سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


جیرفت، شهری فراموش شده در تاریخ


در جنوب شرق ایران در استان كرمان، شهری كوچك به نام جیرفت قرار گرفته است كه از سه جهت كوهستان هایی به ارتفاع ۴۰۰۰ متر آن را احاطه كرده اند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه معروف «هرمز» در خلیج فارس راه گریزی دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش كه آن را كاملا به محاصره در آورده است، از مسیر گردش های جهانگردان و نیز تحقیقات باستان شناسی به دور مانده است، تحقیقاتی كه عمدتا بر روی منطقه بین النهرین واقع در هزار كیلومتری آن متمركز شده اند. تا این كه سرانجام بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناخته ای در جلگه هلیل رود از زیر خاك سر بیرون آوردند. تمدنی كه از سپیده دم بشریت منشا می گیرد.
ویژگی منحصر به فرد این گلدان های حجاری شده كه در آن سیر تكوین جهان، انسان ها و حیوانات در سبكی بی نظیر به تصویر كشیده شده است، جای هیچ شك و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمی گذارد. به نظر می رسد كه فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای بین النهرین در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهاده است و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین قرن تقدم زمانی می یابد. فرهنگی كهن تر از فرهنگ سومری. آیا می توان هلیل رود را گهواره بشری دانست. شاید اگر اطلاعات مربوط به این تمدن در جلسه «باستان شناسی» منتشر نمی شد، برخی گمان می بردند كه این مساله، برای فریب و اغفال افكار عمومی منتشر شده است.ژان پرو، ریاست افتخاری بخش تحقیقات CNRS كه در فاصله سال های ۱۹۷۸ _ ۱۹۶۹ در شوش به حفاری پرداخته است، كشف آثار فوق در جیرفت را به مانند بمبی دانسته است كه جهان را به تكان در آورده است. وی می گوید: «منطقه ای كه پیشتر تصور ما بر این بود كه كسی جز چادرنشینان و گله های دام آنها در آن سكونت نداشت، به واقع قلب تمدنی بوده ا ست كه به شكل شگفت انگیزی پیشرفته بود. در این منطقه جمعی انبوه زندگی می كردند كه واجد سلسله مراتب اجتماعی بودند. آنها دیدگاه و نگرش خاص خود را نسبت به جهان داشتند كه موجب شده بود نسبت به دیدگاه سومریان هیچ گونه حسادتی نداشته باشند. از این پس جیرفت را باید مبدا تاریخ دانست و سایر تمدن ها را باید با استناد به آن و به صورت قبل و یا بعد از تمدن جیرفت سنجید.» ژان پرو یكی از افرادی بود كه در ۱۵اوت سال ۲۰۰۳ به دعوت دولت ایران برای شناسایی آثار اعجاب بر انگیز مشكوفه از جلگه هلیل رود به ایران سفر كرد: این آثار عبارت بودند از صدها گلدان از جنس كلوریت Chlorite كه بر روی بدنه آنها نقوشی از گیاهان، تصاویر انسانی و حیوانی حك شده است و قطعاتی از سنگ های نیمه با ارزش در آنها كار شده بود. همچنین اشیایی از جنس لاجورد، گلدان های مرمرین، مجسمه های مسی، كوزه های سفالین نیز به همراه آنها پیدا شده است. چنین گنجینه ای حاصل حفاری های غیر قانونی بود كه قاچاقچیان آنها را پس از بیرون آوردن از زیر خاك، تصاحب كرده بودند. از كل اشیای غارت شده تنها ۱۵۰۰ عدد باز پس گرفته شد و كسی نمی داند چه تعدادی ناپدید شده است. كشف جیرفت را نمی توان حاصل هوش و فراست باستان شناسان دانست بلكه چنین كشفی نتیجه حرص و طمع كاری غارتگرانی است كه گورهای قدیمی را حفاری و اشیای آنها را تارج كرده اند. در مدت ۹ ماه قاچاقچیان با همدستی برخی از مسئولان محلی و قاچاقچیان بزرگ اشیا عتیقه كه برخی ترك تبار بودند، بی آن كه از جانب كسی تهدید بشوند و یا به مجازات برسند، تمام منطقه را مورد غارت قرار دادند و شركای آنها، اشیا مشكوفه را از طریق كوه و یا دریا از منطقه خارج ساختند. در آغاز ماجرا چنین بود كه یكی از روستاییان گلدان حجاری شده ای را می بیند كه در آب جاری شده حاصل از بارش باران در حركت است، گلدانی كه از گوری بیرون افتاده بود، در نتیجه باران های تند خاك آن شسته شده بود. فردای آن روز تمام مردم منطقه با بیل و كلنگ به منطقه حمله ور شدند تا گنجی را كه خدا به آنها هدیه داده بود به دست آورند، زیرا خشكسالی شدیدی طی ۲ سال در منطقه حاكم بود. هیچ كس از گذشته با شكوه این اشیا خبری نداشت و آنها را نمی شناخت جز این كه همه می دانستند كه با یافتن این اشیا پول هنگفتی به دست خواهند آورد. در همان ابتدای كار بیش از ده قبر غارت شد و دو هزار شی از آن بیرون آوردند كه برخی از آنها در هفته های بعدی در سالن های فروش اشیا عتیقه نیویورك، پاریس و لندن ظاهر شدند.هزاران فرد دیگر به خیل غارتگران افزوده شدند. یوسف مجیدزاده باستان شناس ایرانی می گوید: «هیچ تپه و منطقه ای را در جیرفت نمی توان یافت كه زیر و رو نشده باشد. روستاییان جنون وار از بام سحر تا غروب آفتاب همه جا را می كندند. به هر خانواده زمینی به مساحت ۶۰ متر مربع داده شده بود. همچنین برای رعایت عدالت و انصاف به هر گروه ۶ نفره از زنان بیوه به همان اندازه زمین داده شد تا در آن حفاری كنند. غارت سپس به گورستان قدیمی منتقل شد كه اشیا فراوانی مربوط به مراسم دفن مردگان در آن وجود داشت.»
پلیس محلی چه كاری انجام می داد؟ یوسف مجیدزاده با تاسف از نقش پلیس در پاسخ به این سوال می گوید: «پلیس محلی بیشتر مشغول مبارزه با قاچاق مواد مخدر است. من هم شش ماه بعد از آغاز حفاری ها توسط یكی از كاركنان میراث فرهنگی از موضوع خبردار شدم. فهمیدم كه باید سریعا دست به كار شوم. در هر گور ویران شده برگی از تاریخ جیرفت ورق می خورد.» ۳ ماه بعد به دلیل اهمال و ناتوانی پلیس، پاسداران میراث فرهنگی برای حفاظت از محل به منطقه فرا خوانده شدند. كه با مقاومت هایی نیز، نزد مردم محلی رو به رو شدند.مجیدزاده در ادامه می گوید: «اشیا بسیاری در نزد روستاییان پنهان شده بود. كودكان روستایی در قبال خودكاری كه از من می گرفتند، برایم از اشیا كشف شده می آوردند. من به آنها می گفتم: به من گلدان بدهید. نام شما را در موزه جیرفت ثبت خواهم كرد.» سر انجام در بهار ۲۰۰۳ نخستین فصل از حفاری های رسمی در منطقه آغاز شد و همزمان با آن برنامه ای برای ایجاد حساسیت در نزد ساكنان منطقه برای آگاهی یافتن از اهمیت میراث فرهنگی مكشوفه صورت گرفت. نقطه تعجب برانگیز در این آثار این است كه گلدان های كلرویتی مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد كاملا برای باستان شناسان ناشناخته نبود. برخی از این آثار پیشتر در ماری Marie جلگه فرات، جلگه سند و سواحل خلیج فارس و حتی تپه یحیی شناسایی شده اند. تشابه بسیار آنها، متخصصان را به فكر فرو برده است در این میان پیرآمیه Pierre Amiet بی آن كه اطلاعی از سر منشا آنها داشته باشد، از نوعی سبك بین فرهنگی سخن می گفت. از این پس می دانیم كه این اشیا به شكلی تقریبا صنعتی در جیرفت ساخته شده اند و در تمامی مشرق زمین در نتیجه تجارت منتشر شده اند. انسانی كه در جیرفت زندگی می كرد، چه كسی بود؟ باورهای آنها چه بود؟ آیا آنها خط را می شناختند؟‌ در حال حاضر بسیاری از این سوالات بی جواب مانده است. اگر چه قبرستان ها به شكلی وحشیانه ویران شده اند اما منطقه مربوط به سكونت گاه آنان همچنان دست نخورده باقی مانده است. بیش از ۴۰۰ سایت در محوطه ای به مساحت ۴۰۰۰ كیلومتر مربع شناسایی شده اند. مجیدزاده می گوید: «كار شناسایی منطقه شاید ۳۰ سال به طول انجامد.» با پایان یافتن فصل اول كاوش اقامت گاه ساكنان قدیمی جیرفت از جنس خشت از زیر خاك بیرون آمد. همچنین دیوار و باروی قدیمی شهر و بنای عظیمی از خشت خام كه شاید نوعی زیگورات باشد، پدیدار شده اند. آیا از این پس باید سرآغاز بناهای زیگوراتی را فلات قاره ایران بدانیم.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید