شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


شیخ بهایی، عالم مذهبی و شاعری نامی در عالم ادب و عرفان ایرانی


شیخ بهایی، عالم مذهبی و شاعری نامی در عالم ادب و عرفان ایرانی
سوم اردیبهشت، روز بزرگداشت یکی دیگر از علما و اندیشمندان ایران، شیخ بهایی عاملی است، که با آثار گرانسنگ خود در عرصه‌های مختلف علمی و شعر، برگ زرینی بر دفتر تاریخ پرافتخار کشور عالم پرور ایران افزود و نام خود را در این سرزمین ماندگار کرد.
شیخ‌الاسلام بهاء‌الدین محمدبن حسین بن عبدالصمد عاملی متخلص به بهایی و معروف به شیخ بهایی از جمله عالمان و شاعران معروف سده یازدهم هجری در سال ۹۵۳ ه .ق برابر با ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک لبنان دیده به جهان گشود.
او در جبل عامل یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام جبع یا جباع می‌زیسته و از نژاد حارث بن عبدالله اعور همدانی بوده است.
بهاء‌الدین در کودکی و در عهد شاه تهماسب صفوی به همراه پدرش شیخ عزالدین از عالمان دینی جبل عامل لبنان به ایران مهاجرت کردند و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند.
سال‌های ورود شیخ بهایی و خاندانش به ایران با گسترش و نفوذ و پیشرفت علوم ریاضی و نجوم و هیات مواجه بود.
شیخ بهایی که آوازه شهرت و نبوغش در همه جا پیچیده بود، شاه عباس را بر آن داشت که او را به دربار خود خواند و مقامی شایسته شانش به وی واگذار کند، از این رو پس از چندی به او لقب شیخ‌الاسلام اعطا کرد.
شیخ بهایی در این احوال و توجه شاه عباس، از امکانات دولت صفوی نهایت استفاده را برای ترویج تشیع کرد و توانست با آرامش خاطر به تدوین و تالیف کتاب‌های گرانقدر و ارزنده‌ای بپردازد.
وی پس از مدتی قصد سفر کرد و در سال ۹۹۱ مسافرتی طولانی را آغاز کرد، شاید یکی از عواملی که باعث این سفر شد علاقه شیخ به سیاحت و دیدن و تجربه اندوزی بوده است.
عامل دیگر که سهم مهمی در این سفرها داشت حسادت اطرافیان بود به گونه ای که خود شیخ نیز در نوشته هایش به این مطلب اشاره کرده است آنان نمی توانستند موقعیت و احترام شیخ را در دربار صفوی تحمل کنند.
شیخ که اوضاع را چنین می‌دید برای رهایی از حسادت اطرافیان یا عزلت اختیار می‌کرد یا برای مدتی دست به سفر می‌زد.
شیخ بهایی حدود ۳۰ سال از عمر خود را در سفر گذراند و به شهرها و کشورهای گوناگون سفر کرد.
این عالم فرزانه نخستین سفر خود را از بعلبک به اصفهان آغاز کرد و تا رسیدن به مراتب بالای علمی در آنجا سکنی گزید.
او سپس از اصفهان به عراق و حجاز رفت و عتبات عالیات را زیارت کرد و حج خانه خدا را نیز به انجام رساند.
سفر با پای پیاده از اصفهان به مشهد مقدس همراه با شاه عباس کبیر، سفر به مصر، روم، شام، بیت‌المقدس، حلب و در نهایت بازگشت دوباره به اصفهان از شیخ دانشمندی ادیب و فقیه و منجم و ریاضی دان و شاعری توانمند ساخت.
متاسفانه جز چند یادداشت مختصر توسط بعضی اطرافیان و همراهان شیخ، سفرنامه‌ای از این سفر ۳۰ ساله شیخ به دست ما نرسیده است تا در کنار دیگر آثار ارزشمند شیخ بهایی و به عنوان یکی از اسناد تاریخی از او یاد شود.
شیخ بهایی علاوه بر اینکه مردی بود با یک جهان بینی شگفت آور، آنچنان که از خلال آثار ارزشمند او پیداست، دانشمندی برجسته بود که در علوم مختلف همچون ریاضی، هیات، نجوم، هندسه و شیمی (کیمیاگری)، تبحر داشت به گونه ای که با وجود گذشت نزدیک به چهار قرن از مرگ او و با وجود ترقی شگفت آور دانش امروز هنوز هم نظرات وی در زمینه‌های مختلف علوم قابل تعمق و بررسی است.
شیخ بهائی از وجود استادان و عالمان بزرگی بهره مند شد، او تفسیر و حدیث و عربیت و امثال آن را از پدر و حکمت و کلام و بعضی علوم منقول را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مولف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملاعبدالله آموخت.
ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی فرا گرفت و طب را از حکیم عمادالدین محمود آموخت و در اندک زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف کتاب پرداخت.
علاوه بر استادان فوق در ریاضی، بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی مولف کتاب مطالع الانوار در هیات و عیون الحساب که از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.
شیخ بهایی شاگردان بسیاری داشته که بعدها هر یک از آنان خود علمای مشهوری شده‌اند که از جمله این شاگردان می‌توان به ملا محسن فیض کاشانی، مولا محمد صالح مازندرانی، محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول،سلطان العلماء، صاحب حاشیه بر معالم و شرح لمعه، ملا محمد باقر سبزواری، نظام بن حسین ساوجی و سید حسن بن سید حیدر کرکی اشاره کرد.
یکی از خصایص شیخ بهایی جامعیت اودر علوم و فنون مختلف است به گونه‌ای که شیخ در زمینه‌های گوناگون تالیفاتی دارد.
وی نه شاعر درباری بود ونه در زمره کسانی که شاعری را پیشه خود کرده و روزگار می‌گذراندند پیشه اصلی او ادای وظیفه‌هایی بود که عالمان دین داشتند، و اشتغال خاطرش بیشتر تالیف و تعلیم و تربیت شاگردان متعدد بود از این رو وی هیچ گاه دیوانی بزرگ ترتیب نداد ولی آنچه گفت با همه اثرپذیری از علم و اطلاع از زندگانی متشرعانه او خالی از لطف نیست.
شیخ بهایی مردی بود ذی فنون و عالمی مذهبی که خواست استعدادش را در شعر نیز بیازماید، پس شاعری متوسط از کار در آمد که چون مایه علمی‌اش از دیگران بیشتر بود، میان همطرازان نامی برآورد و شهرتی یافت.
بیشتر شهرت شیخ مرهون دانش‌های دینی و مقام بلند اجتماعی و مذهبی اوست.
وی زبانی درست اما پر مبالغه در شعر خود دارد و اندیشه‌های خویش را که هیچ یک از آنها در عالم ادب و عرفان ایرانی تازه و بدیع نیست تنها با بیانی ساده و روان و تحت تاثیر زبان رایج عهدش اظهار کرده است .
یکی از علت‌های رواج اشعار بهایی چاشنی تند عرفانی آنهاست. این ذوق عرفانی درسخن او تازگی ندارد و تنها وجه اهمیت اشعار او در این است که یک عالم شرعی متنفذ آنها را سروده است.
نمونه‌ای از شعر او برای اطلاع بیشتر آورده شده است:
مرحبا ای پیک فرخ فال من مرحباای مایه اقبال من
مرحبا ای عندلیب خوش نوا فارغم کردیز قید ماسوی
ای نواهای تو نار موقده زد به هر بندم هزار آتشکده
مرحبا ای بلبل دستان حی کآمدی از جانب بستان حی
بازگو از نجد و از یاران نجد تا در و دیوار را آری به وجد
بهایی آثار برجسته‌ای به نثر و نظم پدید آورده که عمدتا شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است.
وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است از مثنویات معروف شیخ می‌توان به نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز، نان و پنیر بر وزن و سبک مثنوی مولوی، شیر و شکر، اولین منظومه فارسی در بحر متدارک با لحن حماسی اشاره کرد.
همچنین مثنوی‌های دیگری از جمله نان و خرما، شیخ ابوالیشم ورموز اسم اعظم را نیز منسوب به او دانسته اند.
بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه‌ای دارد.
مهمترین و دقیق ترین اثر او در نحو، الفوائد الصمدیه معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه‌های علمیه است معروفترین و مهمترین قصیده شیخ به زبان عربی موسوم به وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزمان (ع) در ۶۳ بیت است که هر گونه شبهه‌ای را در اثناعشری بودن وی مردود می‌سازد.
بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام هراتیه یا الزهره و دیگر ارجوزه‌ای عرفانی موسوم به ریاض الارواح از وی باقی مانده است.
دوبیتی‌های عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضه مقدسه معصومین (ع) است.
از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معما آمیز مطالب داشته است به گونه‌ای که این هنر در آثاری چون رسائل پنجگانه الاثناعشریه، خلاصه الحساب، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه به وضوح دیده می‌شود.
بهائی تبحر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدد و معروفی به عربی ازجمله لغزالزبده، لغزالنحو،الغز الکشاف، لغز الصمدیه، لغزالکافیه و فائده از وی باقی مانده است.
نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به کشکول شیخ بهائی است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.
بهائی در شمار مولفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماما موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعددی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه‌ای مفصل تر از اصل نوشته است.
از برجسته‌ترین آثار چاپ شده بهائی می‌توان از اینها نام برد: مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است.
جامع عباسی، از نخستین و معروفترین رساله‌های علمیه به زبان فارسی حبل المتین فی احکام احکام‌الدین در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است.
الاثنا عشریه در باب‌های طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد ۱۲ تطبیق کرده و خود وی نیز بر آن شرح نگاشته است.
زبده الاصول این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه‌های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است.
الاربعون حدیثا معروف به اربعین بهائی،مفتاح الفلاح،حدائق الصالحین مشتمل بر شرحی بر صحیفه سجادیه، حدیقه هلالیه شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده از دیگر آثار مهم شیخ بهایی است.
در عرف مردم ایران، شیخ بهائی علاوه بر تالیف کتاب‌های با ارزش و پرمحتوا به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می‌دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست که می‌گویند وی ساخته است.
در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است.
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید