یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نقش بو در شفا بخشی


نقش بو در شفا بخشی
● حیوانات خانگی: بوکشیدن سرطان
سالها است در تشخیص مجرمان فراری، دارو، مواد منفجره و موادآلوده‌کننده‌ی محیطی مانند نشت از لوله‌ها از سگ‌ها و حس بویایی‌شان استفاده می‌شود. حس بویایی سگ در حال حاضر بیشتر مورد استفاده است. از سگ‌های گله‌ی استرالیایی برای بوکشیدن گاوهای آماده‌ی باروری استفاده می‌شود و به این ترتیب کشاورزان می‌توانند در دوره‌ی کوتاه فحل، گاوهای ماده را با گاو نر جفت کنند و از سگهای beagle برای یافتن آلودگی موریانه در منازل استفاده می‌شود و به این ترتیب، محل ضایعه در جا ترمیم می‌شود.
در آوریل ۱۹۸۹پزشکان انگلیسی قدرت بوئیدن ملانوم را در پای چپ یک خانم بیمار ۴۴ ساله توسط سگ Border Collie- Doberman گزارش کردند. ظاهرا این مورد، نخستین بررسی جستجوی سرطان توسط یک حیوان است که به چاپ رسیده است. این سگ کراراً خال ملانومی را بوئیده و به سایر خالهای روی بدن این خانم، اعتنا نداشته و این کار را حتی وقتی که پای بیمار را پوشانده‌اند ادامه داده است. سرانجام این سگ کوشید خال را گاز بزند. رفتار این سگ، شک خانم را برانگیخت. به همین جهت به پزشک مراجعه نمود و تائید شد که خال، ملانوم بدخیم است. پزشکانی که این گزارش را در نشریه‌ی لنست گزارش کردند معتقدند که این سگ زندگی این خانم را نجات داده است. این مصنفان، این فرضیه را پیشنهاد کرده‌اند که تومور بدخیم «باسنتز انحرافی پروتئین، بوی منحصر به فردی ارسال می‌کند که اگرچه برای انسان قابل تشخیص نیست ولی به آسانی توسط سگها تشخیص داده می‌شود.»
دکتر Armand Cognetta درماتولوژیست مرکز منطقه‌ای مموریال تالاهاسی است. وی در مورد جرج یک schnauzer هفت ساله و بوکننده‌ی قبلی بمب، اطلاعاتی به انستیتوی ملی سرطان داده است. Duane Pikel، آموزش‌دهنده‌ی سگ با جرج شروع به کار کرد. او سگ را مجبور می‌کرد لوله‌ای حاوی یک لوله‌ی ملانوم را بیابد. پیکل به تدریج لوله را زیر اسباب منزل و قفسه‌ها پنهان می‌کرد و سگ را مجبور می‌کرد با بو محل آن را بیابد و زمانی که سگ، نمونه را می‌یافت با شیرینی به وی پاداش داده می‌شد. او در یافتن نمونه‌های ظریف سرطان در مواردی که با گاز پیچیده شده و در یکی از ۱۰ سوراخ یک جعبه دراز مستطیل شکل قرار داده شده بود تا ۹۹% موفق بود. کاگنتا گزارش کرده است که جرج دریافتن نمونه‌های بافت ملانوم روی بدن کیم ادواردز پرستار بیمارستان مموریال تالاهاسی قریب ۱۰۰% موفق بود. زمانی که بیماران ملانومی و واقعی وارد صحنه شدند، جرج با صحت ملانوما را در ۴ مورد از ۷ مورد به درستی تشخیص داد. در آزمایش انسانی بوی لباس، عطر، قهوه و غذا نیز موجود بود که در تشخیص جرج اختلال ایجاد کرده بود.
اما دکتر جیم جانستون، مدیر برنامه‌ی سگها در انستیتوی سیستم‌های تشخیص بیولوژیکی دانشگاه آتلانتا معتقد است که در تشخیص سرطان، سگها، استفاده‌ی محدودی دارند. او می‌گوید «استفاده از سگ در محیط طبی، دارای مشکلات عملی است وحتی اگر سگها بتوانند چیزی پیدا کنند، بازهم باید بیوپسی انجام داد. این کار سخت‌تر است. راه آسان ساخت ابزار است.» اما اگر سگ نسبت به وجود لکه‌ای روی زانو مشغول شد، جانستون توصیه می‌کند آن ضایعه را به پزشک نشان دهند. او می‌گوید «اما به خاطر آنکه سگ در اطراف خال بازی نمی‌کند، به این معنا نیست که سالم هستید.»
● پیشگویی بیماری آلزایمر
پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا راهی برای پیشگویی ایجاد بیماری آلزایمر یافته‌اند که در آن از حس بویایی استفاده می‌شود. بیماران یک قاب روی کتاب را خراشیده و می‌بوئیدند و ۴ گزینه داشتند. این گزینه‌ها شامل چیزهایی مثل شکلات، پنیر چدار، بنزین و چرم بود. سپس از ایشان می‌خواستند بورا تشخیص دهند. ۹۰ بیمار مبتلا به اختلال خفیف شناختی در یک فاصله‌ی ۶ ماهه مورد معاینه قرار گرفتند و با افراد سالم تطبیق داده شدند که سالانه معاینه می‌شدند و مقایسه شدند. در بیماران مبتلا به فرسایش خفیف شناخت، امتیاز بویایی پائین‌تر بود. از ۷۷ بیماری که پیگیری شدند، در ۱۹ نفر بعد از ۲ سال تشخیص بیماری آلزایمر داده شد. آن عده افرادی که به مشکلات مربوط به بوئیدن آگاه نبودند، بیشتر مستعد ابتلای به بیماری بودند. پژوهشگران معتقدند که ممکن است تست بو، روش با ارزشی برای شناسایی بیماری آلزایمر در مراحل اولیه باشد به امید آنکه درمان زودتر آغاز شده و آسیب وارده به مغز کندتر شود.
مدارک اخیر حاکی از آن است که ممکن است بیماری‌های بو با انواع بیماری‌های دیگر از جمله شیزوفرنی، بیماری وسواس اجبار و ایدز ارتباط داشته باشد.
● بوئیدن غذا، کاستن وزن
آیا رایحه‌ی اغذیه‌ی دلخواه‌مان راهی مطمئن به جای استفاده ازرژیم غذایی است؟ Alan Hirsch نورولوژیست بنیاد پژوهشی درمان بو و طعم می‌گوید: الزاماً نه. هیرش می‌گوید که ممکن است بوی غذا سبب فریب دادن مغز و پیدایش این فکر شود که اشتها ارضا شده و به این ترتیب برنامه‌های کاهش وزن موثرتر شود.
پژوهش هیرش با یک گروه کوچک از دانشجویان پزشکی شروع شد. به این افراد شیشه‌هایی حاوی رایحه‌ی غذاها داده شد تا وقتی احساس گرسنگی می‌کنند این شیشه‌ها را بو کنند. وقتی عده‌ای از این افراد دچار کاهش وزن شدند، هیرش تجربه‌ی خود را روی ۳۱۹۳ داوطلب دارای اضافه وزن انجام داد. از این عده خواسته شد تا عادات غذایی یا ورزشی خود را تغییر ندهند و از افشانه‌هایی حاوی یکی از ۳ بو در زمان گرسنگی استفاده کنند: نعناع فلفلی، موز یا سیب سبز. این افراد به طور متوسط ۹/۲۱۶ پوند وزن و ۵ فوت و ۵ اینچ قد داشتند و ۴/۸۶% زن بودند. فقط حدود نیمی از آنها ورزش می‌کردند که به طور متوسط فقط ۹ دقیقه در روز بود. بسیاری از این افراد روزانه ۳ وعده غذا می‌خوردند و ثلث آنها نیز روزانه ۴ تا ۹ بار از میان وعده استفاده می‌نمودند. ۶ ماه بعد، بسیاری از این افراد تا بیش از ۱۰۰ پوند وزن کم کرده بودند.
برنامه‌ی دکتر هیرش، موضوع یک کتاب شد و افشانه‌های مورد استفاده نیز در فروشگاه‌های غذای سلامتی برای فروش عرضه شد. او اخطار کرده است افراد دچار آسم یا سردردهای میگرنی که به علت بعضی بوها تحریک می‌شوند نباید از این افشانه‌ها استفاده کنند.
● گریختن از بوی خوش:
▪ حساسیت نسبت به مواد شیمیایی
بعضی از افراد دلمشغولی جامعه را به عطر و دئودورانت، نوعی مصیبت تلقی می‌کنند و برای فرار ازآن هرکاری انجام می‌دهند.
Fred Nelson از بنیاد ملی بیماران حساس به مواد شیمیایی حدس می‌زند که توانسته است به ۲۵.۰۰۰ نفر در مورد مشکل بوی خوش مشاوره دهد. او می‌گوید: «در کالیفرنیا، این مساله یک ملاحظه یا احترام به دیگران است نه یک قانون که از بوهای خوش بسیار سنگین استفاده نکنند تا این مشکلات پیش آید. این کار زیادی نیست.»
این امر در هالیفاکس، پیشتر رفته است زیرا بعضی از ساختمان‌ها و مشاغل مدعی هستند که منطقه‌ی بدون بوی خوش دارند. روزنامه‌ی هالیفاکس هرالد دارای سیاست بدون بو است: کارمندان نباید در زمان کار از لوسیون بعد از اصلاح، عطر یا اسپری بودار مو استفاده کنند. دانش‌آموزان هالیفاکس در صورتی که بوی خوش بدهند توسط آموزگار به دفتر مدیر فرستاده می‌شوند. یک مرکز خدماتی تلفنی مصرف‌کننده نیز دارای سیاستی مشابه است و کارگران را برای حمام کردن به منزل می‌فرستد.
آنها که به کار تبلیغات اشتغال دارند، البته، قول داده‌اند که مردم نسبت به قدرت عطرها و سایر مواد جاذب شیمیایی تاثیرپذیرتر شوند و این امر یک شوخی بیرحمانه با مردمی است که دچار افزایش حساسیت نسبت به مواد شیمیایی می‌باشند. مثال این مورد خانم سوزان مالادی است. این خانم ۵۰ ساله به مدت بیش از ۱۰ ‌سال است که نسبت به مواد شیمیایی متعدد حساس است. ۹ سال پیش این خانم از منطقه‌ی خلیج سانفرانسیسکو فرار کرد و به گوشه‌ای دور در آریزونا رفت. در آن نقطه این خانم با تعدادی دیگر از افراد در منطقه‌ای خاص می‌زیست. او زندگی خود را با کار برای یک سازمان مربوط به این نوع افراد مبتلا می‌گذراند و با تلفن به افراد دیگری که دچار مشکل مشابه هستند مشاوره می‌دهد. او می‌گوید «کار را فراموش کنید، فکر کنید به کارمندی آینده‌نگر زنگ می‌زنید و می‌گوئید سلام، آیا برای مصاحبه با من، بیرون می آئید. نخستین باری که کامیونی می‌رود و یا شخصی سیگار روشن می‌کند و شما قدرت تکلم را از دست می‌دهید، احتمالاً شما را در عدد کسانی قرار می‌دهند که نمی‌توانید کار کنید.
افرادی که نمی‌توانند بوی عطر و دئودورانت‌ها را تحمل کنند معمولاً از جانب افرادی که این مواد شیمیایی را ستایش می‌کنند و یا به نظر بسیاری از پزشکان از این نظر که «حساسیت نسبت به مواد شیمیایی» پوششی است برای مشکلات روانشناسیک زمینه‌ای، مورد پسند نیستند.از دور‌نمای طبی، این مشکل چندان درک نشده و هنوز کاملاً مورد بحث است.
افزایش حساسیت نسبت به مواد شیمیایی ظاهراً شامل حس بویایی بسیار تند نمی‌شود. در یک بررسی، پژوهشگران دانشگاه آریزونا حساسیت بویایی را در خانم‌هایی مورد بررسی قرار دادند که خود وجود حساسیت شیمیایی را گزارش کرده‌بودند.در این بررسی سه‌ ماده‌ی بودار مورد استفاده قرار گرفته بود: نعناع فلفلی، وانیل و پروپیلن گلیکول. ایشان دریافتند که خانم‌های حساس به مواد شیمیایی این مواد را نسبت به افراد شاهد شدیدتر یا نامطبوع‌تر نمی‌دانستند.
▪ احتیاط
همانگونه که دیده‌ایم، در طول تاریخ، انسان به‌صورتی شگفت‌آور نسبت به بو عکس‌العمل نشان داده است. برای مردمان باستانی که مرده‌های خود را عطرآگین می‌ساختند، استفاده از رایحه راهی برای ایجاد ارتباط با خداوند به نفع مرده بوده ‌است.از نظر ژاپنی‌ها، رایحه و بوی خوش کندر سبب تحریک عکس‌العمل‌های زیبای باشکوه و سبب قدرت می‌شود. اما از نظر ما، بو‌های خوش اصولاً جنبه‌ی مصرفی یافته و راهی برای تشخیص بیماری و جلب جنس مخالف است.این سوال مطرح است که با بویایی چه می‌توان کرد؟
اما، هرگز نمی‌توانیم درک کنیم که بو چگونه تنها با نزدیک‌شدن عملی، جسمی و مکانیکی به آن بر زندگی تاثیر می‌گذارد.همانگونه که نویسندگان کتاب «شمیم اروس» گفته‌اند:
«احتیاط آن است که رفتار انسان برای کند‌و‌کاو ساده است و تشخیص طبیعت و آثار بو و فرومون‌ها به صورت مشروح دشوار... گاهی با انجام پژوهش تحریک برانگیز و تا حدی خیره‌کننده، تصاویری از تکه‌های پراکنده‌ی پژوهش حاصل می‌شوند. باید به‌ خاطر داشت که پیوند دادن «این رایحه» با «آن پیامد رفتاری» و مشخص کردن «این» به ‌عنوان علت «آن» به‌عنوان معلول کار ساده‌ای نیست.
همانطور که پژوهش در زمینه‌ی بو ادامه دارد، انسان بیش از حد و با اظهار امنیت خاطر بیش از حد از جانب بازار و پژوهشگرانی بمباران می‌شود که می‌گویند ما می‌توانیم دیگران را با استفاده از رایحه، بو و بو‌های خوش تغییر دهیم. این نظریه‌ی کاملاً فیزیکی و مبتکرانه‌ی بویایی کاملاً بدبو است و در پاسخ اجازه دهید، بینی خود را بگیریم.
▪ شمیم‌ها و قدیس
در دهه‌ی ۱۹۸۰ وقتی از نیات شفابخشی و دعا در کار طب داخلی در انجمن تشخیصی دالاس استفاده کردم، آیینی انجام می‌دادم که در آن از رایحه استفاده می‌شد. هر روز زودتر از معمول به دفتر می‌رفتم عود می‌سوزاندم و شروع به مراقبه می‌کردم و دعا می‌خواندم و برای تمام بیمارانم بدون مشخص کردن نتایجی که خواهد داشت، دعا می‌کردم. برای من، شمیم‌ها جزء لاینفک دعا، مراقبه و شفابخشی بود که همیشه برای مردم سایر نقاط دنیا نیز به همین وضع است.
در طول چند دهه، به‌ تدریج و عملاً استفاده از عود جزیی از زندگیم شده‌ است. همسرم باربارا و من یک قفسه‌ی بامبو پر از انواع عود‌های متفاوت داریم که از سراسر دنیا گرد ‌آورده‌ایم. غالباً به جای سوزاندن عود، صرفاً در این قفسه را باز می‌کنیم که دارای همان آثار است. ما این گنجینه را از کیوتو، بانکوک، دهلی‌نو، سانفرانسیسکو و بسیاری شهر‌های دیگر تهیه کرده‌ایم. متوجه شده‌ایم که هر جا سفر کرده‌ایم، عود وجود داشته ‌است و بعضی از آنها در نوع خود بهترین است، مانند سوغاتی‌هایی که فقط در منطقه‌ی جغرافیایی خاصی وجود دارد. هرگز از این گنجینه‌ی عود خود خسته نمی‌شویم ولی نکته اینجا نیست.ما بهره‌وری از عود را مانند داشتن حیوان خانگی ستایش می‌کنیم. ما از عود برای هدیه دادن استفاده می‌کنیم و شاید آن را در غم یک دوست روشن می‌کنیم و عود را یکی از بهترین هدایایی می‌دانیم که در تصور داریم. وقتی باربی صبح‌ها بر‌می‌خیزد و اولین عود روز را روشن می‌کند، غالباً من با بوی عود بیدار می‌شوم. بهتر از این ساعت شماطه‌دار وجود ندارد. من با عود می‌نویسم، با عود روشن فکر می‌کنم، اگر ذخایر عود دنیا خشک شود، احتمالاً من هم دچار نشیب شناختی خواهم شد. به‌ویژه با انعکاس جهانیت جا گرفته در آیین عودم (مثل استفاده از کبریت‌های چوبی که برای روشن کردن عود خریداری شده از ژاپن در عود سوز باز یافته از هند)، لذت خاصی احساس می‌کنم. معهذا این آیین همیشه هم بیگانه نیست. یکی از عود‌های محبوبم در موطنم و از درخت پیرو ساخته شده که در تمام شمال نیومکزیکو و نیز در حیاط خانه‌ام می‌روید.
یکی از همکاران داخلی‌ام نیز خاطر‌خواه عود است و هر‌روز در مطب عود روشن می‌کند. با گذشت سالها، من و او از سراسر جهان مواد معطر گرد‌آورده‌ایم و غالباً این نمونه‌ها را با یکدیگر مبادله می‌کنیم و به این ترتیب سنت باستانی تجارت این مواد را حفظ کرده‌ایم. در این سفر‌هایی که به مناطق دور دست کوهستانی داشته‌ایم، از تنه‌ی درختان کهن رزین‌هایی به‌دست آورده‌ایم و آن را سوزانده‌ایم و رایحه‌ی آن را در آن نقطه پخش کرده‌ایم و این خاطرات را مکرر به یاد یکدیگر می‌آوریم.
شمیم‌ها مقدسند اگر ما بخواهیم. ولی آیا می‌خواهیم؟ شمیم خوش استفاده‌های عملی دارد که باید از آن استفاده کنیم ولی کلید‌ معما، متعادل کردن آن است. به‌این ترتیب، ضمن ادامه‌ی تجسس فیزیولوژی بو و راه‌های استفاده از بویایی در تشخیص و درمان اجازه دهید به رموز و تلذذ خاطر رایحه‌ها افتخار کنیم.
Larry Dossey MD
منبع : هفته نامه پزشکی امروز


همچنین مشاهده کنید