سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


موانع و شرایط موفقیت انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای در حال توسعه


موانع و شرایط موفقیت انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای در حال توسعه
در بسیاری‌ از كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ پتانسیل‌های‌ بسیار بزرگ‌تری‌ از انرژی‌های‌ تجدیدپذیر مثل‌ باد و خورشید نسبت‌به‌ كشورهای‌ صنعتی‌ وجود دارد. اما موانعی‌ هست‌ كه‌ از به‌ كار گرفتن‌ انرژی‌های‌ جدید در این‌ كشورها جلوگیری‌می‌شود. طبعٹ شناخت‌ این‌ موانع‌ و بازدارنده‌های‌ مهم‌ می‌تواند به‌ استفاده‌ گسترده‌تری‌ از این‌ نوع‌ انرژی‌ در كشورهای‌رو به‌ توسعه‌ شود.
بنا به‌ ارقام‌ منتشره‌ از سوی‌ آژانس‌ بین‌المللی‌ انرژی‌ ۵/۱۳ درصد عرضه‌ انرژی‌دنیا از منبع‌ انرژیهای‌ تجدیدپذیر تامین‌ می‌شود. در این‌ میان‌ سهم‌ اصلی‌ متعلق‌ به‌كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در سال‌ ۲۰۰۱ نزدیك‌ ۷۷/۵ درصدعرضه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر دنیا در این‌ كشورها وجود داشته‌ است‌. اما باید توجه‌كرد كه‌ این‌ ارقام‌ مبتنی‌ بر تعاریفی‌ گسترده‌ از انرژی‌های‌ تجدیدپذیر است‌. با تحلیل‌این‌ داده‌ها آشكار می‌شود كه‌ سهم‌ عمده‌ این‌ انرژی‌ها از سدها و نیروگاههای‌ آبی‌ ومنابع‌ سنتی‌ زیست‌ ـ توده‌ یا بیوماس‌ تامین‌ می‌شود.
در آفریقا و آسیا زیست‌ ـ توده‌ سنتی‌ (به‌ فرم‌ ذغال‌ و هیزم‌) ۹۰ درصد تولید انرژی‌از منابع‌ تجدیدپذیر را تشكیل‌ می‌دهد. در آفریقا استفاده‌ رایج‌ از زیست‌ توده‌ درمصارف‌ آشپزی‌ و گرمایشی‌ است‌ و حدود ۵۰ درصد عرضه‌ انرژی‌ را دربر می‌گیرد كه‌در بعضی‌ كشورهای‌ پایین‌ صحرای‌ آفریقا به‌ ۹۰ درصد در بعضی‌ كشورها نیزمی‌رسد.
این‌ ارقام‌ پرابهت‌اند اما هم‌ زیست‌توده‌ سنتی‌ و هم‌ سدها و نیروگاههای‌ آبی‌ بزرگ‌آثار منفی‌ اجتماعی‌ و زیست‌ ـ بومی‌ پیرامون‌ خود ایجاد می‌كنند كه‌ باید به‌ آن‌ توجه‌كرد. در زمینه‌ زیست‌ توده‌های‌ سنتی‌ منبع‌ انرژی‌ (عمدتٹ چوب‌) را نمی‌توان‌ در شمارارقام‌ تجدیدپذیر به‌ ویژه‌ در نواحی‌ خشك‌ و نیمه‌ خشك‌ طبقه‌بندی‌ كرد. استفاده‌های‌رایج‌ از منابع‌ زیست‌ توده‌ آلودگی‌های‌ قابل‌ توجهی‌ را در بیرون‌ و درون‌ خانه‌ ایجاد وبنابراین‌ تاثیرات‌ نابهنجاری‌ بر سلامتی‌ ایجاد می‌كند. درباره‌ سدهای‌ بزرگ‌ باید گفت‌كه‌ زمین‌های‌ زیادی‌ به‌ زیر آب‌ می‌روند و گسترش‌ زیست‌ بوم‌ را ویران‌ و ساكنان‌ آن‌مناطق‌ را ناگزیر از كوچ‌ و اسكان‌ در جایی‌ دیگر می‌كنند. اما انرژی‌های‌ به‌ اصطلاح‌جدید تجدیدپذیر، مثل‌ انرژی‌ باد، انرژی‌ زمین‌گرمایی‌ (ژئوترمال‌)، زیست‌ توده‌های‌جدید، سدهای‌ كوچك‌ و انرژی‌ اقیانوس‌ تاثیر مخرب‌ كمتری‌ بر محیطزیست‌ و ساختاراجتماعی‌ دارند و بنابراین‌ سهم‌ بیشتری‌ در توسعه‌ واقعی‌ پایدار دارند. بر هر شكل‌ بانگاه‌ به‌ مقیاس‌ جهانی‌، بیش‌ از ۸۵ درصد تولید انرژی‌ از منابع‌ جدید تجدیدپذیر دركشورهای‌ صنعتی‌ وجود دارد
در نگاه‌ اول‌ این‌ وضعیت‌ عجیب‌ به‌ نظر خواهد رسیدبخصوص‌ كه‌ كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ پتانسیل‌ بیشتری‌ از منابعی‌ چون‌ باد و نیروی‌خورشیدی‌ نسبت‌ به‌ كشورهای‌ صنعتی‌ دارند. موانع‌ بسیاری‌ برای‌ به‌ كارگیری‌ این‌منابع‌ جدید تجدیدپذیر در كشورهای‌ روبه‌ توسعه‌ وجود دارد. این‌ موانع‌ را می‌توان‌به‌ چهار دسته‌ كلی‌ >فنی‌<، >مالی‌<، >شناختی‌< و >نهادی‌< تقسیم‌ كرد.
موانع‌ تكنولوژیك‌ را می‌توان‌ به‌ شرایط جغرافیایی‌ و آب‌ و هوایی‌ مرتبط دانست‌كه‌ پتانسیل‌ یك‌ منطقه‌ را مشخص‌ می‌كند. این‌ مانع‌ می‌تواند تكنولوژی‌ انرژی‌تجدیدپذیر باشد. بیشتر كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ پتانسیل‌ بزرگی‌ برای‌ انرژی‌های‌تجدیدپذیر دارند و در مقابل‌ كشورهای‌ صنعتی‌ اروپای‌ غربی‌، بیشتر كشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ (به‌ استثناء كشورهایی‌ مثل‌ رواندا و یا بنگلادش‌) اراضی‌ استفاده‌ نشده‌بسیاری‌ برای‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ بزرگ‌ انرژی‌ تجدیدپذیر دارند. به‌ این‌ ترتیب‌ این‌ مانع‌را می‌توان‌ كم‌اهمیت‌ دانست‌. از سوی‌ دیگر كیفیت‌ پایین‌ بعضی‌ از فناوری‌های‌ انرژی‌تجدیدپذیر كه‌ در كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ تولید و فروخته‌ می‌شوند، مانع‌ بالنسبه‌مهمی‌ به‌ شمار می‌آیند. یك‌ نمونه‌ آنها سیستم‌های‌ خانگی‌ خورشیدی‌ (SHS) است‌ كه‌اغلب‌ بدون‌ كنترل‌كننده‌ شارژ یا باتری‌ مناسب‌ نصب‌ می‌شوند. در سطح‌ جهان‌ برآوردشده‌ كه‌ ۱۰-۲۰ درصد تمام‌ سیستم‌های‌ خانگی‌ خورشیدی‌ نصب‌ شده‌ اینك‌ دیگر قابل‌بهره‌برداری‌ نیست‌. تجربه‌ آن‌ دسته‌ از سیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر كه‌ كار نمی‌كندتصویری‌ منفی‌ در ذهن‌ جماعت‌ و مردم‌ به‌ جا گذاشته‌ به همین‌ دلیل‌ مانع‌ جدی‌ نشرگسترده‌ این‌ سیستم‌ها می‌شود. گذشته‌ از آن‌ فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر به‌ فروش‌رسیده‌ در كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ معمولا با هنجارهای‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ آنهاسازگار نیست‌. برای‌ نمونه‌ گسترش‌ اجاق‌های‌ خورشیدی‌ با شكست‌ مواجه‌ شده‌اندزیرا تنها در نور روز كار می‌كند، اما خانه‌دارها عادت‌ به‌ پخت‌ غذا در ساعات‌ تاریكی‌ وداخل‌ منزل‌ دارند. در نهایت‌ موانعی‌ جوهری‌ و ذاتی‌ در فناوری‌های‌ تجدیدپذیر مثل‌انرژی‌ باد و خورشید وجود دارد كه‌ از جمله‌ به‌ متناوب‌ بدون‌ این‌ منبع‌ می‌توان‌ اشاره‌كرد كه‌ در ساعات‌ مختلف‌ روز، در الگوهای‌ گوناگون‌ هوا و فصول‌ سال‌ متفاوت‌اند.
موانع‌ مالی‌ مهمترین‌ عوامل‌ بازدارنده‌ گسترش‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌رو به‌ توسعه‌ است‌ در ابتدا باید گفت‌ كه‌ بسیاری‌ از فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر به‌لحاظ هزینه‌ در مقایسه‌ با شكل‌های‌ مرسوم‌ انرژی‌، رقابتی‌ نیست‌. در بسیاری‌ مواردسیستم‌های‌ معمول‌ انرژی‌ با توجه‌ به‌ افزایش‌ یارانه‌های‌ پرداختی‌ از امتیازبرخوردارند. از سوی‌ دیگر سیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر و اجزاء آن‌ مشمول‌ عوارض‌گمركی‌ واردات‌ یا مالیات‌های‌ دیگری‌ می‌شوند. دوم‌ آنكه‌ هزینه‌های‌ اولیه‌ خریدسیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر مانعی‌ دیگر است‌. در بیشتر كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌تنها ثروتمندترین‌ خانوارها استطاعت‌ چنین‌ سیستم‌ هایی‌ را دارند. طرح‌های‌ اعتباری‌كه‌ می‌تواند خرید فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر را تسهیل‌ كند، هنوز در مراحل‌ اولیه‌است‌. از ۲/۱ میلیون‌ سیستم‌های‌ خانگی‌ خورشیدی‌ ـ SHS ـ كه‌ در دنیا فروخته‌ شده‌تنها ۵۰ هزار با سیستم‌ اعتباری‌ خریداری‌ شده‌ است‌.
فضای‌ شناختی‌ فناوری‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ را می‌توان‌ به‌عنوان‌ بازدارنده‌ تشخیص‌ داد. می‌توان‌ در تمام‌ سطوح‌ جامعه‌ به‌ پیشداوری‌هایی‌نابجا درباره‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر ـ چه‌ در خانوار یا بخش‌ خصوصی‌، شركت‌های‌برق‌ و حتی‌ دولت‌ ـ برخورد. پیشداوری‌ در سطح‌ خانوار را تجربه‌ گذشته‌ باسیستم‌های‌ نصب‌ نشده‌ یا به‌ خوبی‌ مرمت‌ نشده‌ تشدید می‌كند. در زمینه‌ تعمیرات‌ ونگهداری‌ كمبود گسترده‌ اطلاعات‌ وجود دارد. در تمام‌ كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ می‌توان‌به‌ ویرانه‌های‌ تاسیسات‌ تجدیدپذیری‌ برخورد كه‌ بیشتر توسط خارجی‌ها نصب‌ شده‌و پس‌ از نیاز به‌ تعمیرات‌ به‌ حال‌ خود رها شده‌ است‌. این‌ امر به‌ دلیل‌ كمبود نیروی‌انسانی‌ ماهر در زمینه‌ فناوری‌ تجدیدپذیر است‌. در كل‌، آگاهی‌ از مزیت‌ها وویژگی‌های‌ انرژیهای‌ تجدیدپذیر اندك‌ است‌. بسیاری‌ خانواده‌ها هنگام‌ برنامه‌ریزی‌تامین‌ انرژی‌ خود به‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر فكر نمی‌كنند. به‌ همین‌ ترتیب‌ دولت‌ها (وهمچنین‌ موسسه‌های‌ بین‌المللی‌) همچنان‌ به‌ پروژه‌های‌ مقیاس‌ بزرگ‌، متمركز ومرسوم‌ انرژی‌ خو گرفته‌اند. به‌ این‌ ترتیب‌ در بیشتر كشورهای‌ رو به‌ توسعه تجربه‌پروژه‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر چندان‌ معمول‌ نیست‌ و بنابراین‌ چنین‌ طرح‌ هایی‌ دربردارنده‌ عناصر بالایی‌ از ریسك‌ و ابهام‌ هستند. نبود داده‌های‌ قابل‌ اطمینان‌ علمی‌درباره‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ عمومیت‌ دارد.
بالاخره‌ موانع‌ نهادی‌ شده‌ مهمی‌ در زمینه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ روبه‌ توسعه‌ وجود دارد. ما از تعریفی‌ گسترده‌ از عرف‌ در بر گیرنده‌ چارچوب‌های‌حقوقی‌، سازمانی‌ و بازار در بخش‌ انرژی‌ استفاده‌ می‌كنیم‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ بازار برای‌سیستم‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ چندان‌ گسترده‌ نیست‌، عوامل‌بازار اندك‌ و از كمبود سرمایه‌ در رنج‌ هستند. از سوی‌ دیگر فروش‌ سیستم‌های‌انرژی‌ تجدیدپذیر در نواحی‌ روستایی‌ با هزینه‌ معاملاتی‌ بالایی‌ روبرو می‌شود كه‌این‌ به‌ دلیل‌ فاصله‌ زیاد، نبود اطلاعات‌ بازار، زیربنای‌ محقر، دسترسی‌ سخت‌ به‌مشتری‌ و نیروی‌ انسانی‌ ماهر است‌. شركت‌های‌ فعلی‌ انرژی‌ تجدیدپذیر ابزار مالی‌لازم‌ برای‌ چنین‌ معاملاتی‌ را ندارند. گذشته‌ از آن‌ سازمان‌های‌ اندكی‌ در جهان‌ رو به‌توسعه‌ وجود دارد كه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر را از طریق‌ انتشار اطلاعات‌ یا اعمال‌ نفوذدر سطوح‌ غیردولتی‌ و دولتی‌ ترویج‌ دهند. از سوی‌ دیگر، گروه‌های‌ صاحب‌ علاقه‌ای‌مثل‌ شركت‌های‌ نفتی‌ یا ذغال‌سنگ‌ وجود دارند كه‌ علیه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر اعمال‌نفوذ می‌كنند. دیگر اینكه‌ چارچوب‌های‌ قانونی‌ و سیاست‌های‌ انرژی‌ است‌ كه‌ مانعی‌مهم‌ بر سر راه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر محسوب‌ می‌شود. در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌حمایت‌ مستقیم‌ اندكی‌ از سوی‌ دولت‌ها برای‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر دیده‌ می‌شود كه‌علت‌ آن‌ عمدتٹ منابع‌ مالی‌ است‌. در بسیاری‌ كشورها هنوز تولیدبرق‌ در انحصاردولت‌ است‌ و بدان‌ معناست‌ كه‌ برای‌ تولیدكنندگان‌ مستقل‌ برق‌ (IPPS) فعالیت‌ درزمینه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر برای‌ ورود به‌ بازار برق‌ امكانی‌ وجود ندارد. در سایركشورهای‌ توسعه‌ نیافته‌ مقرراتی‌ برای‌ اتصال‌ سیستم‌های‌ تجدیدپذیر به‌ شبكه‌های‌برق‌ وجود ندارد. در كل‌ جایگاه‌ انرژی‌ تجدیدپذیر در سیاست‌های‌ ملی‌ انرژی‌ اغلب‌مبهم‌ است‌ و مانع‌ بخش‌ خصوصی‌ از سرمایه‌گذاری‌ در پروژه‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیرمی‌شود.غیر از این‌ فرایند طولانی‌ و روال‌های‌ دیوانسالاری‌ برای‌ كسب‌ مجوز تولیدبرق‌ می‌تواند مانع‌ سرمایه‌گذاران‌ در برپا داشتن‌ پروژه‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر شود.●شرایط موفقیت‌ گسترش‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌چیست‌؟
در اصل‌، شرایط موفقیت‌ را می‌توان‌ نبود مانع‌ و بازدارنده‌ نامید. شرایط موفقیت‌می‌تواند گاهی‌ از طریق‌ اقدام‌های‌ سیاست‌گذاری‌ دولت‌ و یا فرایند یادگیری‌ اجتماعی‌حاصل‌ شود. در زمینه‌ موانع‌ نیز می‌توان‌ بین‌ بازدارنده‌های‌ فنی‌، مالی‌، شناختی‌ ونهادی‌ تفاوت‌ قایل‌ شد. شرایط موفقیت‌ تكنولوژیك‌ را از طریق‌ مداخله‌ انسانی‌ آفریدن‌دشوار است‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ نسبت‌ آفتابگیری‌ یا رژیم‌ باد را نمی‌توان‌ با سیاست‌های‌دولتی‌ عوض‌ كرد. به‌ هر شكل‌ پتانسیل‌ فناورانه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌رو به‌ توسعه‌ بالاست‌. شرایط دیگر موفقیت‌ تكنولوژیك‌ وجود استانداردهای‌ فنی‌ وكیفی‌ برای‌ فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر است‌ كه‌ دولت‌ یا بخش‌ خصوصی‌ می‌تواندآن‌ را تثبیت‌ كنند. فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر باید با نیازها و پس‌زمینه‌های‌اجتماعی‌ ـ فرهنگی‌ كاربران‌ سازگار باشد. در كل‌ تراكم‌ پایین‌ جمعیت‌ و ساختارپراكنده‌ امكان‌ برای‌ عرضه‌ برق‌ از طریق‌ ابزار غیرمتمركز انرژی‌ تجدیدپذیر مناسب‌تراست‌ (SHS و شبكه‌های‌ كوچك‌ تغذیه‌ شده‌ از برق‌ سدهای‌ كوچك‌، بادی‌ یا زیست‌توده‌) تا گسترش‌ شبكه‌ ملی‌ برق‌€ به‌ لحاظ شرایط موفقیت‌ مالی‌ باید گفت‌ كه‌ وجود طرح‌های‌ اعتباری‌ برای‌سیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر لازم‌ است‌. در چند سال‌ گذشته‌ شماری‌ پروژه‌ها در این‌زمینه‌ به‌ وجود آمده‌ است‌. بسیاری‌ سازمان‌های‌ غیردولتی‌ (NGO) مثل‌ >ساوردایا< در>سریلانكا< یا >گرامین‌ شاكنی‌< در بنگلادش‌ با كمك‌ خارجیان‌ طرح‌های‌ اعتباری‌كوچكی‌ برای‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر به‌ كار انداختند. طرح‌ موسوم‌ به‌ >ابتكار دگردیسی‌بازار فتوولتاییك‌< (PVMTI) از كمپانی‌ تامین‌ مالی‌ بین‌المللی‌ (IFC) به‌ بانك‌های‌ هند،مراكش‌ و كنیا برای‌ تامین‌ مالی‌ سیستم‌های‌ خورشیدی‌ وام‌ داده‌ است‌. در كل‌ تامین‌منابع‌ مالی‌ برای‌ تامین‌ مالی‌ طرح‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر اضافه‌ شده‌ و بانك‌ جهانی‌ به‌شكلی‌ فزاینده‌ از این‌ طرح‌ها حمایت‌ می‌كند.
با ایجاد GEF ـ یا تسهیلات‌ جهانی‌ زیست‌محیطی‌ ـ منابع‌ جدید مالی‌ برای‌ پروژه‌های‌انرژی‌ تجدیدپذیر افزایش‌ یافته‌ است‌. طرح‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر چه‌ به‌ صورت‌ دو یاچند جانبه‌ از سوی‌ كمك‌دهندگان‌ در بازار كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ افزایش‌ می‌یابد. به‌هر صورت‌ بیشترین‌ توجه‌ به‌ پایداری‌ و قابلیت‌ تكرار این‌ پروژه‌ها معطوف‌ شده‌است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، بسیاری‌ از پروژه‌های‌ پیشین‌ به‌ دلیل‌ رایگان‌ بودن‌ آن‌ برای‌خانوارها و عدم‌ احساس‌ مسوولیت‌ برای‌ نگهداری‌ آن‌ شكست‌ خورده‌ است‌. در آینده‌،پیاده‌سازی‌ >ساز و كار توسعه‌ پاك‌(CDM)< می‌تواند امتیازی‌ قوی‌ برای‌ پویایی‌سرمایه‌های‌ خصوصی‌ برای‌ پروژه‌های‌ RE (انرژی‌ تجدیدپذیر) در كشورهای‌ رو به‌توسعه‌ باشد. به‌ هر تقدیر اقدام‌های‌ ملی‌ در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ دنبال‌ می‌شود كه‌توان‌ كنار زدن‌ موانع‌ مالی‌ طرح‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر را دارد. در درجه‌ نخست‌ این‌دولت‌ها باید میدان‌ بازی‌ را برای‌ برداشتن‌ یارانه‌های‌ سوخت‌های‌ فسیلی‌ یا جابجایی‌شان‌ با یارانه‌های‌ هوشمند به‌ نفع‌ فقرا آماده‌ كنند. آنگاه‌ قیمت‌ سوخت‌های‌ فسیلی‌ بایدبازتابی‌ از میزان‌ جنبه‌های‌ منفی‌بیرونی‌ این‌ سوخت‌های‌ فسیلی‌ شود. این‌ كار رامی‌توان‌ از طریق‌ وضع‌ مالیات‌ بر گاز CO۲ انجام‌ داد. برای‌ نمونه‌ در جمهوری‌ دومنیكن‌درآمد مالیاتی‌ مصرف‌ سوخت‌های‌ فسیلی‌ به‌ صندوقی‌ برای‌ تامین‌ مالی‌ پروژه‌های‌انرژی‌ تجدیدپذیر ریخته‌ می‌شود. دیگر آنكه‌ رقابت‌ در انرژی‌های‌ تجدیدپذیر رامی‌توان‌ از طریق‌ حذف‌ حقوق‌ واردات‌ افزایش‌ داد.
تسهیل‌ مالیاتی‌، تضمین‌ها و یارانه‌ها عوامل‌ و شرایطی‌ مهم‌ برای‌ موفقیت‌ این‌طرح‌ها در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ای‌ است‌ كه‌ توان‌ لازم‌ برای‌ این‌ اقدام‌ها را دارند.برای‌ نمونه‌ در هند سیاست‌ كاهش‌ پرشتاب‌ (توام‌ با یارانه‌ دولتی‌) سبب‌ افزایش‌نصب‌ توربین‌های‌ بادی‌ و بزرگ‌ترین‌ صنعت‌برق‌ بادی‌ در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌شده‌ است‌. مشابه‌ این‌ امر با تعرفه‌های‌ (توام‌ با یارانه‌) را اخیرٹ در برزیل‌ می‌توان‌ دید.
شرایط موفقیت‌ شناخت‌ از این‌ قرار است‌: جمعیتی‌ كه‌ آگاه‌ و از منافع‌ و خطرات‌فناوری‌ انرژی‌ تجدیدپذیر با خبر باشد با یك‌ بخش‌ خصوصی‌ كه‌ دسترسی‌ به‌اطلاعات‌ كافی‌ بازار داشته‌ باشد و یك‌ تعداد تكنیسین‌ ماهر انرژی‌ تجدیدپذیر و دولتی‌كه‌ نسبت‌ به‌ كاربرد انرژی‌ تجدیدپذیر باز باشد و آن‌ را در سیاست‌ها انرژی‌ خودبگنجاند. این‌ شرایط را می‌توان‌ از طریق‌ اعمال‌ نفوذ از طریق‌ سازمان‌های‌ غیردولتی‌ واتحادیه‌های‌ دست‌اندركار انرژی‌ تجدیدپذیر ایجاد كرد. سازمانهایی‌ كه‌ خدمات‌مشاوره‌ای‌ ارایه‌ داده‌اند نقشی‌ مهم‌ بر عهده‌ دارند. پروژه‌های‌ بین‌المللی‌ كه‌ فناوری‌ ودانش‌ فنی‌ را از طریق‌ كشورهای‌ پیشرفته‌ صنعتی‌ به‌ كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ ارایه‌می‌دهند، همان‌ اهمیت‌ را دارند. شرایط موفقیت‌ شناختی‌ دیگر می‌تواند شامل‌ گنجاندن‌فناوری‌های‌ RE در سیستم‌ آموزشی‌ ملی‌ (در سطوح‌ دبستان‌ و حتی‌ تحصیلات‌ عالیه‌)و ترویج‌ مطالبات‌ علمی‌ كه‌ توانمندی‌های‌ RE را اندازه‌گیری‌ می‌كند (نظیر اطلس‌بادها) باشد. اخیرٹ برنامه‌ حفظ محیطزیست‌ سازمان‌ ملل‌ (UNEP) پروژه‌ ارزیابی‌انرژی‌ بادی‌ و خورشیدی‌ (SWERA) را برای‌ اندازه‌گیری‌ توانمندی انرژی‌های‌تجدیدپذیر (RE) در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ برپا شده‌ است‌.
شرایط موفقیت‌ نهادی‌ RE در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ معدود است‌ و در ورای‌ همه‌گنجانده‌ شدن‌ RE در سیاست‌های‌ انرژی‌ است‌. یك‌ انگیزه‌ مهم‌ می‌تواند ایجاد هدف‌های‌RE ـ مثل‌ چین‌ (۵% اضافه‌ ظرفیت‌ تا سال‌ ۲۰۱۰)، هندوستان‌ (۱% تولید برق‌ از RE تاسال‌ ۲۰۱۵)، پاكستان‌ (۱۰% اضافه‌ ظرفیت‌ تا سال‌ ۲۰۱۵) و تونس‌ ۲۵% تولید انرژی‌ ازمحل‌ RE تا سال‌ ۲۰۱۰) ـ باشد.
همچنین‌ بازارهای‌ انرژی‌ باید باز شود تا امكان‌ سرمایه‌گذاری‌ برای‌ طرح‌های‌مستقل‌ برق‌ (IPP) را در طرح‌ و پروژه‌ برق‌ حاصل‌ از انرژی‌ تجدیدپذیر فراهم‌ كند.امروز حدود ۲۵% كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ اجازه‌ تولید برق‌ را به‌ سرمایه‌گذاران‌ IPP(خصوصی‌) داده‌اند. همچنین‌ باید راهنمایی‌های‌ قانونی‌ برای‌ تولید و تغذیه‌ منابع‌برق‌ RE فراهم‌ شود تا امنیت‌ لازم‌ برای‌ سرمایه‌گذاری‌ بخش‌ خصوصی‌ پدید آید.تایلند قانون‌ اندازه‌گیری‌ جدیدی‌ را عرضه‌ كرده‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ تولیدكنندگان‌ برق‌ ازمحل‌ منابع‌ تجدیدپذیر اجازه‌ عرضه‌ برق‌ تولیدی‌ اضافی‌ به‌ شبكه‌ را پیدا كرده‌اند.طرح‌های‌ RE تا حد امكان‌ باید به‌ پروژه‌های‌ معمول‌ انرژی‌ ترجیح‌ داده‌ شود. این‌طرح‌ها بخصوص‌ در برق‌رسانی‌ روستایی‌ می‌تواند نقشی‌ مهم‌ ایفا كند. دركشورهایی‌ مثل‌ آرژانتین‌، چین‌، هند، فیلیپین‌، آفریقای‌ جنوبی‌ و سریلانكا تاكید براستفاده‌ از فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر در برق‌رسانی‌ روستایی‌ قرار گرفته‌ است‌.وجود سازمان‌ هایی‌ نظیر موسسه‌های‌ غیردولتی‌ (NGO)، صنعت‌ RE یا آژانس‌های‌دولتی‌ كه‌ ترویج‌گر این‌ فناوری‌ باشند، یكی‌ از شرایط مهم‌ موفقیت‌ است‌. IREDA یاآژانس‌ توسعه‌ انرژی‌ تجدیدپذیر هندوستان‌ و وزارت‌ منابع‌ غیرمعمول‌ انرژی‌ این‌كشور یا مركز توسعه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر مغرب‌ و اتحادیه‌ صنایع‌ انرژی‌تجدیدپذیر چین‌ یا موسسه‌ انرژی‌های‌ نو و تجدیدپذیر مصر كار ترویج‌ این‌ انرژی‌هارا در بازار خود بر عهده‌ دارند. البته‌ تامین‌ شرایط مورد نظر به‌ وضعیت‌ كاركرد بازارانرژی‌ نیز بستگی‌ دارد. در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ تقاضا برای‌ برق‌ از رشد بالایی‌برخوردار است‌ در سراسر دنیا هنوز دو میلیارد نفر منتظر برق‌رسانی‌اند. به‌ هرتقدیر شركت‌های‌ RE در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ اغلب‌ فاقد ظرفیت‌ كافی‌ برای‌پاسخگویی‌ به‌ افزایش‌ تقاضا هستند. برای‌ تسهیل‌ راه‌ توسعه‌ بازار RE دولت‌ها یاموسسه‌های‌ اهداكننده‌ ـ از طریق‌ وام‌، آموزش‌ یا مشاوره‌ فنی‌ ـ نقشی‌ مهم‌ را بر عهده‌دارند. برای‌ نمونه‌ >بنگاه‌ توسعه‌ انرژی‌ روستایی‌ آفریقا< از طریق‌ برنامه‌ UNEPسازمان‌ ملل‌ پشتیبانی‌ فنی‌ و مالی‌ شركت‌های‌ RE را بر عهده‌ دارد.
در گذشته‌ پشتیبانی‌ از طرح‌های‌ RE در كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ منحصر به‌پروژه‌های‌ نمایشی‌ بود. برای‌ آینده‌ تلاش‌ها باید متمركز بر شناخت‌ بازدارنده‌ها وایجاد شرایط موفقیت‌ شود.
نشریه ریفوكاس: ژانویه و فوریه ۲۰۰۴
منبع : مجله بولتن بین الملل