شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

لیست مستقل با محوریت حسن روحانی


لیست مستقل با محوریت حسن روحانی
«این تلقی كه حزب اعتدال‌وتوسعه قبلا جزو احزاب راست بوده و امروز به گروه‌های چپ متمایل شده، تنها یك ارزیابی نسبی است».این مطلب را دكتر محمدباقر نوبخت حقیقی دبیركل حزب اعتدال و توسعه می‌گوید و تاكید می‌كند كه حزب متبوعش در گروه‌بندی‌های راست و یا چپ قابل تعریف نیست. با این حال این شایعه كه قرار است نام دكتر روحانی در لیست اصلاح‌طلبان قرار گیرد را رد نمی‌كند.
این اقتصاددان ۵۴ ساله بسیار محتاط پاسخ می‌دهد و سعی می‌كند جمله‌ای بر زبان نیاورد كه خاطر كسی را آزرده سازد، چرا كه «این، برای حفظ اتحاد ملی لازم است».
حتی وقتی از او كه در انتخابات ریاست جمهوری نهم سخنگوی ستاد انتخاباتی‌ هاشمی رفسنجانی بوده می‌پرسیم كه چرا هاشمی در انتخابات پیروز نشد، پاسخمان را به تاریخ واگذار می‌كند.
نوبخت در ابتدای مصاحبه یادآور شد كه تنها ۲۰ دقیقه فرصت برایمان در نظر گرفته اما گفت‌وگویمان ساعتی به طول انجامید:
در زمانی كه احزاب كشور به راست و چپ طبقه‌بندی می‌شدند حزب اعتدال و توسعه در احزاب راست جای می‌گرفت اما طی سال‌های اخیر به نظر می‌رسد كه این حزب به اصلاح‌طلبان نزدیك شده است. سوال من این است كه بالاخره حزب اعتدال و توسعه اصولگراست یا اصلاح‌طلب؟
حزب اعتدال و توسعه مجموعه‌ای از افراد معتدل جامعه است كه در طبقه‌بندی راست و چپ یا اصولگرا و اصلاح‌طلب قرار نمی‌گیرد و در واقع این تلقی به قضاوت افراد بستگی دارد. یعنی احزابی كه طرف راست باشند ما را چپ می‌بینند و بالعكس. به همین جهت همیشه این اظهار نظرهای متناقض وجود دارد. ما اساسا اصالتی برای این نوع تقسیم‌بندی قائل نیستیم یعنی قبول نداریم كه احزاب كشور یا اصلاح‌طلبند یا اصولگرا. سوال می‌كنم آیا احزاب مشهور به اصلاح‌طلب كه همه آنها به اسلام معتقدند و حتی بعضا پسوند اسلام را در نام خود دارند نسبت به اصول اسلامی و قانون اساسی پایبند نیستند؟ یا احزاب اصولگرا وضع موجود را مطلوب می‌دانند و با اصلاحات در آن مخالفند؟ به نظر من این نوع تقسیم‌بندی درست نیست اینها نام‌هایی است كه یا احزاب برای خود انتخاب می‌كنند یا دیگران برایشان انتخاب می‌كنند. به هر حال این نوع تلقی كه قبلا ما جزو احزاب راست بوده‌ایم و الان متمایل به گروه‌های چپ شده‌ایم نگاهی از منظر تشكل‌های راست به حزب است. تصریح می‌كنم حزب اعتدال و توسعه در چارچوب قانون اساسی فعالیت می‌كند و به توسعه كشور معتقد است و اصلاح‌طلبی را موجب پویایی نظام جمهوری اسلامی می‌داند و در اساسنامه و مرامنامه ما هم این موارد به صراحت بیان شده است. ما معتقدیم كه با توجه به تحول داخلی و برای پاسخگویی به مطالبات نسل جدید، جمهوری اسلامی باید توسعه یابد.
از سوی دیگر با توجه به تغییرات پیش آمده و در نظم جدید جهانی و تلاش كشورها برای كسب جایگاه رفیع در عرصه جهانی شدن باید تلاش كنیم تا به جایگاهی كه در شأن ملت ایران است دست یابیم كه این هم در گرو توسعه‌یافتگی است.
البته این به منزله نادیده گرفتن هنجارها و ارزش‌ها نیست. اساساً نظام هنجاری جمهوری اسلامی ایران می‌تواند توسعه یافته شود مشروط بر آنكه همه منابع توسعه را داشته باشد. این منابع نه در انحصار گروه‌های به اصطلاح چپ است و نه در انحصار گروه‌های به اصطلاح راست.
ما باید فراتر از گرایش‌های سیاسی افراد و در چارچوب قانون اساسی از تمامی منابع انسانی و شایستگان كشور استفاده كنیم.
ایران باید با مشاركت همه جریانات سیاسی اداره شود، به همین جهت در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته ما به دنبال روی كار آمدن كسی بودیم كه بتواند همه شایستگان را به كار بگیرد و ظرفیت مدیریتی‌اش فراتر از جریان‌های راست یا چپ باشد، چرا كه اگر اداره كشور تنها در دست جریان چپ باشد كشور از بخشی از شایستگان كه در گروه‌های راست وجود دارند محرومند و بالعكس. به همین جهت ما همان‌طور كه به دولت قبلی در استفاده‌ نكردن از شایستگان جناح مقابل اعتراض داشتیم به میزان بیشتری به این دولت معترضیم چرا كه نگاه منقبض این دولت در عدم استفاده از شایستگان جناح مقابل بیش از دولت گذشته است. ما در انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات شوراها و همچنین در انتخابات آینده مجلس لیستی را ارائه داده و می‌دهیم كه گلچین شایستگان همه جناح‌ها باشد. زیرا مجلس با اكثریت مطلق راست یا چپ را نمود واقعی جامعه كنونی خود نمی‌دانیم.
اما گفته می‌شود كه نام آقای روحانی قرار است در صدر لیست اصلاح‌طلبان قرار گیرد.
اولا این یك گمانه‌زنی است. آقای دكتر روحانی هر چند از اعضای تشكیلاتی حزب اعتدال و توسعه نیستند اما از نظر فكری فردی متفكر و معتدل است. اگر آقای روحانی بخواهند در صحنه انتخابات حضور یابند كه ما از ایشان چنین چیزی را می‌خواهیم، قطعا لیستی را تایید می‌كنند كه كلكسیونی از شایستگان معتدل كشور باشد. چون افراد افراطی نمی‌توانند با یكدیگر كار ‌كنند و فقط با هم زد و خورد می‌كنند و جامعه هم دیگر توان تحمل چنین مخاصماتی را ندارد اما اگر معتدلین هر دو جناح حضور داشته باشند آنها با هم كار می‌كنند، كشور هم امروز به كار نیاز دارد. به نظر ما اتحاد ملی كه رهبر معظم انقلاب هم بر آن تاكید می‌كنند زمانی به وجود می‌آید كه همه در اداره كشور مشاركت داشته باشند. اتحاد به این معنا نیست كه یك جناح بگوید هر چه من می‌گویم شما تكرار كنید و تسلیم من شوید، اتحاد یعنی حضور همگان در عرصه. از این جهت لیستی كه از آقای دكتر روحانی حمایت كند لیستی متضمن تقویت اتحاد ملی است. یعنی لیستی از شایستگان در چارچوب قانون اساسی،حالا اگر لیست دیگری مثلا از جریان اصلاح‌طلب هم نام آقای روحانی را در فهرست خود قرار دهند این نقطه قوت و منطق آن لیست است. اگر جریان اصولگرا هم از شخصیتی مانند دكتر روحانی حمایت كند، به عقلانیت لیست خود می‌افزاید، اگر هم قرار بر ائتلاف باشد، باید دید كدام یك از این لیست‌ها با این منطق سازگارند البته الان خبرهای خوبی از اردوگاه اصلاحات به گوش می‌رسد كه آنها می‌خواهند با رویكرد عقلانیت و اعتدال جلو بیایند و معتقدند كه باید از همه افراد معقول و متدین جامعه استفاده كرد. به‌نظر من می‌توان یك امتیاز مثبت و قابل‌تمجید به اردوگاه اصلاحات داد كه اینچنین دقیق و فهیم نسبت به شناخت ضرورت‌های اجتماعی اقدام می‌كند. به همین جهت من موفقیت اردوگاه اصلاحات را در انتخابات آینده در شرایط آزاد و مساوی بیشتر می‌بینم زیرا معقولانه‌تر عمل می‌كند. به برادران در اردوگاه اصولگرا هم تاكید می‌كنم كه از بسته‌نگری، انحصار‌طلبی و خودپسندی فاصله بگیرند. جامعه نشان داد كه غرگی موجب افول است.
ـ حزب اعتدال و توسعه با تابلو خودش در انتخابات شركت می‌كند و یا ائتلاف می‌كند؟
ما در پی لیستی هستیم كه نتیجه آن اتحاد ملی باشد و آن لیست دربردارنده همه افراد شایسته جامعه بدون توجه به گرایش سیاسی آنهاست.
یعنی شما با هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب برای تهیه این لیست رایزنی كرده‌اید؟
هنوز رایزنی ما به اتمام نرسیده است. ما در كمیته ویژه انتخابات معیارها را مشخص كرده‌ایم و هم‌اكنون بر پایه آن معیارها مصداق‌ها را در تهران و سایر شهرها شناسایی می‌كنیم و پس از رایزنی‌ها در آینده بسیار نزدیك نظرمان را از طریق رسانه‌های جمعی اعلام می‌كنیم.
ـ گفته می‌شد مثلثی از آقایان هاشمی، كروبی و خاتمی تشكیل شده است تا هدایت و رهبریاصلاح‌طلبان را برعهده بگیرد؛ خبری كه البته از سوی نزدیكان این سه نفر تایید نشد. این مساله را تایید می‌كنید؟
این یكی از منویات نخبگان سیاسی كشور است كه این شخصیت‌ها در كنار هم قرار بگیرند و حتی یك ضرورت هم هست اما از اینكه عملا چنین شورایی برای هدایت و رهبری جریان اصلاحات تشكیل شده باشد، بی‌خبرم.
آیا امكان دارد آقای هاشمی‌رفسنجانی چنین شورایی را با اصولگرایان تشكیل دهد؟
من فكر می‌كنم همه اصولگرایانی كه با انحصارگری مخالف باشند و تحقق اتحاد ملی را از راه خودخواهی‌های سیاسی برخی جریانات تندرو ندانند، شخصیت‌های معتدل و واقع‌بینی هستند كه می‌توان از آنها برای فراهم‌كردن مجلس هشتم چه در كانون‌های رایزنی و چه در حضور در انتخابات استفاده كرد.
پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، آقای هاشمی‌رفسنجانی بحثی را با عنوان جبهه اعتدالگرایان مطرح كردند و قرار بود جنابعالی مسوولیت تهیه اساسنامه آن را داشته باشید. این اساسنامه در چه مرحله‌ای است و این جبهه چند عضو دارد؟
یك سال از تهیه این اساسنامه می‌گذرد اما شكل‌گیری این جبهه نیاز به زمینه‌هایی دارد. گمان می‌كنم با تهیه لیستی از افراد معتدل برای انتخاب مجلس هشتم، این زمینه فراهم شود یعنی ما فعلاً به‌جای تشكیل یك جبهه اعتدال، یك جریان اعتدال را در انتخابات مجلس هشتم داریم و از آقای دكتر روحانی درخواست می‌كنیم مدیریت چنین جریانی را عهده‌دار شود و از افراد معتدل و موثر برای حضور در انتخابات مجلس دعوت كنند.
گروه‌های عضو این جریان، بیشتر در شاخه اصولگرایان هستند یا اصلاح‌طلبان؟
در انتخابات خبرگان و شوراها، حدود ۲۵ حزب و گروه سیاسی جریان اعتدال‌گرایان را بنیانگذاری كردند كه اسامی‌شان منتشر شده است.
ـ به رهبری اعتدال و توسعه؟
من برای جلوگیری از به‌وجود آمدن خودمحوری، عنوان رهبری را برای این كار مناسب نمی‌دانم ولی برای ایجاد چنین جریانی خدمتگزار دوستان بودیم و احزاب دیگر هم می‌توانند به آن بپیوندند.
ـ با توجه به اینكه گفتید اگر آقای هاشمی‌رفسنجانی، رئیس‌جمهور می‌شد، همه جریانات سیاسی را تحت پوشش قرار می‌داد، چرا ایشان در انتخابات پیروز نشد؟
آقای هاشمی شكوائیه‌شان را به خدا واگذار كرد.
ان شاءالله خداوند شرایطی را فراهم كند تا آنچه حقیقت پشت پرده بود، در آینده نزدیك روشن شود.
ـ یـعنی ما باید در پی بحث‌های پشت‌پرده باشیم و نه آرای مردم؟
اجازه بدهید این پاسخ را به تاریخ واگذار كنیم چون قرار نیست جملاتی بگوییم كه هرچند اعتقاد ماست ولی اتحاد ملی را سست می‌كند. البته اتحاد ملی به این معنی نیست كه تمام منویات و خواسته‌های یك مجموعه محقق شود. قطعا اتحاد با نوعی گذشت از اهداف تحقق می‌یابد و تمامیت‌خواهی هیچگاه منجر به اتحاد نخواهد شد.
شما برای انتخابات مجلس هشتم كاندیدا می‌شوید؟
خیر، فكر می‌كنم چهار دوره حضور در مجلس كافی باشد.
ـ آقای هاشمی‌رفسنجانی چطور؟
برای نخستین بار است كه این مطلب مطرح می‌شود و بعید می‌دانم كه ایشان بیاید. ایشان شخصیت بصیری هستند و جامعه هم در انتخابات ۲۴ آذر نشان داد كه ایشان چه پایگاه وسیعی دارند.
شما در زمان انتخابات خبرگان در جایی گفته‌اید كه جریانی نمی‌تواند یاران امام و رهبری را تحمل كند و به دنبال استراتژی بدون هاشمی و روحانی است، این كدام جریان است؟
منظورم طیف خاصی از اصولگرایان بود كه البته خودشان بدون پرده‌پوشی و با صراحت از نظرشان در تشكیل خبرگان بدون هاشمی و روحانی دفاع كردند. هرچند این طرز فكر مقبول همه اصولگرایان نیست و جامعه هم آن را نپذیرفت و حتی برخلاف آن عمل كرد.
در جای دیگری هم گفته‌اید در دوره چهارم و پنجم مجلس جریانی با شعار اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی وارد مجلس شد و اما در انتخابات به گونه‌ دیگری عمل كرد منظور شما در اینجا ـ كدام گروه بوده است؟
آنها هم طیف خاصی از اصولگرایان بوده‌اند.
آیا از سخنان شما می‌توان نتیجه گرفت كه اصولگرایان بیشترین ضربه را به آقای هاشمی زده‌اند؟
البته منظور من در سوال قبلی بخشی از اصولگرایان بود اما اصلاح‌طلبان هم بعد از اینكه از گردنه دوم خرداد گذشتند كه بدون تردید علت آن تلاش آقای هاشمی در برگزاری انتخابات سالم بود، شرایطی را در جهت تخریب هاشمی در انتخابات مجلس ششم به وجود آوردند و بعد از آن هم ادامه دادند البته بخشی از آنها كه آگاه هستند و لجاجت ندارند از این رخداد منفعلند و شاید برخی تضییقاتی كه بر خود آنها وارد شد ناشی از این نوع رویكرد اشتباه می‌دانند. به هر تقدیر من قصد تازه كردن زخم‌های كهنه را ندارم چرا كه این مخالف با اتحاد و انسجام ملی است.
ـ امروز پرونده هسته‌ای ما مطرح است. نظرتان درباره روند مذاكرات هسته‌ای چیست؟
من همیشه گفته‌ام كه ما باید مردانی را برای مذاكرات بفرستیم كه تسلط كافی بر امر مذاكره داشته باشند نه كسانی كه برای نخستین‌بار پشت میز مذاكره می‌نشینند و از ادبیاتی استفاده می‌كنند كه جهانی نیست. البته امیدوارم دوستانی كه مدیریت اجرایی كشور را در این شرایط برعهده دارند بتوانند منافع ملی را تامین كنند. در هر صورت فردا تاریخ درباره ما قضاوت خواهد كرد و تاریخ را ما نمی‌نویسیم بلكه تاریخ بر اساس واقعیت‌ها و رفتارهای امروزمان فردا توسط دیگران نوشته و ارائه می‌شود.
اما اخباری كه از بحث هسته‌ای در رسانه‌های داخلی و به‌خصوص رسانه ملی منتشر می‌شود اخباری امیدواركننده و مثبت است.
ما هم همین را آرزو می‌كنیم و امیدوارم خواست ملی ایرانیان تحقق یابد.
ـ برگردیم به مسائل اقتصادی! شما مسوول كارگروه ویژه اصل ۴۴ در مركز تحقیقات استراتژیك هستید، اصلا این كارگروه چرا تشكیل شده است؟
بعد از ابلاغ سیاست‌های كلی اصل ۴۴ از سوی رهبر معظم انقلاب این كارگروه تشكیل شد تا موانع اجرای این اصل را مورد مطالعه قرار داده و راهكارهایی را به منظور تسهیل تحقق اصل ۴۴ ارائه دهد.
با توجه به تحقیقاتی كه صورت داده‌اید، مهم‌ترین موانع تحقق اصل ۴۴ را چه می‌دانید؟
مجموعه مطالعات صورت گرفته كه البته هنوز به اتمام نرسیده نشان می‌دهد كه همچنان اقتصاد دولتی در حال تداوم است و گستره مناسبی برای مالكیت خصوصی وجود ندارد. انتقال مالكیت و مدیریت دولت به سیاستگذاری هدایت و نظارت ناكافی است چون دولت می‌تواند در جایگاه سیاستگذاری هم به‌گونه‌ای در اقتصاد وارد شود كه مانع حضور بخش خصوصی باشد مانند تعیین قیمت برای كالا در بازار كالا به منظور مهار تورم و یا تعیین قیمت پول از طریق اعلام نرخ سود در بازار پول، از مهم‌ترین موانع كنونی تحقق اصل ۴۴ می‌توان به نبود حمایت كافی از بخش‌های خصوصی و تعاونی جهت رقابت در بازارهای بین‌المللی، عدم آمادگی بنگاه‌های داخلی جهت تطابق با قواعد تجارت جهانی، نبود سرمایه انسانی دانش‌محور و متخصص كافی، فقدان استانداردهای ملی متناسب با استانداردهای جهانی، عدم حضور بخش خصوصی به مقدار لازم در بانكداری، بیمه، هواپیمایی و كشتیرانی اشاره كرد. تاكنون ۶۴ مورد از این موانع، بر شماری شده است و این مطالعات ادامه دارد تا بتوانیم برای هركدام راهكارهایی را معرفی كنیم تا با رفع آنها اصل ۴۴ تحقق یابد.
ـ با توجه به اینكه شما دكترای اقتصاد دارید، مهم‌ترین مشكلات اقتصادی حال حاضر ایران را چه می‌دانید؟
متاسفانه هنوز دولت در گستره وسیعی از اقتصاد حضور دارد و مجموعه شرایط خارجی و داخلی هم انگیزه‌های كافی برای حضور بخش خصوصی را فراهم نكرده است. بنابراین همچنان ما با رشد محدود سرمایه‌گذاری، تولید ناخالص داخلی، سیاست‌های پولی و مالی دولتی در اقتصاد مواجهیم و همكاری جهانی برای مشاركت فعال در اقتصاد ایران نیز متناسب با اهداف توسعه در چشم‌انداز ۲۰ ساله نیست. این موارد را می‌توان به عنوان مهم‌ترین مشكلات اقتصاد ایران در حال حاضر دانست.
ـ كدام‌یك از این موارد با سیاست‌های دولت نهم تغییر یافته است؟
مهم‌ترین مورد كه تحقیقات گروه شاخص‌سازی و آینده‌ پژوهشی مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت نظام نشان می‌دهد بزرگ‌تر شدن اندازه دولت در اقتصاد پس از اجرای برنامه چهارم توسعه اقتصادی است كه با اعداد و ارقام قابل احصاست.
ـ برخی اقتصاددانان معتقدند واقعیت اقتصادی چیزی است كه مردم لمس می‌كنند نه آنچه آمارهای رسمی ارائه می‌دهند، نظر شما در این‌باره چیست؟
صرف‌نظر از دلایلی كه می‌توان درخصوص تشكیك آمارهای رسمی بیان كرد باید توجه داشت كه مبانی و تعاریفی كه بر پایه آنها آمار منتشر می‌شود با شاخص‌هایی كه در ذهن مردم جامعه وجود دارد بعضاً متفاوت است. مثلاً جامعه بهبود یا رونق اقتصادی را بر پایه نرخ تورم محاسبه می‌كند اگر نرخ تورم بالا باشد قضاوت مردم این است كه اقتصاد خوبی نداریم درحالی كه با روش‌های مختلف می‌توان قیمت‌ها را در حدی ثابت نگه داشت اما رشدی بر اقتصاد مترتب نباشد مثلاً تثبیت قیمت با واردات گسترده كالا یا جلوگیری از افزایش قیمت عوامل تولید به وسیله دولت. این مسائل ممكن است در كوتاه‌مدت تورم را مهار كند و قضاوت عمومی را به این سو هدایت كند كه وضع اقتصادی خوب است ولی در واقع چنین نیست بنابراین از نظر شاخص‌های اقتصادی نمی‌توان بهبود یا رونق اقتصاد را با ثابت ماندن شاخص قیمت‌ها سنجید.
ـ یعنی آمارهای رسمی كه اكنون ارائه می‌شوند، با واقعیت‌های اقتصادی مطابق است؟
مقامات رسمی اقتصادی مثل بانك مركزی ادعا ندارند كه تورم نسبت به سال گذشته كمتر شده است و به عنوان مثال نرخ تورم در شاخص سطح قیمت‌ها در بخش خرده‌فروشی در ۳ ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابه در سال قبل ۱۷ درصد اعلام شده، در حالی كه در ۳ ماهه نخست سال گذشته نسبت به سال پیش از آن حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد بوده است، یعنی بانك مركزی هم پذیرفته است كه نرخ تورم در ماه‌های نخستین امسال حدود ۵ تا ۶ درصد افزایش یافته و به۱۷ درصد رسیده است. بنابراین با وجود سیاست‌های سركوب مالی و واردات گسترده به‌منظور عرضه فراوان كالا در بازار همچنان نرخ تورم بالاست. حال ممكن است این اعداد هم جامعه را قانع نكند. به عنوان مثال پذیرش اینكه افزایش قیمت مسكن تنها ۱۷ درصد بوده، قابل پذیرش نیست چون مردم می‌بینند امسال نسبت به سال گذشته در برخی مناطق بیش از ۱۰۰ درصد افزایش قیمت مسكن داشته‌ایم. این تفاوت‌ها موجب عدم اعتماد جامعه به آمارهای رسمی می‌شود.
یعنی آمارهای رسمی صحیح نیستند؟
نوع شاخص‌ها و مبانی و تعاریفی كه تولیدكنندگان آمار انتخاب می‌كنند، با شاخص‌های جامعه متفاوت است.
ـ آیا این مساله طبیعی است، یعنی در تمام كشورها این تفاوت وجود دارد؟
در بخشی طبیعی است و در بخشی هم سبد كالاهای خاصی را در نظر می‌گیرند یا حتی پایه شاخص‌ها را از سال ۱۳۷۶ ممكن است تغییر دهیم. عواملی از این دست موجب انتشار چنین آمارهایی می‌شوند. بنابراین اگر مبنا چیزی باشد كه مردم احساس می‌كنند، آمارهای رسمی قانع‌كننده نیست.
ـ دولت نهم با شعار برقراری عدالت بر سر كار آمد. آیا در تحقق این شعار موفق بوده است؟
عدالت آرمان مطلوبی است كه هرچند دولت‌های گذشته هم از پی‌جویی آن غافل نبودند ولی دولت نهم آن را به عنوان یكی از اهداف محوری خود برجسته كرد. اگر عدالت به منزله كاهش فاصله درآمد و مصرف دهك‌های بالا و پایین جامعه یا كاهش ضریب جنبی باشد، باید پس از محاسبه به این سوال پاسخ گفت، اما اگر منظور از عدالت بالا رفتن رفاه جامعه باشد، باید تورم را به عنوان یك مانع در نظر گرفت چون تورم ثروتمند را ثروتمندتر و فقیر را فقیرتر می‌كند چرا كه درآمدها به اندازه قیمت‌ها افزایش نمی‌یابد. بنابراین شاید با اعداد و ارقام رسمی نتوان در این باره قضاوت كرد اما با درنظرگرفتن شاخص‌هایی مانند تورم یا شاخص انتظارات مصرف‌كننده از وضعیت آینده كه طی ۶ ماه گذشته به‌شدت افت كرده، به طور نمونه می‌توان گفت اقشار كم‌درآمدی كه فاقد مسكن بودند در نتیجه اجرای سیاست‌های اقتصادی فعلی به مراتب در تهیه مسكن ناتوان‌تر شده‌اند.
سوال آخر من درباره پرونده آقای موسویان است. نظرات مختلفی در این باره مطرح می‌شود. مثلا قاضی حداد می‌گوید جرم او برای ما محرز نیست و ایشان با قرار وثیقه آزاد است اما وزیر اطلاعات اعلام كرده كه جرم موسویان محرز است. نظر شما در این باره چیست؟
احراز جرم از سوی محاكم قضایی صورت می‌گیرد و وزارت اطلاعات هم برپایه اطلاعاتی كه به‌دست می‌آورد، تحقیقاتی را صورت می‌دهد. بنده گمان می‌كنم به جای دامن‌زدن به این موضوع باید در انتظار رای دادگاه باشیم. منتها با توجه به سوابق خدمتی دكتر موسویان كه برادر شهید هستند و خودشان سال‌ها در جبهه بوده و از فعالان نظام در سنگر دیپلماسی خارجی بوده‌اند و قلبشان برای نظام می‌تپد، برای اطرافیان ایشان دشوار و شاید غیرقابل باور است كه ایشان نسبت به منافع ملی جمهوری اسلامی كوچك‌ترین قصوری داشته باشد. ان‌شاءالله در آینده نزدیك حقیقت روشن شود. من فكر می‌كنم كه دامن‌زدن به این مساله از سوی برخی سایت‌ها و رسانه‌ها شاید كار وزارت محترم اطلاعات را در این پرونده سخت‌تر كند. به گمان من سكوت تا رای نهایی دادگاه بهتر است چون تا به حال همه ضرر كرده‌ایم.
ـ دادگاه ایشان چه زمانی تشكیل می‌شود؟
نمی‌دانم. تنها می‌دانم كه پرونده در دست بررسی است.
منبع : روزنامه کارگزاران