یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


یک پرسش از تاریخ ۱۰۰ سالگی نفت


یک پرسش از تاریخ ۱۰۰ سالگی نفت
امسال مصادف با صدمین سال کشف نخستین معدن نفت در ایران است. طی این مدت در هم‌آمیزی نفت با اقتصاد و جامعه ما با فراز و فرودهای بی‌شماری روبرو بوده است و به نظر می‌رسد که می‌بایست این فرصت تاریخی را بس مغتنم بشماریم و نگاهی نو به این تاریخ یکصدساله و بسیار اثرگذار بر سرنوشت امروز و فردای کشورمان داشته باشیم. چیزی که به صورت نهادمند وجود ندارد و کوشش‌های جسته و گریخته افراد فرهیخته و میهن دوست نیز ما را در این زمینه به یک حدنصاب قابل قبول نرسانده است.
واقعیت این است که با وجود تأثیرات تعیین‌کننده نفت بر همه شئون حیات‌جمعی ما و با وجود وابستگی‌های بسیار عمیق اقتصاد و جامعه ما به درآمدهای نفتی،‌میزان حساسیتی که به کار تخصصی در زمینه‌های تکنولوژی،‌حقوق، اقتصاد، سیاست و جامعه‌شناسی مرتبط با نفت در کشورمان وجود دارد بسیار ناچیز و اندک است و باید صادقانه اعتراف کنیم که این سهل‌انگاری به همان اندازه که در فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع کشور مشاهده می‌شود در دانشگاه‌های ما نیز قابل‌مشاهده است. ‌
ممکن است گفته شود مگر اوضاع در امور غیرمرتبط با نفت ایده‌آل است که این قدر روی نفت تأکید می شود؟ پاسخ این است که بالا‌خره در یک ساخت توسعه‌نیافته طبیعی است که در و تخته با هم جور باشند اما بحث بر سر شدت وابستگی ما به نفت و در عین حال شدت بی‌خیالی و بی‌اعتنایی ما به مسایل این حوزه است که می‌تواند مایه نگرانی‌های جدی باشد.
حتی با اتکا به دلا‌یلی می‌توان پا را از این هم فراتر گذاشت و به صراحت گفت که با کمال تاسف آنچه در حوزه‌نفت می‌گذرد اوضاعش نسبت به آنچه در کلیت ایران هست، بسیار نگران‌کننده‌تر است و گویی یک توافق نانوشته‌ای وجود دارد که هرچه به نفت مربوط می‌شود سایه‌ای از رازآلودگی،‌عدم شفافیت و بی‌اطلا‌عی با خود به همراه داشته باشد.
با هر مقیاسی اگر جایگاه نفت را در شکل دادن سرنوشت‌مان با میزان ظرفیت‌های نرم‌افزاری بسیج شده برای اندیشه‌ورزی درباره آن مقایسه کنیم، می‌بینیم تناسب وجود ندارد.
این در حالی است که صنایع مربوط به نفت جزو پیچیده‌ترین و سرمایه‌بر‌ترین عرصه‌های شناخته شده است، اما متاسفانه نصیب ما از آنها بسیار اندک است. شاید گفته شود که همین پیچیدگی خود توجیه‌کننده بخشی از غفلت‌ها باشد اما باید گفت که مساله فراتر از آ‌ن است. برای مثال؛ برای اولین بار پس از انقلا‌ب گرایشی به نام اقتصاد انرژی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و بعد جاهای دیگر راه افتاد که گام‌های اول آن با همت وزارت نفت شکل گرفت که متعهد شد تا فارغالتحصیلا‌نی که در این رشته درس می‌خوانند بورسیه نفت شوند و قرار بود بعد از درس جذب وزارت نفت شوند.
ولی به فاصله کوتاهی از فراغت دوره اولی که مدرک گرفتند وزارت نفت تعهد خود را نادیده گرفت که به طرز خارق‌العاده‌ای انگیزه‌کشی کرد و این کار همچنان استمرار دارد.
این ابهام و ایهام در زمینه نفت در ایران منشا آن شده که در عرصه‌های مربوط به این پدیده گاه سیاستگذاری‌هایی کنیم که هزینه‌ها و خسارت آنها از حدود صنعت نفت بالا‌‌تر بود و همه وجوه حیات جمعی ما را در بر می‌گرفت.
به هر حال، مجددا تصریح و تاکید می‌کنم که حساسیت ناکافی نسبت به سرنوشت خود در عرصه نرم‌افزاری منحصر به نفت نیست و ما تقریبا در هیچ حوزه‌ای مربتط با گذشته، حال و آینده خود در حدنصاب کار جدی نمی‌کنیم. در اینجا صرفا برای نشان د ادن ابعاد این مساله، مثالی را مطرح می‌کنم نیروی محرکه اینجانب در این زمینه فرا رسیدن صدسالگی مشروطیت بود که مدتی نه چندان زیاد از آ‌ن می‌گذرد. در آن زمان با خود فکر می‌کردم با این همه اهمیتی که معرفت تاریخی در شکل دادن به هویت ملی دارد واقعا ما برای ثبت و ضبط تجربیات تاریخی خود چقدر کار کرده‌ایم؟ ‌
چیزی که به نظرم می‌رسید این بود که اگر مجموعه کارهایی که در زمینه تاریخ ایران توسط آکادمیسین‌های علوم شوروی سابق همراه با مستشرقین غربی و جهانگردان صورت گرفته است را از کل آنچه که ما درباره تاریخ ایران می‌دانیم، مستثنی کنیم واقعا چه باقی می‌ماند و آیا با آنچه که باقی می‌ماند ما می‌توانیم یک درک مطابق با واقع از گذشته و هویت و تجربیات پر هزینه‌ای که اندوخته‌ایم داشته باشیم؟
حالا‌ همین بحث را می‌شود به حوزه بسیار حساس و سرنوشت‌ساز نفت تسری داد آ‌یا واقعا چه در مقیاس اپک و چه در مقیاس کشورمان میزان تلا‌شی که برای آشنایی با مسائل حوزه نفت صورت می‌گیرد با شدت اثرگذاری نفت بر سرنوشت ما تناسب دارد؟
تصور من این است که نوع برخوردی که حتی با یکصدسالگی نفت شده نشان‌دهنده این است که گویی این عدم تمایل به اشاعه گفت‌وگو و ایجاد تحرک میان اندیشه‌ورزان درباره نفت حد و حصر نمی‌شناسد؟
فرشاد مومنی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید