چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
زخمه سیم درویش عاشق
در دوران او موسیقیدانان بزرگی در موسیقی اصیل ایرانی ظهور كردند و شاید دلیل آن رسیدگی به وضع و حمایت از این هنرمندان بود.همین توجه به موسیقی در آن برهه از زمان بود كه باعث تاسیس مدرسه موزیك شد.موسیقیدانان در دوره ناصرالدینشاه آهنگهای ایرانی عموما حزنانگیزی را اجرا میكردند كه بیشتر در تعزیه استفاده میشد، تا اینكه پس از زمانی بتدریج هنرمندانی كه مورد علاقه و تشویق شاه قرار گرفتند آهنگهای نشاطآمیز اجرا كردند و سبك و روششان در مورد ساخت آهنگها به آستانه نبوغ رسید. نتیجه آوازهای نشاطآور نوازندگان و خوانندگان خوب زمان، مایه شادمانی و لذات روحی جامعه بود.از جمله آهنگسازان بزرگ این دوره میتوان غلامحسین درویشخان را نام برد كه این چند سطر را به یاد او مینگاریم.غلامحسین درویش آهنگساز و استاد سازهای تار و سهتار كه به زیبایی آنها را مینواخت جزو یكی از پایهگذاران موسیقی امروز ایران است. عدهیی سال تولد او (۱۲۵۱ تهران) را ذكر میكنند و عدهیی دیگر هم معتقد هستند كه درویشخان در سال ۱۲۸۹ هجری قمری متولد شده است. غلامحسین در تهران متولد شد در خانوادهیی كاملا آشنا به هنر.درویشخان پسر حاجی بشیر طالقانی است. او از حدود سن یازده سالگی شروع به فراگیری موسیقی كرد. آموزش موسیقی را در مدرسه دارالفنون كه در آن زمان تنها مدرسه موزیك در ایران بود و شاگردان آن تحت نظارت استادان بزرگ موسیقی ایران و موسیقیدانان غربی آموزش میدیدند، شروع كرد. شعبه موزیك در مدرسه دارالفنون با پیشنهاد میرزاتقیخان امیركبیر تاسیس شد. این شعبه در سال ۱۲۴۹ به منظور شعبه موزیك نظام شروع به كار كرد كه بعد از مدت زمانی به عنوان آموزشگاه یا هنرستان موسیقی درآمد و درویشخان هم در آن مدرسه آموزش دید.
او در مدرسه با آموزگاران فرانسوی كاركرد و استعداد درخشانش برای آنها هم بسیار جالب بود. پس از فراگیری نتنویسی و نواختن سازهای شیپور و طبل كوچك و مدتی نوازندگی طبل كوچك در دسته موزیكچیهای ملیجك و كامران میرزا، جذب ساز سهتار شد.سهتار را نزد پدرش «حاجی بشیر طالقانی» آموخت و مدتی بعد هم در مكتب آقا حسینقلی كه یكی از بزرگترین نوازندگان تار بود و پدر ردیف ایران نام گرفته است. آموزش تار را شروع كرد.آقا حسینقلی شاگردان زیادی را تربیت كرد كه از بهترین، مشهورترین و مستعدترین آنها درویشخان بود. او «والسها» و قطعههای برجسته موزیك اروپایی را در تار بخوبی اجرا میكرد و در همان قدم اول نبوغ و استعداد والایش را نمایان كرد. درویش در گردهمایی بزرگان و همنشینیهای بلندپایگان اجتماع و شاهزادگان اشراف زمان خود شركت میكرد و نواختن ساز زیبایش باعث شهرتش شد.او در سالهای بعد به دستگاه شعاعالسلطنه (پسر مظفرالدین شاه) راه یافت و جزو نوازندگان خاص درگاه شاهی شعاعالسلطنه شد و همراه آنها به شیراز رفت و در آنجا ازدواج كرد.درویشخان هنگامی كه به تهران برگشت كلاس موسیقی در خانه خودش دایر كرد و به آموزش سازهای تار و سهتار پرداخت. حمایت دستگاه شعاعالسلطنه او را رنج میداد و جلوی پیشرفت او را گرفته بود. در عین حال درویشخان دوست نداشت كه میان اشراف باشد و او را تحت كنترل قرار دهند. به همین دلیل تعدادی از دوستان اربابش را واسطه قرار داد كه اقدام به آزادیاش كنند. ولی جدا شدن درویشخان از دستگاه سلطنتی، شعاعالسلطنه را بر آشفت و بیدرنگ دستور دستگیری وی را صادر كرد. درویشخان زودتر از آنكه شاه به سراغش بیاید و او را كت بسته ببرد به كمك یكی از دوستانش به سفارت انگلیس رفت و دوستش كه سرایدار سفارت بود او را در همانجا نگه داشت. درویشخان بست نشست تا اینكه پس از مدتی سفیر او را نزد خود خواند و درویش هم شرح حال را برایش گفت و خانم سفیر از او خواست كه قطعهیی را برای آنان بنوازد.درویشخان هم كه در مدرسه موزیك دارالفنون با آهنگهای اروپایی آشنا شده بود قطعهیی از قطعههای والس را نواخت و نوازندگیاش مورد قبول و پسند خانم قرار گرفت و با پیانو به همراهیاش پرداختند.سفیر تصمیم گرفت كه به او كمك كند. نامهیی توسط منشی سفارت نوشته شد و با تقدیم به شعاعالسلطنه درخواست آزادی درویشخان را قید كرد. به دلیل آنكه در آن دوران كشور انگلیس روی ایران سلطه داشته و شاه از درگیری با این كشور در وحشت و هراس بود، درخواست سفیر را پذیرفت و درویشخان از انحصار و مزاحمت دربار رهایی پیدا كرد.بیرون آمدن از سلطه بزرگ شاهزاده به او امید دوباره داد و با شوق و علاقه شدیدی به آموزش پرداخت و در دسته اخوان صفایی درآمد.او همچنین به همراه «علی ظهیرالدوله» موسسه انجمن اخوت اولین كنسرتهای عمومی را در ایران برای مردم اجرا كرد و او نیز در این كنسرتها به نوازندگی تار و سه تار مشغول شد. درویشخان همچنین در دورهیی سمت رهبری اركستر را نیز به عهده داشت.اركستری كه درویشخان با آن همكاری میكرد از نوازندگان و خوانندگان بزرگی بهرهمند بود كه از آن جمله، مشیر همایون شهردار (نوازنده پیانو)، سالار معزز نوازنده پیانو، علی نقی وزیری نوازنده تار و سه تار، نایب اسدالله نوازنده نی و سید حسین طاهرزاده خواننده(هركدام از بزرگترین موسیقیدانان ایران بوده و سبك خاص خود را داشتند.درویشخان همچنین به دایر كردن كلاس موسیقی برای خانمها مشغول شد كه خواهر او هم در آنجا نوازنده تار بود و جزء یكی از اساتید آن كلاس موسیقی.در دوران درویشخان موسیقی مربوط به دو قشر بود، مطربان و موسیقیدانان.عدهیی كه به نام گروه مطربان معروف بودند و در مراسم شادی و سرور و رقا حضور پیدا میكردند و به اجرای آهنگهایشان میپرداختند آنها وسیله ضرب بودند و گاهی لباس محلی میپوشیدند و با لهجه ویژه بومی به ارایه نمایش و حركات موزون میپرداختند.شخصیت و موسیقی مطربان با اساتید فن تفاوت بسیار فاحشی داشت. اطلاعات مطربان متشكل از تصانیف سبك و توام با لودگی بود و آنچه مینواختند همراه با رقا رقاصهها بود.انواع لباسهای گوناگون از قبیل: كردی، شیرازی، لری، عربی و تركی در صندوقهایی به نام صندوقهای كابلی داشتند كه رقاصهها با آنها بیشتر در مجالس عروسی به اجرای برنامه میپرداختند.
مریم عبداللهی
او در مدرسه با آموزگاران فرانسوی كاركرد و استعداد درخشانش برای آنها هم بسیار جالب بود. پس از فراگیری نتنویسی و نواختن سازهای شیپور و طبل كوچك و مدتی نوازندگی طبل كوچك در دسته موزیكچیهای ملیجك و كامران میرزا، جذب ساز سهتار شد.سهتار را نزد پدرش «حاجی بشیر طالقانی» آموخت و مدتی بعد هم در مكتب آقا حسینقلی كه یكی از بزرگترین نوازندگان تار بود و پدر ردیف ایران نام گرفته است. آموزش تار را شروع كرد.آقا حسینقلی شاگردان زیادی را تربیت كرد كه از بهترین، مشهورترین و مستعدترین آنها درویشخان بود. او «والسها» و قطعههای برجسته موزیك اروپایی را در تار بخوبی اجرا میكرد و در همان قدم اول نبوغ و استعداد والایش را نمایان كرد. درویش در گردهمایی بزرگان و همنشینیهای بلندپایگان اجتماع و شاهزادگان اشراف زمان خود شركت میكرد و نواختن ساز زیبایش باعث شهرتش شد.او در سالهای بعد به دستگاه شعاعالسلطنه (پسر مظفرالدین شاه) راه یافت و جزو نوازندگان خاص درگاه شاهی شعاعالسلطنه شد و همراه آنها به شیراز رفت و در آنجا ازدواج كرد.درویشخان هنگامی كه به تهران برگشت كلاس موسیقی در خانه خودش دایر كرد و به آموزش سازهای تار و سهتار پرداخت. حمایت دستگاه شعاعالسلطنه او را رنج میداد و جلوی پیشرفت او را گرفته بود. در عین حال درویشخان دوست نداشت كه میان اشراف باشد و او را تحت كنترل قرار دهند. به همین دلیل تعدادی از دوستان اربابش را واسطه قرار داد كه اقدام به آزادیاش كنند. ولی جدا شدن درویشخان از دستگاه سلطنتی، شعاعالسلطنه را بر آشفت و بیدرنگ دستور دستگیری وی را صادر كرد. درویشخان زودتر از آنكه شاه به سراغش بیاید و او را كت بسته ببرد به كمك یكی از دوستانش به سفارت انگلیس رفت و دوستش كه سرایدار سفارت بود او را در همانجا نگه داشت. درویشخان بست نشست تا اینكه پس از مدتی سفیر او را نزد خود خواند و درویش هم شرح حال را برایش گفت و خانم سفیر از او خواست كه قطعهیی را برای آنان بنوازد.درویشخان هم كه در مدرسه موزیك دارالفنون با آهنگهای اروپایی آشنا شده بود قطعهیی از قطعههای والس را نواخت و نوازندگیاش مورد قبول و پسند خانم قرار گرفت و با پیانو به همراهیاش پرداختند.سفیر تصمیم گرفت كه به او كمك كند. نامهیی توسط منشی سفارت نوشته شد و با تقدیم به شعاعالسلطنه درخواست آزادی درویشخان را قید كرد. به دلیل آنكه در آن دوران كشور انگلیس روی ایران سلطه داشته و شاه از درگیری با این كشور در وحشت و هراس بود، درخواست سفیر را پذیرفت و درویشخان از انحصار و مزاحمت دربار رهایی پیدا كرد.بیرون آمدن از سلطه بزرگ شاهزاده به او امید دوباره داد و با شوق و علاقه شدیدی به آموزش پرداخت و در دسته اخوان صفایی درآمد.او همچنین به همراه «علی ظهیرالدوله» موسسه انجمن اخوت اولین كنسرتهای عمومی را در ایران برای مردم اجرا كرد و او نیز در این كنسرتها به نوازندگی تار و سه تار مشغول شد. درویشخان همچنین در دورهیی سمت رهبری اركستر را نیز به عهده داشت.اركستری كه درویشخان با آن همكاری میكرد از نوازندگان و خوانندگان بزرگی بهرهمند بود كه از آن جمله، مشیر همایون شهردار (نوازنده پیانو)، سالار معزز نوازنده پیانو، علی نقی وزیری نوازنده تار و سه تار، نایب اسدالله نوازنده نی و سید حسین طاهرزاده خواننده(هركدام از بزرگترین موسیقیدانان ایران بوده و سبك خاص خود را داشتند.درویشخان همچنین به دایر كردن كلاس موسیقی برای خانمها مشغول شد كه خواهر او هم در آنجا نوازنده تار بود و جزء یكی از اساتید آن كلاس موسیقی.در دوران درویشخان موسیقی مربوط به دو قشر بود، مطربان و موسیقیدانان.عدهیی كه به نام گروه مطربان معروف بودند و در مراسم شادی و سرور و رقا حضور پیدا میكردند و به اجرای آهنگهایشان میپرداختند آنها وسیله ضرب بودند و گاهی لباس محلی میپوشیدند و با لهجه ویژه بومی به ارایه نمایش و حركات موزون میپرداختند.شخصیت و موسیقی مطربان با اساتید فن تفاوت بسیار فاحشی داشت. اطلاعات مطربان متشكل از تصانیف سبك و توام با لودگی بود و آنچه مینواختند همراه با رقا رقاصهها بود.انواع لباسهای گوناگون از قبیل: كردی، شیرازی، لری، عربی و تركی در صندوقهایی به نام صندوقهای كابلی داشتند كه رقاصهها با آنها بیشتر در مجالس عروسی به اجرای برنامه میپرداختند.
مریم عبداللهی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب دولت نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی مجلس بابک زنجانی خلیج فارس دولت سیزدهم شورای نگهبان
تهران هواشناسی شهرداری تهران معلم سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو بانک مرکزی تورم
فضای مجازی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران موسیقی فیلم تئاتر نون خ رسانه ملی
مکزیک
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه نوار غزه روسیه چین حماس عربستان اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس تراکتور رئال مادرید بایرن مونیخ سپاهان لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس
همراه اول وزیر ارتباطات پهپاد تبلیغات اپل ناسا نخبگان گوگل ماه
کبد چرب میوه دیابت کاهش وزن ویتامین بیماری قلبی مسمومیت خواب قهوه طول عمر