سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کربلا آیینه داری می کند


کربلا آیینه داری می کند
نینوا یعنی غم و دامان و دست
«کربلا» یعنی همیشه گریه هست
بوالعجب جایی زمین کربلاست
نینوا را عشق می داند کجاست
«ثار» را «ا...» کشتیبان کند
«نوح» اینجا هول از طوفان کند
قوچ «اسماعیل» اینجا صیحه زد
اسب «ابراهیم» اینجا شیهه زد
زلزله زینجا به افلاک اوفتاد
قالی «بلقیس» بر خاک اوفتاد
نینوا را خون به حالت می کشد
«عیسی» از خاکش خجالت می کشد
«جبرئیل» از غم به سر قرآن گذاشت
«موسی» اینجا «لوح ده فرمان» گذاشت
قلب «مولا» منقلب گردیده است
او به «طف» دریاچه خون دیده است
دیدنی شد در زمین نینوا
عشق بازی «حسین» و «کربلا»
مرگ را او سرفرازی خوانده است
نیزه بازان را به بازی خوانده است
یک نفر کاری خدایی می کند
کربلا آیینه داری می کند...
باز می گردد به فرمان خدا
«هشتم ذی الحجه» از راه «منا»
«ثار» در «ا...» شکوفه کرده است
قافله آهنگ «کوفه» کرده است
در صراط اولین گام سبیل
پیک پیغام آورد قتل «عقیل»
گشت «مسلم» این ذبیح نینوا
اولین مرد شهید کربلا
تازه شد خورشید با بوی سحر
«خیمه ها» در دود کندر غوطه ور
اندک، اندک شعله می گردد زیاد
از هجوم آتش «ابن زیاد»
شد بهار خون «حر» پر عندلیب
سوی میدانگاه می آید «حبیب»
عطر یوسف سوی کنعان می رود
تا «علی اکبر» به میدان می رود

شجاع الدین ابراهیمی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید