یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مفید اما پرخطر


مفید اما پرخطر
ایجاد محدودیت های ترافیکی، یکی از سیاست های مدیریتی شهری برای کاهش تردد در معابر و در نتیجه کنترل ترافیک است. اجرای طرح های ترافیکی و انسداد برخی از مسیرها برای رسیدن به همین هدف انجام می شوند، اما هیچ کدام از این قوانین نمی تواند امپراتوری موتورها را در شهر پایان دهد، این ارابه های ۲ چرخ، بدون هیچ دغدغه ای در شهر جولان می دهند و قوانین شهری را بیشتر شبیه یک شوخی می دانند تا قانون.
بی انصافی است اگر فقط نیمه خالی لیوان را نگاه کنیم. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بپذیریم موتورها ناجیان ترافیک پایتختند. تصور کنید یک روز همه موتورسواران، وسیله شان را از خانه خارج نکنند و بخواهند از ماشین شخصی یا وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند، آن وقت تازه قدر این دوچرخه های بنزین سوز را می دانیم. مدیریت شهری در این چند سال اخیر نگاه ویژه ای به پدیده موتورسواری داشته است، آنها خوب می دانند که این وسایل ۲ چرخ باید در شهر ساماندهی شوند. خوب می دانند که شرایط باید به گونه ای رقم بخورد که موتورسواری در تهران قانونمند و حساب شده انجام شود، به همین دلیل مدتها است که هدفی را در این خصوص برای خود تعیین کرده اند، ساماندهی موتورسواران در تهران. احداث توقفگاه های موتوری و راه اندازی پیک بادپا مهمترین گام هایی بود که در این مسیر برداشته شد. سوژه این نوشتارها بررسی تلخ و شیرین موتورسواری در پایتخت است.
موتورها در این شهر شلوغ می توانند بهترین وسیله برای فرار از هزار توی ترافیک باشند. هرچند که کمی بی احتیاطی این وسیله دوست داشتنی را به ارابه مرگ تبدیل می کند، به همین دلایل است که نظر پایتخت نشینان درباره این ارابه ۲ چرخ بسیار متفاوت است. گروهی مشتری ثابتش هستند و عده ای مخالف همیشگی اش. چه بخواهیم، چه نخواهیم، حالا دیگر موتورسیکلت ها بخش ثابتی از هویت پایتخت شده اند، شاید قدیمی ها با شنیدن عنوان موتور مسافر کش خنده شان می گرفت، اما امروزی ها خوب می دانند فعالیت آژانس های کرایه موتور چقدر اهمیت دارد و اگر نباشد چه اتفاقی می افتد، باید بپذیریم که رشد شهرها، شرایط زندگی را بسیار تغییر داده است.
سازمان تحقیق و پژوهش شهرداری تهران، مدتها قبل گزارش مفصلی را به عنوان «بررسی علل تخلف موتورسواران» منتشر کرده که در آن برخی از دلایل تخلفات موتوری تشریح شده بود. پایبند نبودن به قوانین راهنمایی و رانندگی یکی از اصلی ترین بخش های نظرسنجی این تحقیق بود، بیشتر رانندگان متخلف، زودرسیدن به مقصد را عامل این تخلف عنوان کرده بودند. در بسیاری از معابر این موضوع به وضوح دیده می شود، کافی است چند ساعتی مأموران راهنمایی و رانندگی غافل شوند، آن وقت خواهید دید که موتورسواران عزیز چگونه چراغ قرمز را دور می زنند و تابلوی ورود ممنوع را نادیده می گیرند، این اتفاق گاهی اوقات در بعضی از خط های ویژه بسیار مشهود است، بعد از ظهرها که چند نفر از ماموران خط ویژه کم می شود، بسیاری از موتورسواران از فرصت استفاده می کنند و وارد حریم خصوصی اتوبوس ها می شوند.
محسن علی مصباحی یکی از رانندگان با سابقه اتوبوس این مطلب را تأیید می کند و می گوید: «قدیم ترها که خط ویژه موتور بود، هیچ موتوری پیدا نمی شد که در مسیر اصلی خیابان تردد کند. همه آنها آزادانه در خط ویژه، جولان می دادند و از دست ما کاری بر نمی آمد. حداقل هفته ای چند تصادف شدید پیش می آمد که با توجه به نداشتن کلاه ایمنی راکبان، بسیاری از آن تصادف ها منجر به خسارات جانی می شد. بارها پیکر بی جان موتورسوارها را در خط ویژه خیابان ها می دیدم.
«مصباحی» زمان انجام برخوردهای قاطع پلیس را خوب به خاطر دارد. او می گوید: «چند سال پیش نخستین زمزمه ساماندهی موتور سواران به گوش رسید. آن روزها هیچ کس باور نمی کرد که موتورسواران روزی مجبور به استفاده از کلاه ایمنی شوند، اما خدا را شکر با تلاش های مستمر آنها این کار انجام شد و اکنون اوضاع بعضی خیابان ها به هیچ وجه با گذشته قابل قیاس نیست.
شنیدن حرف یکی از همین موتورسوارها نیز می تواند جالب باشد، مهدی یزدانی در این باره می گوید: «من هر روز با موتور می آیم و بر می گردم. استفاده از ماشین درتهران، چیزی جز دردسر نیست. مأموران طرح ترافیک در خیابان های فرعی هم حضور دارند و هیچ راه فراری باقی نمی گذارند، ترافیک هم که همیشه وجود دارد، پیدا نشدن جای پارک مناسب را هم به این شرایط اضافه کنید تا متوجه شوید چرا می گویم بهترین وسیله حمل و نقل در تهران موتورسیکلت است. من قبول ندارم بیشتر موتورسواران تخلف می کنند، عده کمی از آنها به قوانین بی توجهی می کنند آن هم از سرناچاری.»
این کلاه تزئینی است
حالا دیگر همه می دانند که طبق قانون هیچ موتورسواری حق ندارد بدون کلاه ایمنی در شهر جولان دهد، این مسأله شدیدترین برخورد راهنمایی و رانندگی را به دنبال خواهد داشت. سرهنگ کریمی رئیس اداره راهنمایی و رانندگی ضمن اشاره به جدیت پلیس برای اجرای قوانین می گوید: «به ما ثابت شده است که در صورت سهل انگاری و چشم پوشی از خطاها بی توجهی به قانون فراگیر می شود. متأسفانه بخش قابل توجهی از موتورسواران به هیچ وجه قوانین را بر نمی تابند، حاضرند کلاه ایمنی را به دسته فرمان آویزان کنند، اما روی سر نگذارند. فکر می کنید چرا اینقدر به ضرورت استفاده از کلاه ایمنی تاکید می شود؟ طبق آمار بیش از ۹۰ درصد تصادف های موتوری که منجر به جرح یا فوت راکب می شود مواردی هستند که در آن از کلاه ایمنی استفاده نشده است.»
سفره دل کریمی باز می شود و ادامه می دهد: «چراغ برای موتورسوارها همیشه سبز است. گویا هیچ خیابان ورود ممنوعی وجود ندارد، از هر مسیری که دلشان می خواهد حرکت می کنند و به هیچ چیز توجه ندارند، جز رسیدن به مقصد. با این شرایط فکر می کنید وظیفه راهور چیزی جز سختگیری است؟ حق با اوست نه تنها مردم که خود موتورسواران هم این گفته ها را تایید می کنند.
رضا احتشام که به تازگی موتور خریده است و در حوالی چهارراه جمهوری مسافرکشی می کند، به کلاه ایمنی اش که روی دسته موتور آویزان است اشاره می کند و می گوید: «من از صبح تا شب در خیابان های این محدوده مسافرکشی می کنم، باور کنید بعضی روزها هوا آنقدر گرم می شود که فکر استفاده از کلاه ایمنی هم خنده دار به نظر می رسد. دوست دارم این آقایانی که مدام ما را برای استفاده نکردن از کلاه جریمه می کنند، خودشان بیایند و ببینند دراین شهر شلوغ و پرترافیک چند دقیقه می توانند از کلاه استفاده کنند، هرقدر آنها استفاده کردند، من ۲ برابر استفاده می کنم.»
این جوان موتورسوار، به هیچ صراطی مستقیم نمی شود و مدام حرف خودش را می زند. باید آنهایی را مجبور به استفاده از کلاه ایمنی کرد که هر روز یکی دو ساعت از موتورسیکلت استفاده می کنند. نه ما را که روزمان با این وسیله شب می شود.
طبق آماری که سازمان پژوهش های شهرداری منتشر کرده، بیشتر موتورسواران شهر به ۴ دلیل از کلاه استفاده نمی کنند.ایجاد محدودیت در دید، گران بودن کلاه ایمنی، سنگین و گرم بودن کلاه و ندانستن فواید کلاه ها.
معاون ترافیک شهردارتهران، هم با اشاره به این آمار می گوید: «کلاه ایمنی ضروری ترین وسیله برای موتورسواران است. این کلاه هم راننده را از ذرات معلق و آلوده در هوا مصون می دارد و هم درصد خسارت جانی را در تصادفات سنگین پایین می آورد. فعالیت موتورها هم آلودگی های زیست محیطی را کاهش می دهد و هم باعث کاهش ترافیک شهری می شود به شرط آنکه موتورسواران با مدیریت شهری هماهنگ باشند. چند بار از طرف رسانه ها اعلام شده است که موتورسواران برای گرفتن معاینه فنی باید اقدام کنند، با این حال هنوز استقبال قابل توجهی از این طرح نشده و بیشتر موتورسواران برای گرفتن معاینه فنی اقدام نکرده اند.»
● مسافرکشی با موتورسیکلت
مسافرکشی با موتورسیکلت برای تهران و ایران نیست، شلوغی شهرها همه مردم را به این فکر انداخته که ارابه های دوچرخشان را تاکسی کنند. چندسالی است که «موتور تاکسی» در برخی شهرها فعال شده است و مردم را از لابه لای ماشین های مانده در ترافیک به مقصد می رسانند. با توجه به اینکه بسیاری از این موتورتاکسی ها شخصی هستند، از امکاناتی چون وسایل ایمنی و بیمه های مناسب محرومند، به همین دلیل همیشه ممکن است حادثه جبران ناپذیری برای مسافر پیش بیاید. فکر می کنید چرا موتورسواران قوانین را چندان جدی نمی گیرند؟ چرا با تابلوهای راهنمایی و رانندگی آنقدر صمیمی شده اند که هر وقت خواستند نادیده شان می گیرند؟ پاسخ به این سؤال چندی پیش توسط سازمان پژوهش های شهرداری داده شد. آنها پرسش نامه هایی را در نقاط پرتردد تهران پخش کردند و از موتورسواران پرسیدند دلایلشان برای تخلف چیست؟
مهمترین دلیل موتورسواران برای عبور از چراغ قرمز، طولانی بودن زمان چراغ قرمزها است. موتورسواران می گویند اگر زمان چراغ قرمز کمتر شود، پشت آن خواهند ایستاد. شاید جالب باشد بدانید که گروهی از موتورسواران تصور کنند چراغ قرمز فقط برای ماشین هاست و موتوری ها را شامل نمی شود.
استفاده نکردن از راهنما یکی دیگر از مصادیق قانون شکنی موتورسواران است. طبق آمار بیشتر موتورسواران این موضوع را اصلا مهم نمی دانند و معتقدند ارزشش کمتر از آن است که مورد توجه قرار بگیرد. گروهی دیگر هم سهل انگاری مأموران را دلیل این بی توجهی عنوان می کنند.
نکته دیگر اینکه بسیاری از موتورسواران پایتخت این وسیله را مانند دوچرخه می دانند و تصور می کنند گواهینامه ای برایش وجود ندارد. مدیریت شهری برای کنترل ترافیک شهر نمی تواند به آسانی از کنار پدیده ای به نام موتورسواری عبور کند، برای همین است که معاون ترافیک حرفهای بسیاری دراین باره دارد.
مهندس ستوده معاون ترافیک دراین باره می گوید: متاسفانه باید بگویم قانونمندی موتورسواران بویژه آنها که مسافرکشی می کنند تعریف چندانی ندارد. طبق آمار حدود ۹۰ درصد این موتورسواران مدرک تحصیلی شان دیپلم است و ۶۲ درصدشان متاهل هستند، گروه سنی شان هم ۲۰ تا ۳۰ سال است. با این شرایط باید بپذیریم که دغدغه اصلی این افراد امرار معاش و کسب درآمد است و توجه به قوانین برایشان اهمیت چندانی ندارد، اگر راه کسب این درآمد تخلف از قانون باشد این افراد به آسانی انجام می دهند. شاید جالب باشد بدانید که بیش از ۵۴ درصد موتورسواران برای کسب درآمد بیشتر مسافر اضافه سوار می کنند و حتی دیده شده که موتورسواری ۳ مسافر را همزمان در شهر منتقل می کند.
معاون ترافیک درخصوص اینکه راه چاره چیست می افزاید: «چاره اصلی تغییر یافتن شرایط زندگی این افراد است. بازهم آمارهایی می گویند بیشتر این افراد از شغلشان ناراضی اند و درصورت پیداکردن شغلی مناسب، یک روز هم این کار را ادامه نمی دهند. با این حال باید به راه حل های کوتاه مدت و پیشگیرانه متوسل شد. باید ضرورت رعایت قوانین به این افراد منتقل شود و بدانند که مجریان قانون به هیچ وجه اجازه تخلف به این افراد را نمی دهند. در شهری که تعداد ساکنانش روز به روز بیشتر می شود یکی از نخستین شغل هایی که در ذهن افراد خطور می کند مسافرکشی با موتور است. دراین شرایط اگر مجریان قانون بی تفاوت باشند یک فاجعه رخ خواهد داد.
جثه کوچکشان را نگاه کنید به قول قدیمی ها «فلفل نبین چه ریزه» با همین هیکل کوچک می تواند آسمان یک شهر را دودی و هوای آن را آلوده کنند. کارشناسان ترافیکی معتقدند میزان آلایندگی موتورها در پایتخت ۱۲ برابر خودروهاست و این نشان می دهد که معضل فعالیت موتورسیکلت های فرسوده در تهران چیزی شبیه به یک فاجعه است.
ناهید جعفرپور کامی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید