یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


دغدغه کتابفروشی‌ها و ناشران


دغدغه کتابفروشی‌ها و ناشران
برای کشوری که سرانه مطالعه در آن سالانه یک پاراگراف است، شاید تعطیلی کتابفروشی‌ها چندان اتفاق حیرت‌آوری نباشد.‌
چند سال پیش عده‌ای از طبقه متوسط و جامعه کتابخوانان، از گرانی کتاب گلایه داشتند. شاید در آن زمان بسیار نبودند تعداد کسانی که روزی را پیش‌بینی کنند که در آن تعداد کتابفروشی‌ها آنقدر اندک باشد که دیگر مساله اصلی نه گرانی کتاب‌ها و یا کمیابی برخی چاپ‌ها بلکه نبود مراکزی برای فروش کتاب باشد.‌
کتابفروشی در ایران همچنان مکانی لوکس محسوب می‌شود. چنانچه وجود یک کتابفروشی در یک بازار یا بازارچه در زمره اماکنی است که کمتر از دیگر مراکز مراجعه کننده دارد. با این همه و با وجود این وضع، حتی تعداد جامعه کتابخوان در ایران آنچنان اندک نیست که تعطیلی کتابفروشی‌ها را واقعه‌ای بی‌اهمیت بداند.‌
کتابفروشی‌ها و مراکز فروش کتاب آخرین مرحله از فرایند تولید و عرضه کتاب محسوب می‌شود. به این اعتبار وقتی با مشکلاتی فراوان تا حد تعطیلی این مراکز مواجه می‌شویم بدون تردید مشکلاتی مشابه و حتی بیشتر در بخش‌های اولیه وجود داشته است.‌این مشکلات امروز بیشتر و افزون‌تر از آنند که امکان حذف یا بی‌اهمیت جلوه دادن آن فراهم باشد.‌
● بحران خاموش‌
تعداد روزافزون ناشران ورشکست شده و تعویض شغل در موارد بسیار زیاد توسط برخی ناشران حرفه ای، حکایت از وجود بحرانی خاموش در این قشر مهم جامعه دارد.‌
در جامعه‌ای که کتاب به یک کالای لوکس تبدیل شود و موارد مراجعه به آن محدود به برخی قشرهای خاص گردد، بدون تردید نمی‌توان از ارتقای فرهنگی در سطوح کلان جامعه سخن گفت.‌‌ ‌
در برخی از پژوهش‌ها که در زمینه میزان مطالعه در میان مردم انجام شده مطالعه روزنامه حتی در زمره شاخص‌های مطالعه در نظر گرفته نمی‌شود. اما حتی اگر مطالعه روزنامه در ایران را نیز یکی از شاخص‌های مطالعه بدانیم تیراژ روزنامه‌ها گواه آن است که ایرانیان به روزنامه خوانی نیز علاقه چندانی ندارند.‌‌ ‌
در کشورهای دیگر تمهیدات تشویقی برای مطالعه، به گونه‌ای در نظر گرفته شده که مردم علاوه بر مطالعه روزنامه به دیگر مکتوبات نیز اعتنا نشان دهند. اما در ایران بدون تردید هر سیاست تشویقی باید از پله ابتدایی آغاز کند. تشویق مردم به مطالعه روزنامه و حتی برخی مکتوبات که به زندگی روزمره آنان بستگی تام و تمام دارد.‌
این بی‌علاقگی در مطالعه بدون تردید یکی از عوامل کم رونق شدن حوزه نشر، ورشکستگی ناشران، عدم شکل گیری نهادهای توزیع کننده قوی و در نهایت تعطیلی کتابفروشی‌ها شده است.‌
با این همه این امر تنها دلیل ورشکستگی ناشران و تعطیلی کتابفروشی‌ها نیست. در لابلای اخبار مطبوعات هر روز خبرهایی درباره تعطیلی یکی از نشرهای معتبر و یا آمارهایی از تعطیلی مراکز فروش کتاب در سراسر کشور به چشم می‌خورد.‌
● کافه کتاب‌ها‌
مراکز فروش کتاب به ویژه در پایتخت برای رونق‌بخشی به کسب و کار خود و همچنین جلب مشتری مدتی پیش کوشیدند تمهیدات جدیدی را به کار گیرند.‌
این تمهیدات البته از ایجاد برخی تخفیف‌ها برای برخی کتاب‌ها تا ایجاد کافه‌هایی در درون کتابفروشی‌ها را شامل می‌شد.‌به این ترتیب در برخی از کتابفروش‌های معتبر تهران شاهد ایجاد کافه‌هایی بودیم که مراجعه کنندگان می‌توانستند علاوه بر گردش در میان قفسه‌ها و راهروهای درون کتابفروشی، چندی بنشینند و یک نوشیدنی سفارش دهند. این مراکز به تدریج و در مدت کوتاهی به پایگاهی برای جلب برخی از اهالی کتاب از جمله نویسندگان و دوستداران کتاب‌ها تبدیل شد.‌
اینان در چنین مراکزی گرد می‌آمدند و علاوه بر آنکه کتاب‌های مورد علاقه خود را تهیه می‌کردند، با برخی نویسندگان کتاب‌ها نیز دیدار می‌کردند.‌
برخی از مراکز فروش کتاب در همین راستا با دعوت از برخی چهره‌های فرهنگی کوشیدند، رونق بیشتری به این <کافه کتاب‌ها> ببخشند.‌
این چهره‌های شناخته شده در کافه کتاب‌ها حضور می‌یافتند و مردم علاقمند با آنان دیدار می‌کردند. در این مراسم میزان‌قابل توجهی از کتاب‌های آن نویسنده و چهره فرهنگی به فروش می‌رسید و همچنین درآمدی جنبی برای صاحب یا صاحبان کتابفروشی از قبل کافه کتاب فراهم می‌شد.‌
در برخی موارد حتی در این اماکن سخنرانی‌هایی برگزار می‌شد. یکی از این اماکن مشهور <پاتوق فرهنگی> بود. مجموعه فرهنگی< ایران>در خیابان شریعتی که دارای سینما، کتابفروشی، اسباب بازی فروشی و سالن‌هایی برای مطالعه و گردهمایی در کنار کافه و اغذیه فروشی بود.‌‌ ‌
در این مرکز فرهنگی تخفیفات ویژه‌ای برای اهالی فرهنگ در نظر گرفته می‌شد. مثلا چانچه فرد یا افرادی در محل کتابفروشی یک کالای فرهنگی اعم از کتاب و... را خریداری می‌کردند، می‌توانستند با بن یا فیشی که به آن‌ها هدیه می‌شد، به سینما بروند و مبلغ بلیط سینما را نیم بها بپردازند.‌
همین مدل یا مدل‌های مشابه در کتابفروشی‌های به مراتب کوچک‌تر از نظر مساحت، تدارک دیده شد. برخی کارگردانان بزرگ، رمان نویسان مشهور و دیگر چهره‌های فرهنگی در این اماکن به سخنرانی و گفت‌وگوی رو در رو با مخاطبان پرداختند.‌
این روند به تدریج در حال رونق گرفتن بود که ناگهان برخی نهادها تصمیم به تعطیلی این مراکز گرفتند. نهادهایی مانند اداره اماکن نیروی انتظامی با مراجعه به این کتابفروشی‌ها از آنان خواستند که چنین مراکز جنبی را تعطیل کنند.‌
از جمله این مراکز نشر ثالث بود. به این ترتیب صبح روز سوم آبان ۱۳۸۶ اداره اماکن تهران حکم به پلمپ‌شدن کتابفروشی ثالث را اجرا کرد و علت تعطیلی این کتابفروشی وجود کافه کتاب در کتابفروشی اعلام شد.‌
تعطیلی این کتابفروشی در حالی بود که پیش از آن حکم تعطیلی کافه کتاب‌های ویستار، بدرقه جاویدان، شهرکتاب ونک، درروس و کتاب روشن نیز صادر شده بود که در این میان نشر ویستار به دلیل مشکل قضایی تعطیل شده بود.‌
● روند طولانی کسب مجوز
کتابفروشی آخرین حلقه روند تولید و توزیع کتاب است. به این ترتیب از جمله دلایلی که منجر به تعطیلی کتابفروشی‌ها می‌شود را باید در مشکلاتی که ناشران در تهیه و انتشار کتاب دارند، ردیابی کرد. یکی از مشکلاتی که ناشران اغلب از آن گلایه دارند، روند طولانی اعطای انتشار کتاب مجوز است.‌
در ایران برای انتشار هر کتاب یا فیلم می‌بایست از نهاد ناظر و متولی این امر مجوز دریافت شود. هرکتابی بعد از آنکه توسط نویسنده به ناشر تحویل داده شد، باید در اختیار شوراهایی که اعطای مجوز را بررسی می‌کنند، قرار گیرد و انتشار کتاب و توزیع آن در گستره وسیع منوط به کسب مجوز انتشار و توزیع، توسط این نهادهاست. یکی از این نهادها و اصلی‌ترین آن‌ها در زمینه اعطای مجوز کتاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.‌‌ ‌
در این وزارتخانه شوراهایی هستند که کتاب‌ها را بررسی کرده و در صورتی که آن را بدون مشکل تشخیص دهند در اختیار ناشر می‌گذارند تا آن را منتشر کند. در این روند هر از گاه، این شورا و اعضای آن از ناشر و یا در برخی موارد از نویسنده کتاب می‌خواهند که در محل شورا حاضر شود و درباره برخی از مضامین کتاب برای اعضا توضیحاتی را ارائه کند. همچنین روند بررسی در خود وزارتخانه فرایند اداری طولانی و زمانمندی را طی می‌کند که همین امر مورد انتقاد ناشران بوده است.‌
ناشران اعتقاد دارند روند طولانی اعطای مجوز انتشار کتاب در بسیاری موارد موجب ایراد صدمات مادی و گاهی معنوی شده و وزارت ارشاد می‌بایست برای این امر چاره‌ای بیندیشد.‌
با این همه یک مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طولانی شدن روند اعطای مجوز برای هر کتاب را در راستای رعایت عدالت ارزیابی می‌کند. محسن پرویز معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این‌باره گفته است: < اگر ما بخواهیم عدالت را رعایت کنیم ‌و نخواهیم حقوق افراد ضایع بشود، طبیعی است که در بعضی موارد باید روند طولا‌نی‌تری را اجرا کنیم. به عبارت دیگر، ‌ ما برای اینکه به افراد پاسخ منفی ندهیم ‌مجبوریم، روند طولا‌نی تری را برای صدور مجور کتاب طی کنیم.‌>
اما اتحادیه ناشران چندی پیش در نامه‌ای خواستار کاهش مدت زمان اعطای مجوز کتاب شده و از وزارت ارشاد خواسته بود که مشکلات ناشران را در این زمینه در نظر بگیرد.‌
در نامه ناشران و کتابفروشان تهران به وزیر ارشاد تاخیر در ارائه مجوز نشر و انتظار ماه‌ها و بلکه بیش از یک ونیم سال برای دریافت مجوز، نبودن قانونی مشخص برای ممیزی و یکسان نبودن سیاست‌ها، لغو مجوز انتشار بعد از صدور مجوز، ندادن پاسخ سریع در مواردی به کتاب‌هایی که رفع ایراد شده و مجددا از سوی ناشر تحویل داده شده است و نبودن نظامی‌هماهنگ و یکدست و گم شدن کتاب‌هایی که برای دریافت مجوز به این وزارتخانه ارائه شده‌اند، مورد اعتراض ناشران قرار گرفته بود.‌
اتحادیه ناشران و کتابفروشان به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلا‌می‌‌پیشنهاد کرده بود، هیاتی از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلا‌می‌برای رسیدگی به شکایت‌های ناشران خسارت دیده تشکیل شود تا این افراد بتوانند بدون ترس از تبعات منفی این شکایت، مشکلا‌ت مشخص و موردی خود را با مسئولا‌ن در میان بگذارند.‌
این روند علاوه بر آنکه مورد اعتراض اتحادیه ناشران به عنوان یک نهاد صنفی قرار گرفته در سوی دیگر ناشران را نیز به انتقاد وا داشته است.‌از این میان مدیر نشر ققنوس می‌گوید: <وقتی کتابی برای گرفتن مجوز به ارشاد می‌رود هزینه‌های زیادی برای آن صرف شده است، جدای از مساله اقتصادی، تکرار این مساله برای ناشر و مولف افسردگی و دل‌زدگی را به دنبال دارد.<امیر حسین‌زادگان تبعات منفی دلسردی دست‌اندرکاران حوزه انتشار کتاب را دلیل کاهش کتاب‌های جدید عنوان می‌کند و می‌افزاید: <این امر باعث می‌شود نویسندگان و مولفان دیگر رغبت چندانی به نوشتن کتاب‌های جدید نداشته باشند و همین طور ناشران از تلا‌ش برای انتشار تازه‌های کتاب دلسرد می‌شوند. اگر لا‌یه‌هایی که در بخش‌های مربوطه در نظر گرفته شده‌اند مثل اداره کتاب به نتیجه نرسند و ناچار موضوع به هیات نظارت ارجاع و در آنجا برای کتاب تعیین تکلیفی می‌شود. ارشاد می‌تواند به گونه ای برنامه‌ریزی کند که روند صدور مجوزهای انتشار کتاب با سرعت بیشتری انجام شود و وقتی کتابی به هیات نظارت می‌رود چنین زمان طولا‌نی را در این مرحله باقی نماند. تلا‌ش ارشاد برای صدور مجوزهای بیشتر موضوعی است که در صورت تحقق می‌تواند بسیاری از مشکلا‌ت ناشران و مولفان را از میان بردارد. اما به گفته برخی از ناشران و مولفان، کتاب‌های زیادی هست که بیش از یک سال از ماندن آنها در ارشاد می‌گذرد‌>. ‌
شاید یکی از دلایل فعال‌تر شدن اتحادیه ناشران رسیدگی به همین مشکلات بود. این اتحادیه چندی پیش در نشستی با مقام‌های وزارت ارشاد شرکت کرد و علاوه بردر میان گذاشتن مشکلات حوزه نشر مطالبات خود را از این نهاد فرهنگی عنوان نمود. پس از آن هیات مدیره جدید اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در نخستین گزارش خود ضمن اشاره به معضلات نشر و کتاب، چکیده مذاکرات خود با معاون فرهنگی وزیر ارشاد و رئیس اداره کتاب را منتشر کرد.‌‌ ‌در این گزارش با اشاره به طولانی شدن کم سابقه روند صدور مجوز کتاب در حوزه علوم انسانی و پی‌گیری‌های ناشران از دیدار هیات مدیره با دکتر محسن پرویز خبرداد و آورد: در جلسه مذکور، هیات مدیره ضمن طرح پاره‌ای از مسائل و مشکلات صنعت نشرکتاب، دو موضوع تسریع روند صدور مجوزچاپ ونشر و معافیت مالیاتی کتابفروشان را از جمله مشکلات مهم ناشران دانست که آقای پرویز در زمینه حل هر دو مساله قول مساعد دادند.‌
به نظر این اتحادیه درحوزه اقتصاد نشر به رغم تلاش‌ها وکوشش‌های بسیاری که برای حمایت از رشد توسعه صنعت نشر انجام شده است، هنوزحجم مسایل ومشکلات انباشته شده بسیار زیاد و رشد این بخش دچار ناپایداری وناموزونی است. لذا اقتصاد نشر همچون کل اقتصاد کشور نیازمند چند اصلاح و تحول بنیادی و اساسی است. برای این امر اتحادیه قصددارد بدون شتابزدگی طرح‌های کارشناسی شده‌ای رابه صورت مرحله‌ای تهیه و به وزارت ارشاد، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، شورای اسلامی شهر تهران، شهرداری تهران و سایر نهادها و ارگان‌های ذیربط ارائه دهد تا صنعت نشر در مسیر رشد، تعالی و توسعه پایدار قرار گیرد.‌
هیات مدیره اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران ابراز امیدواری کرده است که بر مبنای رویکردی قانونی و از طریق تعامل مثبت با وزارت ارشاد و سایر نهادهای دولتی ومدنی ذی مدخل به سهم خود در جهت شکوفایی فرهنگ مکتوب و حل و رفع مسایل صنف حرکت کند.‌‌ ‌
از سوی دیگر جعفر همایی، عضو هیات مدیره و سخنگوی اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران می‌گوید: مدیر کل مراکز و روابط فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره توقف خرید کتاب از ناشران گفته است این خرید متوقف نشده است و انجام می‌شود، اما نه بر اساس آیین نامه سابق. خرید کتاب براساس حمایت ازناشران، اهل قلم و... انجام نمی‌شود بلکه خرید کتاب بر اساس نیاز کتابخانه‌های عمومی، مدارس، مساجد، و مراکز تحقیقاتی صورت می‌گیرد.‌
همایی گفت: اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران خواستار انتشار آیین نامه جدید خرید کتاب و نیز فهرست کتاب‌هایی که دراین مدت خریداری شده و نیز فهرست کتاب‌های تصویب شده ناشران برای خرید، در کتاب هفته شد.‌
● تعطیلی کتابفروشی‌ها‌
بر اساس گزارش‌های رسیده تا به امروز بیش از ۲۵۰ کتابفروشی فقط در تهران به دلیل مشکلات موجود در این حوزه تعطیل شده است. این همان روندی است که برخی کارشناسان و برخی ناشران از آن به عنوان یک فاجعه نام برده اند.‌
‌"‌موسسه انتشارات <نگاه> که یکی از ناشران حرفه‌ای در حوزه ادبیات است، مدتی است کتاب‌فروشی‌اش را به حالت نیمه‌تعطیل درآورده است.‌
علیرضا رئیس‌دانا مدیر انتشارات <نگاه> می‌گوید: <بیشتر کسانی که برای تهیه کتاب به خیابان فروردین مراجعه می‌کنند دنبال کمک‌درسی‌ها و این قبیل کتاب‌ها هستند. طبیعی است که در چنین شرایطی آثار ادبی‌ای که حوزه کاری ما هستند، با استقبال روبه‌رو نمی‌شوند و همین علت، بهانه‌ای است که ما بیشتر در حوزه نشر متمرکز شویم تا کتابفروشی.‌‌‌>‌‌‌
وی‌می‌افزاید: <باید قبول کنیم سرانه مطالعه در کشور پائین است و مردم کتاب نمی‌خوانند.‌‌‌>‌‌‌
رئیس‌دانا درباره عواملی مثل گرانی کاغذ و عدم‌صدور مجوزها می‌گوید: <کاغذ چند وقت پیش گران شده بود اما در حال حاضر وضعیتش نسبت به سابق بهتر شده است. درباره عدم‌صدور مجوزها هم معتقدم هیچ تاثیری در بازار کتاب نخواهد داشت. به این علت که هنوز کتاب‌های قبلی فروش نرفته تا کتاب‌های تازه منتشر شوند.‌‌" ‌
سعید اردهالی مدیر داخلی انتشارات <اختران" هم درباره این اتفاق می‌گوید: <مشکل ما این است که به‌طور عموم، کتابخوان وجود ندارد. متاسفانه این وضعیت گویای این است که در جامعه نسبت باسوادها و کتابخوان‌ها به بقیه اقشار کمتر است. در این اوضاع کتابفروشی هم شغلی است که مستقیم با علایق مخاطب سروکار دارد. وی می‌افزاید: <کتابفروش باید به شکل قطعی کتاب را از ناشر بخرد و بفروشد. یعنی باید پول آن را به‌صورت اقساطی بپردازد. به همین دلیل کتابفروشان حتما کتابی را خریداری می‌کنند که فروش برود و روی دستشان نماند؛ چرا که در غیر این‌صورت، سودی که ممکن است به دست بیاید هزینه خرید کتاب‌های کم‌مخاطب خواهد شد‌‌".‌‌‌
اردهالی تصریح می‌کند: <کتابفروشی‌ها درآمد چندانی ندارند که بتوانند راه خود را ادامه بدهند. عناوین کتاب‌ها هم محدودند. به همین دلیل مراکز پخش کتاب‌هایی را معرفی می‌کنند که براساس سابقه، با آنها آشنایی دارند‌‌". ‌
● فروش کتاب در اماکن خاص‌
"محمدعلی جعفریه عضو اتحادیه ناشران می‌گوید: <ما چندی پیش طرحی ارائه کردیم تا براساس آن واحدهای مسکونی تغییر کاربری بدهند و کتابفروشی راه‌ بیندازند. به همین دلیل، این اتفاق را گوشزد کردم تا مسئولان درخواست ما را جلو بیندازند و از این طریق کمی از مشکلات پیش آمده برای کتابفروشی‌ها برطرف شود.‌‌‌>‌‌‌‌
در این شرایط که اغلب دست‌اندرکاران این حوزه گله‌مندند، ابوالفضل جوکار مدیر انتشارات بین‌المللی <گاج> نظر دیگری دارد و می‌گوید: <کتابفروشی کلا در همه‌جای دنیا شغل کم‌درآمدی است و این ویژگی مختص ایران نیست. اخیرا هم در اخبار اعلام شد که بسیاری از کتابفروشی‌های آلمان تعطیل شده‌اند. در تهران خیلی‌هایی که کتابفروشی راه می‌اندازند شرایط را با بوتیک اشتباه می‌گیرند.‌‌‌>‌‌!‌‌
‌وی می‌افزاید: <کتابفروشی یک علاقه قلبی می‌خواهد و همچنین نیاز به آدم‌هایی دارد که در فضای فرهنگی نفس کشیده باشند.‌‌‌>‌‌‌‌
جوکار به نکته قابل‌توجهی اشاره می‌کند و می‌گوید: <در شرایطی که تعداد زیادی از کتابفروشی‌ها کارشان را تعطیل کرده‌اند ما هم تا ۴ هزار متر فضای کارمان را گسترش داده‌ایم در حالی‌که درآمد ما هم فقط از همین راه است.‌
تفاوتی که بین ما و دیگران وجود دارد این است که آنها اصلا به تبلیغ توجه‌ نمی‌کنند اما ما این نکته را بسیار مدنظر قرار داده‌ایم.‌‌‌>‌‌‌‌
وی درباره اینکه شاید این ذهنیت به‌وجود بیاید که چون موسسه <گاج> ناشر کتاب‌های آموزشی است با این مشکل دست و پنجه نرم نمی‌کند، می‌گوید: <کتابفروشی‌های در حال تعطیل هم می‌توانند کمک درسی بفروشند اما شیوه ارائه باید عوض شود. تبلیغات باید سرلوحه کار قرار بگیرد متاسفانه هنوز در ایران کتاب به‌شکلی سنتی ارائه می‌شود. البته اگر وزارتخانه بتواند کتابفروشی‌های سیار راه بیندازد تجربه بسیار خوبی خواهد بود. با این همه، چراغ‌های خطر روشن شده‌اند. همه‌چیز در‌هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است. کتابفروشی‌های ساکت و خلوت تهران، اندوه را زیر آسمان دود گرفته شهر بیشتر می‌کند.‌‌ ‌
با همه این اوصاف باید به هر ترتیب ممکن توجه مسئولان و متولیان امر فرهنگ را به این روند که به عقیده عده ای، بسیار شبیه به یک فاجعه فرهنگی است، جلب نمود.‌‌ ‌
جامعه ایران در میان دیگر جوامع دنیا از جهت فرهنگی برجستگی دارد. به عبارت دیگر حتی اگر کشور در جهات گوناگون به موفقیت‌هایی در سطح جهانی دست یابد باز هم این حوزه فرهنگی است که نقطه تمایز کشور ما با دیگر کشورهای منطقه و جهان است. چنین روندی که برای نشر کتاب، فعالیت ناشران و نویسندگان در شرایط فعلی حاکم است به هیچ رو زیبنده کشوری که رهبران و ملت آن به داشتن فرهنگی بالا و عمیق مشهور هستند، نیست.‌‌
باید به سرعت به دلایل وجود این شرایط پرداخت و از طریق ریشه یابی این معضل‌ها دریافت که مشکلات از چه ناحیه‌ای ایجاد و در نتیجه حل خواهند شد.‌
به ویژه آنکه نارضایتی اهالی فرهنگ و همچنین اوضاع نامساعد نشر و توزیع کتاب در هر جامعه‌ای پیامدهای خوشی ندارد. امروز پای درددل اهالی قلم که بنشینیم یک سینه سخن دارند که بخش‌هایی از آن هم مربوط به نرسیدن صدای آنها به جامعه و نبودن ابزاری برای تسهیل گفتگو وایجاد رابطه با جامعه است که همانا وجود ابزاری چون نشر و توزیع مناسب است و در نهایت کتابفروشی‌هایی که بتوانند بدون دغدغه این محصولات فرهنگی را عرضه کنند. کتابفروشی‌هایی که هر روز بیشتر و بیشتر بر آمار تعطیلی آنان افزوده می‌شود.‌
بی شک مسئولان امر در این حوزه کوشش لازم را به خرج می‌دهند اما همین گزارش اجمالی می‌تواند بیانگر آن باشد که در این حوزه مشکلاتی هست که نیازمند اهتمام مضاعف مدیران فرهنگی است.‌
‌‌محمد علی حسینی شیرازی‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید