جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
فرهنگ وبلاگ نویسی ایرانی، نگاهی به فرهنگ حاضر در بین وبلاگ نویسان ایران
● مقدمه
رسم است که در مسالههای ریاضی همیشه فرض و حکم را مشخص میکنند و در یک مسیر مستقیم از فرض به حکم میرسند. در یک حرکت ساده، ما هم میتوانیم برای رساندن خط مستقیم وبلاگ به صنعت چنین حرکتی انجام دهیم. فرض کنیم وبلاگ، پدیده دنیای مدرن است اما پیش از آنکه تکنولوژی آن نشان داده شود، به عنوان یک فرهنگ به آن نگاه میشود. به این مقوله وارد میشویم، چرخ میزنیم و با دنده عقب، برمیگردیم .
۱) دفترچه خاطرات
از دوره نوجوانی وارد کمد قفل شده همه آدمها میشود. نوشتن و نوشتن اتفاقات و قصههایی که فقط تو دیدهای و با حسهای شناخته و ناشناخته، غریب و آشنای تو در ارتباط است و نه کس دیگری. این پنهان شدن حسها حتی به قفل شدن دفترچه خاطرات رسید.
در دوره نوجوانی تا همین اواخر هنوز هم دفترچههای خاطرات قفل و در کشوی لباس و کمد و هزار جای دیگر پنهان میشد تا دست کسی به آن نرسد. اما پدیده مدرنی به نام وبلاگ سر میزند و باعث میشود که این قفلها شکسته شوند و آن حسهای غریب و آشنا در یک مکان عمومی در دسترس همه قرار گیرند. یعنی اتفاقی، حادثهای میطلبد که این تغییر تحت آن تابع توجیه شود.
مدرن شدن، یعنی تغییر در زندگی انسانها که باعث پیشرفت آنها شود. یکی از نمونههای مدرنیته، ورود کامپیوتر و اینترنت به زندگی مردم است. یعنی با ورود کامپیوتر، در زندگی مردم تغییر ایجاد شد. با این تعریف میتوان حتی این تغییر را شامل ساعاتی دانست که یک خانواده در کنار هم میگذرانند. مثلا اگر تا دیروز برای دیدن فیلم سینمایی آخر شب، همه خانواده دور هم جمع میشدند و فیلم میدیدند، الان وسیلهای پا به میدان گذاشته که این تمرکز را از بین میبرد.با از دست رفتن این تمرکز، آن چند کلمهای که جلوی تلویزیون رد و بدل میشد هم دیگر رد و بدل نمیشود و میزان ارتباطی که شکل میگیرد، به راحتی کم و کمتر میشود. در این سیر نزولی رابطه، مدرنیتهای که در این فیلم -کامپیوتر نقش خود را بازی میکند، ایفاگر نقش منفی میشود و وظیفه دور کردن افراد از هم را برعهده میگیرد. در این جدال و دور شدن و فرو رفتن در تنهایی، جایگاه دفترچه قفل و کلید دار کجاست؟
۲) کامپیوتر
کامپیوتر در خانههایی که استفاده عمومی دارد و بچههایشان سن نوجوانی را گذراندهاند user بندی شده، هرکس user و password خودش را دارد و این حریم شخصی در فضای کامپیوتر هم حفظ میشود. اما حتی در این مرحله نیز تقاطع حریمهای شخصی امکانپذیر است. اما user و password های اینترنتی، معمولا از طریق هکرها به سرقت میروند که البته امنیت و اهمیت بسیاری برایشان دارد.
قفل و کلید دفترچه خاطرات تحت تابعی به نام کامپیوتر به user و password وبلاگ تبدیل میشود و نوجوان و جوان موردنظر این بار شروع به نوشتن میکند، دست خودش است که اسم خود را پنهان کند یا نه و دیگر خودش میداند که برای افراد مینویسد، خودش میداند که ذهن و فکرش را در اختیار دیگران میگذارد . پس چطور اینقدر صریح و بی پرده مینویسد؟
● وبلاگ در معنای عام
وبلاگ فضایی است که اجازه میدهد با داشتن user و password مشخص شروع به نوشتن کنید یا عکسی روی صفحهتان بگذارید، موسیقی در صفحهتان داشته باشید و به این ترتیب، فضایی به شما میدهد که از طریق آن بتوانید وارد نوعی ارتباط شوید. ارتباطی که دردنیای مجازی گاهی آنقدر به صمیمیت میرسد که میتواند جایگزینی برای صمیمیتهای واقعی در دنیای واقعیتر شود.
در فضای وبلاگ با چنین فضا و یادداشتهایی، اتفاقی میافتد که میتوان عنوانش را "بی پروایی" گذاشت. یعنی دخترکانی که تا دیروز غم عشق و دیدار محبوب زیر درخت آخر پارک را در دفترچه قفلدار مینوشتند و در مورد حسهای ناشناختهشان صحبت میکردند، امروز در وبلاگهایشان بدون هیچ ترسی،دست به کیبورد میشوند و اتفاق را عینا نقل میکنند و نه اثری از سرخی گونه مشاهده میشود و نه کسی، حالتی از شرمساری در چهرهشان میبیند. این تغییرات در جامعهای مثل ایران به فاصلهای بین دو نسل منجر شده است. یا بهتر است گفته شود باعث سرعت فاصله بین دو نسل شده است. ورود کامپیوتر به دنیای شخصی افراد، یعنی فرهنگی استثنایی که آمده و تصمیم به ماندن دارد، در زندگیها میماند و اثرگذار میشود.
● وبلاگها صمیمت تا ...؛
در بین این وبلاگها و وبلاگنویسان ازدواج هم اتفاق میافتد. افراد به جای چهره و قیافه، اول جذب نثر و قدرت قلم و نوع نگاه فرد مقابلشان به مسائل میشوند وپس از آن حرکت میکنند. دو – سه تا از وبلاگنویسان مطرح نیز در این چند سال اخیر از همین طریق ازدواج کردهاند و خیلیها هم مثل خوانندگان یک داستان دنبالهدار هر روز به صفحات شخصی این افراد سر میزنند و داستانهایشان را میخوانند و نظر میدهند.
نظر میدهند و نویسندگان مطالب، حرکت و رفتارشان را در برابر قضاوت این افراد قرار میدهند. قضاوتی که گاه به دعوا و جر و بحث منجر میشود. کلکلهای نویسندگان باعث ایجاد ارتباط میشود. این جر و بحثها گاهی خنده و شوخی و گاهی همراه با عصبانیت است و گاهی نیز شکل نقد و انتقادهای تیز و برنده سیاسی، اجتماعی، فرهنگی به خود میگیرد.
● وبلاگ ها و دنیای سیاسی سیاست مداران
شیوع پدیدهای به نام وبلاگ تا حدی است که در همین انتخابات آخر، بیشتر کاندیداها، در سایتهای شخصیشان، دست به کیبورد میشدند و در مورد روزانهها و روزنوشتهایشان صحبت میکردند. این وبلاگنویسی اما بیشتر از آنکه به اصول اساسی وبلاگنویسی متکی باشد، اصول و محافظهکاریهای سیاسی را همراه خود داشت. چرا که اصل اول در وبلاگنویسی موفق "بی پروایی" نویسندهاش است. قرار دادن نوشتههای شخصی و اظهارنظرهای بی وقفه در مورد مسائل، همان اندازه که میتواند افراد را نسبت به شخص خاص یا نویسنده موردنظر ترغیب کند، میتواند باعث تنفر شود.
در دنیای سیاست ایران، محمدعلی ابطحی، پدیده وبلاگنویسی است که با عکسهایی که از سیاسیون با موبایلش میگرفت و در وبلاگش میگذاشت، توانست تعداد خوانندگانش را بالا ببرد. بالا و بالاتر و این همان اتفاقی است که برای یک وبلاگنویس جذابیت ایجاد میکند، این تعداد خواننده، در مقابل مخاطبان یک روزنامه صد هزار تیراژه شاید زیاد نباشد، اما آنچه به آن comment یا فرصت اظهارنظر میگویند، این جذابیت را بیشتر نمایان میکند. سوالی که پیش میآید، ارتباط این مقولات با صنعتی به نام کامپیوتر و در حد و اندازههای اینترنت است.
● ارتباطات لینکی ، نه ارتباطات اجتماعی مجازی
ارتباطات شکل تازهای به خود میگیرند. با هر Link دادن و Link ندادن، اتفاقی یا عمدی، میزان ارتباط افراد با یکدیگر را تعیین میکنند. برای ایرانیهایی که در به در به دنبال اتفاقات خالهزنکی هستند نیز محیط امن کامپیوتر و حریم شخصیشان چنین فرصتی به آنها میدهد.
تعداد بالای مخاطبان، دسترسی سریع به زندگی افراد مختلف و سپردن بعضی اتفاقات و حوادث به نظرها و ایدههایی که از افراد دیگر میرسد، همگی از مزایای زندگی همراه با کامپیوتر است. درواقع، پدیدهای به نام کامپیوتر، این میزان سرعت را به ارمغان آورده که ارتباطات سریع و سریعتر در رفت و آمد باشند. جلوگیری از این ارتباطات در اغلب موارد به بنبست رسیده هرچند از طریق همین ارتباطات و Linkها، توانستهاند گروههای زیرزمینی که به اعمال خلاف مشغول بودهاند، شناسایی و دستگیر شوند. عنصر "ناپیدایی" همواره این امکان را به فرهنگ جدید میدهد که هر جا میخواهد سر خط آموزش را به دست بگیرد و افرادی را هم به دنبال خود بکشاند.
فرهنگ تازه، بعضی جاها حجابها را کنار میزند و کاستیها و معایبش را به رخ دیگران میکشاند. اصلیترین اتفاقی که میافتد، بدآموزیهایی است که برای افراد کوچکتر دارد، به این دلیل که اتفاقات هیچ دستهبندی ندارند و به گروه سنی خاصی مربوط نیستند و مثلا یک نوجوان ۱۴-۱۳ ساله به اتاقک شخصی یک فرد ۲۷-۲۶ ساله سر میزند. به این ترتیب است که از خلال این حرفها و نظرها گاهی اوقات مشکل ایجاد میشود.
● فرهنگ وبلاگ نویسی
اما فرهنگ خاصه وبلاگنویسی به نوع نثر آن و اتفاقاتی که روایت میکند، ارتباط دارد.
نثر محافظهکارانه، رسمی و کتابی جلوی مونیتور عوض میشود و شکل تازهای میگیرد و تبدیل به نثر محاورهای میشود تا وبلاگنویس مورد نظر با قدرت قلم و نثر خود مخاطب بیشتری جذب کند. بتواند سادهتر و بیپرواتر بنویسد و مخاطب جذب کند.
این نثر که بعد از وبلاگ، خیلی سریع به برخی روزنامهها و مجلات سرایت کرد به خاطر ایجاد ارتباط سریع سادهنویسی و بحثهای صمیمانه و تا حدی اجازه به مخاطب برای شرکت در مطلب از بعد از شیوع وبلاگ، خیلی سریع به نام خودش سند خورد.
"نثر وبلاگی" اتفاقات هم که به همان شکل ماندنی شدند. پوسته حجب و حیای افراد پشت مونیتور روشن، وقتی دست به کیبورد میشوند راحت ترک میخورد. بر همین اساس، جرایمی تحت عنوان "جرایم اینترنتی" راهاندازی شده که مراحل اولیه را میگذرند و در همین مراحل اولیه سر و صدای زیادی به راه انداخته است.
کامپیوتر از لحظهای که در زندگی افراد وارد شد آنقدر مهم و اساسی شد که به کامپیوترهای شخصی تغییر نام داد، لحظه به لحظه به ترویج نوع جدیدی از ارتباط پرداخت که خودش در این میان واسطه باشد . وبلاگ به عنوان پدیده تازه و نوین در زندگی جوانترها سریعتر وارد شد، سریعتر مخاطب گرفت و طرفدار پیدا کرد و سریعتر به تغییر در زندگی آنها پرداخت. اینکه این وبلاگ است که در زندگی جوانها اثر گذاشت و یا جوانها بودند که برای رهایی از پوستهشان وبلاگهای ایرانی را اینگونه ساختند، خود یک سوال است.
● ایرانی و وبلاگ نویسی و ...
زندگی ایرانی، همواره به نوعی مهربانی ظاهری، دوستداشتنهای ظاهری، تعارفهای معمولی و رودربایستیهای همیشگی آغشته بوده است و با همین حرکات و عناوین، همواره یا اعصاب خرد کرده و یا برای خودش عنوان دست و پا کرده. فرهنگ ایرانی در برخورد با پدیدهای مدرن به نام کامپیوتر، در خود تغییر ایجاد میکند که این تغییر بیشتر از جانب جوانترها به فرهنگ تحمیل میشود. صحبتهای بیپروا، نپذیرفتن هر اتفاق و تبدیل صحبتهای درگوشی به صحبتهای علنیتر، همه به خاطر جسارت نسل جوانتر به فرهنگ هدیه داده شدند. هدیه داده شدند چون هیچ معلوم نیست که این فرهنگ به قشر حاشیهنشین هم نفوذ کند یا آنکه در اقشار بالاتر که دیگر غم نان ندارند و میخواهند صحبت کنند، باقی بماند.
آنچه مشخص است تغییر در نحوه زندگی گروهی از افراد است که خود و نظراتشان را نه تنها از دیگران پنهان نمیکنند، بلکه به آنها اجازه بحث و صحبت هم میدهند و آنها را در زندگی شخصیشان وارد میکنند. وبلاگ در نقش عامل این حرکت، همان کلیدداری است که به نام کامپیوتر در زندگی شخصی افراد ورود مدرنیتهای دارد؛ زندگی شخصی و شخصی
http://www.yazdit.myblog.ir/More-۱۵۶.ASPX
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر یسنا بارش باران آتش سوزی قوه قضاییه پلیس تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران تورم
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
استقلال فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی