جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آینده‌پژوهی، مفاهیم و مبانی


آینده‌پژوهی، مفاهیم و مبانی
آنچه در ادامه می‌آید، اولین بخش از مطالبی است که به موضوع ”آینده‌پژوهی“ و مبانی و مفاهیم آن می‌پردازد. موضوعی که علیرغم ارزش و نقش فراوان و تعیین‌کننده‌ای که در جهان امروز یافته است، در فضای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کشور ما (به‌ویژه در حوزهٔ مهمی چون مخابرات و ارتباطات) چندان شناخته شده و مورد توجه نیست.
● مقدمه
مردم به طور آگاهانه یا ناآگاهانه آموخته‌اند که هرکس بتواند رازهای پنهان آینده را کشف کند، می‌تواند فردای بهتری برای خود بسازد. از این‌رو شاید بتوان فال قهوه، کارت‌های تاروت، طالع‌بینی از روی تاریخ تولد، خطوط چهره، خطوط کف دست و فال حافظ را از جمله نشانه‌های اشتیاق افراد برای شناخت آینده و آینده‌پژوهی دانست. نکتهٔ جالب توجه این است که عموم مردم بدون آنکه از علم آینده‌پژوهی مطلع باشند یا در این رشته تحصیل کرده باشند، به طور شهودی یا تجربی، آینده‌پژوهی و آینده نگری می‌کنند.
بر این اساس، شاید اولین تصوری که در ذهن ما از عباراتی نظیر ”پیش‌بینی آینده“، ”آینده شناسی“ و ”آینده‌پژوهی“ خطور می‌کند، مفاهیمی نظیر پیش‌گوئی و غیب‌گوئی است؛ در حالی‌که عبارات مذکور به دانشی اشاره می‌کنند که از حدود چهل سال پیش، توجه تعداد زیادی از دانشمندان، محققان و نوآوران جهان را در علوم مختلف از جمله؛ علوم نظامی و دفاعی، اجتماعی، فرهنگی و غیره، به‌خود معطوف کرده است. هدف این دانشمندان این است که با استفاده از شیوه‌های نظام‌مند و اصولی بتوانند به این دو سئوال اساسی پاسخ دهند:
ادامهٔ وضعیت جاری و تداوم ساز و کارهای کنونی، چه تبعات و عواقبی را به همراه خواهد داشت؟
آیندهٔ مطلوب چیست و چگونه می‌توان به آن دست یافت؟ چه راه‌هائی برای شناخت آینده‌های نامطلوب وجود دارد؟ چگونه می‌توان فرصت‌های پیش رو را شناخت و از آن‌ها استفاده کرد؟
آنچه ایجاد و توسعهٔ تفکر آینده‌نگرانه در سطوح مختلف ملی را به امری مهم تبدیل می‌کند، استفادهٔ کشورهای دیگر از دانش آینده‌پژوهی، با هدف شکل‌دهی به جهان آینده مطابق با آمال و اهداف خودشان است؛ جهانی که آیندهٔ ما را هم در بر می‌گیرد. در حالی‌که الزاماً نفع آن‌ها با نفع سایر کشورها یکی نیست، بلکه گاهی در تضادی آشکار نیز قرار دارد. بنابراین آگاهی و بیداری جامعه، قبل از آنکه ضربهٔ شدیدی بر پیکر آن فرود آید، موجب آسیب‌های کمتری خواهد شد.
در ادامه، ابتدا مفاهیم کلی و اولیه درباره آینده‌پژوهی مطرح می‌شود و سپس تعدادی از سرفصل‌های مهم مطرح در حوزهٔ آینده‌پژوهی توضیح داده خواهد شد.
● تعریف آینده‌پژوهی
آینده‌پژوهی دانش و معرفتی است که چشم انسان‌ها را نسبت به رویدادها، فرصت‌ها و مخاطرات احتمالی آینده باز می‌کند و ابهام‌ها و تردیدهای فرساینده را می‌کاهد. این دانش توانائی انتخاب هوشمندانه را افزایش می‌دهد و به همگان اجازه می‌دهد تا بدانند که به کجاها می‌توانند بروند (آینده‌های اکتشافی) و به کجاها باید بروند (آینده‌های هنجاری) و از چه مسیرهائی می‌توانند با سهولت بیشتری به آینده‌های مطلوب خود برسند (راهبردهای معطوف به خلق آینده).
● پیش‌گوئی و آینده‌پژوهی
یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های پیش‌گوئی و آینده‌پژوهی این است که پیش‌گوئی به‌معنای خبر دادن از رویدادها و تغییرات آینده است که می‌تواند از مجرای وحی و گاهی نیز مبتنی بر شهود (حس ششم) و یا رویا باشد؛ در حالی‌که آینده‌پژوهی به‌معنای مطالعهٔ نظام‌یافتهٔ آینده است که برپایهٔ اصول، روش‌ها و تکنیک‌های مدونی است که به‌وسیلهٔ آینده‌پژوهان توسعه‌یافته است. به‌عبارت بهتر، آینده‌پژوهی دانش و معرفت شکل بخشیدن به آینده به‌صورت آگاهانه، فعالانه و پیش‌دستانه است؛ این دانش، جهان را متشکل از اجزاء به‌هم پیوسته و در حال تغییر می‌داند و می‌تواند بذر رویاها، آرزوها و آرمان‌های اصیل یک کشور را در آینده بارور کند.
● انواع آینده
در مباحث آینده‌پژوهی از آینده‌های مختلفی نام برده می‌شود و آینده‌پژوهان آینده را به شکل‌های مختلفی تقسیم‌بندی می‌کنند که متداول‌ترین آن‌ها چنین است:
▪ آینده ممکن: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید که می‌تواند در آینده روی دهد.
▪ آیندهٔ محتمل: آیندهٔ ممکنی که به احتمال زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست.
▪ آیندهٔ مطلوب: آیندهٔ محتملی که مطلوب و مرجع است.
آینده از حیث زمان نیز به چند قسمت تقسیم می‌شود:
▪ آینده نزدیک: حداکثر تا یک سال
▪ آینده کوتاه‌مدت: بین یک تا پنج سال
▪ آینده میان‌مدت: بین پنج تا بیست سال
▪ آیندهٔ درازمدت: بین بیست تا پنجاه سال
● عناصر تشکیل دهندهٔ آینده
آینده از چهار عنصر ”رویدادها، روندها، تصویرها و اقدام‌ها“ تشکیل می‌شود و این عناصر می‌توانند باعث پیدایش آینده‌های مختلف شوند:
▪ رویدادها: تمام وقایعی که امکان وقوع دارند (آینده‌های ممکن).
▪ روندها:
۱) وقایعی که در گذشته و حال اتفاق افتاده است و در آینده نیز به احتمال زیاد اتفاق خواهد افتاد (مانند آلودگی محیط زیست).
۲) وقایعی که تحت شرایط خاص احتمال وقوع پیدا می‌کنند (مانند تغییر حکومت در اثر فشارهای سیاسی و اقتصادی).
۳) وقایع نوظهور که به اعتقاد آینده‌پژوهان، مهمترین روندهای آینده، همین مسائل نوظهور هستند که عمدتاً پیامد مستقیم یا غیرمستقیم فن‌آوری‌های جدید هستند (مانند انقلاب نیمه‌هادی‌ها).
▪ تصویرها: که منظور از آن، ساختن تصویر از آینده‌های مطلوب برای مردم است.
▪ اقدام‌ها: که به معنی طرح‌ریزی و ارائه راهکار برای رسیدن به آیندهٔ مطلوب است.
● تاریخچهٔ آینده‌پژوهی
دانش آینده‌پژوهی ماهیتی بین‌رشته‌ای دارد و در خلال جنگ جهانی دوم و دوران پس از آن شکل گرفته است. با وجود اینکه بیش از نیم قرن از پیدایش و تکوین این رشته می‌گذرد، اکثر مردم و حتی پاره‌ای از مدیران نیز از وجود چنین علم و رشته‌ای بی‌اطلاع هستند.
قابل توجه آنکه تفکر دربارهٔ آینده و توجه به آن، در ایران ریشه‌ای سنتی و قدیمی دارد و با فرهنگ و رسوم ایرانیان نیز سازگار است؛ به طوری‌که ضرب‌المثل‌های مختلفی در فرهنگ ایرانی در این‌باره وجود دارد؛ مانند؛ ”سالی که نکوست از بهارش پیداست“، ”دیروزت را دیدیم، فردایت را هم خواهیم دید“ و ”این ره که تو می‌روی به ترکستان است“؛ که جملگی حکایت از تٲکید نیاکان ما به احساس مسئولیت در قبال تصمیم‌های گرفته شده و نتایج و پیامدهای بعدی آن‌ها دارد. در فرهنگ اسلام نیز احادیث فراوانی وجود دارد که بر اهمیت نگرش به آینده تٲکید می‌کند؛ به‌عنوان مثال، حضرت علی (ع) طبق حدیثی که در غررالحکم آمده است، همه آینده‌ها را نزدیک می‌دانند و با این جمله بر ضرورت شناخت آینده تٲکید می‌کنند.
اهمیت آینده‌پژوهی و ضرورت توجه به آن در متون علمی و مهم جهان نیز مشاهده می‌شود؛ به‌عنوان نمونه، مایکل فارنی در کتاب ”آنچه آموختم“ چنین می‌گوید: ”اندیشیدن به آینده نه فقط در پیش‌بینی پیشرفت‌های خاص مفید است، بلکه به طرح پرسش‌های بهتر و آموختن هر چه بیشتر درباره خود فرد نیز کمک خواهد کرد.“
● آینده‌پژوهی معاصر
پس از کشف آمریکا (دنیای نو) و انحطاط امپراتوری روم، موج جدیدی در ارتباط با آینده‌پژوهی ایجاد شد. تامس مور در کتاب اتوپیای خود آینده را ترسیم کرد. یک قرن بعد نیز فرانسیس بیکن با تکیه بر علوم جدید، آرمان‌شهری را به نام ”آتلانتیس نو“ آفرید.
آمریکائی‌ها بعد از پایان جنگ سرد، با انگیزهٔ تقویت قدرت نظامی و حفظ امنیت ملی، به شکل جدی به مطالعهٔ آینده پرداختند. آرنولد، رئیس وقت نیروی هوائی آمریکا دو خدمت بزرگ به جنبش آینده‌پژوهی کرد. یکی اینکه در سال ۱۹۴۴ دستور داد نخستین پیش‌بینی در ارتباط با فن‌آوری‌های آینده انجام شود که این‌کار سنت پیش‌بینی فن‌آوری را بنیان نهاد. خدمت دوم، نهادینه‌سازی فرآیند تحلیل گزینه‌های سیاستی بود.
آرنولد در سال ۱۹۴۶ شرکت هوائی داگلاس را مٲمور اجراء پروژه‌ای به نام رند کرد تا در ارتباط با موضوع جنگ‌های بین قاره‌ای هوائی مطالعه کند. در سال ۱۹۴۸ واحد پروژه رند از شرکت داگلاس جدا شد و شرکت رند با حمایت مالی بنیاد فورد به شکل مستقل تٲسیس شد. این شرکت مطالعهٔ خود را از فن‌آوری‌های نظامی به کشف سیاست‌ها و راهبردهای ملی معطوف کرد. بعد از آن، اولاف هلمر به‌همراه عده‌ای دیگر، اندیشگاه آینده‌پژوهی را تٲسیس کرد. چندی بعد، اندیشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی مختلفی برای مطالعهٔ آینده تٲسیس شدند.
در پایان دههٔ ۱۹۶۰ و با توسعه فن‌آوری، دو تغییر مهم در دیدگاه مردم نسبت به آینده ایجاد شد. یکی این‌که مردم متقاعد شدند که مطالعه و بررسی آینده امکان‌پذیر است؛ ایجاد شیوه‌هائی چون تکنیک دلفی به این بحث کمک بزرگی کردند. تغییر مهم دیگر این بود که جهان آینده، یک آیندهٔ مقدر و از پیش تعیین شده نیست، بلکه انعطاف‌پذیر است. بدین معنی که انسان می‌تواند با ساخت آینده به زندگی خود جهت دهد. بر این اساس می‌توان گفت که رشتهٔ آینده‌پژوهی در دههٔ ۱۹۶۰ به شکل کامل شناخته شده بود.
● مسیرهای تکاملی رشتهٔ آینده‌پژوهی
رشتهٔ آینده‌پژوهی از مسیرهای تکاملی مختلفی گذشته است؛ در طول زمان، عوامل و شرایط خاصی باعث توجه بیشتر به آینده و شناخت آن شده است که در بستر این فعالیت‌ها، آینده‌پژوهی به تکامل رسیده و در نهایت به یک رشتهٔ دانشگاهی تبدیل شده است. یکی از این مسیرها براساس تجزیه و تحلیل روندهای اجتماعی و نقش فن‌آوری در دگرگونی‌های اجتماعی پایه‌ریزی شد.
مسیر دیگر از طریق برنامه‌ریزی (استراتژیک) ملی و مستمر بود که جایگزین برنامه‌ریزی موقتی و موردی شد. هدف این برنامه، تفکر دربارهٔ آینده بود.
مسیر تکاملی دیگر در کشورهائی طی شد که در سال ۱۹۴۰ از شر کشورهای استعمارگر خلاص شده و حکومت، هویت، تاریخ، رهبران و شهروندان جدیدی ایجاد کرده بودند و با مسائلی مانند تعیین ماهیت ملت در آینده مواجه بودند.
مسیر دیگر در تکامل مطالعات آینده‌پژوهی، فعالیت کانون‌های تفکر بود که مواردی را مانند انتخاب سیاست‌ها، استراتژی‌ها، توصیه‌ها و هشدارها در بر می‌گرفت که هر یک متضمن تفکر آینده‌نگرانه بود.
همچنین، کمیسیونی که فرهنگستان ادبیات و علوم آمریکا برای پی بردن به وضعیت جهان در سال ۲۰۰۰ تشکیل داد، با انتشار مجله و انجام مطالعات و تخصیص اعتبار، به پیشرفت مطالعات آینده‌پژوهی کمک خوبی کرد. پیشرفت‌های مشابه در علوم سیاست‌گذاری و ارزیابی تحقیقات نیز کمک شایانی به توسعهٔ بحث‌های آینده‌پژوهی کردند، به‌دلیل اینکه این دو امر، لزوماً بر پیش‌بینی آینده متکی هستند. چاپ و نشر کتاب نیز کمک بزرگی به تبیین مفهوم آینده‌پژوهی و بحث‌های پیرامون آن کرد.
مٲخذ:
عطاا.. عباسی، مهدی محمودی، با راهنمائی و نظارت مصطفی تقوی؛ ”آینده‌پژوهی و نقش آن در سیاست‌گذاری علم و تکنولوژی“؛ مرکز آینده‌پژوهی علوم و فن‌آوری دفاعی؛ با تلخیص و ویرایش.
منبع : فصلنامه علمی تحلیلی مهندسی برق