاهم با حماس را پیشاپیش مردود می دانست و بطور همزمان به تفاهم و همکاری با اشغالگران صهیونیست سرگرم بوده است .
فتح و تشکیلات خودگردان نه تنها با حماس همکاری نداشتند که حتی علیه آن با اشغالگران همراهی می کردند. گرایش کنونی فتح به حماس از این دیدگاه « آخرین فرصت باقیمانده » محسوب می گردد و بدین معنی است که چون دیگر نمی توانند با حماس دشمنی کنند به دوستی با حماس پرداخته و خود را همراه نشان می دهند.
۲ ) مصر محل بر پائی مذاکرات برای دستیابی به تفاهم گروههای فلسطینی است . رژیم قاهره در طول جنگ ۲۲ روزه جانب محمود عباس و فتح را گرفته بود و برای ناکامی « مقاومت » در تلاش بود. حتی در اجلاس قبلی شرم الشیخ که ساعاتی پس از برقراری آتش بس یکطرفه تشکیل شد رژیم قاهره فقط از « محمود عباس » و جناح فتح برای شرکت در اجلاس دعوت بعمل آورد ولی از رهبران حماس و جبهه مقاومت اسلامی هیچگونه دعوتی بعمل نیاورده بود و تعمدا طرف « حذف شده » و غایب تلقی می شد. حال آنکه به عکس رژیم قاهره و تشکیلات خودگردان در « اجلاس دوحه » غایب بودند و برای از رسمیت انداختن آن تعمدا شرکت نکردند که البته تلاشی بی ثمر بود و غیبت آنها چیز زیادی را تغییر نداد. رژیم قاهره همین رفتار را در اجلاس اخیر شرم الشیخ برای کمک به بازسازی غزه عینا تکرار کرده است .
۳ ) دوران قانونی حاکمیت محمود عباس به پایان رسیده و او در واقع فاقد عنوان سیاسی بعنوان رئیس تشکیلات خودگردان است . این نکته از آن جهت اهمیت دارد که درحال حاضر دولت « اسماعیل هنیه » و نمایندگان مجلس ملی فلسطین رسمیت دارند و قانونی محسوب می شوند ولی تشکیلات خودگردان بدون مسئول رسمی و قانونی است و بایستی تکلیف ریاست آن مشخص گردد.
۴ ) تشکیلات خودگردان و جناح فتح تمام فرصتها و اقدامات خود را در جهت مقابله با مقاومت و به نفع اشغالگران به کار گرفته اند و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. طبعا در چنین شرایطی هیچ انتخاب دیگری در برابر آنها وجود نداشته و به ناچار به مذاکره با حماس روی آورده اند که این پدیده وزن و میزان اثربخشی توافقات فیمابین را به حداقل ممکن می رساند.
آنچه در این میان اهمیت دارد اینکه سازمان فتح در جهت تامین اهداف سیاسی ـ تبلیغاتی اسرائیل حتی از خاک لبنان و سوریه هم به تحرکاتی دست زده که افشای آن اعتبار سیاسی این گروه را به پائین ترین سطح ممکن رسانده است . برابر گزارشات منابع سوری سازمان فتح در شلیک راکت به خاک اسرائیل از داخل خاک سوریه و لبنان در تلاش بوده و یک گروه ۳ نفره در این زمینه شناسائی شده اند که ۲ تن از آنها بازداشت و نفر سوم طی درگیریها کشته شده است . نیروهای امنیتی سوریه ضمن جلوگیری از این اقدامات خودسرانه که با قصد درگیر ساختن سوریه با اسرائیل و کشاندن پای این کشور به مسائل غزه صورت گرفته نفرات مرتبط را شناسائی و دستگیر کرده اند. شلیک مکرر موشک به اراضی تحت اشغال اسرائیل در طول هفته های گذشته درحالی صورت گرفته بود که سوریه و حزب الله لبنان سیاست اجتناب از ایجاد تنش در مرز با فلسطین اشغالی را در پیش گرفته بودند و ضمن عدم پذیرش مسئولیت این حوادث خواستار شناسایی عاملین و آمرین این حملات مشکوک بوده اند.
نفرات بازداشتی در جریان بازجوئی ها هویت خود را فاش کرده اند و ارتباط آنها با سازمان فتح محرز شده است . نکته مهم اینکه بررسیهای مشابهی از جانب حزب الله لبنان صورت گرفته که آن هم به نتایج یکسانی منجر شده است این نکته از آن جهت اهمیت دارد که فتح و تشکیلات باصطلاح خودگردان ضمن حفظ ارتباطات خود با اشغالگران صهیونیست در واقع به « ستون پنجم دشمن » تبدیل شده اند و این اقدام فتح در انجام حملات موشکی از سوریه و جنوب لبنان در چارچوب اهداف اشغالگران صهیونیست برای انحراف افکار عمومی از شکست اسرائیل در غزه قابل بررسی است و همین امر به تردیدها دامن می زند.
اگرچه انتظار می رود که توافقات قاهره به فرصتی برای تفاهم و همکاری گروههای فلسطینی منجر شود و زمینه ای برای همبستگی مردم فلسطین را بوجود آورد لکن از آنجا که فتح و تشکیلات خودگردان به اضطرار در این حلقه وارد شده اند این احتمال وجود دارد که در فرصت مناسب در جهت تامین اهداف صهیونیستها وارد عمل شوند و از پشت به سایر گروههای فلسطینی خنجر بزنند. اقدامات بعدی قاهره ودعوت انحصاری از طیف محمود عباس در اجلاس شرم الشیخ و تلاش برای به حاشیه راندن و حذف حماس و فرصت طلبی آنها علیه دولت حماس تردیدها را بیشتر می کند. این امر نشان می دهد که حتی توافق فرصت طلبانه با حماس نیز بخشی از سناریوی از پیش تنظیم شده ای است که تشکیل اجلاس شرم الشیخ فاز تکمیلی آن محسوب می شود.
منبع : روزنامه جوان