جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گستره تغییرخواهی


گستره تغییرخواهی
تفاوتی که انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم با انتخابات دوره های پیشین دارد این است که یک گفتمان مسلط و بسیار گسترده و چشمگیر در فضای کشور مبنی بر تغییر و برون رفت از وضعیت فعلی مشاهده می شود. علت آن هم به شرایطی برمی گردد که بر اثر سیاست های ناکارآمد دولت نهم در جامعه به وجود آمده است. همان طور که همگان می دانند دولت نهم در دوره قبل با وعده های گسترده سعی در جلب نظر مردم و علاوه بر آن به طور وسیعی سعی در تخطئه سیاست ها و دولت های گذشته داشت. به هر حال در شرایط خاصی که در آن دوره به وجود آمد و مشکلاتی که از طریق برخی جریان ها و عوامل غیرقانونی ایجاد شد، در مجموع دولت فعلی در صحنه مدیریت اجرایی کشور قرار گرفت. اما به رغم اینکه این دولت در بهترین و بالاترین موقعیت پس از سال های انقلاب اسلامی بر سر کار آمد، به دلیل ناکارآمدی و سیاست های غیرقابل تحقق و روش های غیرکارشناسی و همچنین فقدان تجربه برای اداره قوه مجریه، با وضعیت نابسامانی در تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه شدیم.
در شرایطی که توقع می رفت به دلیل امکانات بی نظیر و فرصت های طلایی که در اختیار دولت نهم قرار دارد، روند توسعه و پیشرفت جهشی کشور محقق شود و وعده هایی که به مردم داده اند در سطح قابل قبولی امکان ظهور یابد، اما بالعکس به دلیل همان عواملی که عنوان شد، بحران های فراوانی در عرصه های مختلف و مشکلات زیادی در زندگی مردم به وجود آمد. به گونه یی که اکثر مردم در این یک سال اخیر با تمام وجود احساس می کنند دیگر ادامه وضع موجود امکان پذیر نیست و دولت آینده حتماً باید بتواند بهبود قابل توجهی را در عرصه های مختلف به وجود آورد.
به همین دلیل می بینیم امروز این گفتمان به طور چشمگیر و گسترده یی در جریان انتخابات به وجود آمده است. باید گفت در دوره انتخابات نهم تنها یکی از دلایل عدم موفقیت اصلاح طلبان، تعدد کاندیدا بود. ضمن اینکه در آن دوره ما چهار نامزد از جانب اصلاح طلبان داشتیم که آن هم به دلیل تبعیضات گسترده تبلیغاتی که از سوی رسانه هایی که از بودجه بیت المال ارتزاق می کردند اعمال می شد، دخالت نیروهایی که حق ورود به عرصه انتخابات را نداشتند و تخریب ها و سیاه نمایی هایی که از سوی برخی رسانه ها علیه دولت اصلاحات و نامزدهای اصلاح طلب به راه افتاده بود، دلایل مهم تری بود که باعث عدم موفقیت اصلاح طلبان شد. در این دوره نیز گرچه اصلاح طلبان با شرایط مشابهی همچون تبعیض گسترده رسانه یی، تخریب های فراوان و شرایط نابرابر تبلیغاتی مواجهند اما یک امتیاز بزرگ برای آنها وجود دارد و آن عبارت است از نتایج ناکارآمدی و ناکامی سیاست های دولت نهم که به نحوی گسترده و محسوس در جامعه نمود یافته و مردم مشکلات فراوانی را که اغلب توسط سیاست های دولت نهم در زندگی شان ایجاد شده احساس می کنند و همین امر باعث شده هم گفتمان تغییر به وجود آید و هم مردم با مقایسه وضعیت فعلی و وضعیت دوران اصلاحات، آرزوی بازگشت به آن دوران را داشته باشند. همان طور که عنوان شد این امر به عنوان یک امتیاز بزرگ برای اصلاح طلبان تلقی می شود و این طیف توانسته اند با اعتقادات معقول و منطقی و شرایط و اقتضائات جدید مردم را به سوی خود جلب کنند که امید می رود همین امر به پیروزی اصلاح طلبان بینجامد.
با بررسی سابقه اصلاح طلبان در این چهار سال که به طور فراگیر از عرصه قدرت دور بودند، می توان گفت حرکت گسترده و کاملاً نوینی که در این چهار سال انجام دادند، ورود تئوریک، با برنامه و سازمان یافته به عرصه اجتماعی و جنبش اجتماعی بود یعنی اصلاح طلبان که به دلیل قرار گرفتن در عرصه های قدرت در طول سال های گذشته فعالیت های اصلاح طلبانه داشتند در این چهار سال به دلیل حذف از عرصه های مدیریتی و اجرایی، قدم در مسیر اصلاحات اجتماعی و فعالیت های مدنی نهادند و با تحلیل های خود ارتباط سازنده یی را با بدنه اجتماعی برقرار و سرمایه اجتماعی خود را تقویت کردند.
علاوه بر آن احزاب اصلاح طلب سعی کردند در طول چهار سال گذشته به تقویت و ارتقای سطح تشکیلاتی خود بپردازند و به سمت سازماندهی حرفه یی حرکت کنند و سطح مقوله تشکیلات سیاسی را در کشور افزایش دهند.
این کارها از جمله امور بسیار مهمی بود که اصلاح طلبان در چهار سال گذشته به آن پرداختند و مطمئناً هم در جامعه موثر بوده است. کمااینکه امروز شاهدیم اقبال مجددی که از سوی جامعه به اصلاح طلبان صورت گرفته، به چند دلیل بوده که یکی از دلایل آن ناکارآمدی دولت نهم، یکی دیدگاه مردم به دولت اصلاحات و از همه مهم تر برنامه ها و سیاست های اجتماعی که اصلاح طلبان در طول این چهار سال آن را دنبال کرده اند، بوده است.
بحث مناظره تلویزیونی نیز از جمله مباحث داغ و مطرح این روزهاست.
علت اینکه مناظره، اینچنین از اهمیت بالایی برخوردار شده است، به سیاست های تبعیض آمیز رسانه ملی در قبال نیروهای سیاسی بازمی گردد. صدا و سیما به دلیل آنکه در طول چهار سال به صورت کامل در اختیار دولت بوده و کاملاً از دولت پشتیبانی کرده است و نه تنها به نقد دولت نپرداخته، بلکه همواره آن را پوشش تبلیغاتی داده است و هرگز ناکارآمدی ها، ندانم کاری ها و مشکلات گسترده یی را که توسط این دولت به وجود آمده به بوته نقد نکشیده و سعی نکرده دولتمردان را به پاسخگویی وادارد لذا همه چیز در صدا و سیما یکطرفه بوده و به ازای پشتیبانی گسترده یی که از دولت نهم به عمل آورده، به تخریب چهره های اصلاح طلب در برنامه های مختلف از جمله اخبار ۳۰/۲۰ پرداخته است. یعنی صدا و سیما یک روند کاملاً یکسویه را در پیش گرفته و مردم هیچ گاه نتوانسته اند نظریات مختلف و نقدهای وارد به دولت نهم را از صدا و سیما بشنوند و از حق طبیعی خود محروم شده اند. بنابراین در شرایط فعلی که قرار است مناظره ها از تلویزیون پخش شوند، مردم احساس می کنند این برنامه و صحبت های مطرح شده در آن یکسویه و یکجانبه نیست.
البته عامل دیگری هم در اهمیت داشتن مناظره ها تاثیرگذار است و آن هم این است که در مناظره ها شعارهای مطرح شده توسط کاندیداها به نقد کشیده می شود و مصداق عینی شعارها و روش های اجرای آنها مورد پرسش قرار می گیرد و به همین دلیل مردم با اطمینان بیشتری می توانند به انتخاب کاندیدای خود بپردازند.
اصلاح طلبان با سه محور اصلی باید در عرصه انتخابات حضور یابند؛ اول اینکه مردم را به آنچه در طول چهار سال گذشته اتفاق افتاده، آگاه کنند چراکه مردم در فضای رسانه های عمومی و دولتی که بیش از ۹۰ درصد رسانه های کشور را تشکیل می دهند از بسیاری از اتفاقاتی که در کشور رخ داده، آگاه نشده اند چه بسیار موفقیت های ساده و کوچک و حتی عدم موفقیت ها که تحت عنوان پیروزی های بزرگ از آنها یاد شده است. همچنین چه بسیار ناکامی ها یا تخریب های حاصل از عملکرد دولت که یا بازگو نشده یا کوچک نمایی شده است. لذا اصلاح طلبان باید در این مناظره ها به جبران خلاء رسانه یی بپردازند. محور دوم این است که مردم را نسبت به برون رفت از وضعیت فعلی متقاعد و آنها را به مشارکت گسترده تر در انتخابات دعوت کنند. بخشی از مردم جامعه، به دلیل برخی سیاست های غلط با صندوق های رای قهر کرده اند.
اصلاح طلبان درصددند مردم را نسبت به ضرورت حضور در عرصه سیاسی و عرصه انتخابات آگاه کنند و به ویژه به تحریم کنندگان بفهمانند قهر با صندوق نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلات را مضاعف می کند. به همین دلیل حضور گسترده در عرصه انتخابات و تعیین سرنوشت است که منجر به تغییر می شود.
محور سوم در این مناظرات این است که کاندیداها برنامه هایی را که در صورت پیروزی در انتخابات در دستور کار خود قرار خواهند داد، با شفافیت بیان کنند.
اگر بخواهیم به تصمیمات غیرکارشناسانه دولت در این چهارساله اشاره کنیم، باید گفت صورت ساده تر آن این است که به تصمیمات کارشناسانه یی که دولت نهم در این چهار سال اتخاذ کرده است، اشاره کنیم چراکه در این صورت نیازی به تهیه لیست بلندبالایی از تصمیمات غیرکارشناسانه دولت نخواهیم داشت.
شعار مسلط دولت نهم و رئیس آن، شعارهای اقتصادی بوده است.
هیچ کدام از وعده هایی که توسط دولت نهم مطرح شده یا محقق نشده یا به صورت معکوس محقق شده است.
شعار دولت نهم این بود که تورم و سود تسهیلات را یک رقمی می کنیم، درآمد حاصل از نفت را بر سر سفره های مردم می آوریم، مشکل مسکن را حل می کنیم، روابط ایران با جهان را به سرعت بهبود می بخشیم، سرمایه گذاری و تولید داخلی را افزایش می دهیم و نظیر این مسائل. به این ترتیب می توان لیست بلندبالایی از این وعده ها تهیه کرد. در همین چند مورد عنوان شده می توان به وضوح در جامعه مشاهده کرد عکس این موارد اتفاق افتاده است. آمارهای رسمی نشان می دهند تورم ۱۱درصدی به ۲۸ درصد تبدیل شده و امکان زیادی دارد که بسیار بیش از این رقم هم باشد.
سیاست هایی که قرار بود در رابطه با نرخ تسهیلات اتخاذ شود، نه تنها به یک رقمی شدن آن منجر نشد بلکه به افزایش بی نظیر نقدینگی انجامید که در هیچ دوره یی سابقه نداشته است.
این امر منجر به افزایش نرخ تورم هم شده است. سرمایه گذاری در کشور با کاهش چشمگیر مواجه شده است. بیکاری و فاصله طبقاتی طبق آمارهای رسمی خود دولت و بانک مرکزی افزایش یافته و قیمت مسکن به دو تا سه برابر قیمت قبلی رسیده است.
به این ترتیب اگر برنامه ها و شیوه های اجرایی آن عقلانی و کارشناسی شده بود، نه تنها این مسائل به وجود نمی آمد بلکه وعده های دولت نهم نیز تحقق می یافت.
مرتضی مبلغ
منبع : روزنامه اعتماد