جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

احمدی‌نژاد رییس‌جمهور خواهد ماند


احمدی‌نژاد رییس‌جمهور خواهد ماند
دکتر حاتم قادری چندی پیش در مصاحبه با هفته‌نامه شهروند امروز از شیوه مواجهه گروه‌های اصلاح‌طلب با انتخابات انتقاد کرده و آن را «مناسکی شدن» انتخابات خوانده بود.
به گمان من تعبیر قادری درست و به‌جا‌ست. انتخابات برای اصلاح‌طلبان به تشریفات و مناسکی تبدیل شده که از روی سنت و عادت و بی‌آن‌که به فلسفه و نتایجش بیندیشند در آن شرکت می‌کنند. انتخابات آتی ریاست جمهوری هم مشمول همین عادت شده است.
اگر سناریوهای مختلف و ممکن را مرور کنیم، در می‌یابیم که ناچاریم خود را برای چهار سال دیگر ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد آماده کنیم. از آن‌جا که اطمینان داریم احمدی‌نژاد در انتخابات بعد نامزد خواهد شد، سناریوها بستگی به نامزدهای دیگر خواهند داشت.
سناریوی نخست این است که خاتمی نامزد انتخابات نشود. در این صورت مهدی کروبی قطعاً نامزد خواهد شد و حداقل یک نامزد فرعی هم در اصول‌گرایان وجود خواهد داشت. باقر قالیباف، علی لاریجانی، مصطفی پورمحمدی، حسن روحانی، غلامعلی حداد عادل و احمد توکلی نام‌هایی هستند که تا‌ کنون به عنوان این نامزد فرعی مطرح شده‌اند.
در میان اصلاح‌طلبان بعید است کسی غیر از کروبی نامزد شود؛ ولی اگر نامزد دیگری هم باشد، قطعاً رأی قابل توجهی نداشته و تأثیری در نتیجه انتخابات نخواهد داشت.
در انتخابات ریاست‌جمهوری، ما با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که می‌توان آن را اینرسی رأی موجود نامید. شیوه تبلیغات و نوع مشارکت سیاسی مردم به گونه‌ای است که اگر اتفاق عجیبی و غریبی نیفتد، مردم ترجیح می‌دهند رییس‌جمهور فعلی در دوره بعدی نیز حضور داشته باشد.
آیا احمدی‌نژاد باز هم رییس‌جمهور خواهد شد؟
به نظر می‌رسد برای فرایند «بازخورد - اصلاح» رأی‌دهندگان، چهار سال زمان کمی است. کسانی که در انتخابات دور قبل به احمدی‌نژاد رأی دادند، اغلب هنوز به او اعتقاد دارند و نظام سیاسی و اصحاب مافیایی قدرت را عامل برخی مشکلات موجود می‌دانند.
این وضعیت دقیقاً مشابه شرایطی است که در پایان دور اول ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی هم وجود داشت. این اینرسی، رأی موجود ناشی از دلایل مختلفی است که اصلی‌ترین آن انحصار دولتی رسانه‌ها، دوری‌گزینی مردم از سیاست‌، فقدان جامعه مدنی و ضعف آگاهی در توده‌ها‌ست.
ویژگی‌های فردی احمدی‌نژاد هم این اینرسی رأی موجود را تشدید می‌کند. او در چهار سال گذشته به هر استان دو بار سفر کرده و بیش از هر فرد دیگری در کشور سخنرانی و ملاقات عمومی داشته است. به همین دلیل بعید است کس دیگری امکان رقابت با او را داشته باشد.
علاوه بر این، رقبای احمدی‌نژاد هم از نظر توده‌ها مزیتی در رقابت با او ندارند. همه آن‌ها از نظر عوام، جزیی از گروه قدرت حاکم هستند و نمی‌توانند منادی تغییر باشند (بر خلاف وضعیت خاتمی در سال ۷۶ و احمدی‌نژاد در سال ۸۴) و به همین دلیل ایجاد موجی از مطالبات اصلاح‌طلبانه حول هیچ کدام از آن‌ها محتمل نیست.
نامزد شدن فرد دیگری از میان اصول‌گرایان هم به گمان من با هدف رأی آوردن در این انتخابات نیست. بلکه برای چهره‌سازی و ایجاد مرزبندی با احمدی‌نژاد با هدف پیروزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ است. یعنی مشابه کاری که احمد توکلی در سال ۷۲ و در رقابت با هاشمی رفسنجانی کرد (اگرچه در دور بعد به احترام ناطق نوری کنار کشید.)
می‌توان حدس زد که مردم پس از هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، به فردی رأی خواهند داد که نماد نقد دوران احمدی‌نژاد باشد. این در مورد تمام رؤسای جمهور سابق (خامنه‌ای، هاشمی و خاتمی) مصداق داشته است.
پس نامزد اصلی اصول‌گرایان در آن سال لازم است از هم‌اکنون مرزبندی روشنی با احمدی نژاد داشته باشد.
در این سناریو کروبی هم نخواهد توانست از پس احمدی‌نژاد برآید؛ زیرا نه نماد مهیج تغییر است، نه به اندازه او پوپولیست است و نه به اندازه او قدرت بسیج‌کنندگی دارد. ضمن این‌که روحانی بودن نیز برای او مزیت محسوب نمی‌شود.
سناریوی دیگر آن است که خاتمی کاندیدا شود. این سناریو بعید است رخ دهد؛ اما اگر رخ دهد، قطعاً خاتمی برای احمدی‌نژاد رقیبی جدی خواهد بود. زیرا هم به اندازه او دیده شده و در ذهن مردم آشنا است و هم می‌تواند نماد نقد وضع موجود باشد.
اگر این سناریو رخ دهد قطعاً انتخابات دوقطبی شده و اصول‌گرایان بر روی احمدی‌نژاد و اصلاح‌طلبان بر روی خاتمی اجماع خواهند کرد. در این صورت اصول‌گرایان پروژه انتخابات را به نحوی اداره خواهند کرد که خاتمی نه تنها بازنده شود، بلکه همه سرمایه سیاسی خود را هم در این قمار ببازد.
گام اول این پروژه، پرداخت نقدی یارانه‌ها‌ست. احمدی‌نژاد نشان داده بر خلاف سلفش هیچ کاری را نیمه‌کاره رها نمی‌کند. جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی خانواده‌ها، زمینه مناسب برای پرداخت نقدی یارانه‌ها فراهم کرده است.
البته از نظر حقوقی‌ این طرح بیش از آن‌که توزیع نقدی یارانه باشد، پرداخت نقدی سهم مردم از درآمد نفت است.
به هر حال احمدی‌نژاد این طرح را آغاز نکرده که در بزنگاه انتخابات از آن استفاده نکند.
از درون نظام بانکی شنیده می‌شود که به ازای هر فرد که به عنوان سرپرست خانوار، پرسش‌نامه اطلاعات درآمدی خانواده‌ها را پر کرده، حسابی ایجاد خواهد شد که احتمالاً به شماره کد ملی آن فرد خواهد بود.
گفته می‌شود حساب ایجادشده در سه ماه اول پرداخت نقدی، غیر ‌قابل برداشت است، اما فرد می‌تواند موحودی حساب خود را مشاهده کند.
تصور کنید مردم در پایان فروردین ۸۸ متوجه شوند در بانک، حسابی به نام آن‌ها ایجاد و به تعداد اعضای خانواده پول نقد به حساب‌شان واریز شده که موجودی این حساب در پایان اردیبهشت دو برابر خواهد شد.
حال قرار است آن‌ها در خرداد از میان دو نامزد یکی را برگزینند. یکی که وعده می‌دهد حساب پر‌پول‌تر و از ماه آینده قابل برداشت خواهد شد و دیگری که از اقتصاد صدقه‌ای انتقاد کرده و با اظهاراتی دوپهلو و روشنفکرانه، مردم را به بلندمدت حواله می‌دهد. آیا کسی نقد را به هوای نسیه رها خواهد کرد؟
نباید فراموش کرد که دولت احمدی‌نژاد در انتخاب وزیر کشور و معاون سیاسی و رییس ستاد انتخابات کشور، بی‌جهت این همه توان صرف نکرده است. تعویض جنجالی و پر‌هزینه وزیر کشور و تغییر چهار‌باره رییس ستاد انتخابات، برای این انجام شده که ‌در فصل انتخابات به کار آید.
این شرایط نشان می‌دهد حضور خاتمی در انتخابات جز از بین بردن سرمایه سیاسی او در شکستی محتوم، نتیجه‌ای نخواهد داشت. از ظواهر پیدا‌ست که خاتمی نیز این واقعیت را می‌داند و در انتخابات حاضر نخواهد شد.
اگرچه هیچ‌کدام از دو سناریوی فوق خوشایند نیست، اما چاره چیست؛ وقتی سناریوی دیگری را نمی‌توان محتمل دانست؟
نیما نامداری