پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شهادت حضرت امیر المؤمنین(ع) در بیست و یکم ماه رمضان


شهادت حضرت امیر المؤمنین(ع) در بیست و یکم ماه رمضان
یكی از حوادث بزرگ ماه رمضان شهادت مولای متقیان علی (علیه السلام) است، او از یاران با وفای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و وصی و وزیر و ابن عم و داماد آن حضرت بوده كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حق پسر عمش فرمود: «ان هذا اخی و وصیی و وزیری و خلیفتی فیكم فاسمعوا له و اطیعوا»، همانا علی (علیه السلام) برادر و وصی و وزیر و خلیفه من است در میان شما از او بشنوید و او را اطاعت كنید. (۱)
مطلب جالب و قابل تذكر این است كه آن حضرت مساله شهادت خویش را خبر اد، صاحب كشف الغمه از كرامات حضرت علی (علیه السلام) نقل می‏نماید: وقتی حضرت از قتال خوارج نهروان به كوفه برگشت، در ماه مبارك رمضان داخل مسجد شد، پس از دو ركعت نماز به منبر تشریف برد، خطبه بسیار زیبائی قرائت فرمود: «فخطب خطبهٔ حسناء» آنگاه رو به فرزندش حضرت مجتبی (علیه السلام) كرد، فرمود یا ابا محمد چقدر از ماه رمضان رفته؟ عرض كرد سیزده روز یا امیر المؤمنین، سپس از امام حسین (علیه السلام) پرسید یا ابا عبد الله چقدر از این ماه مانده، عرض كرد هفده روز یا امیر المؤمنین، آنگاه امام (علیه السلام) دست مبارك خویش را به محاسن شریف خویش گذاشت كه در آن حال سفید بود فرمود: این محاسنم به خونم خضاب خواهد شد، سپس این بیت را در مورد قاتلش فرمود:
ارید حیاته و یرید قتلی خلیلی من عذیری من مراد (۲)
من خواستار حیات و زندگی او هستم و او قصد جانم می‏كند، كسی كه مورد علاقه من بود و او ابن ملجم مرادی است.
«ثم قال: هذا و الله قاتلی‏»، سپس اشاره به او فرمود: این قاتلم می‏باشد، گفتند یا امیر المؤمنین آیا او را نمی‏كشی، فرمود: او كه هنوز با من كاری نكرده است . (۳)
عبدالرحمان بن ملجم مرادی لعنهٔ الله علیه وقتی این كلمات را شنید سخت ترسید و خاموش نشست تا آن حضرت از منبر فرود آمد، پس آن ملعون برخاست‏به عجله در برابر آن حضرت بایستاد و عرض كرد یا امیر المؤمنین من حاضرم و در خدمت‏شما هستم، این دست راست و چپ من است كه در مقابل شما است، قطع كن دستهایم را و یا من را به قتل برسان، امام فرمود: چگونه تو را بكشم و حال آنكه جرمی از تو بر من واقع نشده است و اگر هم بدانم تو قاتل من هستی تو را نخواهم كشت، لكن بگو آیا از جهودانی زنی حاضنه داشتی؟ و روزی از روزها به تو خطاب كرد: «ای برادر كشنده شتر ثمود؟» عرض كرد چنین بود یا امیر المؤمنین، حضرت دیگر سخن نگفت. (۴)

پی‏نوشت‏:
۱- رمضان در تاریخ، ص ۲۵۴.
۲ و ۳- كشف الغمه، ص ۴۱۴.
۴- وقایع الایام خیابانی تبریزی، ص ۵۵۵- سپس این شعر را انشاء كرد، و خطاب به نفس خویش و چنین فرمود:
اشدد حیازیمك للموت فان الموت لا قیكا
و لا تجزع عن الموت اذا حل بنادیكا
ای علی: كمر همتت را برای مرگ محكم ببند، زیرا بالاخره مرگ به ملاقات تو خواهد آمد، و اظهار عجز مكن از مرگ، آن هنگام كه به سراغ تو آمد و تو را در بر گرفت.
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم