یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


درباره اردشیر خدادادیان


درباره اردشیر خدادادیان
● اردشیر خدادادیان متولد۱۳۲۰ اردكان یزد
▪ اخذ دیپلم طبیعی ، ۱۳۳۸ در اردكان
▪ عزیمت به آلمان برای ادامه تحصیل در رشته تاریخ و ایرانشناسی
▪ اخذ كارشناسی و كارشناسی ارشد ازدانشگاه برلین
▪ دریافت دكترای ایرانشناسی ازدانشگاه برلین
▪ تدریس تاریخ و تمدن ایران در آلمان
▪ بازگشت به ایران و اشتغال به تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی
▪ ترجمه كتاب «كرونولوژی تاریخ جهان» اثر شپاند گنبرگ در سال۶۱
▪ نگارش مقالات متعددی درباره فرهنگ، تمدن و تاریخ ایران باستان
▪ برخی از آثار او عبارتند از:
ـ آریایی ها و مادها و كتابهای هخامنشی ها ـ سلو كیان و اشكانیان وساسانیان
ـ تاریخ ایران در دوره ساسانیان (رشته تاریخ) برای دانشجویان پیام نور
ـ تاریخ ایران باستان؛ ساسانیان
ـ خوزستان در عهد باستان
ـ ری در تاریخ به انضمام شوش در آیینه تاریخ ایران و اسلام
ـ اساس قوانین عصر ساسانی و معرفی یكی از سرشناس ترین قانون دانان این دوره
ـ هرودت و تاریخ نگاری
ـ داریوش چه كسی بود و چگونه به قدرت رسید؟
ـ اشكانیان
ـ « تاریخ ایران باستان ـ آریاها و مادها » ، انتشارات دیه ، ۱۳۷۹
ـ « تاریخ ایران باستان ـ سلوكیان » ، انتشارات دیه ، ۱۳۷۹
ـ تاریخ ایران باستان (هخامنشی ها)، مجموعه سوم، نشر به دید، تهران، ۱۳۷۸
ـ تاریخ ایران باستان، اشكانیان، مجموعه پنجم، نشر به دید و قلم آشنا، تهران،
ـ تاریخ ایران باستان، اشكانیان، مجموعه پنجم، نشر به دید و قلم آشنا، تهران، ۱۳۸۰
«ایرانی ها پیش از هخامنشیان سعی داشتند خلیج فارس را مكانی امن و آرام نگاه دارند. امنیت خلیج فارس برای بازرگانان حیاتی بود. حتی تجار اگر راهشان هم دور می شد از دریای امن فارس می آمدند تا كالا هایشان سالم به مقصد برسد و دزدان دریایی به كالاهایشان نزند. از زمان هخامنشیان كشتیرانی در دریای پارس وجود داشت. خلیج فارس از همان زمان هم راه ارتباطی شرق به غرب بود. بزرگراه شاهی آن زمان از آسیای صغیر تا شوش ادامه پیدا می كرد و از شوش هم تا خلیج فارس متصل می شد. این راه ۲۶۵۰ كیلومتر طول داشت.
داریوش، اسكیلاكس اهل كاریز را مأمور كرد تا از خلیج فارس و اقیانوس هند تا دریای آفریقا را درنوردد و نقشه خلیج فارس را تهیه كند. همه گمان می كنند كه داریوش این نقشه را برای لشكركشی هایش می خواسته اما این نقشه ها بیشتر برای استفاده تجار و بازرگانان بود. این نقشه ها تهیه شد تا نیرویی كه به عنوان پلیس دریایی امروزه شناخته شده است در دریای پارس مستقر و امنیت و آرامش در راههای دریایی خلیج فارس برقرار شود. آنها یا در سواحل دریا مستقر می شدند یا با كشتی و قایق مدت ها در دریا به سر می بردند. پس از داریوش هم همه اقوام دنیا در پی دستیابی به این دریا بودند.
در دوره اسكندر مقدونی نئارخ یونانی كار اسكیلاكس را بار دیگر انجام داد. او افسر اسكندر بود و در فنون دریایی تبحر داشت. او با ناوگانی كه در اختیار داشت تا خلیج فارس آمد و به نیروهای اسكندر پیوست. نئارخ در نوشته هایش سواحل دریای پارس را زیبا و دلنشین توصیف كرده است. شعار تجار آن زمان هم این بود كه نه تنها آب خلیج فارس را آرام و دور از تلاطم است بلكه خود نیز آرام و امن است.
كسانی كه گمان می كنند یونانی ها به دلیل تبلیغ فرهنگ هلینیسم به ایران آمدند در اشتباهند. فقط آمریكا در این زمان نیست كه می خواهد به این آب ها دسترسی داشته باشد. یونانی ها از زمان هخامنشیان به این خلیج دلبسته بودند. یونانی ها برای پیشرفت اقتصاد كشورشان مجبور بودند كه به آب های خلیج فارس راه پیدا كنند. یونانی ها می خواستند كالاهای مصرفی خود را از شرق و از راه شاهی به كشورشان انتقال دهند. آنها كالاهایشان را از راه شاهی به سواحل دریای پارس می فرستادند تا با كشتی آنها را به كشورشان بفرستند. منابع بسیار كهن یونانی پیش از هخامنشیان از دریای پارس اسم برده است. سارگون اول آشوری می گوید «من می خواهم از شمال تا جنوب بین النهرین را بگیرم و شمشیر خونینم را در آب های خلیج فارس فرو ببرم.»
«این جملات را استاد تاریخ اردشیر خدادادیان می گوید و دغدغه های كاربردی اش در حوزه مسائل تاریخی را به نمایش می گذارد و بر جنبه های قابل استناد تاریخ در حاشیه بحث های امروزین عرصه سیاست و اجتماع تأكید می ورزد. استاد شاخص تاریخ و مدرس دانشگاه شهید بهشتی سال هاست كه در كنارتدریس ، به تحقیق و تفحص در تاریخ ایران مشغول است و همواره بحث های تازه ای با استناد به اسناد و مدارك تازه برای مخاطبان پرشمار آثارش به ارمغان آورده است.
مبحث طرح شده از سوی او درباره خلیج فارس نیز بر اساس همین نگاه از سوی او طرح شد و چالش های تازه ای را نیز به وجود آورد.اودرباره امنیت خلیج فارس می گوید: «از زمان هخامنشیان كشتیرانی در دریای پارس وجود داشت. خلیج فارس از همان زمان هم راه ارتباطی شرق به غرب بود. بزر گراه شاهی كه شوش را به آسیای كوچك متصل و از شوش نیز به خلیج فارس وصل می شد، كمابیش ۲۶۵۰ كیلومتر بود.» خدادادیان اهمیت امنیت دریای پارس برای داریوش را چنین توصیف می كند.«داریوش، اسكیلاكس اهل كاریز را مأمور كرد تا خلیج فارس و اقیانوس هند تا دریای آفریقا را درنوردد و نقشه خلیج فارس را تهیه كند. همه گمان می كنند كه داریوش این نقشه را برای لشكر كشی هایش می خواسته است. اما این نقشه ها، بیشتر برای استفاده بازرگانی بود. این نقشه ها تهیه شد تا نیرویی برای امنیت، در دریای پارس مستقر شده و امنیت و آرامش در راه های دریایی خلیج فارس را حفظ كند. آنها یا در سواحل دریا مستقر می شدند یا با كشتی و قایق، مدت ها در دریا به سر می بردند.»
اردشیر خدادادیان متولد۱۳۲۰ در اردكان یزد است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذرانده و برای ادامه تحصیل به تهران آمده است تا راهی آلمان شود.خدادادیان به آلمان می رود و در دانشگاه برلین مشغول به تحصیل می شود. میل به آموختن و در عین حال دریای وسیع حوزه علایقش یعنی تاریخ او را به ادامه تحصیل در این رشته ترغیب می كند. تا آنجا كه در میان هیچ كدام از سال های تحصیل او خلل و وقفه ای نمی افتد و او موفق به دریافت درجه دكترا از دانشگاه برلین پیش می رود. «در آلمان و در برخی از كشورهای غربی، مدرك دكترا را در یك رشته به كسی نمی دهند. یعنی یك رشته اصلی باید باشد ۲ رشته فرعی.
رشته اصلی من ایران شناسی بود و گرایش من ایران باستان. رشته های فرعی من یكی ادبیات و فلسفه اعراب بود و دیگری روانشناسی علوم تربیتی، ضمن این كه روانشناسی و علوم تربیتی دورشته مجزا نیستند. من دراین۱۴ سالی كه در آلمان بودم در این حوزه ها مشغول مطالعه و تحقیق بودم.» خدادادیان دكترای ایرانشناسی را ازدانشگاه برلین گرفته و مدتی در دانشگاههای اروپا نیز به كار تدریس مشغول بوده است.اردشیر خدادادیان به محض بازگشت به ایران به تدریس مشغول می شود و اكنون بیش از ۲دهه است كه در دانشگاه شهید بهشتی تدریس می كند. او در این سال ها علاوه بر تدریس در حوزه تحقیق و تفحص، تاریخ را نیز جدی دنبال كرده و آثار گرانقدری نیز در حوزه تاریخ ایران باستان نگاشته است.
او درباره دوره های تاریخی ایران اطلاعات ارزنده ای دارد و با بیانی شیوا آن را به مخاطب ارائه می كند: «اردشیر از خانواده ای از حاكمان محلی فارس بود. بابك، پدرش كه از قصد پسر برای توسعه دادن تخت و كلاه پادشاهی خبر داشت، نامه ای به اردوان پنجم نوشت و از او خواست تا پسر دیگرش، شاپور را حاكم آن منطقه كند. اما اردوان با یاغی خواندن او و پسرش به بابك جواب منفی داد. بابك در گذشت و شاپور به جای پدر نشسته و به برادر تاخت. او به صورت اتفاقی از دنیا رفت و اردشیر حاكم محلی شد.اردشیر از پارس نامه ای به اردوان نوشت و به او اعلان جنگ داد و در نامه خود خواست كه زمان و مكان رویارویی با او را مشخص كند. اردشیر در این نامه او را به فرمانبرداری از خود فرا خواند. اردوان به فرستادگان اردشیر گفت: این پسر ساسان چوپان، پای بر جای بلند و سهمگین نهاده است به این ترتیب به نامه او توجهی نكرد و در پاسخ نوشت: وعده گاه من و تو در آخرین روز ماه مهر در صحرای هرمزدجان. اردشیر خدادادیان در سال۶۱ كتاب «كرونولوژی تاریخ جهان» اثر شپاند گنبرگ را به فارسی برگرداند كه در همان ایام منتشر شد.او در كتب تألیفی خود نیز استفاده فراوانی از متون و منابع غیر ایرانیان و غربیان در تاریخ ایران می كند. با این همه آثار اردشیر خدادادیان آن چنان از منابع دست اول و نیز مطالعات تطبیقی او در تاریخ معاصر غنی شده است كه خود به منابع تحقیق و پژوهش بدل شده است. به طور مثال در جشن بزرگداشت تمدن آریایی كه مدت ها پیش در تاجیكستان برگزار شد، كتابی با نام «پژوهش در تمدن آریایی» منتشر شد كه مقاله های اردشیر خدادادیان را درباره ایران باستان به سیریلیك برگردانده بودند.
اردشیر خدادادیان مطالعات وسیعی در تاریخ ایران باستان داشته است.او درباره نبرد اسكندر در ایران نیز اطلاعات جالبی در اختیار مخاطب می گذارد: «كارشناسان بر این باورند كه به ایرانیان در نبرد با اسكندر در هر مصافی فرصت های طلایی دست داده است، ولی از هیچ یك از موقعیت ها بهره نگرفتند. » دكتر اردشیر خدادادیان درباره كوروش و اقدامات او می گوید: «وقتی كه لیدی به تصرف كوروش درآمد گام نخست بحران برداشته شد و ثروت زیادی به تصرف كوروش درآمد. وقتی سرزمین لیدی را ترك كرد كرزوس را به عنوان مأمور نظامی خود انتخاب كرد. او بعد از تصرف لیدی، اقوام شمال و شرق را سركوب كرد و به صورت مسالمت آمیز با آنان گفت وگو و آنان را مطیع خود كرد. او اسرا را به كار گرفت و در جنگ ها از آنها استفاده می كرد. از خود كوروش كتیبه ای وجود ندارد.
خشت این بنا را كوروش گذاشت كه باید اسرا را مطیع خود كرد.» كوروش پس از غلبه بر كرزوس به نواحی بلخ و سغد و رخج و سیستان لشكر كشید و آن نواحی را تسخیر كرد. كوروش از رود جیحون عبور كرد و به سیحون كه سرحد شمال شرقی كشور را تشكیل می داد رسید و در آنجا شهرهای مستحكم به منظور دفاع و جلوگیری از حملات قبایل آسیای مركزی بنا كرد.»
كوروش آنقدر پیشرفت عقلی مانند خسرو نداشت ولی عرق جوانمردی او آنطور بود كه می گفت، پشت سر او باید امن باشد.
از سویی هرودوت می گوید كه كوروش بی میل نبود كه همه راه ها را به اروپا باز كند. ماساژت ها شاخه ای از سكاها بودند كه از اقوام بدوی شمال شرقی بودند و نژاد آنها را آریایی می دانند. گرچه ساسانیان آنها را آریایی نمی دانستند از سویی كوروش سران را نمی كشت و از خدمات آنها استفاده می كرد. قانون ماساژت ها كه از قانون سكاها استفاده می كردند این بود كه خوانین یك سری شرایط را اجرا می كردند و زنان نیز باید در جنگ ها شركت می جستند . از ویژگی های دیگر آنها این بود كه شكارچی بودند و اگر دامداری می كردند به صورت ناپایدار بود و خدمات نظامی مختلفی به دیگران هم می دادند.»
خدادادیان منتقد روش تدریس تاریخ در ایران است و آن را در مقایسه با جایی كه درس خوانده است ارزیابی می كند ومی گوید: « ما در این جا به طور مثال درس مانی شناسی را در دو یا سه جلسه به دانشجو آموزش می دهیم. اما در دانشگاه های آلمان چهار ترم مانی شناسی برای دانشجویان تدریس می شود. تفاوت قضیه در این است. هیچ وقت نمی گویند تاریخ هخامنشی را به همین صورت یاد بگیرید. تا دانشجو خط میخی را یاد نگیرد و حتی زبان یونانی را یاد نگرفته باشد نمی تواند در زمینه تاریخ هخامنشی اظهار نظر كند. شما وقتی كتیبه های خودتان را نتوانید بخوانید چگونه تاریخ كشورتان را در آن مقطع می توانید بنویسید؟ یا وقتی می خواهید راجع به تاریخ ساسانیان بنویسید باید خط پهلوی بلد باشید. چون منابع كار به زبان پهلوی است. وقتی دانشجویی از دانشگاه های آلمان فارغ التحصیل می شود، تازه آغاز كار تحقیق و پژوهش اوست.» «تاریخ ایران باستان» به قلم اردشیر خدادادیان است.این كتاب در دوجلد از سوی انتشارات سخن منتشر شده است. «تاریخ آریایی ها» ،«مادها» و «هخامنشیان»، «سلوكیان» و «اشكانیان» و «ساسانیان» از جمله آثار دیگر او، در سال های گذشته چاپ و منتشر شده اند. او همچنین درباره تاریخ اروپای باستان نیز تحقیقات بسیاری كرده است.« می خواهم تاریخ اروپای باستان را بنویسم. تاریخ یونان و روم و بیزانس و ... منتها با اسناد و مدارك جدید، نه چیزهایی كهنه كه زمان آلبرماله و ژولی زاك و دیگران مطرح شده بود.»
خدادادیان تحقیقات حاشیه بسیار جذابی نیز در حوزه تاریخ ایران باستان دنبال كرده و مقالات جذابی در این باره نگاشته است.
همچون مقاله بلند «روشهای بهداشتی و درمانی درایران باستان» كه سال ها پیش در مجله هنر و مردم به چاپ رسید.همچنین او درباره «تعامل دین و دولت در ایران باستان» مقاله بلند و مهمی نگاشته است . روش خدادادیان در بررسی تاریخ، پرداختن به زوایا و ابعادی است كه در امروز هم كاركردهای ارجاعی داشته باشند.همچون دیدگاه هایی كه او درباره پیشینه تاریخی خلیج فارس دارد و از آن در ابتدای این مقاله یاد شد: « این نكته را همیشه از من پرسیده اند كه آنهایی كه عناوین دیگری به كار می بردند چه قصدی دارند. باید گفت كه آنها خود به خوبی می دانند كه این خلیج، فارسی است اما اسم مجعول دیگری را به كار می برند. آنها یا ناآگاهانه یا مغرضانه این نام ها را به كار می بردند.» تازه از دانشگاه برلن آلمان فارغ التحصیل شده بود، در هفتمین همایش باستان شناسی ایران، ایرانشناس و شرق شناس دانشگاه هامبورگ، «وولف گانگ لینس» تغییر نام خلیج فارس را غیر علمی و ابلهانه و آن را نشان از تزویر در تاریخ دانست.
استاد دانشگاه شهید بهشتی، تاریخ را قالبی می داند كه تغییر عناوین در آن قالب كار آسانی نیست.تاریخ درست در زمان خودش این نام جاودانه را با عنوان خلیج فارس ثبت كرده است. در منابع لاتینی خلیج فارس با نام «ماری پرسی كوم»، در منابع یونانی «سینوس پرسیكوس»، امروزه هم كه آلمان ها آن را «پرزیشا گلف» می نامند.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید