سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


سینمای ایران با حرف جهانی نمی شود


سینمای ایران با حرف جهانی نمی شود
یکی از مهم ترین سیاست های سینمایی دولت نهم، که بارها در اظهارنظرهای مختلف مسئولان و دست اندرکاران سینمای کشور بدان تاکید می شود، اکران منطقه ای و بین المللی فیلم های ایرانی است. اصلی که طی ماه های اخیر، به عنوان یکی از اصلی ترین اهداف و خط مشی های سینمای ایران، در محافل و مجامع سینمایی کشور مطرح شده است. بی تردید مرور و بررسی یک دهه حضور گسترده سینمای ایران در جشنواره های مختلف و معتبر جهان، کسب جوایز و افتخارات فراوان از رخدادهای سینمایی بین المللی، حضور سینماگران ایرانی در جمع هیئت داوران جشنواره های خارجی، مشارکت و سرمایه گذاری و تولید محصولات مشترک سینمایی و نیز حضور برخی از بازیگران و عوامل فنی سینمای ایران در پروژه های سینمایی جهان، نشان گر این حقیقت است که سینمای ایران، توانمندی جذب مخاطبان منطقه ای و جهانی را دارد. اما متاسفانه در سال های اخیر برنامه ریزی های کارشناسانه در این زمینه، از سوی سیاست گذاران برای سینمای ایران طراحی و تدوین نشده است، این حضور درخشان، کسب موفقیت های افتخارآفرین و اشتیاق سینماگران به حضور در محافل، جشنواره ها و رخدادهای سینمایی جهان، هر روز بیش از پیش، کم رنگ تر شده است. مدیران جشنواره های معتبر جهانی که در پی آن بودند تا با گلچین کردن آثار سینمای ایران بر اعتبار جشنواره خود بیفزایند، اکنون کمتر توجهی به سینمای ایران و فیلم های ایرانی از خود نشان می دهند. از خاطر نبریم جوایز ریز و درشتی که سینمای ایران از جشنواره های جهان برای فیلم هایمان درو می کرد، امروزه نصیب کشورهایی می شود که تا چندی پیش نام و نشانی از آن ها نبود. برنامه های مرور و بررسی سینمای ایران در دانشگاه ها، جشنواره ها و مراکز سینمایی جهان به حداقل رسیده است.
این نکته بیان گر این حقیقت تلخ است که سینمای ایران، دارد جذابیت پیشین خود را، به تدریج نزد جهانیان از دست می دهد و اگر دیر بجنبیم، ناخواسته به حاشیه رانده می شویم.ما در حالی از اکران منطقه ای و بین المللی فیلم هایمان سخن می گوییم که متاسفانه هنوز نتوانسته ایم مخاطب پی گیر و ثابت، برای سینمایمان در سطح جهان داشته باشیم. صرف تحسین و تقدیر چند منتقد و کارگردان خارجی، نباید این ذهنیت را برایمان ایجاد کند که هنوز هم در جاده موفقیت گام برمی داریم. در حالی که فیلم های کشورهای همسایه نزد جشنواره های صاحب نام و جهانیان جایگاهی برای خود دست و پا می کنند، فیلم های ایرانی، نتوانسته است حتی در همین کشورها، اکران موفق و برنامه ریزی شده ای داشته باشد. برای رسیدن به این هدف، باید سرمایه گذاری کرد. به عنوان مثال سفارت خانه ها، و رایزن های فرهنگی ایران در خارج از کشور، می توانند با اقدامی سنجیده و گسترده، مخاطب یابی کنند و سرنوشت و جریانی مثبت و خوشایند را برای سینمای ایران رقم بزنند.فیلم سازان و کارگردانان ایرانی هم می توانند آثارشان را به گونه ای بسازند که با حفظ هویت ملی- بومی، پایبندی به ارزش ها، اعتقادات و بهادادن به سنت های ایرانی، در چارچوب یک محصول صنعتی، در سطح جهان عرضه شده و بازدهی اقتصادی قابل توجهی نیز به همراه داشته باشند.
البته نکته اصلی این است که به سبب سیاست گذاری های سلیقه ای مدیران مختلف و شرایط نابه سامان، هنوز نتوانسته ایم سینمایمان را به گونه ای صنعتی به جهان ارائه کنیم. بی تردید برای تکرار دوران طلایی سینمای ایران، فیلم های ما باید به سمت صنعتی شدن پیش رود و ضمن تعریف مولفه های سینما به عنوان صنعت و ایجاد ارتباط با شرکت های معتبر پخش بین المللی، پشتوانه های صنعتی برای جهانی شدن سینما فراهم شود. اگر می خواهیم در رقابت با حریفان قدر، سینمایمان سربلند از میدان بیرون آید، توجه بیشتر به فناوری ها و تکنیک های روز سینمای جهان برای ما گریزناپذیر است. اگر فیلم هایی که به عنوان نماینده سینمای ایران، ویزای سفر به جشنواره های معتبر خارجی را می گیرند، از تمامی المان های تصویری برتر، نظیر فیلم برداری، نورپردازی، جلوه های ویژه، موسیقی و صدابرداری برخوردار باشند می توان افق و چشم اندازی روشن را، برای سینمایمان متصور شد. بی تردید موضوع و مضامین آثار سینمای ایران، برای جهانیان جذاب و دلنشین است. زمانی هم که سخن قشنگی برای گفتن داشته باشیم، تکنیک رنگ می بازد و محتوا پررنگ می شود. اما این به تنهایی کافی نیست. در کشورهای صنعتی که موقعیت سینمایی شان بین المللی است، قدرت فروش فیلم هایشان را به دیگر کشورها دارند. به همین سبب و براساس مناسبات اقتصادی شان سینمایی مستقل دارند. بی گمان چنان چه فیلم ها و آثار ایرانی، به گونه ای ساخته شوند که بتوانند نیاز فرهنگی ملل مختلف جهان را، مدنظر داشته باشند در بازارهای جهانی، مورد استقبال قرار خواهند گرفت.
بی شک در فیلم های ایرانی باید شاخص هایی وجود داشته باشد، تا کشورهایی که به لحاظ فرهنگی همخوانی چندانی با ما ندارند، بتوانند با ادبیاتی که در فیلم های ما وجود دارد، ارتباط برقرار کنند. برای اکران بین المللی فیلم های ایرانی، همه مسائل و جزئیات یک فیلم باید با هم هماهنگ باشد و تکنیک در خدمت قصه قرار گیرد. نباید از کیفیت، موضوع و محتوای فیلم برای دستیابی به بازارهای جهانی به سادگی گذشت. اما مهم تر از همه، رعایت قواعد پخش بین المللی است. در حقیقت امروزه، روش های نوین و مدرنی برای توزیع و پخش فیلم، در سطح بین المللی وجود دارد. سیاست هایی که ما باید خود را با این قواعد هماهنگ کنیم. زمانی که از اکران منطقه ای و بین المللی آثار سینمایی مان سخن می گوییم و آن را یکی از اهداف مهم سینمای ایران می دانیم، نباید این نکته را فراموش کرد که تولیداتمان نیز باید از استانداردهای بین المللی برخوردار باشند. سینمای ایران به سبب شاخصه ها و ویژگی انسانی و اخلاقی، این توانمندی را دارد که در سطح جهان مطرح و نمونه باشد.اما مسئله این است که ما تاکنون صرفا حضور و کسب جایزه از جشنواره ها را هدف اصلی قرار داده بودیم، در حالی که با دریافت بیش از هزار جایزه بین المللی آن هم پس از انقلاب، به این هدف رسیده ایم. نکته ای که ما از کنار آن به سادگی گذشته ایم برنامه ریزی دقیق، حساب شده و منسجم برای اکران جهانی و صادرات آثار سینمایی مان است.
ما هنوز هم می توانیم هدف نخست جشنواره های جهانی باشیم. جشنواره هایی که زمانی برای نمایش فیلم های ایرانی، سر و دست می شکستند. فرش قرمز جشنواره ها هنوز هم منتظر گام های پرافتخار و نوین سینمای ایران است. آن چه ما از خاطر برده ایم، بازنگری کلی و خانه تکانی اساسی، در عرصه سیاست گذاری های بین المللی برای حضور درخشان سینمای مان است. هنوز می توان امیدوار بود که فقط به دریافت جوایز و حضور سینماگرانمان در محافل جهانی دلخوش نکنیم. به زمانی فکر کنیم که آمار تماشاگران فیلم هایمان، در سالن های خارج از کشور، رشد فزاینده ای یافته است. آن زمان است که می توان به سرنوشت و آینده سینمای ایران، در سطح جهان دلخوش داشت. مهم این است خودمان را دست کم نگیریم، همین!
منبع : روزنامه خراسان