پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آیا پیامبر اسلام می خواند و می نوشت؟


آیا پیامبر اسلام می خواند و می نوشت؟
آقای سیّد عبداللّطیف رییس انستیتوی مطالعات فرهنگی، در مقاله خود كه درباره باسواد بودن پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نوشته است، با ذكر دلایلی معتقد شده كه پیامبر اسلام، پیش از بعثت می خواند و می نوشت و این كه در میان مسلمانان معروف است كه پیامبر اسلام فاقد سواد بوده ظلم بزرگی است كه از ناحیه پیروان آن حضرت بر او وارد آمده است، آیا این مطلب صحّت دارد؟
ما پیش از آن كه ادلّه نویسنده نامبرده را بررسی كنیم نقطه بحث را از نظر مسلمانان معیّن كرده و منظور مسلمانان را از «امّی» بودن پیامبر توضیح می دهیم تا هرگونه اشتباهی در این زمینه رخ داده است برطرف گردد.
- ما معتقدیم كه: پیامبر اسلام سرآمد جهان بشریّت از نظر علم و عمل بوده، كتاب آسمانی و قوانین و احكام او، مواعظ و نصایح و دستورالعمل های مختلف او، گواهی روشن بر علوم سرشار و معارف دینی فوق العاده اوست.
- ما معتقدیم كه: پیامبر اسلام به رموز جهان خلقت و اسرار آفرینش و قوانینی كه در سراسر جهان هستی حكومت می كند واقف بوده و این مطلب نه تنها مورد انكار احدی از مسلمانان نیست، بلكه خودی و بیگانه در برابر آثار و سخنان و قرآن عظیم او سر تعظیم فرود می آورند.
- ما معتقدیم كه: آن پیشوای بزرگ، همه این كمالات را از طریق وحی گرفته و در مكتب نبوّت تمام این دروس و معارف را آموخته است، هرگز پیش معلّمی درس نخوانده و كسب دانش نكرده است; زیرا نبوّت یك نبوغ فردی و اجتماعی نیست كه دارنده آن بسان سایر نوابغ از طریق تعلیم و تعلّم این برتری را به دست آورد، بلكه یك موهبت الهی است كه به افراد لایق و شایسته عطا می شود.
- مسلمانان با اعتراف به مراتب یاد شده می گویند كه: آن حضرت یك فرد امّی بوده و مقصود از امّی این است كه درس نخوانده بود، نه این كه فاقد سواد و دانش بوده است و تمام اشتباه در این نقطه است، زیرا «درس نخوانده» به معنای بی علم و دانش بودن نیست همچنان كه پیامبران بزرگ درس نخوانده اند ولی بزرگترین معلّمان در عالم بشریّت بوده اند. حضرت آدم یك فرد درس نخوانده بود، ولی به تصریح قرآن مجید معلّم فرشتگان بود، چنان كه در سوره بقره بطور تفصیل این مطلب در طیّ آیه های ۲۸ تا ۳۲ بیان شده است.
هرگاه مقصود از باسواد بودن پیامبر اطّلاع وسیع و علوم سرشار او حتی از طریق وحی باشد، این مطلب مورد تصدیق تمام مسلمانان است و اگر مقصود از باسواد بودن این است كه بسان دیگران در مكتب های معمولی درس خوانده و استاد دیده، صفحات پرافتخار زندگی آن حضرت و صریح آیات قرآن شدیداً آن را تكذیب می كند.
- مسلمانان معتقدند كه: آن حضرت پیش از بعثت نه كتابی را می خواند و نه صفحه ای می نوشت و این مطلب را خود قرآن با كمال صراحت در سوره عنكبوت، آیه ۴۸ بیان نموده، چنان كه می فرماید: «پیش از نزول قرآن كتابی را نمی خواندی و با دست خود چیزی نمی نوشتی، برای این كه كافران پس از بعثت در آیین و نبوّت تو شك نكنند» و تفصیل این مطلب در پاسخ ادلّه نویسند خواهد آمد.
آیا آن حضرت پس از بعثت می خواند و می نوشت، یا نه؟ در این مورد یك نظر قطعی صد در صد نیست، مشهور این است كه آن حضرت بعد از بعثت نیز عملا نمی خواند و نمی نوشت و تمام نامه های پیامبر را دیگران می نوشتند و خود او انشا می كرد و روایات اسلامی این نظر را تأیید می كند.
آری، برخی از علما اعتقاد دارند كه نخواندن و ننوشتن او گواه بر عدم قدرت او بر نوشتن و خواندن نیست; زیرا خواندن و نوشتن یك كمال بزرگی است كه نمی توان گفت پیامبر اسلام فاقد این كمال بوده است - اگر چه او از این كمال استفاده ای نمی كرد.
مرحوم مجلسی در بحار، فصل «حدیبیّه» می فرماید: توانایی آن حضرت نسبت به خواندن و نوشتن مورد تردید نیست; شخصیّتی كه صاحب این همه معجزات و كرامات و این همه معارف و علوم است، چطور می شود به یك سلسله حروف و نقوش آشنایی نداشته باشد.(۱)
آنچه كه الآن مطرح است این است كه آیا دلایل این نویسنده هندی اثبات می كند كه پیامبر یك فرد تحصیل كرده بود؟ و آیا اثبات می كند پیامبر اسلام پیش از بعثت و پس از آن قادر به خواندن و نوشتن بود و از این قدرت استفاده می كرد؟
اكنون نظریّه و دلایل نویسنده نامبرده را بررسی می كنیم
- او می گوید: مفسّران برای این كه ثابت كنند كه قرآن كلام پاك و خالص خداست و پیامبر چیزی بر آن نیفزوده است، چنین پنداشته اند كه راه حلّ آن این است كه پیامبر اسلام را فاقد سواد معرّفی نمایند، در صورتی كه شخص مبعوث شده از طرف خداوند، مطلقاً - خواه فاقد سواد باشد یا نه - در كلام خدا دخل و تصرّف نمی كند.
پاسخ: گفتار فوق شگفت آور است و هرگز چنین نظری در كتاب های معتبر علمای اسلام پیدا نمی شود و بطور مسلّم مانع حقیقی از دخل و تصرّف پیامبران در كلام الهی، شایستگی روحی و به اصطلاح «عصمت» آنهاست، نه فقدان سواد.
ولی با اعتراف به مطلب مزبور، مسلمانان پیامبر اسلام را به حكم آیه «اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الاُمِّیَّ; همان ها كه از فرستاده (خدا) پیامبر امّی پیروی می كنند»(۲) امّی به همان معنا كه گفته شد می دانند.
هندی در تفسیر معنای «امّی» و علّت توصیف پیامبر با این صفت دچار دو اشتباه شده، یكی این كه تصوّر كرده است علّت امّی دانستن پیامبر برای حفظ قرآن از هرگونه دخل و تصرّف از ناحیه پیامبر بوده، در صورتی كه علّت غیر این بوده، دوّم این كه خیال كرده معنای «امّی» بی سواد بودن است، در حالی كه معنای آن درس نخوانده و به اصطلاح پیشوایان لغت عربی، كسی كه «لا یقرأ و لا یكتب; نمی خواند و نمی نویسد»(۳) می باشد و فاصله این دو معنا از هم زیاد است.
- او می گوید: قرآن پیامبر را چنین معرّفی می كند: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَهٔ; و به آنها كتاب و حكمت بیاموزد»(۴) و حدّاقلّ شایستگی كسی كه می خواهد محتویات دانش یك كتاب را بیاموزد آن است كه بتواند قلم به كار ببندد و یا دست كم آنچه را با قلم نوشته شود، بخواند.
پاسخ: ممكن است كسی بگوید كه پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) قادر به خواندن و نوشتن بود اگر چه مطلقاً حتّی پس از بعثت نیز از این قدرت بهره برداری نكرده است ولی با این اعتراف، این آیه مدّعای نویسنده را ثابت نمی كند; زیرا طرز تعلیم انبیا با روش آموزگاران مدارس فرق دارد; زیرا پیامبر اسلام با خواندن آیات الهی از حفظ، و به وسیله بیانات شیرین و راهنمایی های علمی، وظیفه سنگین خود (تعلیم و تربیت) را انجام می داد و این طرز آموزش و پرورش، در گرو خواندن كتاب و نوشتن روی صفحه كاغذ یا تخته سیاه نیست.
اشتباه نامبرده این جاست كه تصوّر كرده طرز تعلیم و تربیت پیامبران بسان آموزگاران و دبیران مدارس است، در صورتی كه زندگی پر افتخار پیامبران - خصوصاً زندگی رسول خدا - برخلاف این مطلب گواهی می دهد.
- او می گوید: قرآن مجید طرفدار مقام علم و قلم است و چنین فرموده: «اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الاِنْسانَ مِا لَمْ یَعْلَمْ; همان كسی كه به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی دانست یاد داد.»(۵) تا آن جا كه نام یكی از سوره هایی كه در مكّه نازل گردیده سوره «قلم» است; بنابر این، آیا می توان باور كرد كه با این همه طرفداری از قلم، پیامبر كه مأمور تعلیم قرآن بوده از به كار بردن قلم اجتناب میورزید!
پاسخ: بطور مسلّم چنان كه گفتیم قدرت بر خواندن و نوشتن خود كمالی است كه پیامبر واجد آن بوده، اعمال و به كار بردن و استعمال آن كمالی است دیگر، ولی روی یك سلسله مصالح بزرگ، پیامبر اسلام از به كار بردن قلم اجتناب میورزید.
زیرا، اگر او بسان مردم دیگر درس می خواند و نامه می نوشت، مخالفان نبوّت او آن را دستاویز قرار داده و چنین وانمود می كردند كه آیین توحید او و شرایع و احكام وی زاییده افكار و نتیجه مطالعات و بررسی های كتاب های پیشینیان است و ارتباطی با جهان وحی و خداوند ندارد.
قرآن این حقیقت را با روشن ترین عبارت بیان كرده است و می فرماید: «ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتاب وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینكَ اِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ; تو هرگز پیش از این كتابی نمی خوانی و با دست خود چیزی نمی نوشتی، مبادا كسانی كه در صدد (تكذیب و) ابطال سخنان تو هستند شك و تردید كنند».(۶)با این كه صفحات زندگی او گواهی می دهد که درس نخوانده بود - مع الوصف - گروهی از یهودیان پیامبر را متّهم كردند كه این مطالب را از روی كتاب های پیشین برداشته است، چنان كه قرآن این تهمت را از آنان نقل می فرماید:
«و قالُوا اَساطِیرُ الاَوَّلینَ اكْتَتَبَها فَهِیَ تُملَی عَلَیْهِ بُكْرَهًٔ وَ اَصِیلا* قُلْ اَنْزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَواتِ وَ الاَرْضِ اِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِیماً; و گفتند: این همان افسانه های پیشینیان است كه وی آن را رونویس كرده و هر صبح و شام بر او املا می شود. بگو: كسی آن را نازل كرده كه اسرار آسمان ها و زمین را می داند; او (همیشه) آمرزنده و مهربان بوده است».(۷)
او با این همه دوری كه از خواندن و نوشتن داشت، باز از نیش تهمت حسودان آسوده نبود; اگر فرضاً دو روز كتابی به دست می گرفت، صفحاتی را می نوشت، حربه ای به دست مخالفان و دشمنان او می افتاد، دیگر آنچه می خواستند می گفتند و نسبت می دادند!
پیامبر در سنّ دوازده سالگی دقایقی چند همراه كاروان قریش با راهبی كه در راه شام بود ملاقات نمود، اكنون خاور شناسان آن را دستاویز قرار داده و جنجالی به راه انداخته اند و با كمال گستاخی مدّعی هستند كه «محمّد» این حقایق را در آن چند لحظه از راهب شامی آموخته است!
- او می گوید: قرآن، پیامبر را چنین معرّفی می نماید: «رَسُولٌ مِنَ الللهِ یَتْلُوا صُحُفَاً مُطَهّرَهًٔ; پیامبری از سوی خدا (بیاید) كه صحیفه های پاكی را (بر آنها) بخواند»(۸) و ظاهر آیه این است كه پیامبر قرآن را از رو می خوانده نه از حفظ.
پاسخ: جای گفتگو نیست كه پیك وحی (جبرئیل) قرآن را از روی نوشته نمی خواند و آن را بر روح و روان و به اصطلاح بر قلب پاك پیامبر (بدون این كه نوشته ای در كار باشد) نازل می كرد، چنان كه می فرماید: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الاَمینُ * عَلی قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذَرینَ; روح الامین آن را نازل كرده است، بر قلب (پاك) تو تا از انذار كنندگان باشی».(۹)
اكنون باید دید این نوشته ای كه نویسنده نامبرده مدّعی است كه پیامبر از روی آن می خواند چه نوشته ای بود؟ آیا جبرئیل امین نوشته ای به دست پیامبر داد؟
این مطلب كه با صریح آیه فوق مخالف است، زیرا مركز نزول قرآن روح و قلب مبارك آن حضرت بوده است; و یا این كه خود پیامبر می نوشت، و یا این كه پیامبر املا می كرد و دیگران می نوشتند و پیامبر از روی آن تلاوت می كرد؟
بطور مسلّم پیامبری كه به فرمان و خواست خدا حافظ آیاتی بود كه بر او نازل می گردید، احتیاجی نداشت كه خود بنویسد و یا املا كند كه دیگری برای او بنویسد و نویسندگان وحی، قرآن را برای خود و سایر مسلمانان می نوشتند نه برای پیامبر.
لذا در هیچ یك از تواریخ اسلام چنین مطلبی نیست كه پیامبر قرآن را می نوشت و می خواند، یا دستور می داد بنویسند تا از روی آن بخواند; روی این اصل، مقصود از تلاوت صحف از آیه، همان تلاوت از حفظ است; و تلاوت صحیفه و به اصطلاح «خواندن كتاب» در عرف و لغت در هر دو معنادستان - از حفظ و از روی نوشته - به كار برده می شود.
بنابر این، لفظ «تلاوت» دلیل بر خواندن از روی نوشته نیست. آیا در زبان فارسی به كسی كه اشعار فردوسی و سعدی را از حفظ بخواند، نمی گوییم فلانی یك صفحه یا چند صفحه از شاهنامه و بوستان را خواند، اگر كسی پیام فرماندهی را برای زیر دستان از حفظ بخواند، نمی گویند فلانی پیام فرماندهی را خواند؟
آیه یاد شده بسان آیه های دیگری است كه درباره پیامبر نازل گردیده و او را چنین معرّفی كرده است: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ; كه آیات او را بر آنها بخواند».(۱۰)
این حقیقت مخصوصاً با توجّه به تاریخ زندگی پیامبر كه همواره قرآن و وحی را از حفظ می خواند بخوبی روشن می شود.
- نویسنده نامبره تحت عنوان «پیامبر معلّم است» یك سلسله روایات و متون تاریخی آورده كه اسلام و پیامبر طرفدار علم و دانش و نوشتن بود; مثلا، طلب دانش را بر هر مرد و زن لازم شمرده، حتّی معلّمان و دانش طلبان را بر كسانی كه مشغول عبادت های مستحبّی بودند ترجیح داده و در كنار مسجد آموزشگاهی (صفّه) تشكیل داده بوده كه افراد مسلمان در آن جا دانش بیاموزند و خود او نیز برنامه كلاس را به عهده می گرفت و در جنگ «بدر» از اسرای جنگی خواست كه هریك به ده نفر از مسلمانان نوشتن بیاموزند و آزاد شوند.
وی پس از نقل این مطالب نتیجه می گیرد كه: آیا می توان تصوّر كرد چنین رهبری كه این همه در فكر تعلیم و آموزش پیروانش بوده، خود را از فواید خواندن و نوشتن محروم ساخته باشد؟!
پاسخ: آنچه نویسنده محترم از شواهد تاریخی و آثار اسلامی نقل كرده همه صحیح است; ولی هرگز مدّعای او را (پیامبر اسلام پیش از بعثت و پس از آن می خواند و می نوشت) ثابت نمی كند; زیرا طرفداری اسلام از علم و دانش از طرق گوناگون، بر كسی پوشیده نیست.
و بحث در این است كه آیا پیامبر اسلام پیش از بعثت و پس از آن از این توانایی استفاده می كرد و بر خلاف صریح آیه ۴۸ سوره عنكبوت، دست به خواندن و نوشتن می زد؟ و آیا طرز تعلیم پیامبر بسان معلّمان امروز بوده كه از روی كتاب تدریس كند؟ یا این كه طرز آموزش و پرورش با خواندن آیات قرآن از حفظ و تعلیم حلال و حرام و دادن تعلیمات عالی اسلام و اندرزها و نصایح بوده است؟ برای توضیح بیشتر به كتاب «در مكتب وحی» كه بحث مبسوط و گسترده ای پیرامون «امّی» بودن پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)نموده است، مراجعه فرمایید.
. بحارالانوار، جلد ۱۶، صفحه ۱۳۶.
. سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
. به تفسیر المنار، جلد ۹، صفحه ۲۳۴ مراجعه شود.
. سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
. سوره علق، آیه ۴ و ۵.
. سوره عنكبوت، آیه ۴۸.
۷. سوره فرقان، آیه ۵ و ۶.
. سوره بینه، آیه ۲.
. سوره شعراء، آیه ۱۹۳ و ۱۹۴.
۰. سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
صاحب اثر : ناصر مکارم شیرازی
منبع : پایگاه دفتر آیت العظمی مکارم شیرازی مدظله
منبع : سایت پیامبر اعظم