شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سیاست شناور!


سیاست شناور!
در سال‌های اخیر هیچ واژه‌ای به وسعت و تکرار لغت <رابطه> میان سیاستمداران ایران و آمریکا دست به دست نشده است، جالب آن است که هر دو سوی ماجرا به صرافت و البته بسیار آرام به این حقیقت دست یافتند که بدون انجام گفت‌وگوهای مستقیم و بی‌واسطه نمی‌توانند به تحقق اهداف خود نائل شوند.در آغاز هم طرف ایرانی و هم جبهه آمریکایی، ضرورتی برای این مهم قائل نبودند اما تحولا‌ت منطقه و خاورمیانه هرچند آهسته اما به عنوان یک راهبرد قاطع بر مقامات تصمیم‌گیر فائق نمود. کافی است ادبیات مقامات دو طرف را در قیاس با ۵ یا ۱۰ سال پیش‌تر مقایسه نماییم. در آن سال‌ها حتی اشاره به مذاکره و گفت‌وگو تابوی خطرناک و پرهزینه‌ای بود که سیاستمداران فراوانی را به مهلکه برد.
اما اتفاق‌های اخیر جهانی پس از سال ۲۰۰۱ هرچند در دل خود عامل ایجاد و زایش بحران بود، اما به شکلی دیالکتیکی در درون خود را‌ه‌های مذاکره و گفت‌وگو را هموار می‌نمود. ایرانیان و آمریکایی‌ها پیش از بحران افغانستان بارها در نیویورک، بن، ژنو و البته بسیاری جاهای دیگر با یکدیگر بی‌سروصدا گفت‌وگو کرده بودند، بارها و البته به تناوب به وسیله مقامات امنیتی و مشاوران ارشد رایس و پاول اعلا‌م شد که با چه شخصیت‌ها و مقامات ایرانی‌ای گفت‌وگو و مذاکره صورت گرفته است.ایرانی‌ها هیچگاه چنین سطحی از مذاکره را کتمان نکردند. اما صورت آشکار این مناسبات در داستان امنیت عراق شکلی عیان یافت. ایرانی‌ها هرچند در خفا با زلمای خلیل‌زاد اما به صورت رسمی با کراکر در عراق گفت‌وگو کردند.محمود احمدی‌نژاد بیش از تمام روسای‌جمهور ایرانی در ۳۰ سال اخیر تمایل و علا‌قه خود را برای انجام گفت‌وگو با آمریکایی‌ها ابراز داشت.
همان‌گونه که وی در میان روسای ایرانی رکورد سفر به ایالا‌ت متحده را در دست دارد. رویکرد احمدی‌نژاد درخصوص رابطه با آمریکا از فرمول مشخصی تبعیت می‌کند. او به خوبی می‌داند چنانچه بتواند قفل مناسبات ایران و آمریکا را بگشاید، کلید آن را برای ۴ سال آتی در جیب خواهد داشت. او به خوبی دریافته است که امکانات و پشتوانه روشن این مهم را در اختیار دارد اما با این تصور تعداد زیادی از اصولگرایان همراه نیستند. آنها به روشنی به این مهم تاکید می‌نمایند که کلید روابط ایران و آمریکا تنها در دست رهبری نظام اسلا‌می ایران است. چاپ مقاله ولا‌یتی در ۳ روزنامه معتبر اروپایی پاسخ روشنی به ابهامی بود که به‌طور روشن آمریکایی‌ها نیز به دنبال فهم آن بودند.اما این تصور غالب نیست، زیرا دولت احمدی‌نژاد برخی از ویژگی‌های یک دولت عمل‌گرا را دارا است. بدیهی است تصمیم‌گیران عالی‌رتبه نیز از طرق مجاری خاص نظرات خود را تعاطی می‌بخشند.
دولت احمدی‌نژاد در عین آنکه در سیاست خارجی سیاست تهاجمی را اتخاذ کرده، اما عمل‌گرایی محافظه‌کارانه را نیز لحاظ کرده است. بدیهی است احمدی‌نژاد امروز با رئیس‌جمهور جوان و ناآشنا به سیاست داخلی و خارجی فردای پس از پیروزی، متفاوت است. او پخته‌تر و آگاه‌تر به موضوع قدرت در عرصه بین‌الملل می‌نگرد. لذا اگر در آغاز تمام توجه خود را به روش‌های رادیکال معطوف کرده بود، اینک اصول برتر سیاست بین‌الملل را درک و برای آن برنامه ارائه می‌دهد. نباید سخنان رادیکال وی را جدی گرفت. اتفاقا از منظری که او جهان را رصد می‌کند، سیاست رئیس‌جمهور قابل فهم است. برای کسب امتیاز از غرب باید در عرصه تبلیغی نقش تهاجمی گرفت. به علا‌یق و حساسیت‌های آن حمله کرد، دست بالا‌ را در مناسبات گرفت، اما در پشت پرده طرح منطقی و حتی فروتنانه‌ای از واقعیات عرصه سیاسی را نشان داد. فهم این ادعا نباید چندان سخت باشد. این معاون احمدی‌نژاد است که از دوستی با ملت اسرائیل سخن می‌راند. اظهاراتی که مجددا تایید و موجب بروز توفان سیاسی شد.
چنانچه ورود رهبری نظام به این مجادله ممکن نمی‌شد، نمی‌شد تصویر درستی از منازعه به دست داد.از سوی دیگر این احمدی‌نژاد است که برای چهارمین بار به آمریکا سفر می‌کند و از تمام راه‌ها برای انفتاح در روابط سیاسی سود می‌برد و پیشنهاد مذاکره، مناظره، گفت‌وگو و شام به مقامات آمریکایی می‌دهد وعلا‌قه‌مند به گذاشتن دسته گل بر خرابه برج‌های دوقلو بود، هرچند ظاهرا یادش رفته بود که در یک اظهارنظر جنجالی صحت کشته‌شدگان در حادثه یازدهم سپتامبر را زیر سوال برده بود!یا باز این احمدی‌نژاد است که در سفر اخیر خود اعلا‌م کرده بدون هیچ پیش‌شرطی حاضر به گفت‌وگو با کاندیداهای ریاست‌جمهوری آمریکا است.او حتی اعلا‌م داشته تمام راه‌های نشان دادن حسن‌نیت برای انجام گفت‌وگو و آغاز رابطه با آمریکا را پشت سر نهاده و حال نوبت آمریکا است!این اظهارات زمانی طرح شد که دفتر مطالعات مشترک دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تشکیل و اعلا‌م شد، پرونده ایران را از مسیر انتخابات آمریکا به کناری نهاده تا با انتخاب رئیس‌جمهور از دستیابی ایران به آنچه از نظر آنان ایران هسته‌ای است، جلوگیری شود.
با این تصمیم ایران برگ برنده هیچ‌کدام از کاندیداها نخواهد بود زیرا به یک متغیر بسیار مهم و بزرگ تبدیل شده است.از سوی دیگر معنای این تصمیم آن است که ایران به موضوعی مرتبط با منافع ملی آمریکا نه منافع رقبا و احزاب سیاسی بدل شده است.البته روشن است که رفتار آمریکایی‌ها پیام دیگری نیز دارد. آنها برخلا‌ف تصور نادرست ما با برنامه و طراحی نقشه‌های کوتاه و بلندمدت، منحنی روابط خود با ایران را روشن می‌سازند. برخلا‌ف تصور نادرست ما تنها با ابراز چند جمله یا ارسال پیام‌های آشتی‌جویانه نمی‌توان عرصه مناسبات بین‌المللی را جابه‌جا یا مطابق خواست خود تفسیر کرد. بدیهی است ایران و آمریکا علا‌قه‌مند به ایجاد پلی میان یکدیگر هستند اما برای رسیدن به آن نیازمند طی کردن قدم‌های فراوانی هستیم. ایران نمی‌خواهد اعتبار کاهش تنش میان خود و آمریکا را به بوش بدهد. آمریکا نیز به روشنی مترصد روشن شدن وضعیت سیاسی در ایران عصر احمدی‌نژاد است. <رابطه> به‌عنوان یک خواست همچنان مطرح است، اما هیچ‌کدام نمی‌خواهند در چنین شرایطی به آن دست یابند. ایران امیدوار است دموکرات‌ها به کاخ سفید راه یابند.
شاید اوباما به قول خود مبنی بر انجام مذاکرات بدون پیش‌شرط وفادار بماند. آمریکا نیز امیدوار است پیام‌های جدیدی از سوی تهران ارسال شود. شاید انجام انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران بتواند پاسخ برخی ابهامات را بدهد. با این همه، روشن است که اراده قدرتمندی در ایران شکل یافته که تابوی <عدم رابطه> را بشکند. در این مسیر احمدی‌نژاد حقی بزرگ دارد. او هر چند در تئوری اصولگرا است اما نشان می‌دهد که از سیاست درک موسع‌تری یافته است. این سخن بدان معنا نیست که ابزار آن را نیز در اختیار داشته یا موجبات منطقی آن را فراهم نموده است! اما این معنا را می‌دهد که می‌توان در آینده شاهد چهره‌ای متفاوت‌تر از او بود. تصویری که محتشمی‌پور حداقل در ماجرای فلسطین بدان پای می‌فشرد؛ اینکه سیاست دولت احمدی‌نژاد درباره فلسطین شناور است. به نظر می‌رسد خوانندگان درک روشنی از <سیاست شناور> به دست خواهند آورد.
فیاض زاهد
منبع : روزنامه اعتماد ملی