چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ولادت امام سجاد علیه السلام


ولادت امام سجاد علیه السلام
ولادت ابو محمد علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام در مدینه و در سال سی و هشتم هجرت بود. ایشان با جد خود امیرالمؤمنین دو سال زندگی كرد و با عمویش حسین بن علی دوازده سال و با پدرش حسین بن علی (ع) بیست و سه سال و پس از پدرش سی وچهار سال زنده بود، و در سال نود و پنج هجری كه در مدینه از دنیا رفت ، پنجاه و هفت سال از عمر شریفش گذشته بود.[i]در هنگام تولد، امیرالمؤمنین علی علیه السلام كام نوه اش سجاد (ع) را با خرما برداشت و فرمود :
حَكّوا اَولادكُم بالتَّمرِ فَكذا فَعَلَ رسول الله بالحسنِ و بالحُسینِ .
كام فرزندان خود را با خرما بردارید همانطور كه رسول الله (ص) كام حسن و حسین (ع) را با خرما و البته برداشتن كام طفل با آب فرات و تربت سیدالشهدا نیز سفارش شده است .[ii]مادر ایشان شهربانو دختر یزدجرد بن شهریار بن هرمز بن انوشیروان پادشاه ایران بود، و بعضی به جای شهربانو شاه زنان گفته اند.
علامه ی مجلسی ( ره) در (جلاء العیون) فرموده اند : ابن بابویه، به سند معتبر از حضرت امام رضا (ع) روایت كرده است : عبدالله بن عامر چون خراسان را فتح كرد، دو دختر پادشاه عجم را گرفت و برای عثمان فرستاد. پس یكی را به امام حسین (ع) و دیگری را به امام حسن (ع) داد.[iii]
البته قطب راوندی به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر(ع) روایت كرده است كه چون دختر یزدجرد را در زمان عمر وارد مدینه كردند تمام دختران مدینه برای تماشای او به مسجد رفتند كه مسجد مدینه از شعاع نور روی او روشن شده بود. و چون عمر اراده كرد كه روی او را ببیند مانع شد و گفت : « سیاه باد روز هرمز كه تو دست به فرزند او دراز كنی » عمر گفت : « این گبر زاده مرا دشنام می دهد و خواست او را آزاد دهد كه حضرت علی (ع) فرمود : تو سخنی را كه نمی فهمی از كجا می دانی كه دشنام است؟ » پس عمر امر كرد كه ندا كنند در میان مردم و او را بفروشند. حضرت علی (ع) فرمود : جایز نیست فروختن دختران پادشاهان هر چند كافر باشند. لیكن بر او عرض كن كه یكی از مسلمانان را خود اختیار كند و او را به او تزویج كنی و مهر او را از بیت المال حساب كنی . عمر قبول كرد و گفت : « یكی از اهل مجلس را اختیار كن » آن سعادتمند آمد و دست بر دوش مبارك امام حسین (ع) گذارد. امیر المؤمنین (ع) از او پرسید : چه نام داری؟ عرض كرد: جهانشاه . حضرت فرمود : بلكه شما را شهر بانویه نام كرده اند ، عرض كرد :این نام خواهر من است . حضرت باز به فارسی به او گفت راست گفتی ، پس رو كرد به حضرت امام حسین(ع) و فرمود : این باسعادت را نیكو محافظت فرما و احسان كن كه از او فرزندی بوجود آید كه بهترین اهل زمین باشد بعد از تو ، و مادر اوصیاء ذریه ی طیبه من است . و روایت كرده است : پیش از آنكه لشكر مسلمانان بر سر ایشان بروند، شهربانو در خواب دید كه حضرت رسول (ص) با امام حسین (ع) وارد خانه ی ایشان شد و او را برای آن حضرت خواستگاری و به او تزویج كرد. شهربانو گفت : چون صبح شد محبت آن خورشید فلك امامت در دل من جا كرد و پیوسته در خیال آن حضرت بودم و شب دیگر فاطمه (س) را در خواب دیدم كه اسلام را به من عرضه داشت و من بدست مبارك آن حضرت در خواب مسلمان شدم. پس فرمود : بزودی لشكر مسلمانان بر پدر تو غالب خواهند شد و تو را اسیر خواهند كرد و به زودی به فرزند من حسین (ع) خواهی رسید و خدا نمی گذارد كه دست كسی به تو برسد تا به فرزند من برسی. و خدای تعالی مرا حفظ كرد تا مرا به مدینه آوردند و چون حضرت امام حسین(ع) را دیدم ، دانستم كه همان است كه در خواب دیدم و به این سبب او را اختیار كردم.شیخ مفید روایت كرده است : حضرت امیر المؤمنین (ع) حدیث بن جابر حنفی را در یكی از بلاد مشرق والی كرد و او دو دختر یزدجرد را برای حضرت فرستاد و امام علی (ع) یكی را به امام حسین (ع) و یكی را به محمدبن ابی بكر داد. كه از شاه زنان ، امام زین العابدین متولد شد و از دیگری قاسم كه با امام سجاد (ع) پسر خاله هستند كه قاسم بن محمدبن ابی بكر جدّ مادری حضرت صادق (ع) است .[iv]
۱- ارشاد ص ۱۳۸.
۲- ناسخ التواریخ ، ج ۱، ص ۵ .
۳- منتهی الامال ، ص ۷۳۶.
۴- منتهی الامال ، ص ۷۳۸- ۷۳۶ .
منبع : سایت مداحی


همچنین مشاهده کنید