یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بایسته‌های فعالیت حزبی


بایسته‌های فعالیت حزبی
فعالیت حزبی به عنوان یكی از مهم‌ترین اركان جامعه‌ی مدنی و دموكراسی، مستلزم رعایت یك سلسه اصول و بایسته‌هایی است كه عدم توجه به این بایسته‌ها در مقام نظر و عمل می تواند آسیب‌هایی جدی به این نوع فعالیت‌ها وارد سازد و مانع توفیق احزاب در راستای تحقق اهداف و آرمان‌های مورد تعقیب آن‌ها باشد.
در این مجال به برخی از بایسته‌هایی كه در فعالیت‌های حزبی رعایت آن‌ها ضروری است، به اختصار اشاره و تفصیل آن به فراست مخاطب احاله می‌شود.
۱) ضرورت حركت علمی
«حزب در قاموس عمومی روشن‌فكران دنیا به‌طور كلی عبارت از سازمان اجتماعی متشكلی است، دارای «جهان‌بینی»، «ایدئولوژی»، «فلسفه‌ی تاریخ»، «نظام اجتماعی ایده‌آل»، «پایگاه طبقاتی»،«جهت‌‌گیری طبقاتی»، «رهبری اجتماعی»، «فلسفه‌ی سیاسی»، «جهت‌گیری سیاسی»، «سنت»، «شعار»، «استراتژی»، «تاكتیك مبارزه» و... «آرمان» كه می‌خواهد«وضع موجود» را در انسان، جامعه، ملت یا طبقه‌ای خاص (بر حسب این‌كه، جهانی، ملی یا طبقاتی باشد.) تغییر دهد و «وضع مطلوب » را جانشین آن سازد.» ۱
اولین اصلی كه هم در مقام تأسیس حزب به مفهومی كه مذكور افتاد و هم در مقام فعالیت در آن باید رعایت شود، ابتنای این گونه اقدامات و فعالیت‌ها بر شناخت، علم و معرفت می باشد. فقدان این اصل در فعالیت‌های حزبی، حزب را تبدیل به نوعی باند و هیأت می‌كند و ماهیت آن را از نوعی پدیده‌ی مدرن به نوعی محفل ارتجاعی تغییر می دهد.
نباید چنین پنداشته شود كه صرف «حق» بودن، موجب موفقیت در فعالیت‌های حزبی و ... می شود و یاری خداوند را به دنبال دارد؛ زیرا خداوند متعال برای پیروزی و موفقیت و رسیدن به اهداف، یك سلسله سنت‌هایی را مقرر كرده است كه تخطی از این سنت‌ها نه تنها مانع رسیدن به اهداف می شود، بلكه چه بسا خسارات جبران ناپذیری را هم به دنبال داشته باشد.
ضرورت تكیه بر علم و معرفت در كلیه‌ی حركت‌ها و فعالیت‌ها‌ی انسانی یكی از سنت‌ها‌ی الهی است. همان طوری كه صرف اعتقاد و ایمان و توكل به خداوند متعال بدون رعایت اصول كشاورزی نمی تواند موجب توفیق ما در این رشته از فعالیت‌ها شود و برای به دست آوردن محصول خوب از حیث كمیت و كیفیت باید بر اساس آخرین دستاورد‌های علوم زراعت و كشاورزی عمل شود و این فن، امروزه به تخصص‌های ویژه‌ی آكادمیك نیاز دارد، هر گونه فعالیت سیاسی، اجتماعی، از جمله فعالیت‌های حزبی نیز نیازمند استفاده از یك سلسله دانش‌های مرتبط با این گونه فعالیت‌ها است. علمیت در زمینه‌ی فعالیت حزبی، یعنی استفاده از مجموعه‌ی دستاورد‌های علوم مرتبط با این سنخ فعالیت‌ها از قبیل علم سیاست، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، روان‌شناسی، آمار، اقتصاد، حقوق و ... كه برای این مهم، احزاب، نیازمند ارتباطی جدی با مراكز دانشگاهی و آكادمیك و استفاده از دانش‌ها و تجربیات صاحب‌نظران این علوم و فنون می باشند.
امام علی (ع) فرمود: « ما من حركه الا و انت تحتاج فیها الی معرفه؛ هیچ حركت و كاری نیست مگر این‌كه تو در آن به شناخت، نیازمندی»۲
پیامبر اكرم (ص) نیز فرمود: «من عمل علی غیر علم،كان ما یفسده اكثر مما یصلح؛ هر آن‌كس كه بدون علم به عمل برخیزد، بیش از آن‌كه اصلاح كند سبب تباهی و فساد می شود.»۳
طرح یك سلسله شعار‌های عوام‌فریبانه و بدون اساس و پشتوانه‌ی‌ علمی، ممكن است كه در كوتاه مدت، دل برخی از ساده‌لوحان و سطحی‌نگران را برباید و سر و صدایی زود گذر ایجاد كند و مدتی كوتاه عده‌ای فریب خورده را به خود مشغول سازد، اما به یقین، دیری نمی پاید كه چنین رفتار‌هایی، نه تنها سودی دراز‌مدت را متوجه صاحبان آن و جامعه نخواهد كرد، بلكه از یك سو موجب یأس، سرخوردگی و بی اعتمادی مردم خواهد شد و سرانجام واكنش‌های كوبنده‌ی آنان را به دنبال خواهد داشت.
بر این اساس برای كاری جدی در حوزه‌ی فعالیت‌های حزبی ما نیازمند به مطالعات جدی علمی در باره‌ی مسائل تئوریك و پراتیك می باشیم كه هر گونه سهل‌انگاری در این زمینه می تواند موجب نقض غرض شود و خسارات سنگینی را متوجه حزب، مردم و منافع ملی كند.
۲) كسب صلاحیت و شایستگی
هیچ حزبی، حركتی و جنبشی نمی تواند به طور طبیعی جانشین نظام، سیستم و یا دولتی شود، مگر این‌كه با كسب یك سلسله صلاحیت‌ها و شایستگی‌ها آلترناتیوی مترقی برای رقیب باشد.
خداوند متعال در سوره‌ی انفال بعد از اشاره به سرانجام وخیمی كه در انتظاركافران است، آن را نتیجه‌ی اعمال آنان معرفی می‌كند و رفتار‌شان را به رفتار آل فرعون و سرانجام وخیم آنان معرفی می‌كند و می‌فرماید: «ذلك بما قدمت ایدیكم و ان الله لیس بظلام للعبید ... ذلك بان الله لم یك مغیراً نعمه انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم و ان الله سمیع علیم؛ این (كیفر) به سبب دستاورد‌های شماست كه از پیش فرستادید و این كه خدا هرگز برای بندگان (خود) بسیار ستمكار نیست ... این (كیفر) همواره بدین سبب است كه خداوند نعمتی را كه بر قومی ارزانی داشته تغییر دهنده نبوده تا آن‌‌كه آن‌چه را در خودهاشان است تغییر دهند و بی‌گمان خدا بسیار شنوای بس داناست.»۴
معمولا نظام‌ها و دولت‌های حاكم با عملكرد خطاكارانه‌ی خویش به طور طبیعی سزاوار شكست می شوند و در این طریق، هیچ حركتی و جنبشی به طور طبیعی به پیروزی نمی رسد، مگر این‌كه با كسب یك سلسله شایستگی‌ها جانشین و آلترناتیوی شایسته و مترقی برای آن باشد.البته حساب برخی از پیروزی‌ها و موفقیت‌ها‌ی ناشی از دوپینگ اصحاب قدرت و امدادهای نیروهای غیبی(به تعبیر آقای كروبی) جداست كه خارج از این مقوله‌ی مورد بحث است.
منظور از كسب صلاحیت‌ و شایستگی، سه معنی ذیل است.
الف) از خود فراتر رفتن
كسانی در این‌گونه فعالیت‌ها می‌توانند منشأ آثاری ماندگار برای كشور، ملت و آرمان‌های حزب باشند كه شجاعت از خود گذشتگی و فداكاری در راستای منافع ملی و آرمان‌های حزب را داشته باشند و منافع خویش را قربانی آرمان‌های حزب كنند. هیچ حزبی با جمع آوردن عده‌ای افراد بزدل و ترسو كه جز به منافع خویش نمی اندیشند به هیچ جایی نمی رسد. هم رهبران و مسؤولان و هم كادرهای مؤثر حزبی باید از شجاعت كافی در از خود فراتر رفتن برخوردار باشند تا بتوانند هم سخن حق را بر زبان جاری سازند و از حق دفاع كنند و در دفاع از حقوق مردم، مرعوب تطمیع‌ها و تهدید‌ها نشوند و هم در لحظات و بزنگاه‌های تاریخی از خود بگذرند و در خدمت آرمان و هدف قرار گیرند.
ب) از مشكلات گذشتن
برخی از احزاب و جنبش‌ها در مواجهه‌ی با موانع و مشكلات، دچار ركود و مبتلای به روزمرگی می شوند و این ركود، زمینه‌ی یأس و دلسردی هواداران، مردم و در نهایت، اضمحلال و فروپاشی آن‌هارا فراهم می آورد. یك حزب، باید در مواجهه‌ی با موانع و مشكلات به جای اقدامات نسنجیده و یا توقف و ركود، به دنبال حل علمی مشكلات و برداشتن موانع از سر راه خویش باشد و این نكته را مد نظر داشته باشد كه مشكلات و سختی‌ها لازمه‌ی زندگی این جهانی است و با تصحیح بینش و تقویت اراده می توان، مشكلات را پشت سر گذاشت كه خداوند متعال فرمود: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وانّ الله لمع المحسنین؛ و كسانی كه در راه ما كوشیدند، به یقین راه‌های راهوار خود را همچنان برایشان رهبری می كنیم. بی گمان خدا به راستی با نیكوكاران است.»۵
ج) پشت سر گذاشتن رقیب
هر حزب و جنبشی باید بكوشد كه در برنامه‌ها، طرح‌ها، نیرو‌ها و راه‌های تحقق اهداف خود از رقیب هم از حیث كمی و هم كیفی جلوتر و پیشرفته‌تر باشد تا بتواند از رقیب عبور كند و حتی در صورت وقوع توطئه از جانب رقیب، با برنامه‌ها و رفتارهای صادقانه‌ی خود مانع غلبه‌ی توطئه بر صداقت و فریب افكار عمومی شود.
از این رو لازم است كه هر حزب و جنبشی، رقیب خود را كوچك نشمارد و بكوشد كه او را به بهترین شكل ممكن بشناسد و نقاط ضعف و قوت او را دریابد كه این امر حتی بعد از پیروزی بر رقیب نیز می‌تواند مفید به حال حزب و جنبش باشد. معمولا برخی از احزاب و جنبش‌ها به علت فقدان شناخت صحیح از رقیب بعضاً اگر به پیروزی هم نائل آیند، دچار نوعی افراط و یا تفریط در مقام عمل می‌شوند و از این طریق، زمینه‌ی سقوط خود را فراهم می آورند. لذا باید رقیب را خوب شناخت و بد را بد و خوب را خوب دید ولو این‌كه از جانب رقیب باشد.
علی (ع) در فرمان حكومتی خویش به مالك اشتر فرمود: «هیچ سنت شایسته‌ای را كه معیار عمل بزرگان این امت بوده و همبستگی و كار ملت در محورش سامان یافته است، مشكن و هیچ راه و رسم جدیدی كه به سنتی از این سنت‌ها آسیب رساند، ایجاد مكن كه در این صورت، بنیان‌گزاران این سنت‌ها را پاداش باشد و تو را به خاطر این سنت شكنی، بار گناهی.»
۳) ارتباط ارگانیك با مردم و درك چگونگی برخورد با آنان
یكی از آفاتی كه بعضاً برخی از احزاب بدان دچار می شوند، الینه شدن توسط برخی از مباحث افراطی و تفریطی هورقلیایی روشنفكرانه و یا متحجرانه می باشد كه منجر به فاصله گرفتن آن‌ها از مردم می شود. هر حزب و جنبشی باید به جای حرف زدن و شعار دادن فانتزی از جانب مردم با حضور در میان آنان و برقراری ارتباط ارگانیك با اقشار مختلف مردم به فهم مسائل مطرح در میان آنان و درك نیازها و مشكلات آن‌ها نائل آید و در راستای حل آن‌ها بكوشد. فقر و گرسنگی و مشكلات عدیده، عقل و خرد آدمی را از كار می اندازد و نمی توان در چنین فضایی از مردم انتظار داشت كه به ارزیابی معقول مسائل پیچیده‌ی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... و نوع مواجهه‌ی احزاب و جنبش‌ها برای حل این مسائل بپردازند و تصمیمی معقول اتخاذ كنند. مردم تشنه‌ی عدالت‌اند و به دنبال حل مشكلات و نیاز‌های فراوان شخصی و عمومی خود می باشند. هر حزب و جنبشی علاوه بر تلاش برای تأمین نیازهای معنوی مردم باید در راستای تأمین نیازهای مادی آنان نیز بكوشد و به این نكته متفطن باشد كه برای مردم گرسنه و مبتلای به انواع و اقسام مشكلات زندگی نمی توان صرفاً شعار داد و از آزادی، توسعه‌ی سیاسی، سازندگی، مهرورزی، معنویت و... سخن گفت، گر چه حل بسیاری از این مشكلات در گرو آزادی و توسعه‌ی سیاسی باشد كه هست، اما باید حداقل معیشت مردم را تأمین كرد تا بتوان آنان را علاقه‌مندانه در صحنه نگه‌داشت و به پای صندوق‌های رأی آورد و از این طریق به آزادی، توسعه‌ی سیاسی و سازندگی نائل شد.
احزاب و جنبش‌ها نباید چنین پندارند كه مردم به منزله‌ی پیچ و مهره‌ی شطرنج‌اند و بازیگران هر گونه كه بخواهند می توانند با آنان بازی كنند. مردم، سرباز، برده و رعیت رهبران سیاسی، و حاكمان نیستند كه موظف به اطاعت بی‌چون و چرا از آنان باشند.
علی(ع) خطاب به مالك اشتر فرمود:« هرگز با خود مگو كه مرا فرمانروایی داده‌اند، فرمان می دهم و باید بی درنگ اجرا شود! كه این روش، سیاه كننده‌ی دل، ویران‌گر دین و عامل نزدیكی به دگرگونی‌ها و انفجار‌ها است.» و همچنین به او توصیه می‌كند كه:« قلب تو را پوششی باید كه تار و پودش مهر مردم و دوستی و لطف به آنان باشد، و مباد كه مردم را درنده‌ای خون‌آشام باشی كه خوردن‌شان را غنیمت شماری، چرا كه مردم دو گروه‌اند؛ یا در دین برادران تو‌اند و یا در آفرینش همنوعانت، از راه می لغزند و به آفت‌ها دچار می‌شوند و دانسته یا ندانسته به كارهایی دست می یازند و تو باید از گذشت و چشم پوشی، چندان بهره‌مندشان كنی كه چشم‌پوشی و گذشت خدا را در مورد خود خواهانی.»
خداوند متعال در باره‌ی رسول گرامی خویش فرمود: « لقد جاءكم رسول من انفسكم عزیز علیه ما عنتم حریص علیكم بالمؤمنین رؤوف رحیم؛ بی‌گمان برایتان پیامبری از (میان) خودتان آمد (كه) رنج‌هایتان بر او بسی ناگوار و گران است، بر (هدایت) شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز و رحمت‌گر بر ویژگان است.»۶ و نیز فرمود: « فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ‌القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم فی الامر؛ پس (ای پیامبر) به (بركت) رحمتی از خدا برایشان نرم‌خو شدی، و اگر تند‌خو و سخت‌دل بودی همواره از پیرامونت پراكنده می‌شدند. پس از آنان درگذر و برایشان استغفار و در كار با آنان مشورت كن.»۷
جالب این‌كه این دستور اكید الهی مبتنی بر عفو و گذشت و استغفار و مشورت، در باره‌ی كسانی نازل شده است كه از فرمان آن حضرت در جنگ احد تخلف و سپاه اسلام را دچار شكستی سخت و آسیب‌های جدی از جمله شهادت حمزه‌ی سیدالشهدا كردند!
اتخاذ مواضع خشن در مقابل مردم و رمی آنان به برخی از اتهامات ولو به خاطر صدور برخی از اشتباهات از آنان موجب فرار آنان می شود و زمینه‌ی فریب و طعمه شدن آنان را برای برخی از جریانات عوام فریب فراهم می آورد. به هوش باشیم كه خداوند حتی به پیامبر خویش نیز فرمود: «فذكر انما انت مذكر، لست علیهم بمصیطر؛ پس یادآور باش كه تو، تنها، یاد آورنده‌ای، و بر آنان تسلطی نداری (فرمانده نیستی).»۸
۴) درك شرایط
شرایط و معادلات سیاسی و اجتماعی همواره در حال دگرگونی و تغییر است و هر حزب و جنبشی باید نهایت تلاش خویش را به كار گیرد كه به دركی صحیح و واقع‌بینانه از شرایط و معادلات سیاسی و اجتماعی نائل آید و همراه با رعایت یك سلسله اصول اجتناب ناپذیر، براساس شرایط و معادلات حاكم بر جامعه و جهان به اتخاذ مواضع بپردازد. برخورد قشری و متحجرانه و جمود و اصرار غیر عقلانی بر برخی امور بدون درك صحیح از واقعیت‌ها، می تواند خسارات جبران‌ناپذیری را متوجه حزب، جامعه، كشور، منطقه و بعضاً جهان كند كه نمونه‌های بارزی از آ‌ن‌ را در مواضع حزب نازی هیتلری و اخیراً حزب بعث صدامی شاهد بوده‌ایم.
مراجعه‌ی به تاریخ پیامبران، سنت پیامبر اكرم (ص) و سیره‌ی ائمه‌ی معصومین(ع) اصل راهنمای خوبی در این زمینه است؛ ما به تفاوت‌های فاحشی در خصوص چگونگی اتخاذ مواضع توسط پیامبران و امامان (ع) بر می خوریم. شیوه‌ی علی (ع) در ظرف زمانی خویش با روش پیامبر متفاوت است. امام حسن (ع) با معاویه صلح می كند، ولی امام حسین (ع) با یزید می جنگد. امام زین‌العابدین (ع) به دعا پناه می برد و امام باقر (ع) به شكافتن علم می پردازد و امام صادق (ع) در توسعه و گسترش مراكز علمی و تربیت شاگردان برجسته در رشته‌های مختلف علوم می‌كوشد. امام رضا (ع) ولایت‌عهدی مأمون را می‌پذیرد و... .
قطعاً نمی توان این اختلاف شیوه‌ها را بر اختلاف اهداف پیامبران و امامان حمل كرد؛ زیرا هدف همه‌ی آن بزرگواران، اقامه‌ی حكم خداوند متعال و اختلاف روش‌ها و شیوه ها ناشی از تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... بود.
پس احزاب و جنبش‌های سیاسی و اجتماعی باید متناسب با تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملی به برنامه‌ریزی و اتخاذ مواضع بپردازند.
۵) پایبندی به حقیقت در مواضع عملی
در بین روش‌های پذیرفته شده برای رساندن پیام و دعوت مردم به سوی آن، آن‌چه كه بیش از هرچیز، مورد توجه است، استفاده از روش غیرمستقیم و انطباق گفتار با رفتار است. امام صادق (ع) در این خصوص می فرماید: «كونوا دعاه الناس باعمالكم و لاتكونوا دعاه الناس بالسنتكم؛ با رفتارتان مردم را (به دین) دعوت کنید نه با زبان‌هایتان.»۹
هر گونه تضاد بین رفتار و گفتار می‌تواند موجب سلب اعتماد مردم به گوینده و دعوت كننده شود. مردم، گویندگان و دعوت كنندگان را در دراز مدت با سخنانشان محك نمی‌زنند، بلكه آنان را با كردارشان می سنجند. اگر بنا بود كه صرف گفتار و شعار و تبلیغات گسترده بتواند در درازمدت در قلب‌ها نفوذ كند، باید مردم همواره مرعوب و مسحور سخنان و تبلیغات و وعده‌های شیرین طاغوت‌ها و اصحاب زر و زور و تزویر می‌بودند و حال این‌كه علی‌رغم بمباران تبلیغاتی مردم توسط طاغوت‌ها در طول تاریخ، این افراد و جریان‌ها هرگز نتوانسته‌اند تأثیری ماندگار در جان و روان مردم داشته باشند.
مرحوم دكتر علی شریعتی این حقیقت شگفت انگیز را در بیانی زیبا این گونه به تصویر كشیده است: «شگفتا از این آدمی كه چه اعجوبه ای است، اگر هزار‌ها سال در زیر بمباران تبلیغاتی یك‌نواخت و یك‌جهت و مستمرش گیرند و تلاش كنند كه قطره‌ای نیز از ابر دیگر و آبی دیگر بر سرش نبارد تا وی نسل اندر نسل در زیر بارش این دروغ بروید و بپرورد و به برگ و بار نشیند، هنگام ثمر كه می رسد با وزش نخستین نسیم اسفندی، رسیدن بوی حیات آفرین بهاری، گلی كه بر شاخش می روید، گل حقیقت است، آن‌چنان كه با هیچ حساب و كتاب ظاهری جور نمی آید. مشهد شاهد این حقیقت است، علی بن موسی‌الرضا كه بود؟ مردی از علویان در مدینه‌ی آن‌روز دور افتاده كه سرهنگی از سپاه خلیفه – قحطبه- به خانه‌اش می‌ریزد تا زیور و جامه از تن زنان خانواده‌اش به غارت برد و او توان دفاع از حرم و حریمش ندارد، در اوج عزتش هم كه مسموم می شود به عنوان بزرگ‌ترین تجلیل از مقام وی در كنار خلیفه‌ی بزرگ اسلام- هارون- دفنش می كنند تا به این تقرب مفتخر گردد!
اكنون سیل خروشان عاشقان وی كه بر گرد ضریحش می چرخند تنها هنگامی از هارون كبیر! یاد می كنند كه در طواف به تنگنایی می رسند كه به علت قبر هارون ایجاد شده و عبور انبوه خلایق را دشوار كرده است و توده‌ی عامی مردمی كه از سرزمین‌های دور از آن و دور از هم كه عاشقانه و سراپا برافروخته برگردش چرخ می خورند، به این‌جا كه می رسند با خشم و نفرت شعار لعن و نفرین می دهند! اینان غالباً عوام‌اند، توده های روستایی و خرده پای شهری فاقد دانش و فرهنگ‌اند، تاریخ نخوانده اند، تحقیق نكرده اند، پس این جبهه‌گیری قاطع و قضاوت صریح را از كجا گرفته‌اند؟ علی‌ بن موسی، مردی از یك خاندان محكوم زمان است، پدرش را پوشیده و پنهان از مدینه به زندان بغداد آوردند و در آن‌جا كشتند، تا هفت پشتش همه محكوم، محبوس، شهید، تنها و اسیر قدرت بوده‌اند و فرزندانش، برادران و خویشاوندانش همه سرنوشتی چون پدرانش و گاه بدتر داشته‌اند، همه‌ی عمر را یا در زندان یا در خانه زندانی، تحت تعقیب، آواره، مخفی، تنگ‌دست، دیدارشان و بردن نامشان جرم، حتی عبور از كنار قبر مردگانشان خطرناك.
و در آن سو، دو امپراتوری عظیم جهانی، هفت قرن پیاپی حاكم بر سر‌ها به‌ نام حكومت و به نام دین، سازندگان بزرگ‌ترین تاریخ و پرشكوه‌ترین قدرت و شور و ایمان دینی، غنا و وسعت علمی و فرهنگی و فكری بوده‌اند و این همه با تمام اسلحه بی‌وقفه در راه نابود كردن او و محو كردن رسم و راه او و از یاد بردن نام و یاد او و خراب كردن فكر او و لكه‌دار كردن شخصیت او و پرورش نسل‌ها و آموزش اندیشه‌ها به یاری صد‌ها هزار منبر و محراب و مدرسه و مسجد و خانقاه و كتاب و رساله بدان گونه كه خود می خواسته‌اند.
حریف مستقیمش- هارون- كه به ابر خطاب می‌كرد كه: «كجا می روی؟ هر كجا بباری از قلمرو حكومت من بیرون نیست»! و مأمون كه هم نیروی اندیشه‌ی جهان را به استخدام قدرت خویش گرفته بود و هم قدرت سلاح و ثروت جهان را.
و اكنون به این توده‌های مسلمانی كه اسلام را از هم آغاز از دشمنان او و خاندان او، مكتب فكری او گرفته‌اند و در طول قرن‌های پیوسته همواره در دستگاه‌های تبلیغاتی و مغز‌شویی خلافت‌ها و سلطنت‌های هماهنگ، پرورش یافته‌اند، كدام آموزگاری آموخته است كه این همه دروغ بود، و حق نه در این نظامیه‌های مشهور جهان، نه در این مسجدهای پرشكوه، نه در این دارالخلافه های هزار‌ و یك‌شب بغداد و دمشق، نه در این سپاه بیكران مجاهدان تكبیر‌گوی كه پرچم توحید را بر پشت زمین می‌گردانند و بر قله های كفر شرق و غرب عالم به اهتزاز در می‌آورند و نه در انبوه این كتابخانه‌های عظیم با میلیون ها كتاب، نه در این همه فلسفه‌ها و تاریخ‌ها و حدیث‌ها و تفسیرها و خطبه‌ها و منبرها و كلام‌ها و فقه و اصول‌ها كه از اندلس تا ماوراءالنهر نام خدا و خلیفه را به هم در می آمیزند، بلكه در پس آن خانه‌ی گلین و متروكی است كه چند صباحی، مردی در زیر انبوه درد، ساكت نشسته و در كنارش زنی نالان، دستمالی بر سر بسته و آب از كوچه به خانه می آورد و دستاس می چرخاند تا فرزندانش را به سختی سیر كند.»۱۰
اندك تأملی در تاریخ، نشانگر این است كه خداوند عالمیان، جهان را این‌گونه بی‌حساب و كتاب نیافریده است كه عده‌ای از سر بی‌دردی و بخار ‌معده سخن بگویند و گفتار آنان، آتش در خرمن خلایق بزند و تأثیری ماندگار و جاودانه در تاریخ بشری داشته باشد. این‌كه پیامبران الهی توانسته‌اند علی‌رغم بی‌شمار موانع موجود، فلك را سقف بشكافند و طرحی نو در اندازند، به این خاطر بوده است كه آن بزرگواران بدان‌چه كه می‌گفتند، پای‌بند بودند و خود قبل از مردم بدان‌چه كه آنان را بدان می‌خواندند عمل می‌كردند و حتی عمل آنان بیش از اندازه‌ای بود كه خداوند از سایر مردم خواسته است. لذا گفتار ورفتار انبیای الهی به ویژه پیامر اكرم(ص) و عترت پاك او بهترین الگو و سرمشق برای این گونه فعالیت‌هاست.
رحمت‌اله بیگدلی
* متن سخنرانی در همایش كمیته‌های آموزش حزب اعتماد ملی- مناطق غرب كشور همدان- ۲۱ تیرماه ۱۳۸۶
ارجاعات:
۱. مجموعه‌ی آثاردكتر علی شریعتی/ ۷ /۱۲۰
۲. الحیاه ۱/۳۷
۳. الحیاه ۱/۱۹
۴. انفال/۵۳
۵. عنكبوت/۶۹
۶. توبه/۱۲۸
۷. آل عمران/۱۵۹
۸. غاشیه /۲۱و۲
۹. بحارالانوار/ ج ۵/ص ۱۹۸
۱۰. مجموعه‌ی آثار دكتر علی شریعتی/ ۲۹ / ۵۸۴-۵۸۶
منبع : روزنامه اعتماد ملی