یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

شریعتمداری: خوش سابقه‌های اصلاح‌طلب خروش برآورند!


شریعتمداری: خوش سابقه‌های اصلاح‌طلب خروش برآورند!
وی در سرمقاله شماره روز یکشنبه ۱۱ آذرماه این روزنامه نوشت: برخی از مدعیان اصلاحات به اصولگرایان خرده می گیرند که شما را با فلسطین چه کار؟ و توضیح نمی‌دهند که جبهه اصلاحات را با اسرائیل چه کار؟! در جملات زیر دقت کنید؛ «فلسطینی‌ها باید بپذیرند که بازگشت به مرزهای ۱۹۴۸ که دربرگیرنده کل خاک اسرائیل- خاک اسرائیل! نه خاک فلسطین- است، محال است و از هم اکنون باید در اندیشه قوام گرفتن نهادهای امنیتی باشند... هشت کشور اروپایی و لشکری از اعراب ثروتمند حاضر در آناپولیس قرار است سازماندهی و تامین هزینه ساماندهی چنین تشکیلاتی را با پول خود حمایت کنند» درباره این توصیه چه حدس می‌زنید؟ توصیه به مردم فلسطین که دست از سرزمین آباء و اجدادی خود بردارید و این سرزمین را- که مطابق آنچه در پاراگراف فوق آمده «خاک اسرائیل» است!- به صهیونیست‌ها واگذارید... نه اشتباه نکنید! توصیه مورد اشاره از جانب اولمرت، رایس، بوش و... نیست، بلکه توصیه یکی از روزنامه‌های مدعی اصلاحات به مردم فلسطین است! هنوز صبر کنید، همین طیف از جبهه اصلاحات که به اصولگرایان اعتراض می کنند چرا از مردم فلسطین حمایت می‌کنند؟ در ادامه نوشتار یاد شده برای صهیونیست‌ها هم توصیه دوستانه‌ای! دارند.
شریعتمداری می‌افزاید: قبل از اشاره به توصیه مدعیان اصلاحات برای صهیونیست‌ها باید توجه کرد که بزرگترین و اصلی‌ترین مشکل آمریکا و اسرائیل در کنفرانس آناپولیس، مخالفت و عدم شرکت حماس در این کنفرانس بود، چرا که حماس برگزیده مردم فلسطین در یک انتخابات دموکراتیک است و آمریکا و اسرائیل چه بخواهند و چه نخواهند، فقط حماس است که خواست مردم فلسطین را نمایندگی می‌کند، دقیقاً به همین علت، سرکوب حماس، محاصره اقتصادی غزه و قتل عام مردم مظلوم فلسطین - به خاطر انتخاب حماس- در دستور کار رژیم اشغالگر قدس قرار داشته و دارد. مخالفت حماس با کنفرانس آناپولیس و هر طرح سازش دیگری که موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد اصلی‌ترین دشواری صهیونیست ها بوده و هست.
در ادامه این سرمقاله آمده است: اکنون به توصیه طیف یاد شده از جبهه اصلاحات به صهیونیست‌ها توجه کنید: «فقدان حمایت حماس از آناپولیس به عنوان برنده آخرین انتخابات دموکراتیک در سرزمین فلسطین عاملی است که تعداد توافق‌های حاصله در این کنفرانس را به شدت کاهش می‌دهد... تنها طریقی که می‌توان حماس را از مجموع وزن جریان های سیاسی فلسطین حذف کرد، توسعه و آبادانی سریع مناطق فلسطینی نشین است، امری که حمایت اقتصادی بسیار کلان غرب و نیز موافقت اسرائیلی‌ها را لازم دارد»!
مدیرمسؤول روزنامه کیهان سپس این سؤالات را خطاب به جبهه اصلاحات مطرح کرده است:
الف) با چه انگیزه‌ای اینگونه آشکار و بی‌پرده از اسرائیل و صهیونیست‌های وحشی و آدمکش حمایت می‌کند؟ و با وجود این حمایت شرم‌آور چگونه شعار صلح‌طلبی و پرهیز از خشونت سر می‌دهد؟
ب) مگر حماس برگزیده مردم فلسطین در یک انتخابات دموکراتیک نیست؟ بنابراین مدعیان اصلاحات که شعار دموکراسی‌خواهی و مردمسالاری آنها به فلک رسیده است، برای مخالفت- بخوانید کینه توزی و دشمنی- خود با منتخب دموکراتیک مردم فلسطین چه توضیحی دارند؟
ج) چه رابطه احتمالی میان جبهه اصلاحات و اسرائیل وجود دارد که مدعیان اصلاحات نه یک بار و دو بار و سه و... بلکه تقریباً همواره در تخاصم میان مردم مظلوم فلسطین و صهیونیست‌های وحشی و خونریز، جانب اسرائیل را می‌گیرند؟... اگر رابطه ای نیست- که انشاءالله نباشد- اینگونه حمایت‌های پیوسته و بی‌وقفه از کجا ناشی می‌شود؟ فرض می کنیم که قدردانی و تشکر چند روز قبل وزارت خارجه اسرائیل از عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت اتفاقی! بوده است و می‌پذیریم که یقه دریدن همه روزه محافل صهیونیستی در حمایت از مدعیان اصلاحات، تصادفی است و یا فراتر از آن! عرض می‌کنیم این یقه دریدن‌ها با هدف بدنام کردن جبهه اصلاحات صورت می‌پذیرد!... ولی یقه دریدن جبهه اصلاحات برای صهیونیست‌ها چگونه قابل توجیه است؟ این سینه چاک دادن در دفاع از اسرائیل که از جانب خودتان صورت می‌پذیرد!
شریعتمداری در مقام نتیجه‌گیری می‌نویسد: با توجه به نمونه‌های فوق که فقط مشتی از خروارهاست می‌توان نتیجه گرفت که اعتراض جبهه اصلاحات به اصولگرایان ناشی از توجه و حساسیت دولت و مجلس اصولگرا به مساله فلسطین نیست، زیرا خود نیز در فرمول سیاست خارجی به موضوع فلسطین توجه دارند، بلکه انتقاد و اعتراض مدعیان اصلاحات، آن است که چرا اصولگرایان در سیاست خارجی درباره فلسطین از خواست مردم فلسطین حمایت می‌کنند و جانب رژیم اشغالگر قدس را نمی‌گیرند؟!... آیا واقعاً چنین است؟
وی می‌پرسد: اگر اینگونه نیست، اینهمه جانبداری جبهه اصلاحات از اشغالگران صهیونیست برای چیست؟ تا آنجا که علی‌رغم شعارهای دهان پرکن دموکراتیک، برای حذف حماس که منتخب دموکراتیک مردم فلسطین است به اسرائیل رهنمود می‌دهند! و اگر چنین است که...! تردیدی نداریم که تمامی افراد و گروههای حاضر در جبهه اصلاحات، اینگونه نمی‌اندیشند ولی سؤال این است که چرا در مقابل اظهارات و مواضعی که برخی از مدعیان اصلاحات به حمایت از اسرائیل و در کینه توزی علیه مردم فلسطین اتخاذ می‌کنند، ساکت می‌نشینند؟ آیا سکوت آنان نشانه رضایت است؟! اگر نیست- که درباره برخی از آنان یقین داریم نیست- کدام ملاحظه و مصلحت‌اندیشی باعث شده است که برخی از شخصیت‌های موجه و خوش سابقه جبهه اصلاحات زبان به کام کشیده و با سکوت خود بر این پلشتی‌ها مهر تأیید بزنند؟!
شریعتمداری تاکید دارد: اگر به سیاست خارجی دولت نهم اعتراض و انتقادی دارید چرا، اصول و مبانی منطقی، رسمی و تعریف شده انقلاب و نظام اسلامی را که بارها و مخصوصاً طی سال های اخیر کارآمدی آن به اثبات رسیده است زیر سؤال می‌برید تا آنجا که با دشمنان تابلودار جهان اسلام و مردم وطن خود همزبان می‌شوید؟
وی در ادامه نوشت: سه روز قبل، معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات در نشست هواداران سازمان مجاهدین انقلاب ضمن اشاره به تلاش دولت‌های قبلی در پیشبرد فن‌آوری هسته‌ای کشورمان- که سخن حق و قابل قبولی است- سیاست خارجی اصولگرایان را به باد انتقاد گرفته و از جمله اعتراض کرده است که چرا دولت نهم از ضرورت نابودی اسرائیل سخن می‌گوید!
شریعتمداری می‌افزاید: ظاهراً ایشان فراموش کرده‌اند که ضرورت محو اسرائیل سخن حضرت امام (ره) و سخنی منطقی، حقوقی و غیرقابل خدشه است. معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات انتقاد کرده است که سیاست خارجی دولت اصلاحات برای جهانیان غیرقابل پیش‌بینی است! و باز هم از یاد برده است که در چالش با حریف خارجی یکی از امتیازات آن است که مواضع و عملکرد بعدی دولت در حال چالش برای حریف غیرقابل پیش‌بینی باشد.
مدیرمسؤول کیهان ادامه داده است: ایشان بر ضرورت مدارا در عرصه بین‌المللی و اجتناب از ورود به مناقشاتی که منافع ملی را به خطر می‌اندازد، تاکید کرده است و البته توضیح نداده است که اولاً؛ اگر حریف در پی باج‌خواهی بود باید به بهانه اجتناب از تنش به باج‌خواهی دشمن تن داد؟ و اگرنه، چه باید کرد؟ ثانیاً؛ فراموش کرده است که چند روز قبل از حمله آمریکا به افغانستان، همین آقایان پیشنهاد کرده بودند ایران به حمایت از طالبان وارد جنگ با آمریکا شود! و در آستانه حمله نظامی آمریکا به عراق پیشنهاد حمایت ایران از صدام را مطرح کرده بودند! آقایان دفاع از حق هسته‌ای ایران و حمایت از مردم مظلوم فلسطین را تنش آفرین می‌دانند و در همان حال ورود به جنگ در حمایت از طالبان و صدام را توصیه می‌فرمایند؟! جل الخالق!...
شریعتمداری در بند پایانی این سرمقاله چنین نوشته است: اینهمه دشمنی کور با دولت- و نه انتقاد منطقی که قابل تقدیر نیز هست- و تناقض در مواضع، آنهم به نفع دشمنان ایران فقط می تواند از دو علت زیر ناشی شده باشد.
الف) تشنگی قدرت و رسیدن به آلاف و اولوف دنیایی به هر قیمت. حتی به قیمت دشمنی با مردم وطن خویش.
ب) نفوذ طیفی متشکل از وابستگان به قدرت‌های بیگانه و افراد کم‌ظرفیت و کم‌دان در جبهه مدعی اصلاحات.
شواهد و اسناد غیرقابل انکار نشان می‌دهد که هر دو عامل فوق در جبهه مدعیان اصلاحات وجود دارد و تعجب آور این که چرا برخی از بزرگان خوش‌سابقه و طیفی از هواداران صادق از این واقعیات بدیهی بی‌خبرند و یا، خبر دارند و مصلحت اندیشی‌های دم دستی مانع از خروش آنان علیه این پلشتی‌هاست.
منبع : خبرگزاری آفتاب