چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


توقیف یک شبه مثلث حاصل فشارهای بیرونی بود


توقیف یک شبه مثلث حاصل فشارهای بیرونی بود
▪ چرا <مثلث> تنها یک شب روی آنتن رفت و چرا به این سرعت توقیف شد؟
ـ شبی که برنامه پخش شد تمام عوامل برنامه به علا‌وه مدیر مستقیم ما در استودیو حضورداشتند. ‌آقای مهندس حمیدی، مدیر گروه اجتماعی شبکه و آقای میرهاشمی، قائم مقام ایشان در استودیو بودند و تمام اتفاقاتی که قرار بود در ‌برنامه بیفتد از قبل و به صورت مکتوب با مدیر گروه اجتماعی و مدیر شبکه هماهنگ شده بود. بعد از اتمام برنامه هم همه ‌با رضایت استودیو را ترک کردند.اما فردا ‌که برای اجرای شب دوم برنامه آماده شده بودیم، ساعت هفت بعدازظهرگفته شد که برنامه دیگر روی آنتن نمی‌رود و صبح روز بعد هم من در روزنامه‌ها خواندم که برنامه ‌توقیف شده ! اول فکر نمی‌کردم این خبر صحت داشته باشد اما بعد دیدم که پیش‌بینی خبرنگارها درست بوده است.
▪ فکر می‌کنید دلیل توقیف برنامه چه بود؟ صحبت‌های تهمینه میلا‌نی درباره مسعود ده‌نمکی یا سردار رادان و اعلا‌م‌نظر مردم درباره طرح‌های امنیت اجتماعی نیروی انتظامی و یا چیز دیگری به‌جز همه این دلا‌یل؟ ‌
ـ باور کنید خودم هم نمی‌فهمم چرا. ما در برنامه یک ارتباط تلفنی داشتیم با مسعود ‌ده‌نمکی که با ادبیات همیشگی‌خودش حرف زد.یک ارتباط تلفنی هم داشتیم با تهمینه میلا‌نی که ایشان هم با ادبیات همیشگی‌اش ‌حرف زد.یک ارتباط تلفنی هم با سردار رادان داشتیم با این سوال که آیا طرح مبارزه با بدحجابی در فصل زمستان هم ‌با همان شدت ادامه پیدا خواهد کرد یا نه و ایشان هم فرمودند که بله طرح ادامه دارد. بعد هم ما نظرسنجی کردیم. ۴۸ درصد از بینندگان برنامه مخالف اجرای طرح بودند و ۵۲ ‌درصد موافق که آن را عینا اعلا‌م کردیم و تازه به سردار هم کارت سبز دادیم ! درباره آقای ده نمکی هم، خانم ‌میلا‌نی گفتند ایشان حق دارند فیلم <عقده‌ای‌ها> را بسازند چون امکاناتی که ایشان در سینما دارند و دیالوگ‌هایی که ایشان در ‌فیلم‌هایشان می‌توانند ضبط کنند من هم اگر می‌توانستم داشته باشم <عقده‌ای> نمی‌شدم که ایشان مجبور شوند فیلم عقده‌ای‌ها را ‌بسازند. همین! حالا‌ نمی‌دانم کدام یک از بخش‌های برنامه عامل این اتفاق شده.خانم میلا‌نی که در<شب شیشه‌ای> هم حضور داشت و صحبت کرده بود و جالب است که همین سازمان صدا و سیما هم در حال حاضر پروژه‌های سریالی خیلی بزرگی را به خانم میلا‌نی سپرده !
▪ سازمان صدا و سیما هیچ توضیحی هم درباره دلا‌یل توقیف این برنامه نداد.ظاهرا پاسخگویی به افکار عمومی برای <رسانه ملی> چندان اهمیتی ندارد.
ـ شبکه پنج خودش با اصرار خواست که من حتما در فصل پاییز ‌برنامه داشته باشم.اما متاسفانه شبکه هم حمایتی از برنامه نکرد. بالا‌خره باید جوابی به مخاطب داده می‌شد. اگر اعلا‌م می‌شد که این برنامه در حال حاضر منطبق با موازین سازمان نیست به نظرم خیلی بهتر بود و من هم دوست داشتم که حداقل شبکه پنج اطلا‌عیه‌ای می‌داد و اعلا‌م ‌می‌کرد که تشخیص ما این بوده که فعلا‌ این برنامه پخش نشود و ما هم ‌کارمند سازمان هستیم و مسلما موظف به اطاعت بودیم. اگر این مساله با شفافیت اعلا‌م می‌شد، حداقل حرمت خبری حفظ می‌شد. ‌
▪ برای تهیه <مثلث> چقدر زمان و بودجه صرف شده بود؟ ‌
ـ خیلی برای مثلث وقت گذاشته بودم. کل فصل تابستان را درباره این کار فکر کرده بودیم. چندین ‌بار آن را نوشتیم و دور ریختیم و مشورت کردیم. از مخابرات پهنای باند گرفته بودیم که بتوانیم تعداد زیادی ‌اس‌ام‌اس دریافت کنیم. تلفن زمینی راه‌انداختیم تا مردم بتوانند با فشردن شماره یک و دو روی تلفن ثابت هم نظر بدهند. تهیه کننده برنامه، خودم و محمد قنبری بودیم که پنج ماه برای آماده‌سازی آن تلا‌ش کرده بودیم.نزدیک به ۲۰ میلیون ‌تومان هزینه شده بود اما... این اولین مورد است که در تاریخ صدا و سیما به این شکل برنامه‌ای یک شبه توقیف ‌می‌شود.در کوله‌پشتی هم نهایتا مجری عوض شد. برای من ‌الا‌ن <مثلث> مثل یک جنین سقط شده است.‌
▪ ظاهرا تا شش ماه نمی‌توانید کار تازه‌ای داشته باشید. در این شرایط تکلیف کسانی که برنامه‌های زنده با حساسیت‌های این‌چنینی را اجرا می‌کنند چیست؟ ‌
ـ خط قرمزها در برنامه زنده خیلی پررنگ‌تر است و میزان امنیت اجراکنندگان این برنامه‌ها هم واقعا معلوم نیست. از مهم‌ترین ضعف‌هایی که در شغل اجرا ‌وجود دارد عدم وجود امنیت شغلی است.از ‌مجموع برنامه <شب شیشه‌ای> مبلغی نزدیک به هشت میلیون تومان نصیب من شد.برنامه از ۳۰ خرداد ماه ۸۶ تمام شد و من پس از آن بیکار هستم و با این ماجراها ‌گمان می‌کنم که حالا‌حالا‌ها هم بیکار بمانم.حالا‌ مجری صدا و سیما باید برود چه کار بکند که هم‌شان کار رسانه‌ای‌اش باشد‌؟ برود بیرون سوپرمارکت بزند یا ‌پیتزافروشی تا غلطک زندگی‌اش بچرخد؟ ‌
▪ اتفاقی که در برنامه <کوله‌پشتی>افتاد و بعد منجر به کنار رفتن فرزاد حسنی شد تا چه حد در توقیف برنامه شما تاثیر داشت؟ ‌
کوله‌پشتی یک برنامه جریان‌ساز در رسانه ما بوده و در طول چهار سری که پخش شد در هر سری ‌حرف‌هایی برای گفتن داشت و چیزهایی را به رسانه اضافه کرد.فرزاد حسنی هم به عنوان یک مجری نسل ‌سومی سبک جذابی را به تلویزیون آورده بود.حالا‌ کاری ندارم که این سبک تا چه حد با شو و نمایش همراه بود.اما ‌به قول افشین یداللهی <هفتاد سال عبادت یک شب به باد می‌ره> و این اتفاق در کوله‌پشتی چهار افتاد؛علی‌رغم تیزهوشی‌ای که در فرزاد ‌حسنی سراغ دارم و شاید هم دقیقا به خاطر همین تیزهوشی.در تمام این اتفاقات که افتاد، تنها یک نفر برنده بود و آن تنها خود فرزاد حسنی بود. این هم از ‌تیز‌هوشی فرزاد حسنی بود که بازی را به سمتی برد که برنده تنها خودش باشد که البته این به دور از همکاری و تعامل ‌بود.
▪ یعنی این عواقب برخورد فرزاد حسنی با سردار رادان در برنامه زنده تلویزیونی بود که<مثلث>هم توقیف شد؟ ‌
ـ گفت‌وگو با سردار رادان در برنامه کوله‌پشتی می‌توانست با شیوه حرفه‌ای‌تر و رسانه‌ای‌تری انجام شود تا ‌بقیه برنامه‌های تلویزیونی از آسیب‌های بعدی مصون بمانند. اگر تهیه کننده کوله‌پشتی هشیارانه‌تر ‌عمل می‌کرد باعث می‌شد که جریان اعتماد به وجود آمده در تلویزیون از بین نرود و به یکباره قطع نشود.اگر با آینده‌نگری بیشتری عمل شده بود الا‌ن هم کوله‌پشتی پخش می‌شد و هم ‌مثلث اما به دلیل اتفاقاتی که در نتیجه ناشی‌گری در برنامه کوله‌پشتی افتاد ‌باعث شد که همه ما دچار این سردرگمی بشویم.‌
▪ برنامه انتقادی <مثلث> در حالی در همان شب اول اجرا توقیف می‌شود که بر اساس اعلا‌م خود سازمان صدا و سیما در روزنامه جام جم، در شب پخش <مثلث> با وجود همزمانی آن با سریال پربیننده <یانگوم> در شهر تهران، مخاطب <مثلث> بسیار بیشتر بوده است.به نظر شما چرا مدیران صدا و سیما باید <یانگوم> را به برنامه‌های داخلی و با ویژگی انتقادی مانند <مثلث> ترجیح دهند؟ ‌
ـ بله درست است و این استقبال هم در حالی بود که ما بدون اعلا‌م قبلی روی آنتن رفته بودیم.اما درباره اینکه چرا برنامه تحمل نشد به نظرم رسانه در همه جای دنیا متغیری تاثیرپذیر از فاکتورهای اجتماعی است و در کشوری مثل ما که رسانه صددرصد دولتی است این تاثیرپذیری تشدید می‌شود و به همین دلیل شاید لا‌زم باشد بیشتر از آنکه به ظرفیت تغییرپذیری درصدا و سیما ‌نگاه کنیم به این توجه کنیم که ‌وقتی رسانه‌ای صددرصد وابسته به دولت است و تغذیه‌کننده از سیستم دولتی است تا چه حد قدرت تصمیم‌گیری دارد.چنین رسانه‌ای ناچار به عضوگیری از ‌گروه‌ها و دسته‌های مختلف سیاسی است و مجبور است مثل احزاب بر اساس موج‌های اجتماعی و سیاسی حرکت کند.
▪ پس با این تعریف این رسانه دیگر نمی‌تواند رسانه ملی باشد بلکه بیشتر رسانه دولتی است.
ـ البته کلمه ملی هم بار معنایی دارد هم بار حقوقی ومحتوایی و وقتی یک رسانه ملی است که بازتاب خواسته‌های ملت ‌باشد.با وجود انتقادهایی که به صدا و سیما می‌شود اما من احساس می‌کنم در دوران ریاست آقای ضرغامی در حد بضاعت و امکان اجتماعی و سیاسی که در جامعه ما وجود دارد سعی شده که صدا و سیما به این تعریف نزدیک ‌شود.
▪ اما در همین زمان مدیریت آقای ضرغامی است که برای اولین بار در تاریخ صدا و سیما برنامه‌ای به این شکل و یک‌شبه توقیف می‌شود.
ـ باور کنید تجربه <شب شیشه‌ای> به من نشان داد که گاه سعه‌صدر سازمان صدا و سیما و مدیران آن بسیار بیشتر از واکنش‌های بیرونی در قبال برنامه‌ها است.برنامه‌هایی پخش می‌شود که مورد تایید مدیران صدا و سیما هست ولی فردای آن روز واکنش‌هایی از جناح‌های سیاسی صورت می‌گیرد که سازمان را در موضع انفعال و احتیاط قرار می‌دهد.شرایط کشور هم الا‌ن به گونه‌ای است که متاسفانه <سعه‌صدر> قربانی <حساسیت> شده است بنابراین رسانه دولتی هم در این شرایط احتیاط بیشتری می‌کند تا به عنوان عامل برهم زننده آرامش جامعه یا امنیت ملی شناخته نشود.البته من این روند را در سازمان تایید نمی‌کنم.صدا و سیما بیش از حد به واکنش‌های بیرونی حساس شده و با هر واکنش اجتماعی کنش‌های خود را عوض می‌کند، در حالی که به هر حال باید برای تغییرات یکسری مقاومت‌هایی ▪ مثلا‌ چه نهادهایی بیشتر صدا و سیما را تحت فشار قرار می‌دهند؟ ‌
ـ خیلی از تصمیم‌گیری‌ها تنها به ظاهر از سوی صدا و سیما انجام می‌شود و متاثر از مسائل دیگر است.ما یک دعوای حقوقی کوچک بین وزارت ارشاد و حوزه هنری را مطرح می‌کنیم و تازه تریبون را هم در اختیار وزارت ارشاد قرار می‌دهیم که از خودش دفاع کند و نه حوزه هنری اما حتی در این حد هم وزارت ارشاد برنمی‌تابد که انتقاد را تحمل کند. بعضی نیروهای سیاسی و حتی اجتماعی هم همین‌طور. در برابر تغییرات در صدا و سیما مقاومت وجود دارد. حتی وقتی تلویزیون خودش سعی می‌کند از این پیله بیرون بیاید واکنش‌ها طوری است که اعصاب مدیران رسانه را فرسوده می‌کند تا تصمیمات عصبی و مقطعی بگیرند.
‌▪ آیا این فشارها تنها در مورد بعضی برنامه‌های خاص وجود دارد؟ مثلا‌ پربیننده‌ترین بخش خبری صدا و سیما که خبر بیست و سی است مدام در حال استهزا، مسخره‌کردن گروه‌های اصلا‌ح‌طلب، انتشار اخبار کذب و گزینش خبرها به سود اهداف خاص است. آیا درباره چنین برنامه‌ای هیچ فشار بیرونی وجود ندارد؟
ـ من هم مثل شما با لحن گفتن این اخبار موافق نیستم. مثلا‌ یک بار در خبرشان به یکی از مقامات عالی کشور صفت <جوشکار> داده بودند که به نظر من واقعا دور از شان است. اما اینگونه خط‌کشی‌های سیاسی بیشتر در معاونت سیاسی وجود دارد اما مثلا‌ در معاونت سیما که آقای میرباقری مدیریت آن را بر عهده دارند من می‌توانم شهادت بدهم که واقعا جناح‌بندی سیاسی وجود ندارد.
▪ حالا‌ که تا مدتی در تلویزیون نمی‌توانید کار کنید؛ برنامه دیگری برای کار ندارید؟ ‌
‌ـ با وجود تمام محدودیت‌هایی که به تلویزیون تحمیل می‌شود اما من باز هم فکر می‌کنم امنیت تلویزیون بیشتر از مطبوعات است. به هر حال ما مستقیما درگیر ‌‌نیستیم اما در مطبوعات فضا برای کارکردن سخت‌تر است. ولی خیلی وقت بود که دغدغه انجام یک کار ‌‌ژورنالیستی نرم را هم داشته‌ام که برای مخاطب و هنرمند بدنه باشد. با همین هدف هفته‌نامه‌ای به نام <گلدون> را آماده کرده‌ایم. ۱۴ آذر هم که سالگرد درگذشت زنده‌یاد علی حاتمی است تصمیم داریم ‌‌مراسمی برگزار کنیم به یاد علی حاتمی و همزمان با آن انتشار نشریه‌مان را هم اعلا‌م کنیم
فهیمه خضر حیدری
منبع : پرشیا فیلم کانادا


همچنین مشاهده کنید