جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

زیانکاری انسان و راهکارهای مصونیت یابی


زیانکاری انسان و راهکارهای مصونیت یابی
زیان که در زبان عربی از آن به خسران یاد می شود، حالتی است که در آن شخص، اصل سرمایه خویش را از دست می دهد و یا با کاستی و نقصان در آن روبه رو می شود. کاربردهای قرآنی این واژه نشان می دهد که خسران و زیان در آموزه های وحیانی از گستره معنایی بسیاری برخوردار است. از این رو خسران نه تنها در امور مادی بلکه در امور نفسی چون جاه و مقام و منزلت و یا عقل و ایمان و ثواب های معنوی نیز شدنی و تحقق یافتنی است. حتی به نظر می رسد که در نگرش قرآنی خسران و زیانی که در امور معنوی برای انسان رخ می دهد از هر زیان دیگری سخت تر و دشوارتر است. برای دست یابی به مفهوم قرآنی زیان و علل و عوامل آن نگاهی گذرا به آموزه های قرآن بسیار مفید و سودمند خواهد بود.
● عوامل زیانکاری
قرآن در سوره والعصر بیان می کند که همه انسان ها در معرض خسران هستند و خسران و زیان به عنوان یک اصل در زندگی بشر در دنیا مطرح می باشد. بنابراین می توان همه انسان ها را در حالتی از زیان دید و تنها زمانی انسان از زیان و خسران رهایی می یابد که به آموزه های وحیانی عمل کند.
قرآن در سوره عصر به طور گویا و کوتاه راه رهایی از خسران و زیان را به روشنی توضیح می دهد. ازنظر قرآن تنها انسان هایی از زیان رهایی می یابند که به خدا و معاد ایمان آورند و رفتارهای نیکو و اعمال صالح انجام دهند و دیگران را نیز به حکم امر به معروف و نهی از منکر به بینش و نگرش توحیدی بخوانند و در عمل، آنان را به حق و عمل نیکو و صبر و شکیبایی دعوت کنند. تنها با این روش است که آدمی از زیان بنیادین رهایی می یابد و سرمایه هایش بر باد نمی رود.
در نگرش قرآنی همه انسان ها در خسران هستند از این رو سخن گفتن از عوامل خسران به معنای عوامل تداوم آن خواهد بود. به این معنا که امور و یا عوامل یاد شده موجب می شود تا شخص از دام خسران رهایی نیابد و سرمایه وجودی اش را هم چنان از دست دهد. اما کسی که با این عوامل و امور به مبارزه برمی خیزد خود را از حالت خسران و زیانی که در آن قرار دارد رهایی می بخشد. در حقیقت شناخت این عوامل به معنای آشنایی با عوامل تداومی خسران و راه درمان آن با ابزارهای مناسب است.
بنابراین بیان عوامل زیان کاری انسان ها در حقیقت تبیین عواملی است که این حالت را تشدید می کند و ریشه بسته و تداوم آن را استواری می بخشد.
از جمله عواملی که بستر تداوم زیان انسانی را تقویت می کند باطل گرایی است. قرآن در آیه ۲۵ سوره عنکبوت ایمان و باور با باطل و کفر به خدا را از عوامل تداوم خسران آدمی برمی شمارد. باطل گرایی در انسان به اشکال و اقسام گوناگون خود را نشان می دهد. گاه باطل گرایی به شکل فرو رفتن آدمی در اندیشه و گرایش به سخنان باطل است که موجب تباهی عمل آدمی و تداوم خسرانی است که گرفتار آن است. (توبه آیه۹۶) و گاه دیگر به شکل ابطال حق و جست وجو برای نابود کردن و تکذیب آن خود نمایی می کند. این ابطال گرایی نسبت به باورهای حقی چون توحید و یا معاد و رستاخیز خود را نشان می دهد که عامل مهمی برای تداوم خسران آدمی است. (غافر آیه۸۷ و جاثیه آیه۷۲)
عناد با حق و جلوه های آن (ابراهیم آیه۵۱) از جمله دشمنی با خدا و همراهی با حزب شیطان (مجادله آیه ۹۱ و ۰۲) و دشمنی با پیامبران و دعوت کنندگان به حق مانند پیامبر بزرگوار(ص)، تکذیب پیامبر (اعراف آیات ۴۹تا ۹۹)، تکذیب آیات الهی (اعراف آیه۷۱۷و ۸۱۷) و تکذیب معاد و لقای الهی (انعام آیه۱۳ و یونس آیه۵۴) در حقیقت بازتابی از باطل گرایی انسان است که عامل مهمی در تداوم خسران آدمی می باشد.
به سخن دیگر عوامل بازدارنده از تأثیر هدایتی آموزه های وحیانی و رهایی از خسران را می توان در امور یاد شده در بالا و نیز هر چیز دیگری یافت که با آموزه های هدایتی وحیانی مخالف است. این مسئله گاه خود را به شکل تزلزل ایمانی به خدا و پرستش وی (حج آیه ۱۱) و گاه به شکل ترک عمل به قرآن و فراموشی از روی بی اعتنایی به قرآن و ترک عمل به آموزه های رهایی بخش آن (اعراف آیه ۳۵) و یا پذیرش دینی غیر از دین اسلام در زمانی که آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن فرو فرستاده شده (آل عمران آیه ۵۸) و گاه دیگر به شکل حتی تحریم روزی های حلال الهی (انعام آیه ۰۱۴) خود را نشان می دهد. در این مسئله اخیر، گاه مؤمنانی را می یابیم که حرام خدا را حلال نمی کنند ولی نسبت به حلال خدا واکنش خوبی نشان نمی دهند و روزی ها و نعمت های پاک و پاکیزه الهی را به میل و خواهش نفس خویش تغییر می دهند و حلال خدا را حرام می سازند. این نوع ایمان که به شکل ایمان به برخی از آموزه ها و کفر به برخی دیگر از آن هاست، خود عاملی مهم در تداوم خسران آدمی است که می بایست از آن رهایی یافت.
در قرآن به کسانی اشاره می شود که نگرش خوبی نسبت به حق و آموزه های وحیانی دارند ولی در مقام عمل چنان عمل می کنند که می توان گفت تسلیم در برابر خدا و حق نیستند و به گونه ای واکنش منفی نسبت به آن بروز می دهند حتی اگر در بخشی از عمل باشد. (آل عمران آیه ۵۸) این گونه رفتار و عمل کردن خود عاملی برای تباهی عمل نیکویی است که انجام می دهند و به یقین کسی زیانکارتر از ایشان نیست؛ بطوری که با عمل نادرست، همه اعمال صالح خویش را تباه می سازند و زیانکار می گردند. (مائده آیه ۳۵ و نیز کهف آیه ۳۱۰ و ۴۱۰).
● عوامل خسران
با بررسی و تحلیل عوامل تداومی خسران می توان آن ها را به چند دسته تقسیم کرد که عوامل بینشی و عوامل رفتاری از مهم ترین آن هاست. عوامل بینشی نیزگاه به شکل مخالفت با حق و باورهای حق گرایانه و یا به شکل موافقت با باطل و ابطال حق بروز می کند و گاه دیگر به شکل عمل، خود را نشان می دهد. در عمل نیز گاه به عمل مخالف با حق و گاه دیگر به عمل موافق باطل درمی آید.
۱) عوامل بینشی
احساس ایمنی از مکر خدا و آزمون ها و امتحانات خداوندی خود یکی از این علل تداومی خسران است (اعراف آیه ۹۹) ارتداد و بازگشت از ایمان به کفر (آل عمران آیه ۹۱۴ و حج آیه ۱۱) استمداد از معبودان باطل (هود آیه ۱۱۰)، استهزای آیات الهی (کهف آیه ۳۱۰ تا ۶۱۰)، پیروی از شیطان و پذیرش ولایت او (نساء آیه ۹۱۱)، اطاعت از کافران (آل عمران آیه ۹۱۴) افترا به خدا (انعام آیه ۰۱۴) اعراض از قرآن (اعراف آیه ۲۵ و ۳۵) و یا هر آموزه وحیانی دیگر (بقره آیه ۱۶ تا ۴۶) و انفاق به کافران برای مبارزه با دین و جلوگیری از گسترش توحید و حق (انفال آیه ۶۳ و ۷۳) از عوامل دیگر تداوم خسران است.
۲) عوامل رفتاری
افزون بر این در حوزه عمل اجتماعی اهانت به والدین (احقاف آیه ۷۱ و ۸۱) زورگویی (ابراهیم آیه ۵۱) عجب و خودبینی (کهف آیه ۳۱۰ و ۴۱۰)، عصیان نسبت به اولیای خدا و فرمان های الهی در هر حوزه و موضوعی (انعام آیه ۱۳ و آیات دیگر) گمان باطل و ظن های ناروا نسبت به دیگری (فصلت آیه ۹۱ تا ۳۲) قتل (مائده آیه ۰۳) فسق (بقره آیه ۶۲ و ۷۲) فسادگری (مائده آیه ۱۲) قطع رحم و پیوندهای خانوادگی (بقره آیه ۷۲) مال دوستی و دنیاطلبی (اعراف آیه ۶۱۷) و مانند آن ازجمله نمونه هایی است که قرآن به عنوان عوامل تداوم خسران یاد می کند.
هرچند در قرآن از بیش از ۶۷ مورد به عنوان مصادیق و عوامل تداوم خسران یاد شده اما می توان ادعا کرد که این امور و عوامل تنها بخشی از مصادیق خسران می باشد و اگر بخواهیم عوامل و علل تداومی خسران را بطور کامل بیان کنیم می بایست همه مباحث قرآن در حوزه بینشی و نگرشی و منشی را فهرست نماییم.
به نظر می رسد که می توان با توجه به سوره عصر، عوامل تداومی را ضد مواردی دانست که قرآن به عنوان عامل رهایی برمی شمارد. ازاین رو اگر بینش صحیح درخود و ایجاد و تشویق آن در دیگری و نیز عمل به کارهای پسندیده و صالح و دعوت دیگران به آن تنها عاملی است که انسان را نجات می دهد، بایدگفت که مخالفت این مطلب در حوزه نگرش و منش نیز عامل تداومی خواهد بود که قرآن در آیات بسیاری به صورت مصداقی از آن یاد کرده است.
● عوامل مصونیت یابی از خسران
گفته شد که خسران، امری است که همزاد انسان آفریده و خلق شده است. به این معنا که انسان در خسران آفریده شده و تنها عده ای از آن رهایی می یابند. اما آیا راهی برای مصونیت از خسران به صورت تداومی وجود دارد؟ قرآن در آیات چندی به این پرسش پاسخ می دهد.
قرآن برای مصونیت یابی از خسران دایمی و همیشگی عوامل چندی را برمی شمارد که در این جا برای تطبیقی و ملموس کردن مسئله به برخی از این مصادیق اشاره می شود.
▪ ایمان به خدا
ایمان به خدا به عنوان نخستین عامل مهم و اساسی رهایی از خسران دایمی و مصونیت از آن مطرح شده است. خداوند در سوره عصر به این عامل اشاره می کند.
▪ عمل صالح
عامل دیگری که در همین سوره بدان اشاره شده عمل صالح است. سفارش و دعوت به حق و سفارش به صبر از دیگر عوامل مطرح شده در این سوره است.
اگر بخواهیم به صورت جزیی تر به این عوامل بپردازیم می توانیم به آمرزش و طلب مغفرت به عنوان بخشی از باور به توحید و عمل صالح اشاره کنیم. (اعراف آیه ۳۲ و ۹۱۴) چنان که اعتقاد به لهو و لعب بودن دنیا موجب می شود انسان کم تر به دنیا دلبستگی یابد و به خاطر آن از خدا و باورهای توحیدی دور نشود. (انعام آیه ۱۳ و ۲۳) پذیرش اسلام به عنوان کامل ترین و برترین و بهترین آموزه های وحیانی هدایتی برای بشر (آل عمران آیه ۵۸)، پذیرش ولایت خدا و نیز اولوالامر (آل عمران آیه ۹۱۴ و ۰۱۵ و مانند آن) ، تزکیه نفس در مقام عمل (انعام آیه ۱۳ و ۲۳)، و دست یابی به تقوا (طلاق آیه ۹ و ۰۱)، تعقل و اندیشه درباره آفرینش و هستی و آخرت و مسایلی از این دست (انعام آیه ۱۳ و ۲۳) توجه به نصرت (آل عمران آیه ۹۱۴ و ۰۱۵) و فضل خدا (بقره آیه ۴۶) و رحمت او (همان و اعراف آیه ۳۲) و تأکید بر آموزه های قرآن به عنوان کتاب کامل هدایت (اسراء آیه ۲۸) از عوامل مصونیت از خسران دایمی است که در قرآن بدان پرداخته شده است.
این آیات و آیات دیگر به خوبی روشن می سازند که انسان چگونه می تواند از آن چه همه بدان گرفتارند رهایی یابد. به سخنی دیگر همه انسان ها از دروازه خسران و دوزخ به بهشت وارد می شوند. به این معنا که همگان وارد دوزخ زمین می شوند که مساوی با خسران و زیان است: ما منکم الا واردها، همه شما وارد دوزخ می شوید. این حکم و دستوری است که استثنابردار نیست و تنها کسانی از این دوزخ رهایی می یابند که ایمان آورند و به حکم سوره عصر عمل کنند. این گونه است که گفته شده برای هرکسی شیطانی است که می بایست او را به بند کشد و یا بکشد. در این دنیاست که انسان زیان کار وارد می شود و از سرمایه ای که خداوند به وی بخشیده صرف و هزینه می کند و دشمن قرین وی، او را به هر سوی که می خواهد می کشد مگر کسانی که خود را با روشی که در سوره عصر گفته شده نجات دهند و شیطان خویش را به بند کشند.
حسین صالحی
منبع : روزنامه کیهان